به نام کارگر، به کام سیاست!

«مطالبه‌گری» برای کارگران مطلوب است، اما مطالبه‌گری گزینشی و بر مبنای منافع سیاسی، نشان‌دهنده سوءاستفاده از مطالبات کارگران و نگاه ابزاری به آن است.

به گزارش مشرق، «مطالبه‌گری» برای کارگران مطلوب است، اما مطالبه‌گری گزینشی و بر مبنای منافع سیاسی، نشان‌دهنده سوءاستفاده از مطالبات کارگران و نگاه ابزاری به آن است.

بیانیه برای «اعتراضات کارگری» یا بیانیه برای «توافق» و «سیاست»؟ رسانه‌هایی که بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران را بازتاب داده‌اند، در تشخیص موضوع اصلی بیانیه به منظور انتخاب تیتر تفاهم ندارند! برخی اعتراضات کارگری را تیتر کرده‌اند و برخی رفع تحریم‌ها و لزوم توافق را.

تقصیری هم متوجه آنان نیست، وقتی بیانیه اخیر جبهه اصلاحات ایران گرچه به نام کارگران و در ظاهر برای دفاع از حقوق آنان است، اما در واقع امر کارگران را بهانه کرده تا بر حرف اصلی خودش تأکید کند؛ «تجدیدنظر در سیاست خارجی»؛ حرفی که اصلاح‌طلبان همواره تکرار کرده‌اند و جدید نیست، اما اعتنایشان به اعتراضات کارگری طی هشت سال اخیر که دولت را در دست داشتند، جدید است و همین جدید بودن هم ما را از خوش‌بینی به دلسوزی اخیرشان برای کارگران برحذر می‌دارد.

جبهه اصلاحات ایران دو روز پیش بیانیه‌ای صادر کرده و در آن آورده است: «در هفته‌های گذشته شاهد گسترش اعتراضات و اعتصاب گروه‌هایی از کارگران کشور بوده‌ایم. برخورداری از حق تشکل و تجمع و اعتراض، افزایش حداقل دستمزد متناسب با افزایش قیمت‌ها، پرداخت بدون تعویق دستمزدها، بهبود ایمنی و امکانات و استانداردهای بهداشتی در محیط کار و برخورداری از حق مرخصی منصفانه از جمله مطالبات بحقی است که کارگران معترض مطرح کرده‌اند و پاسخگویی به این مطالبات برای کلیه کارگران کشور مطلوب است... جبهه اصلاحات ایران ضمن دفاع از حقوق و مطالباتِ بر حق کارگران، از مجموعه نهادهای حکمرانی می‌خواهد به تجدیدنظر در سیاست خارجی و رفع سریع تحریم‌ها برای مهار بحران اقتصادی و ممکن‌سازی پاسخگویی مطالبات کارگران اولویت دهد.»

در این بیانیه، دلیل مشکلات کارگران «تحریم‌های گسترده و بی‌سابقه ترامپ علیه ایران» عنوان و تأمین منابع مورد نیاز برای پاسخگویی به مطالبات کارگران مستلزم «تسریع رفع تحریم‌های اقتصادی علیه ایران» دانسته شده است.

رابطه با غرب؛ راه‌حلی برای همه چیز!

اصلاح‌طلبان در این بیانیه از لزوم تجدیدنظر در سیاست خارجی می‌زنند. هر مشکل دیگری هم پیش می‌آید، اصلاح‌طلبان حرف از تجدیدنظر در اصول سیاست خارجی می‌زنند. داعش تشکیل دولت می‌دهد، می‌گویند الان وقت مذاکره است، دولت داعش از بین می‌رود، می‌گویند الان وقت مذاکره است، دموکرات‌ها در امریکا سرکار می‌آیند، می‌گویند الان وقت مذاکره است، جمهوریخواهان می‌آیند، می‌گویند الان... برق نیست، تقصیر تحریم‌هاست، آب نیست، میوه، گوشت، مرغ، خودرو و مسکن گران است، پوشک نایاب می‌شود، روغن پیدا نمی‌شود، همه و همه حتی مشکل آب خوردن مردم را قرار است رابطه با غرب حل کند؛ غربی که نشان داده است حتی به امضای خودش نیز متعهد نیست.

اگر رابطه با غرب راه‌حل مشکلات بود، پس در این هشت سال که مدام در نشست و برخاست و قدم زدن با غربی‌ها بودند، چرا روز به روز بر تعداد اعتراضات کارگری افزوده شد؟

جالب آنکه خود وزیر خارجه محبوب اصلاح‌طلبان هم به «سراب» بودن طمعی که اصلاح‌طلبان و دولت به شرکت‌های غربی داشتند، اذعان دارد و در آخرین گزارش برجامی خود اعتراف کرده است «در مورد ضرورت «کار متوازن با شرق و غرب» به یک اجماع ملی نرسیدیم و با خوش خیالی، «دوستان دوران سختی» را در «سراب طمع سرازیر شدن شرکت‌های غربی» از خود رنجاندیم.»

دیگی که برای اصلاح‌طلبان نمی‌جوشد!

طی هشت سال گذشته بارها و بارها اعتراضات و تجمعات کارگری در ایران روی داده و دلیل همه آن‌ها هم معوقات مالی کارگران بوده است. گاه حتی پس از مدت‌های مدید تجمع و شنیده نشدن صدای اعتراض آن‌ها توسط دولت، کار به بستن خیابان و جاده و درگیری با نیروی انتظامی رسیده است، با این حال جبهه اصلاحات بیانیه‌ای صادر نمی‌کرد، چه آنکه مرجع اعتراضات به دولتی برمی‌گشت که اصلاح‌طلبان سر کار آورده بودند و آن‌ها نمی‌خواستند اعتراضات و فشار علیه دولت آن‌ها و در نتیجه علیه خود اصلاح‌طلبان مورد توجه قرار بگیرد، اما حالا پایان دولت روحانی است و در آستانه تشکیل دولت توسط فردی هستیم که اصلاح‌طلب نیست و اصلاح‌طلبان تلاش می‌کنند مطالبه‌گر باشند. مطالبه‌گری به ویژه برای کارگران البته مطلوب است، اما مطالبه‌گری گزینشی و بر مبنای منافع سیاسی، نشان‌دهنده سوءاستفاده از مطالبات کارگران و نگاه ابزاری به آن است. دولت جدید برای اصلاح‌طلبان نیست و نگاه اصلاح‌طلبان به آن بر مبنای دیگی است که برای آنان نمی‌جوشد.

در اعتراضات سال‌های گذشته، همچون ماجرای نیشکر هفته‌تپه یا هپکوی اراک یا دشت‌مغان آنچه موضوع اصلی اعتراض بود، خصوصی‌سازی‌های نادرست بود. مرجع این اعتراضات دولت به شمار می‌رفت، اما اصلاح‌طلبان هیچ‌گاه از حسن روحانی نخواستند مطابق شعارهایی که می‌داد، صدای اعتراض معترضان را بشنود. آن‌ها در این سال‌ها به کارگران سر نزدند و پای درددل آنان ننشستند. تصویر جنجالی حسن روحانی سوار بر خودروی سیاه شاسی‌بلند در وسط سوله‌های یک کارخانه، بدون پیاده شدن از ماشین و دیدار از نزدیک با کارگران نماد مناسبی برای چگونگی توجه دولت تدبیر و امید اصلاح‌طلبان به موضوع اعتراضات کارگری است.

حق تشکل و اعتراض هم تحریم شده بود؟

در بخشی از بیانیه اصلاح‌طلبان آمده است: «به رسمیت‌شناسی حق تشکل و افزایش قدرت چانه‌زنی جمعی نیروی کار» گفته شده است، اما آیا طی هشت سال گذشته که دولت در اختیار این جریان بود، امکان عملی کردن چنین مطالباتی وجود نداشت و اگر دولت نتواند چنین کند، اکنون دیگر مطالبه اصلاح‌طلبانی که علاوه بر دولت، مجلس را هم در اختیار داشتند، از کیست؟ شاید قدرت چانه زنی و حق داشتن تشکل برای کارگران را هم ترامپ تحریم کرده بود!

خانه کارگر تشکلی اصلاح‌طلبانه است که قرار بود پیگیر حقوق کارگران باشد، اما در عمل، طی اعتراضات و مطالبات کارگری غایب بوده است، هم از این رو است که نمایندگان خانه کارگر در مجلس دهم برای دور بعدی دیگر رأی نیاوردند، چه آنکه کارگران دیدند خانه کارگر به جای ایستادن در کنار کارگران دنبال خواسته‌های سیاسی اصلاح‌طلبان همچون ردصلاحیت فعالان سیاسی اصلاح‌طلب است. آنچه امروز و دیروز و در هشت سال گذشته بر کارگران رفته، نتیجه سیاست‌های داخلی و خارجی اصلاح‌طلبان است و آنان اگر دلسوز کارگران بودند، این وضعیت امروز را به وجود نمی‌آوردند، نه آنکه خود باعث ایجاد چنین وضعیتی باشند و بعد هم مدعی اعتراض شوند و آدرس غلط بدهند.

منبع:روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس