کد خبر 1081672
تاریخ انتشار: ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۱۷
اصلاح‌طلبی جامعه‌محور؛ فصل جدید پوپولیسم سیاسی اصلاح‌طلبانه

اصلاح‌طلبی جامعه‌محور تلاشی است برای پر کردن بزرگترین خلأ اصلاحات یعنی نزدیکی بیش از حد به قدرت و غفلت از بطن جامعه یا تلاشی پوپولیست‌وار است برای بازگشتی دوباره به عرصه قدرت با لباس و رنگی دیگر؟

به گزارش مشرق، اسباب‌کشی شاید بهترین گزینه برای تجدید حیات و فرار از انزوا باشد و کسی که بنا به مصلحت اجبارگونه‌ای از جغرافیایی به جغرافیای دیگر نقل مکان می‌کند، در تلاش است تا حافظه تاریخی جامعه را حداقل برای مدتی کوتاه، به فراموشی که نه؛ به انحراف بکشاند.

بیشتر بخوانید:

ترقی: اصلاح‌طلبان دچار نوعی سرگیجه سیاسی شده‌اند

کارنامه ضعیف دولت و مجلس در حساب اصلاح‌طلبان

به گواه اکثریت قریب به اتفاق اصلاح‌طلبان فراکسیون امید، مجلس دهم نتوانست انتظارات جامعه و حتی اصلاح‌طلبان را برآورده کند.

صادق زیباکلام بر این باور است که «به‌جز چند نماینده که تعداد آن‌ها به انگشتان یک دست نمی‌رسید، عملکرد بقیه اعضای فراکسیون امید به‌شدت ناامیدکننده بوده است؛ بنابراین به عقیده او فراکسیون امید از مردم نمره قبولی نمی‌گیرد».

البته اصلاح‌طلبان مجلس هم دلیل خود را دارند و برای مثال، محمدعلی وکیلی در تشریح دلایل کارنامه نامطلوب امیدی‌های مجلس دهم می‌گوید: «فراکسیون امید و اصلاح‌طلبان در میان افکار عمومی تاوان عملکرد دولت را پس می‌دهند. فراکسیون امید بیش از حد انتظار تخم مرغ‌های خود را در سبد دولت گذاشت و دفاعیات هزینه‌داری از دولت در مجلس انجام داد».

کارنامه خوب یا بد که متضمن جذب و حفظ یا از دست دادن پایگاه مردمی و سازمان رای در هر انتخاباتی است، در هر عرصه‌ای مهم است و اصلاح‌طلبان عرصه سیاست را باخته‌اند.

پرواضح است که در چنین شرایطی تغییر جغرافیای سیاسی یا تعویض مدخل ورود به قدرت با سخنانی جدید متفاوت از آنچه پیش‌تر در قالب توسعه سیاسی مطرح می‌شد، می‌تواند بهترین نسخه برای انحراف افکار عمومی باشد. 

به عبارتی بهتر، بازی با عباراتی چون دموکراسی، آزادی بیان و توسعه سیاسی بدلیل آنکه حاملان سنتی آن یعنی جریان چپ و اصلاح‌طلب دچار نوعی ضعف عملکرد شده‌اند، دیگر نمی‌تواند قطار اصلاحات را به مقصد پاستور، بهارستان یا حتی بهشت برساند؛ بنابراین باید تغییر جدیدی اعمال شود.

تغییر مانیفست اصلاحات

فیاض زاهد فعال سیاسی اصلاح‌طلب که قرابت سیاسی بسیاری به سیدمحمدخاتمی دارد، در این‌باره می‌گوید: «نوعی واگرایی و جدایی اجتماعی از جریان اصلاحات به چشم می‌خورد اما با مرگ جریان اصلاح‌طلبی موافق نیستم؛ چرا که برای این جریان از نظر پویش ذهنی، نیروی انسانی، قدرت رهبری و اثرگذاری اجتماعی همچنان ظرفیتی‌های قابل اتکا و اعتنایی می‌بینم که در صورت بازبینی، تجدید ارزیابی و ارائه مانیفست جدید همچنان می‌تواند با توجه به حجم پتانسیل، کادر و نیروها و هوادارانی که در سراسر کشور دارد مجددا به صحنه سیاسی بازگردد».

زاهد همچنین در تشریح این اظهارات خود به وقایع سیاسی انگلستان اشاره کرده و می‌گوید: «مثلا سال‌های پس از جنگ جهانی دوم مدت‌ها حزب کارگر انگلیس در راس قدرت بود و برای یک دوره طولانی صحنه سیاسی انتخابات را واگذار کرد و مجددا با بازبینی خود در تئوری‌ها و مانیفستی که معمولا توسط برخی جامعه‌شناسان و چهره‌های سیاسی آکادمیک در حزب کارگر بریتانیا مثل آنتونی گیدنز و دیگران طراحی شد، زمینه‌های بازگشت آنها فراهم گردید».

در همین راستا عبدالله ناصری دیگر فعال اصلاح‌طلب نزدیک به رئیس دولت اصلاحات در گفت و گویی با تیتر «خاتمی کدام جریان اصلاح طلب را رهبری خواهد کرد»؟، صراحتا ایجاد شقه‌ای جدید و البته متفاوت از شقه قبلی در اصلاحات را اعلام می‌کند که آن، اصلاح‌طلبان جامعه‌محور هستند.

ناصری می‌گوید: «بعد از سخنرانی خاتمی مرز بین اصلاح‌طلبان جامعه‌محور و حکومت‌محور مشخص خواهد شد. از این به بعد یک جبهه مستقل به اسم اصلاح‌طلبی نداریم. خاتمی اصلاح‌طلبان جامعه‌ محور را نمایندگی خواهد کرد و از این به بعد گفتمان اصلاح‌طلبی در اصلاح‌طلبان جامعه‌ محور دیده خواهد شد».

او همچنین در تشریح این گزاره مطرح شده بیان می‌کند که «عمده نقش اصلاح‌طلبان جامعه‌محور تنظیم مناسبات با مردم جامعه است و از این به بعد به، صندلی قدرت و حکومت، نباید فکر کنند. فاصله بین حکومت و جامعه مدنی فاصله معناداری است و دیگر نمی‌توان مثل گذشته محرم ماند و بازی کرد».

بخش‌های ابتدایی صحبت‌های ناصری را می‌توان به عنوان راهبرد جریان اصلاحات در جهت جذب قشر خاکستری از طریق ارسال‌ پالس‌های مثبت به این قشر برای جذب رای قلمداد کرد ولی بالطبع جریان اصلاحات به دنبال نزدیکی صِرف به جامعه نیست.

یک پزشک؛ رئیس جمهوری بعدی/ نمکی یا پزشکیان

از این روست که تقی آزاد ارمکی جامعه‌شناس نزدیک به اصلاح‌طلبان در گفت‌وگویی با بیان اینکه «معتقدم رییس‌جمهور بعدی ایران یا حداقل یکی از کاندیداهای مهم انتخابات ریاست‌جمهوری ۱۴۰۰ حتما پزشک خواهد بود»، می‌گوید: «آقای پزشکیان. خود نمکی، وزیر بهداشت (می توانند کاندیدای ۱۴۰۰ باشند)؛ بهترین گزینه شاید نمکی باشد، چون هم تایید رهبری را داشته، هم اینکه گروه‌های سیاسی به او انتقادی نداشته‌اند».

آزاد ارمکی در ادامه این اظهارنظر خود تلاش می‌کند خلائی را که جریان نزدیک به خاتمی در اصلاحات دیده بررسی تشریح کرده و در این زمینه می‌گوید: «اصلاح‌طلبان جامعه‌محور نیستند. دغدغه اصلاح‌طلبان همچنان حوزه سیاسی و باقی ماندن یا بازگشت به عرصه قدرت سیاسی است. اصلاح‌طلبان اهل کنش مدنی نیستند و پایگاهی برای خودشان درست نکرده‌اند که در این وقایع به سود بخش محروم جامعه وارد عرصه فعالیت مدنی شوند. پزشکان‌شان که می‌توانستند به درمان مجانی بیماران روی بیاورند. مهندسان و دانشجویان آن‌ها که می‌توانستند کارهایی انجام دهند. کسی مخالف فعالیت این افراد نبود، ولی خودشان اقدامی نکردند».

حال این سوال مطرح می‌شود که این جامعه‌محوری که شخص خاتمی و جریان نزدیک به وی درصدد نیل به آن است، آیا صرفا پر کردن یک خلا بزرگ یعنی عدم توجه به بطن جامعه و دوری از قشر مرفه و تلاش برای به قدرت و ثروت رسیدن آن است یا اصلاح‌طلبان تلاش برای نزدیکی به بطن جامعه را مستمسکی قرار می‌دهند تا با حرکتی پوپولیست‌وار سازمان رای از دست رفته خود ناشی از کارنامه غیر قابل قبول در دولت و مجلس را برای انتخابات 1400 ترمیم کنند تا با لباس و رنگی دیگر به قدرت برگردند؟

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس