با نتايجي که از جوايزي مثل نوبل در سال‌هاي اخير اعلام شده است، به نظر مي‌رسد که نويسندگان آزاديخواه جهان بايد به فکر تأسيس يک جايزه معتبر ادبي براي مقابله با يکسونگري فرهنگي باشند.

به گزارش مشرق، محمد ميرکياني، نويسنده نام‌آشناي کودکان و نوجوانان و مدير پيشين گروه کودک شبکه 2 سيماي جمهوري اسلامي ايران در يادداشتي که در اختيار خبرگزاري فارس قرار داده، به بررسي ابعاد اعطاي جايزه نوبل ادبي در سال 2010 به ماريو بارگاس يوسا نشسته و بر تأسيس يک جايزه معتبر جهاني از سوي متفکران و نويسندگان آزاديخواه جهان تأکيد کرده است.
اين نويسنده در يادداشت خود آورده است:

يکصدوهفتمين جايزه ادبي نوبل، امسال در حالي به ماريو بارگاس يوسا اعطا شد که شايد از نهادي که بر مبناي تفکرات سلطه اداره مي‌شود، جز اين هم انتظاري نمي‌رفت. چنانکه نه تنها در محافل ادبي دنيا که از سوي نويسندگان و مديران فرهنگي کشورمان از جمله محسن پرويز نيز اين قضيه پيش‌بيني شده بود.
به اعتقاد من، جايزه ادبي نوبل، در حال از دست دادن تدريجي اعتبار فرهنگي خود است و سند و گواه اين ادعا، نويسندگان و شاعراني هستند که همه ساله از سوي بنياد نوبل تشويق مي‌شوند و جايزه اين بنياد را با افتخار به خانه مي‌برند. در حالي که بنياد نوبل، با دادن جايزه‌هاي سالانه خود به آن دسته از افرادي که يا با فرهنگ سلطه کنار آمده‌اند و يا حتي درصدد ترويج اين فرهنگ هستند، آرام آرام به مرکزي براي مقابله فرهنگي با تفکرات و انديشه‌هاي ضداستعماري مردم آزاديخواه جهان تبديل مي‌شود.
به گمان من به عنوان يک نويسنده ايراني، اين است که آنها مي‌خواهند دنيا را به سمت يکسان‌سازي فرهنگي ـ که همان خواست قدرت‌هاي سلطه‌گر و استعماري است ـ ببرند. بنابراين به وضوح مشاهده مي‌کنيد که تنوع انديشه در ميان دريافت‌کنندگان نوبل ديده نمي‌شود و اين گوناگوني و تنوع، در نوبل در حال رنگ باختن است.
به همين دليل، به شدت اعتقاد دارم که کشورهاي آزاديخواه جهان بايد به فکر تشکيل يک ستاد اوليه به منظور تأسيس يک بنياد و سپس اهداي يک جايزه معتبر جهاني باشند. مراکز يادبود فرهنگي در جهان فراوان است و انديشمندان، نويسندگان و اهالي قلم در کشورهاي آزاديخواه مي‌توانند براي تأسيس يک جايزه جهاني با اعتباري به مراتب افزون‌تر از نوبل به توافق برسند.
گمان مي‌کنم اگر چنين توافقي حاصل شود، گردانندگان و دست‌اندرکاران نوبل دست از يکه‌تازي بر خواهند داشت. چون واقعيت اين است که هرچه مي‌گذرد، اعطاي جايزه به کساني که فرهنگ سلطه را پذيرفته و آن را رواج مي‌دهند، آشکارتر مي‌شود و من به عنوان يک اهل قلم که نزديک به سه دهه در حوزه‌هاي مختلف ادبي، قلم زده‌ام به شدت ‌احساس نگراني مي‌کنم.
البته ممکن است اين سخن مطرح شود که نمي‌شود به سرعت يک جايزه معتبر ادبي در جهان راه‌ انداخت. اما من معتقدم جهان امروز، جهان بسته‌اي نيست و حالا که ارتباطات و رسانه، بسيار گسترش يافته، مي‌شود با تکيه بر اينها، راه دراز جستجوي اعتبار براي جوايز ادبي را کوتاه کرد. مگر نه اين است که امروز، جشنواره‌هايي مثل فيلم فجر و فيلم کودک و نوجوان، اعتبار فراملي يافته‌اند و فيلمسازان دنيا براي ارائه بهترين کارهاي خود به اين دو جشنواره اشتياق نشان مي‌دهند؟ حالا اگر نويسندگان، شاعران و دست‌اندرکاران حوزه قلم در کشورهاي آزاديخواه و ضداستعماري براي تأسيس يک جايزه جهاني پيمان ببندند، به مراتب اين اعتبار، زودتر حاصل مي‌شود.
به عقيده من، اين حرکت، ابتدا بايد از تشکل‌هاي غيردولتي شروع شده و با کمک دولت‌هاي مستقل و آزاديخواه به نتيجه برسد. مسلماً جامعه نويسندگان از دولت انتظار حمايت دارد و اطمينان دارم که دولت جمهوري اسلامي هم به اين مقابله فرهنگي کمک خواهد کرد؛ چرا که همه ساله، آثار و نويسندگاني که آشکارا عليه استقلال فرهنگي دولت‌هاي مستقل موضع دارند، از سوي بنياد نوبل برگزيده مي‌شوند و اين قضيه، فقط دامنگير حوزه‌هاي ادبي نيست و راهي به عرصه‌هاي سياسي نيز خواهد داشت.
از هياهوهاي داخلي هم نبايد بترسيم که چون جايزه‌اي به اعتبار نوبل به کسي اعطا شده، نقدش جايز نيست. به اعتقاد من، حقيقت فرهنگ و انديشه، بالاتر از هر جايزه‌اي است و ما پس از اعلام نتايج جوايزي مانند نوبل، بايد ببينيم اين حرکت‌ها به نفع ملل آزاده جهان هست يا نه. چرا که آشکارتر کردن مسير عدالت و انسانيت، يکي از وظايف جوايز ادبي در دنياست، اما اين حرکت در نوبل، سال‌هاست که اتفاق نمي‌افتد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس