کد خبر 1098183
تاریخ انتشار: ۲ مرداد ۱۳۹۹ - ۰۹:۲۳
متهم نمایه

پسر جوان که به جرم قتل پدرخوانده‌اش به قصاص محکوم شده وقتی برای چهارمین بار پای چوبه دار رفت به علت حاضر نشدن اولیای دم در مراسم اعدام بار دیگر به زندان برگشت.

به گزارش مشرق، این جنایت 10 اسفند سال 86 رخ داد. زمانی که ساکنان یکی از خیابان‌های منطقه دزاشیب با پلیس تماس گرفته و از بوی نامطبوعی که از خانه ویلایی همسایه می‌آمد شکایت کردند، کسی نمی‌دانست که مرد صاحبخانه به قتل رسیده است. اهالی محل مدعی بودند که چند روزی است بوی نامطبوعی از خانه همسایه به مشام می‌آید و هر چه زنگ خانه خسرو را به صدا درمی آورند کسی در را باز نمی‌کند. به‌دنبال این تماس مأموران کلانتری 101 تجریش و آتش‌نشانی راهی محل شده و با حضور در خانه ویلایی داخل حمام، جسد مرد میانسال را در حالی که داخل نایلون پیچیده شده بود، پیدا کردند با آنکه زمان زیادی از مرگ می‌گذشت، اما متخصصان پزشکی قانونی در تحقیقات علت مرگ را خفگی و فشار با طناب روی گردن اعلام کردند.

بیشتر بخوانید:

 ردپای یک زن

بررسی‌ها نشان می‌داد که قفل در ورودی سالم است و وسایل پذیرایی داخل خانه قربانی حکایت از حضور میهمانی آشنا در این جنایت داشت. در ادامه بررسی‌ها نیز مشخص شد که خودروی هیوندا سانتافه مقتول نیز به سرقت رفته است. بدین ترتیب پلاک خودروی قربانی به واحدهای گشت اعلام شد و رازگشایی از این جنایت در دستور کار قرار گرفت.تحقیقات تیم جنایی نشان می‌داد خسرو تنها زندگی می‌کرده و تنها پسرش هر چند وقت یکبار به او سر می‌زده است؛ اما چند سال قبل زنی به‌ نام اقدس را به عقد موقت خود در آورده است و تا چند ماه قبل نیز آنها با هم زندگی می‌کردند.

اقدس، ساکن یکی از شهرهای شمالی کشور بود و خیلی زود محل زندگی او شناسایی و پس از دستگیری برای تحقیقات به پایتخت منتقل شد. زن میانسال منکر جنایت شد و گفت: سه سال قبل از طریق خواهرم با خسرو آشنا شدم و بعد از آن با او عقد موقت کردم.

خسرو وضع مالی خوبی داشت اما خیلی بد اخلاق بود؛ همین مسأله باعث اختلاف و درگیری بین ما شد و در نهایت از او جدا شدم. اما از آنجایی که خسرو کسی را نداشت، هر چند وقت یکبار از شمال به خانه‌اش می‌آمدم و کارهایش را انجام می‌دادم؛ حتی برای عید نیز به خانه خسرو آمدم و تمام کارهای خانه را انجام دادم و بعد از آن به شهرم برگشتم و دیگر از سرنوشت او خبری ندارم.اظهارات زن میانسال توسط تیم جنایی مورد بررسی قرار گرفت و تحقیقات نشان می‌داد که او در زمان جنایت در محل حادثه حضور نداشته است؛ اما در تحقیقات محلی مشخص شد که شب حادثه امیر، پسر اقدس به خانه خسرو رفته است. در استعلام سابقه پسر 26 ساله معلوم شد که او سال 79 نیز با اسلحه شکاری هنگام سرقت یک خودرو، مردی را به قتل رسانده و با درخواست اولیای دم به قصاص محکوم شده است. اما پس از تحمل 8 سال حبس موفق شده از اولیای دم رضایت بگیرد و بدین ترتیب از زندان آزاد شده است.با این احتمال که امیر در این جنایت نقش داشته تحقیقات برای دستگیری وی ادامه یافت. در بررسی‌های صورت گرفته تیم جنایی مشخص شد که پسر جوان به اتهام خیانت در امانت در زندان قرچک ورامین به سر می‌برد. با هماهنگی‌های قضایی، امیر به‌عنوان دومین مظنون این جنایت به دادسرای امور جنایی پایتخت منتقل شد.

 اعتراف به قتل

پسر جوان در همان تحقیقات اولیه راز قتل مرد ثروتمند را برملا کرد و گفت: خسرو مادرم را اذیت می‌کرد و کینه او را به دل گرفته بودم. برای همین به فکر انتقام گیری افتادم و شب حادثه به‌عنوان میهمان به خانه‌اش رفتم. او وسایل پذیرایی برایم آورد و من هم در فرصتی مناسب داخل نوشیدنی پدرخوانده‌ام داروی بی‌هوشی ریختم.

متهم جوان ادامه داد: دارو کم کم داشت روی خسرو اثر می‌کرد که دست و پایش را بستم و با طناب او را خفه کردم. بعد از جنایت فرار کردم، اما ساعاتی بعد دوباره به آنجا برگشتم و جسد را به داخل وان حمام انداختم. بعد از آن گوشی تلفن همراه مقتول و خودرواش را برداشتم و فرار کردم. اما در ورامین هنگام سرقت گوسفندان خودرو را رها کرده و گریختم. سپس خودروی یکی از دوستانم را به امانت گرفتم که روز بعد هنگام سوختگیری در شهرستان آمل با شکایت دوستم دستگیر شدم. با توجه به اینکه شکایت از ورامین صورت گرفته بود مرا به زندان قرچک ورامین منتقل کردند.

با اعتراف به قتل متهمی که برای دومین بار دست به جنایت زده بود، پس از تکمیل پرونده او در شعبه 71 دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفت.

متهم در دادگاه گفت: تازه از زندان آزاد شده بودم که اطرافیان مرا در جریان بدرفتاری‌های خسرو با مادرم قرار دادند. او مادرم را کتک می‌زد و دستش را شکسته بود، حتی وقتی من در زندان بودم «خسرو» به مادرم وعده داده بود تا برای آزادی‌ام تلاش کند به همین خاطر هم مادرم به عقد موقتش درآمده بود. اما نه تنها هیچ تلاشی نکرد بلکه همواره مادرم را آزار می‌داد، به همین خاطر او را به قتل رساندم.

با اعتراف متهم جوان به جنایت و به درخواست اولیای دم، دادگاه، امیر را به قصاص محکوم کرد. با تأیید این حکم در شعبه 11 دیوانعالی کشور، امیر برای اجرای حکم پای چوبه دار رفت اما با تلاش واحد صلح و سازش دادسرای امور جنایی پایتخت موفق به گرفتن مهلت از اولیای دم شدند این اتفاق سه بار تکرار شد و هر بار پسر جوان موفق به دریافت مهلت می‌شد تا اینکه چهارشنبه گذشته متهم برای چهارمین بار پای چوبه دار رفت اما با توجه به اینکه اولیای دم هنگام اجرای حکم در زندان رجایی‌شهر حضور نداشتند، بار دیگر اجرای حکم به تعویق افتاد.

منبع: روزنامه ایران

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 10
  • در انتظار بررسی: 3
  • غیر قابل انتشار: 1
  • IR ۰۹:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
    28 17
    سلبریتی های نان به نرخ روز خور آیا باز هم #اعدام_نکنید می زنند؟
    • IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
      21 20
      فک کنم یه چند بار دیگه باید بخشیده و ازاد بشه سه چهار نفر دیگه رو هم بکشه تا از نظر درپیتی ها حکم اعدام بد نباشه.
    • IR ۱۱:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
      16 8
      آخه دم را برای خشنودی آمریکا باید تکان بدهند تا پاسپورتهایشان OK شود .
    • س ش US ۱۳:۰۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
      0 0
      صادقانه میگم ، به اولین روانپزشک مراجعه کن ...
    • IR ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
      8 4
      اتفاقا باید اعدام کنند... ولی اول امثال خانواده نعمت زاده و سایر آقا زاده های کثافت رو... نه فقط بدبخت بیچاره های بی کس و کار رو... یه نگاه به حکم شبنم نعمت زاده و مهدی هاشمی بکنید... بعد اعدام اعدام راه بندازید
    • SE ۱۷:۲۱ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
      0 0
      در این مورد میگویند 10 بار اعدام کنید چون مقتول ثروتمند بوده
    • ناشناس IR ۱۸:۳۶ - ۱۴۰۰/۰۲/۲۷
      0 0
      آقا نشد که این طوری هر کی فقیر بود و آدم کشت باید آزاد باشه تا بیشتر بکشه نمیشه که
  • IR ۱۱:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
    16 21
    بعضی ادما لایق بخشش نیستن.اگه بار اول اعدام میشد یه ادم دیگه کشته نمیشد
  • IR ۱۱:۵۶ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
    13 14
    چه اولیای دم بی فکری ۱۳ساله زندان هست هم جارو گرفته هم بیت المال رو هدر دادن
  • DE ۱۲:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۵/۰۲
    3 0
    احتمالا مقتول این خانواده را می‌شناخته که باهاشون بدرفتاری میکرده چون به بعضی ها نمیشه محبت کرد مثل همین که قاتل گفته به میهمانی مقتول رفتم و او مشغول پذیرایی بود پس انسان خوش قلبی بوده. این داستان رضایت اولیاء دم هم خیلی عجیبه چون قتل نفس همیشه حکم اعدام داره و کسی نمیتونه واسه ی مقتول تصمیم بگیره. اگر بار اول اعدام میشد کار این شخص به قتل و گوسفند دزدی و خدا میدونه چند جنایت دیگه توی پرونده داره نمی‌رسید.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس