به گزارش مشرق به نقل از تابناک، نمیدانیم این چه عادت بدی است که برخی مدیران به آن مبتلا هستند. انگار کسی نیست که به ایشان بگوید: آقایان مسئول، حالا که تصمیم دارید اسم جایی را تغییر دهید، دست کم از افراد مجموعه هم نظر سنجی کنید؛ چرا تصمیمی میگیرید که نه تنها اعضای مجموعه احساس خوبی به آن ندارند بلکه مزیتی نسبت به قبل هم به همراه نخواهد داشت؟!
از یازدهم بهمن ماه سال گذشته که دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه این شورا در مورد تغییر نام «دانشگاه تربیت معلم آذربایجان» به «دانشگاه شهید مدنی» را اعلام کرد، زمزمههای اعتراض به این تصمیم در منطقه به گوش میرسید و تا امروز که جمعی از دانشجویان و اعضای هیات علمی این مجموعه در تلاش برای ارائه درخواست تجدید نظر در این مصوبه هستند، هنوز توجیهی برای این انتخاب این اسم ارائه نشده است.

اولین واکنش رسمی به این تصمیم زمانی بود که عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در خصوص تغییر نام دانشگاه تربیت معلم آذربایجان به وزیر علوم و رئیس جمهوری تذکر داد.
محمدحسین فرهنگی در این باره گفت: «بر اساس ماده ۱۹۲ آییننامه داخلی مجلس شورای اسلامی این تذکر در خصوص حذف عبارت «آذربایجان» از عنوان دانشگاه تربیت معلم آذربایجان توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به وزیر و رئیس جمهوری ابلاغ و در جلسه علنی مجلس قرائت شده است.»
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو افزود: «تجدیدنظر در خصوص این اقدام لازم بوده و نظر بر اینکه در تغییر نام دانشگاه تربیت معلم آذربایجان با هیات امنای دانشگاه مشورت نشده و همچنین با نظر دانشجویان، دانشگاهیان و عده کثیری از مردم شریف استان نیز هماهنگ نیست، تجدیدنظر مناسب است.»
این تصویر مربوط به مطلبی است که چند ماه پیش روی سایت دانشگاه تربیت معلم آذربایجان قرار گرفته؛ سایتی که البته در صورت تثبیت نام جدید میبایست تغییر آدرس بدهد اما هنوز هم نام «دانشگاه شهید مدنی» به خود نگرفته؛ ظاهرا شادی خبر داده شده در متن بالا اینقدر هم راست و درست نبوده که هنوز هم به متصدیان سایت سرایت نکرده است!
سخنانی از این دست در حالی بیان میشود -و صد البته تنها در حد حرف میماند- که نام این دانشگاه زیر مجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری همیشه محل مناقشه بوده است؛ دانشگاهی که در ۳۵ کیلومتری شهر تبریز واقع شده و تا سال ۱۳۸۰ «دانشگاه تربیت معلم تبریز» نام داشت اما بر اساس تغییر سیاستهای معلم پروری در کشور، از پسوند تبریز به نام کلیتر و جامعتر آذربایجان رسید اما فاصله اندک آن با شهرستان آذرشهر (حدود چهار کیلومتر) موجب شده بود که برخی آن را با نام «تربیت معلم آذرشهر» خطاب کنند!
و بدین ترتیب، انتخاب نام شهید بزرگواری که اهل آذر شهر بود -و البته قطعاً در عظمت و بزرگی شخصیت کم نظیر ایشان شکی نیست،- رقابت جدیدی بین برخی شهرهای مجاور این شهرستان پدید آورد؛ شهرهایی که توقع دارند حالا که قرار است لقب دانشگاه، تبریز نباشد و مثلا افتخار میزبانیاش به یک شهرستان دیگر برسد، چرا اسم شهر ایشان در انتهای عنوان دانشگاه تربیت معلم نباشد؟
علاوه بر این، حذف پسوند «آذربایجان» از نام این دانشگاه در حالی رخ میدهد که هیچ ضرورتی نداشت و حتی میتوانست عامل ممیزی خوبی برای جدا کردن این مجموعه از فلان موسسه آموزشی با نام شهید مدنی باشد که در یک استان دیگر واقع شده است؛ بماند که حتی مسئولان نام آذر شهر را در انتهای این اسم جدید نگنجاندند تا هم به این مهم (قدرت تمیز از روی نام مجموعه) دست بیابند و هم تکلیف همه را یکسره کرده باشند.

نمایی از دانشگاه تربیت معلم آذربایجان که در ابتدا شعبهای دانشگاه تربیت معلم تهران بوده و تربیت معلم تبریز نام داشته است.
سایت این دانشگاه علت انتخاب محل مورد مناقشه احداث این دانشگاه را اینگونه توضیح میدهد: «انتخاب این زمینها برای احداث دانشگاه، وسعت زمین و رایگان بودن آن و اینکه محلی قابل دسترسی برای استانهای همجوار باشد ذکر شده است.»
جالب اینجاست که خشت اول این تغییر نام را هیات رییسه خود دانشگاه گذاشته است، به این ترتیب که بدون مشورت با هیات امنای دانشگاه، سه نام را به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد میدهند و جالب اینجاست که این شورا هم وجه اشتراک هر سه نام را که همان «آذربایجان» است، فاکتورگیری (عملی در ریاضیات برای حذف وجوه اشتراک) کرده و بدین ترتیب از سه عنوان پیشنهادی «دانشگاه آذربایجان»، «دانشگاه شهید باکری آذربایجان» و «دانشگاه شهید مدنی آذربایجان»، آخری دچار جرح شده و با تخفیف به تصویب میرسد؛ بماند که خشت اول و آخر هر دو کج نهاده شدهاند!
و تلخ اینجاست که در بین معترضان به این تصمیم از همه اقشار و افراد به چشم میخورد به جز هیات رئیسه این دانشگاه که متعمدانه در هر سه نام پیشنهادی از یک واژه پر مفهوم برای ناظرین داخلی و خارجی استفاده کرده بودند اما اکنون ظاهرا بدشان نیامده که این تاکیدشان به هیچ انگاشته شده است.
اینجاست که به روال همیشگی، مهمانان چند ساله دانشگاه بیشتر حرمت میزبانشان را نگه میدارند و دانشجویان، نامه نگاری برای تجدید نظر در این مصوبه را سر میگیرند. نامههایی خطاب به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و درخواست از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که علی رغم همه محدودیتهایی که همهمان نیک از آنها خبر داریم، امضاهای زیادی به خود میبینند.
و این موضوع سر آغازی دوباره است برای جنجالهایی که کمترین هزینهاش، بازماندن برخی دانشجویان از دیگر وظایفشان و رنج خاطر دلسوزان از بیسلیقگی محض (اگر مسائل امنیتی اذهان کوچک برخی را پیش نکشیم و این تصمیم را چیز دیگری ننامیم!) مسئولان است.
شاید بد نباشد که اگر مسئولان استدلالی برای انتخاب این نام دارند، فارغ از اینکه مشورت نخواستن برای انتخاب این نام با هیات امنای دانشگاه و دانشجویان امروزی و فارغ التحصیلان دیروزی این دانشگاه هیچ توجیهی نخواهد داشت، آن را در اختیارمان بگذارند؛ باور کنید که این خواسته زیادی نیست!
از یازدهم بهمن ماه سال گذشته که دبیرخانه شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوبه این شورا در مورد تغییر نام «دانشگاه تربیت معلم آذربایجان» به «دانشگاه شهید مدنی» را اعلام کرد، زمزمههای اعتراض به این تصمیم در منطقه به گوش میرسید و تا امروز که جمعی از دانشجویان و اعضای هیات علمی این مجموعه در تلاش برای ارائه درخواست تجدید نظر در این مصوبه هستند، هنوز توجیهی برای این انتخاب این اسم ارائه نشده است.

اولین واکنش رسمی به این تصمیم زمانی بود که عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در خصوص تغییر نام دانشگاه تربیت معلم آذربایجان به وزیر علوم و رئیس جمهوری تذکر داد.
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو افزود: «تجدیدنظر در خصوص این اقدام لازم بوده و نظر بر اینکه در تغییر نام دانشگاه تربیت معلم آذربایجان با هیات امنای دانشگاه مشورت نشده و همچنین با نظر دانشجویان، دانشگاهیان و عده کثیری از مردم شریف استان نیز هماهنگ نیست، تجدیدنظر مناسب است.»
این تصویر مربوط به مطلبی است که چند ماه پیش روی سایت دانشگاه تربیت معلم آذربایجان قرار گرفته؛ سایتی که البته در صورت تثبیت نام جدید میبایست تغییر آدرس بدهد اما هنوز هم نام «دانشگاه شهید مدنی» به خود نگرفته؛ ظاهرا شادی خبر داده شده در متن بالا اینقدر هم راست و درست نبوده که هنوز هم به متصدیان سایت سرایت نکرده است!
سخنانی از این دست در حالی بیان میشود -و صد البته تنها در حد حرف میماند- که نام این دانشگاه زیر مجموعه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری همیشه محل مناقشه بوده است؛ دانشگاهی که در ۳۵ کیلومتری شهر تبریز واقع شده و تا سال ۱۳۸۰ «دانشگاه تربیت معلم تبریز» نام داشت اما بر اساس تغییر سیاستهای معلم پروری در کشور، از پسوند تبریز به نام کلیتر و جامعتر آذربایجان رسید اما فاصله اندک آن با شهرستان آذرشهر (حدود چهار کیلومتر) موجب شده بود که برخی آن را با نام «تربیت معلم آذرشهر» خطاب کنند!
و بدین ترتیب، انتخاب نام شهید بزرگواری که اهل آذر شهر بود -و البته قطعاً در عظمت و بزرگی شخصیت کم نظیر ایشان شکی نیست،- رقابت جدیدی بین برخی شهرهای مجاور این شهرستان پدید آورد؛ شهرهایی که توقع دارند حالا که قرار است لقب دانشگاه، تبریز نباشد و مثلا افتخار میزبانیاش به یک شهرستان دیگر برسد، چرا اسم شهر ایشان در انتهای عنوان دانشگاه تربیت معلم نباشد؟
علاوه بر این، حذف پسوند «آذربایجان» از نام این دانشگاه در حالی رخ میدهد که هیچ ضرورتی نداشت و حتی میتوانست عامل ممیزی خوبی برای جدا کردن این مجموعه از فلان موسسه آموزشی با نام شهید مدنی باشد که در یک استان دیگر واقع شده است؛ بماند که حتی مسئولان نام آذر شهر را در انتهای این اسم جدید نگنجاندند تا هم به این مهم (قدرت تمیز از روی نام مجموعه) دست بیابند و هم تکلیف همه را یکسره کرده باشند.

نمایی از دانشگاه تربیت معلم آذربایجان که در ابتدا شعبهای دانشگاه تربیت معلم تهران بوده و تربیت معلم تبریز نام داشته است.
سایت این دانشگاه علت انتخاب محل مورد مناقشه احداث این دانشگاه را اینگونه توضیح میدهد: «انتخاب این زمینها برای احداث دانشگاه، وسعت زمین و رایگان بودن آن و اینکه محلی قابل دسترسی برای استانهای همجوار باشد ذکر شده است.»
جالب اینجاست که خشت اول این تغییر نام را هیات رییسه خود دانشگاه گذاشته است، به این ترتیب که بدون مشورت با هیات امنای دانشگاه، سه نام را به شورای عالی انقلاب فرهنگی پیشنهاد میدهند و جالب اینجاست که این شورا هم وجه اشتراک هر سه نام را که همان «آذربایجان» است، فاکتورگیری (عملی در ریاضیات برای حذف وجوه اشتراک) کرده و بدین ترتیب از سه عنوان پیشنهادی «دانشگاه آذربایجان»، «دانشگاه شهید باکری آذربایجان» و «دانشگاه شهید مدنی آذربایجان»، آخری دچار جرح شده و با تخفیف به تصویب میرسد؛ بماند که خشت اول و آخر هر دو کج نهاده شدهاند!
و تلخ اینجاست که در بین معترضان به این تصمیم از همه اقشار و افراد به چشم میخورد به جز هیات رئیسه این دانشگاه که متعمدانه در هر سه نام پیشنهادی از یک واژه پر مفهوم برای ناظرین داخلی و خارجی استفاده کرده بودند اما اکنون ظاهرا بدشان نیامده که این تاکیدشان به هیچ انگاشته شده است.
اینجاست که به روال همیشگی، مهمانان چند ساله دانشگاه بیشتر حرمت میزبانشان را نگه میدارند و دانشجویان، نامه نگاری برای تجدید نظر در این مصوبه را سر میگیرند. نامههایی خطاب به اعضای شورای عالی انقلاب فرهنگی و درخواست از نمایندگان مجلس شورای اسلامی که علی رغم همه محدودیتهایی که همهمان نیک از آنها خبر داریم، امضاهای زیادی به خود میبینند.
و این موضوع سر آغازی دوباره است برای جنجالهایی که کمترین هزینهاش، بازماندن برخی دانشجویان از دیگر وظایفشان و رنج خاطر دلسوزان از بیسلیقگی محض (اگر مسائل امنیتی اذهان کوچک برخی را پیش نکشیم و این تصمیم را چیز دیگری ننامیم!) مسئولان است.
شاید بد نباشد که اگر مسئولان استدلالی برای انتخاب این نام دارند، فارغ از اینکه مشورت نخواستن برای انتخاب این نام با هیات امنای دانشگاه و دانشجویان امروزی و فارغ التحصیلان دیروزی این دانشگاه هیچ توجیهی نخواهد داشت، آن را در اختیارمان بگذارند؛ باور کنید که این خواسته زیادی نیست!