کد خبر 1181043
تاریخ انتشار: ۲۸ بهمن ۱۳۹۹ - ۰۳:۰۰
دانشمندی که در چندجبهه می‌جنگد/تمایزهای دانشمند مسلمان و سکولار

کتاب «سلول‌های بهاری» که درباره حسین بهاروند دانشمند عرصه سلول‌های بنیادی منتشر شده، نشان‌دهنده تصویر دانشمندی ایرانی و شیعه است که مشغول جهاد و مبارزه در چندجبهه متفاوت است.

به گزارش مشرق، کتاب «سلول‌های بهاری»؛ خاطرات تولید و توسعه سلول‌های بنیادی به روایت حسین بهاروند، پدر دانش سلول‌های بنیادی ایران است که به تازگی توسط انتشارات «راه یار» منتشر شده است.

بهاروند، استاد ممتاز و مؤسس پژوهشکده زیست‌شناسی و فناوری سلول‌های بنیادی پژوهشگاه رویان، در سال ۱۳۷۶ به پژوهشگاه رویان پیوست و پس از چند سال پژوهش، در سال ۱۳۸۲ توانست برای اولین بار در ایران سلول‌های بنیادی رویانی انسانی را تولید کند. او در سال ۱۳۸۷ نیز به همراه همکارانش موفق به تولید سلول‌های بنیادی پرتوان القائی انسانی شد. این‌فعالیت‌ها او و همکارانش را قادر ساخت تا شاخه‌های مختلف پزشکی بازساختی را در ایران پایه‌گذاری کنند.

وی تاکنون بیش از سی‌جایزه ملی و بین‌المللی از جمله جایزه رازی، خوارزمی، آیسسکو، آکادمی علوم جهان (TWAS)، یونسکو و جایزه مصطفی(نشان عالی علم‌وفناوری جهان اسلام) دریافت کرده است.

آزاده جهان‌احمدی، استاد و مدرس دانشگاه یادداشتی درباره کتاب «سلول‌های بهاری» نوشته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری ما قرار داده است. کتاب «سلول‌های بهاری» چندی پیش، با تحقیق‌ونگارش بهنام باقری، با ۴۰۸ صفحه، شمارگان هزار و ۵۰۰ نسخه و قیمت ۵۰ هزار تومان چاپ شد.

در ادامه مشروح این‌یادداشت را می‌خوانیم:

ناباوری عمیقی نسبت به توانایی و سخت‌کوشی ایرانی در نهاد جوانان ما رسوخ کرده است. این ناباوری عمیق محصول سال‌ها تبلیغات، تکرار و بازنمایی و درشت‌نمایی برخی شکست‌هاست. و همه اینها ورای دروغ‌هایی است که در این‌باره مدام تکرار می‌شود.

کتاب «سلول‌های بهاری» با تمرکز بر زندگی علمی دکتر حسین بهاروند به عنوان عضوی مهم در مسیر تولید و توسعه سلول‌های بنیادین سعی در ارائه تصویری شفاف و دقیق از این حیات دارد. این یادداشت به بررسی میزان موفقیت تلاش فوق‌الذکر می‌پردازد.

روایت کتاب «سلول‌های بهاری» مبتنی بر روایت اول شخص(راوی، دکتر بهاروند) شکل گرفته است. از این رو خواننده این کتاب فرصت نزدیک شدن دقیق تا کوچک‌ترین جزئیات را به شخصیت بهاروند دارد.

ذهن منسجم راوی، هدایت مصاحبه‌کننده و نویسنده در ارائه یک پرتره علمی و شفاف از دکتر بهاروند خواننده را یاری رسانده است. یکی از نقاط قوت این کتاب یکی بودن مصاحبه‌گر و نویسنده کتاب است. در پروژه‌های تاریخ شفاهی یکی بودن این دو؛ نه تنها لازم که حتی فرصت بسیار مناسبی است؛ از آن جهت که ‌نویسنده با خلق یک ماکت برای اثر، نقاط ثقل، تاریک و مبهم را استخراج می‌کند و با جمع‌آوری اطلاعات مورد نیاز به تکمیل ماکت از سوژه مورد نظر می‌پردازد. این اتفاق در مورد کتاب «سلول‌های بهاری» به بهترین شکل ممکن رخ داده است. کتاب با یک خاطره از دکتر به زبان محلی لری آغاز می‌شود و همین امر موجب جذابیت و تشویق خوانده به ادامه مطالعه می‌شود.

زندگی دکتر حسین بهاروند به خودی خود آن‌قدر دارای لحظات جذاب و پر از فراز و نشیب هست که برای خواندن جذابیت داشته باشد این جذابیت در کنار نثر روان و قابل فهم و در عین حال ادبیات شخص راوی(دکتر بهاروند) سلول‌های بهاری را اثری قابل قبول و دفاع نموده است.

با اینکه تمرکز این اثر بر روی حیات علمی دکتر است اما در جای‌جای کتاب به زندگی شخصی ایشان و برخی مشکلات مانند بیماری همسرشان اشاره شده است.[نکته قابل تأمل همین است. همه آن جوانانی که می‌پندارند برای حرکت در مسیر علمی، یک فراغت و آسایش تمام عیار نیاز  است؛ مطالعه زندگی دکتر بهاروند به آنان می‌آموزد مسیر موفقیت از همین سنگلاخ‌ها می‌گذرد.]

خستگی‌ناپذیری از آن دست صفاتی است که به عمقش کمتر توجه می‌شود. این صفت خودش را در شرایط سخت و با وجود موانع جدی و متعدد عیان می‌سازد. یکی از صفات غیرقابل انکار در شخصیت دکتر بهاروند همین خستگی‌ناپذیری اوست. کتاب «سلول‌های بهاری» در تبیین این صفت در شخصیت سوژه اصلی کاملا موفق بوده است. محقق ایرانی باید همزمان در چند جبهه بجنگد.

فقدان امکاناتی چون مکان مناسب، بروکراسی خسته‌کننده، سیستم و ساختار فشل اداری موانع غیرقابل انکار در مسیر پژوهشگران ایرانی است. اما در عین حال در  یک جبهه روانی قدرتمند هم باید بجنگند. آن هم ناباوری و انکار گروهی از هم‌وطنان ماست که هم در میان آنان هم از عوام هستند و متاسفانه گاهی هم از  خواص علمی و سیاسی . ناباوری و تردیدهای جدی درباره توانایی و موفقیت‌های علمی محققان در کشور ما همواره و پیوسته از مشکلات جدی مقابل روی پژوهشگران است. بخش قابل تاملی از خاطرات دکتر بهاروند به این موضوع پرداخته است. این ناباوری تأسف‌برانگیز برای خسته کردن یک محقق کوشا سم مهلکی است. اما شخصیت متوکل، متوسل، مستقل، قوی و مقتدر دکتر بهاروند و همکارانش این سم مهلک را بی‌اثر می‌کند.

آنچه محقق ایرانی و شیعی را دارای هویت مستقل و ویژه می‌کند پیوند علم به معنای science و معارف حقه الهی است. دانشمند سکولار خودش است و جهان طبیعت. اما دانشمند شیعه خودش است و طبیعت و خالق این طبیعت از این‌رو در جنگ و تلاش هر روزه‌اش برای کشف قواعد جهان دائما تکیه و نگاه به خالق آن دارد. در این مسیر هر روزه از او یاری می‌خواهد.

دانشمند ایرانی به واسطه تعالیم مذهبی خودش را عنصری مستقل در این عالم نمی‌داند و نمی‌بیند. نگاه پیوسته او به آسمان و همزمان تلاش در مسیر علمی او را از دانشمند پوزیتویست متمایز می‌سازد و به او هویتی متفاوت می‌دهد.  به عنوان مثال در صفحه ۲۰۰ کتاب، دکتر بهاروند از بروز مشکل در مسیر کارش می‌گوید و در ادامه به پیشنهاد شهید دکتر کاظمی اشاره می‌کند که برای آگاهی از علت مشکل نذر صلوات می‌کنند. هر روز پیوسته کار می‌کنند و صلوات‌هایی که نذر شده‌اند ادا می‌شوند تا بالاخره به گفته خود دکتر بهاروند گره از کار گشوده می‌شود.

دانشمند مسلمان در یک سیر مدام به سوی حق است حتی برای کمک به خلق از حق منفک نیست. در همین صفحات دویست به بعد است که دکتر بهاروند از نگاه سخاوتمندش نسبت به همکارانش می‌گوید. او از تجربه زیسته پاکش پرده بر می‌دارد تا راه برای جوان ایرانی هموارتر شود. در صفحه ۲۰۵ کتاب می‌خوانیم:«وقتی بعد از چند سال تلاش توانستیم سلول بنیادی تولید کنیم، سریع رفتم به نمازخانه کوچک کنار آزمایشگاه سجده شکر کردم... همین کار کوچک باعث بزرگ‌تر شدن بام شما برای دریافت لطف خدا می‌شود.» یا در صفحه ۲۰۶ می‌گوید: «وقتی می‌بینید مطلبی خیلی جالب و به دردبخور است و رفیقتان هم در این حوزه است برایش ایمیل کنید. این چیزها را خودم تجربه کردم...»او به جوان ایرانی می‌آموزد در مسیر علمی خودخواهی بی‌وجه است چون هدف در این مسیر رشد فردی نیست.

کتاب «سلول‌های بهاری» تا حدی تخصصی نوشته شده است. طبیعی است در این کتاب بناست زندگی علمی یک دانشمند معاصر ایرانی را با جزئیات علمی در مسیر توسعه دانش سلول‌های بنیادین بخوانیم، توضیح کارهای او در موضوع سلول‌های بنیادین بحثی کاملا تخصصی است. در همه این بخش‌ها توضیحات علی‌رغم تخصصی بودنشان همه فهم روایت شده‌اند خاصه استفاده از عکس برای توضیح بصری مطالب از نقاط قوت کتاب است.

در مجموع مطالعه این اثر برای نوجوانانی که در آستانه ورود به دانشگاه هستند، برای همه دانشجویان ایرانی در همه سطوح و برای همه مردان و زنانی که به ایران و ایرانی با دیده شک و ناباوری می‌نگرند و برای همه آنانی که دل در گرو میهن دارند نه تنها لازم و مفید که واجب است.

منبع: مهر

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 2
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۷:۴۴ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۸
    6 0
    شیعه خودش رو در مقابل نیروی الهی مسئول میدونه و بیراه نمیره. در کنار علم اخلاق می شناسه، نه اینکه بقیه ندارن، کمیابه.
  • ابراهیم NL ۲۰:۰۶ - ۱۳۹۹/۱۱/۲۸
    1 0
    کتاب خواندنیی باید باشه از کجا میشه تهیه کرد

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس