کد خبر 1246222
تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۴۰۰ - ۲۲:۵۹
قتل

مرد سالخورده که سه‌سال قبل همسر سابقش را به قتل رسانده و متواری شده‌بود بازداشت شد.

به گزارش مشرق،  وی پس از انتقال به زندان تلاش کرد به زندگی خودش پایان دهد، اما با کمک مأموران از مرگ فاصله گرفت. او در آخرین بازجویی‌ها به قتل اعتراف کرد و گفت که عذاب وجدان رهایش نمی‌کرده برای همین تصمیم به خودکشی گرفته بود. وی توضیح داد که جسد را مثله کرده و در نقاط مختلف شهر رها کرده است.

اوایل دی‌سال‌۹۷ زن میانسالی در تهران سراسیمه به اداره پلیس رفت و از گم شدن ناگهانی خواهر ۴۵ ساله‌اش خبر داد. وی در توضیح ماجرا گفت: چند سال قبل خواهر کوچکم شیما با مردی به نام بهنام که همسرش فوت کرده‌بود، ازدواج کرد. مدتی آن‌ها با هم زندگی کردند از آنجایی که اختلاف سنی زیادی با هم داشتند و خواهرم خیلی کوچکتر از شوهرش بود کم کم با هم مشکل پیدا کردند و سرانجام خواهرم از او جدا شد. پس از این شیما همراه من زندگی می‌کرد تا اینکه روز قبل برای ملاقات با شوهر سابقش از خانه بیرون رفت و دیگر به خانه برنگشت. الان احتمال می‌دهم برای او اتفاق بد رخ داده باشد و درخواست کمک دارم.

با شکایت زن میانسال پرونده به دستور بازپرس جنایی در اختیار تیمی از کارآگاهان اداره‌یازدهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

بررسی‌های پلیس نشان داد شیما آخرین بار با شوهر سابقش دیده شده‌است. بنابراین تیم جنایی در نخستین گام بهنام۷۰‌ساله را به اداره پلیس احضار و از وی تحقیق کردند.

وی در ادعایی گفت: چند سال قبل همسرم فوت کرد و من و بچه‌هایم را تنها گذاشت. وقتی بچه‌هایم بزرگ شدند و ازدواج کردند من تنهاتر شدم و به فکر ازدواج افتادم تا اینکه با شیما و خواهرش آشنا شدم و بعد با شیما ازدواج کردم. زندگی خوبی داشتیم، اما کم‌کم به خاطر اختلاف سن که از من ۳۰‌سال کوچکتر بود با هم به مشکل برخوردیم. خیلی تلاش کردم با او کنار بیایم، اما فایده‌ای نداشت و در نهایت از من جدا شد. از آنجایی که شیما را خیلی دوست داشتم همیشه تلفنی با او در تماس بودم و می‌خواستم به زندگی برگردد به همین خاطر روز حادثه با او قرار ملاقات گذاشتم و با هم حرف زدیم، اما دوباره به توافق نرسیدیم و از هم خداحافظی کردیم و دیگر از او خبری ندارم.

فرار مشکوک

با انکار مرد سالخورده تحقیقات مأموران ادامه پیدا کرد، اما هیچ ردی از زن گمشده پیدا نکردند تا اینکه متوجه شدند، بهنام پس از گذشت چند روز از بازجویی محل زندگی‌اش را تغییر داده و به مکان نامعلومی گریخته است. بدین ترتیب مأموران به بهنام مشکوک شدند و وی را به عنوان مظنون تحت تعقیب قرار دادند.

از سوی دیگر مأموران در بازرسی از خانه بهنام متوجه لکه‌های خونی روی در و دیوار شدند که حکایت از آن داشت جنایتی در آنجا رخ داده‌است. مأموران تحقیقات خود را ادامه دادند تا اینکه پس از گذشت سه‌سال از حادثه موفق شدند متهم را بازداشت کنند.

اعتراف به قتل پس از خودکشی

متهم پس از دستگیری جرم خود را دوباره انکار کرد و همان ادعای قبلی خود را تکرار کرد. متهم در حالی که مدعی بود از سرنوشت همسر سابقش بی‌خبر است با توجه به دلایل و شواهد مجرم شناخته شد و راهی زندان شد. چند روز قبل به مأموران پلیس خبر رسید متهم در زندان اقدام به خودکشی ناموفق کرده و روانه بیمارستان شده‌است. متهم پس از بهبودی نسبی با اعتراف به قتل همسر سابقش گفت: وقتی طلاق گرفت خیلی تلاش کردم به زندگی بر گردانمش، اما تلاشم بی‌فایده بود تا اینکه روز حادثه با هم درگیر شدیم و خفه‌اش کردم. بعد جسد او را مثله کردم و در مناطق تهران رها کردم. من خیلی تلاش کردم مأموران را فریب دهم به همین خاطر قتل را انکار کردم، اما در زندان عذاب وجدان رهایم نمی‌کرد تا اینکه تصمیم گرفتم به زندگی‌ام پایان دهم، اما وقتی نجات پیدا کردم به قتل اعتراف کردم.

متهم در ادامه به دستور قاضی حبیب‌الله صادقی برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره‌دهم پلیس‌آگاهی قرار گرفت.

منبع:روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 6
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 1
  • بوفالوی عجیب IR ۲۳:۵۸ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۵
    7 3
    بعضی ها چه حوصله دارن،تو ۷۰ سالگی عشق و عاشقی می‌فهمن ، الان پیرمرد تو باید به فکر اون دنیا باشی این چه حماقتی میکنی ، با یکی ۳۰ سال کوچکتر از خودش هوای چی کردی ، من ی دوستی دارم از سرخپوستان بومی کانادا است تو قبیله خودشون رسمی دارن اگه مردی در ۷۰ سالگی عاشق بشه اونو میبرن بالای کوه راکی ول مکنند تا تنها بمونه و عشق و عاشقی از سرش بپره ، این دوستم یادشه که سفیدها وقتی اومدن کانادا خیلی از بومی ها را کشتن و بچه های این افراد را زیر مدرسه ها در گور جمعی دفن می‌کردن .حالا من با شنیدن اخباری در رابطه با این موضوع فهمیدم دوستم( عقاب ابله )راست می‌گفت.
    • IR ۰۱:۵۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
      0 0
      عشق وعاشقی نیست شایدم باشه ولی دلیل غالب نیست.تنهانبودی بدونی تنهایی باآدم چکارمیکنه.انتخابش اشتباه بوده.اختلاف سن۳۰ساله وقتی کمتر مشکل سازه که درسن ۱۵سالگیو۴۵سالگی باشه ولی مرد۷۰ساله احتیاج به پرستاری داره پس کسیکه ازابتداهمراه نبوده نمیتونه پرستارخوبی باشه.میمونه ازنظرسنی،اگرهردودرشرایط سنی باشن درک متقابل همراهی روآسون میکنه
    • IR ۱۵:۵۴ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
      0 0
      تو جای این شخص نیستی که نظر میدی همسرت فوت شده ؟ تنها شدی ؟ درکی نداری ازاین موضوع
  • Alfred IR ۰۱:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
    0 0
    دم ماموران آگاهی گرم .بعد اینکه پیرمرد متواری شده رفتن خونشو بازرسی کردن که یه موقع پیرمرد سکته نکنه.سه سال به خاطر هوش و ذکاوت ماموران استاد فراری بوده
  • IR ۰۲:۰۱ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
    0 0
    من اگربودم همون دفعه اول به این حیوون مظنون می شدم وتا پیداشدن سرنخی رهایش نمی کردم..چطورشک نکردن به این حیوون درنده بنده کسی چند کلام حرف بزنه نگاه توچشماش کنم متوجه حالت تغییر رفتاروحالات طرف میشم که طرف راست میگه یا دروغ!پیرمردخرفت عشق یکرفه همانندجاده ست یکطرفه که به جایی نخواهی رسید.الا بن بست--
  • IR ۰۲:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۴/۲۶
    3 0
    یک قاتلی هم یکی از اقوام ما رو کشته بود بعد از دستگیری با سند ازاد شده بود و فکر نمیکرد حکم اعدامش صادر بشه و از کیوسک به خونه بستگانمون زنگ میزد و میگفت کار خوبی کردیم کشتیمش اونزمانها تلفنها شماره گیر و ضبط صدا هم نداشتند خلاصه بعد از دو سه سال حکم اعدامش در دیوان عالی کشور تایید شد و زمانیکه میخواستن اعدامش کنند دادستان و رئیس زندان اولیای دم رو تحت فشار گذاشتن که رضایت بدین اونها هم گفتند چونکه زنگ زد و گفت خوب کردیم کشتیم رضایت نمیدیم خلاصه دستای قاتل بشدت میلرزید از ترس اولیای دم بشکه رو زدن قاتلی که میگفت خوب کردیم سقط شد خداوند اقای یزدی رو بیامرزند روحش شاد مرد بزرگی در قوه قضائیه بود عدالت رو واقعی اجرا میکرد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس