کتاب «صد و هفتاد و ششمین غواص» - نشر ستاره ها - کراپ‌شده

کسی که محمد رضایی را لوداد، م.ر بود؛ همان کسی که کار جاسوسی و خیانت را از زندان الرشید بغداد شروع کرد و اولین جاسوس و عنصر خود فروخته بود که پس از اسارت با او آشنا شدیم.

گروه جهاد و مقاومت مشرق - خرداد ۱۳۹۴ بود که خبر دادند پیکر ۱۷۵ غواص شهید در جریان عملیات کربلای چهار، پس از ۲۹ سال تفحص شده و قرار است در خیابان های تهران تشییع شوند.

آن روزها این ۱۷۵ غواص دست بسته غوغایی به پا کردند. یکی از آن ها اما مانده بود که مظلومیت همرزمانش را روایت کند. نامش محمدرضا و فامیلش یزدیان بود. از غواصان لشکر ۵ نصر مشهد. خاطراتش را در کتاب «بازماندگان نیمه جان» نوشته بود اما بسیار کلی و گذرا.

انتشارات ستاره ها از او خواست که خاطراتش را به نحوی کاملتر بنویسد تا به دست چاپ بسپارد. محمدرضا یزدیان در همان عملیات به اسارت بعثی ها در آمد و تا ۲۰ شهریور ۱۳۶۹ در اردوگاه های عراق در بند بود.

خاطرات خودنوشت آزاده ایرانی، محمدرضا یزدیان را نشر ستاره ها در کتابی با نام «صد و هفتاد و ششمین غواص» در ۳۳۴ صفحه و با قیمت ۲۹۵۰۰ تومان روانه بازار کرده است.

ویرایش این کتاب بر عهده احد گودرزیانی از نویسندگان و پژوهشگران دفاع مقدس بوده که سال گذشته به دیار باقی رفت.

این کتاب چهار فصل دارد و از قبل از عملیات کربلای چهار تا روز آزادی آزاده یزدیان را در برگرفته است.

چند معرفی کتاب دیگرهم بخوانیم:

چند دقیقه با کتاب «جاسوس بازی»؛ / ۸۱

معشوقه «آقا بهمن» در دام بسیجی‌ها + عکس

چند دقیقه با کتاب «طبس تا سنندج»؛ / ۸۰

درخواست اعزام فوری نیرو به سنندج!

چند دقیقه با کتاب «سه نیمه سیب»؛ / ۷۹

تکلیف شادی‌های خانم «شاد» چه شد؟ + عکس

چند دقیقه با کتاب «دلم پرواز می خواهد»؛ / ۷۸

باران گلوله به آمبولانس پرستار اصفهانی

چند دقیقه با کتاب «ناآرام»؛ / ۷۷

شیطنت‌های طلبه مدرسه حاج آقا مجتهدی + عکس

چند دقیقه با کتاب «برای زین‌أب»؛ / ۷۶

سفارش تانک و تفنگ به «محمد بلباسی» + عکس

چند دقیقه با کتاب «از برف تا برف»؛ / ۷۵

شهید زین‌الدین اهل کدام کشور بود؟ +‌ عکس

چند دقیقه با کتاب «یک روز بعد از حیرانی»؛ / ۷۴

شهیدی که برای کار سراغ «آقای قرائتی» رفت + عکس

چند دقیقه با کتاب «فرمانده تخریب»؛ / ۷۳

کشیده‌ فرمانده به گوش جانباز اعصاب و روان + عکس

چند دقیقه با کتاب «ساده‌رنگ»؛ / ۷۲

چه کسی وصیت‌نامه شهید مهدی باکری را بالا پایین کرد؟ + عکس

چند دقیقه با کتاب «فرمانده در سایه»؛ / ۷۱

کدام مترجم مذاکرات مقامات ایرانی را تغییر می‌داد؟ + عکس

چند دقیقه با کتاب «تا ابد با تو می مانم»؛ / ۷۰

خبر «اصغرآقا» را چگونه به «زیبا خانم» دادند؟!

چند دقیقه با کتاب «بلدچی»؛ / ۶۹

شایعه اعزام الاغ‌ها به میدان مین + عکس

چند دقیقه با کتاب «کابوس در بیداری»؛ / ۶۸

اهالی چه کشوری به حجاج ایرانی کمک کردند؟ + عکس

چند دقیقه با کتاب «راهی برای رفتن»؛ / ۶۷

پیام شهیدِ ۱۰ساله برای امام خمینی چه بود؟

چند دقیقه با کتاب «محبوب حبیب»؛ / ۶۶

کت و شلوار «محمود» به چه کسی رسید؟ + عکس

چند دقیقه با کتاب «صباح»؛ / ۶۵

جان دادن پای چتر منورهای عراقی! + عکس

آنچه در ادامه می خوانید، برشی از این کتاب است...

روزی از درون حمام ها صداهای خیلی وحشتناکی به گوش رسیدند. یکی از اسیران را به سختی شکنجه میکردند. فریاد یا حسین و یا زهرا و یا ابا الفضل او هم به گوش می رسید. مو بر تن مان سیخ شد و هیچ کاری از دست ما برنیامد. چند روز بعد باخبر شدیم جاسوسی او را شناسایی کرده و لوداده است. از رزمندگان اطلاعات عملیات و هم دوره خودمان و نامش محمد رضایی بود. دو نفری که برای بردن پیکرش رفتند تعریف کردند که به دستور نگهبان ها و با پتویی برای برداشتن جنازه شهید رضایی به حمام ها رفتند. هرجای بدن او را که می گرفتند تا داخل پتو بگذارند، وا می‌رفته است، چون بعثی ها پس از شکنجه های وحشتناک، او را داخل آب جوش انداخته بودند. دو نفر هم که برای شستن حمام ها رفته بودند، نیم ساعت مشغول پاک کردن خون و نرمه استخوان های او بودند که به در و دیوار چسبیده بود.

روز قبل از این که محمد رضایی را دستگیر کنند توی محوطه بند مشغول قدم زدن بودم. از کنار من رد شد و بدون این که نگاه کند گفت: یزدیان، نگاه نکن! راه برو و فقط جلورو نگاه کن؛ ما تحت نظریم. خیلی مواظب خودت باش و به هیچ کس اعتماد نکن. دنبال ما هستند. به گمانم لورفتیم.

رضایی اینها را گفت و با سرعت از کنارم رد شد. آن زمان شرایط این طور بود که هیچ کس حق نداشت با دیگری گفت وگو کند. حتی قدم زدن دو نفر در کنار و پشت سرهم و با فاصله نزدیک ممنوع بود. اگر متوجه می شدند کسی با بغل دستی اش حرف می زند هردو را به شدت کتک می زدند.

رضایی را چندین روز به زندان جنب اردوگاه بردند. او را به پنکه سقفی آویزان کردند و بدنش را با میله های داغ سوزاندند. او را روی شیشه های شکسته غلتاندند و سروته از میله بارفیکس اتاق افسران در قسمت فرماندهی اردوگاه آویزان کردند. ساعت های متوالی و آن قدر او را با کابل زدند که تمام بدنش ورم کرد و خون آلود شد.

عراقی ها مدعی شدند که محمد رضایی در عملیات کربلای چهار تعداد زیادی از نیروهای عراقی را کشته است. در شکنجه سخت و طاقت فرسای او خیلی از نگهبان های اردوگاه دست داشتند؛ مثل عدنان ، علی ابلیس و... اما شنیدیم علی آمریکایی، شکنجه گر اصلی بوده است. می گفتند روی بدن رضایی آب جوش ریخته و به او برق وصل کرده است. آن قدر آب جوش ریخته بود که تمام بدنش تاول زده و پوست آن کنده شده بود. بعد هم قالبی صابون در دهانش گذاشته بودند تا نتواند فریاد بزند. آن قدر آن را فشار داده بودند که خفه شده بود.

مجتبی، از بچه های همدان که آن زمان امربر نگهبان های بند بود گفت که گوشت و پوست محمد رضایی به همه جای دیوارهای سیمانی حمام ها چسبیده بود. بعثی ها پیکرش را روی سیم های خاردار انداختند و عکس و فیلم گرفتند تا وانمود کنند در حال فرار کشته شده است. نگهبان ها از دو نفر از اسیران خواستند پیکر را به ماشین آیفایی منتقل کنند. آنها می خواستند آهسته و با احترام این کار را انجام دهند، اما عراقی ها دو اسیر را با کابل زده و گفته بودند که جنازه را به داخل آیفا پرت کنند!

اگر امروز زنده هستم جانم را مدیون شهید محمد رضایی هستم. عراقی ها فهمیدند که از رزمندگان واحد اطلاعات عملیات لشکرپنج نصر بوده است. از او خواستند تا بقیه رزمندگان آن واحد را معرفی کند، اما مقاومت کرد. زجرها و شکنجه ها را تحمل کرد و حاضر نشد حتی یک نفر را معرفی کند.

کسی که محمد رضایی را لوداد، م.ر بود؛ همان کسی که کار جاسوسی و خیانت را از زندان الرشید بغداد شروع کرد و اولین جاسوس و عنصر خود فروخته بود که پس از اسارت با او آشنا شدیم.

در تنگنا و سختی زندان الرشید، بهترین جای زندان یعنی جلو در ورودی را به او دادند؛ جایی که برای اسیران مجروح در نظر گرفته بودیم و مجاور با در ورودی بود. بالای آن در باز بود و پنجره ای داشت که با میلگرد محصور شده بود، اما هوای مطبوعی از آن پنجره به داخل وارد می شد. اسیران بدحال را در آنجا می خواباندیم که آن هم با ورود م.ر به زندان، توسط او و یکی دو نفر که با او بودند غصب شد.

پنجاه شصت نفر اسیر هر سلول، در یکی از وعده های غذایی، هرکدام قلپی آب مرغ بانان صمون که به اندازه نان ساندویچی کوچکی بود می خوردند، اما آن دو سه نفر به اندازه غذای دو سلول می خوردند و سهمیه بیشتری را می بلعیدند. درباره آب هم چنین بود. یعنی در زمانی که همه اسیران به خصوص مجروحان و مریض ها برای یک قلپ آب له له می زدند آنها چندین لیوان آب می نوشیدند و حتی روی سر خود آب می ریختند.

بعد از ورود به اردوگاه هم م.ر با همراهی نوچه هایش هر روز به بهانه ای اسیران را به باد کتک می گرفتند. آنها حتی در ضرب و شتمها و شکنجه ها با نگهبان های عراقی همکاری می کردند و برخی مواقع کابل به دست می گرفتند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 50
  • در انتظار بررسی: 15
  • غیر قابل انتشار: 16
  • IR ۰۶:۴۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    69 4
    چطور میشه پاسخ خون این عزیزان را نادیده گرفت......
  • هادی IR ۰۷:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    67 5
    دنیا عرصه امتحان و ابتلاء است... و چه خوب امثال محمد رضایی ها امتحان دادند... یادمان نرود این رژیم سفاک و جنایتکار بعثی را آمریکا حمایت و تقویت کرد...
  • حمید ۰۸:۲۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    40 1
    بابا خیلی .... یارو جنایتکار بوده اون وقت مینویسی م.ر واقعا متاسفم
    • ح.م IR ۱۱:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۴/۲۶
      0 0
      مهران رحمانی
  • ایران 54 IR ۰۸:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    58 2
    روحش شاد و یادش گرامی ...
  • IR ۰۸:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    56 2
    این م.ر. اسم نداره؟
    • IR ۱۴:۲۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
      13 1
      اختلاسگر مهم نیست
    • رحمان IR ۰۰:۴۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۰
      4 0
      نیازی به گفتن نیست حتماٌ از منافقین بی همه کس و وطن فرش بوده .
  • IR ۰۹:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    12 8
    خدا اجرتون بده که اسم جاسوس رو ننوشتید، چون درست نیست شناسایی بشه. بذارید زندگی کنه، بالاخره زحمت کشیده. اجرش با اباعبدالله الحسین
    • پاپتی IR ۱۶:۲۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
      5 3
      چرت نگو،اسم بردن از خائنان به ایران،کمترین کاریه که میشه انجام داد.
  • IR ۰۹:۲۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    54 6
    روح مطهرش در آرامش باشه انشااله.شهید محمد رضایی...
  • IR ۰۹:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    39 3
    خداوند متعال ان شاءالله از سر تقصیرات این منافق خودفروخته نگذرد. ان شاءالله عذاب دنیا و آخرت وی را مضاعف کند.. ایئ کاش نام این منافق و این جنایتکار و اینکه به چه سرنوشتی دچار شد را می نوشتید. خوشا به حال این شهید بزرگوار که در اعلی علیّین میهمان سفرۀ خدای کریم است. عاش سعیداً و استشهد سعیداً
  • IR ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    44 2
    چرا در عنوان ننوشتید «شهید محمد رضائی» حداقل کاری که برای شهدا می کنید نوشتن کلمۀ مقدس «شهید» است.
  • علی IR ۱۰:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    43 4
    خیلی دلم میخواد از سرنوشت م.ر و امثالهم هم بدونم که عاقبتشون چی شد
    • IR ۱۱:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
      42 5
      یکی از این جاسوسهای خائن که بعد از آزادی اسرا در یکی از دستگاههای دولتی و به عنوان آزاده استخدام شده بود و همکار من بود، حدود 20 سال پیش با اطلاعاتی که سایر اسرا داده بودند شناسایی و دستگیر شد.
    • هادی IR ۱۱:۱۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
      28 2
      حتما عاقبت خوشی نخواهند داشت و در قیامت جزو زیانکاران خواهند بود...
  • IR ۱۰:۳۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    48 2
    م.ر؟؟؟؟؟؟؟ خسته نشدید از این نگفتن ها؟
  • IR ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    34 0
    عاقبت م.ر حرومممممممممممممم چی شد..............................
  • مهدی.م IR ۱۱:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    25 0
    این م. ر کیست ؟ مگه اختلاس کرده که اسمش رو نمیگید. بگید تا مردم هم بدونن این بی شرفهایی که در اسارت هم بی شرف بودند کیست. نکنه میخواید مثل پرویز ثابتی بعد از انقلاب بره اسرائیل براتون کتاب بنویسه که اصلا رژیم شاه شکنجه گر نبوده و اینها رو انقلابیها درآوردن. تا کی باید مردم در نفهمی یک عده در زنجیر باشند و نتوانند موضع بد رو از موضع خوب تشخیص بدن. لطفا م. ر کدام کثافت هست تا اگر در خارج از کشور نیز هست حداقل منفور باشد.
  • IR ۱۱:۰۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    33 0
    م.ر. اسم واقعیش چیست؟ اگر زنده است و از او اسم و آدرسی دارید اعلان کنید تا مردم با او برخورد شایسته کنند.
  • اسکل IR ۱۱:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    10 14
    م.ر !!؟ خوب کاری میکنید آبروی مومن رو نمی برید!
    • IR ۱۱:۳۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
      14 7
      مومن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟!!!!!!!!!!منظورت کیه؟
    • IR ۱۳:۴۸ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
      15 0
      این مومن !!!!!! آبرو !!!!!!! داره ؟ یکی اموال مسلمین رو غارت میکنه مخفف اسمشو میگن یکی مسلمانهارو در نزد دشمن لو میده مخفف اسمشو میگن . همینها باعث میشه مردم دیگه به مسئولین اعتماد نکنن .
  • IR ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    29 2
    م ر کیه اینها باید شناسایی بشن برای سالهای بعد که بدونن منافق بودند تا فرزندان و نو ه های انان بعدها در راس امور مملکتی قرار نگیرند
  • مجتبی IR ۱۱:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    34 6
    درود و سلام بر حسین شهید و اینچنین دلاور مردانی که نام شهید برازنده ولایق چنین شهیدانی است کاش یک هزارم از فداکاری وعشق این شهید عزیز در وجود مسئولین هم بود
  • بهزاد IR ۱۲:۰۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    21 3
    انشاالله با سیدالشهدا محشور شود . . . بهشت برین گوارای وجودش . . .
  • IR ۱۲:۲۵ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    9 0
    آخر و عاقبت م . ر چه شد تو عراق است یا ......
  • برزین IR ۱۲:۴۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    13 2
    چنین مردان بزرگی در راه این انقلاب جان دادندو شربت شهادت نوشیدن و مسولان امروز شربت اختلاس و اقازادگیشون....خدا ازتون نگذره....
  • IR ۱۲:۵۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    13 5
    برای شادی روح شان صلوات بفرستید
  • آشنا IR ۱۳:۳۶ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    11 3
    من نمیدونم م. ر یعنی چی!!؟یا داری تهمت میزنی وچرت وپرت میگی یا داریبرای یه نفر که دستش تا آرنج توی خون شهداس آبرو داری میکنی که به نظرم خودت هم با م ر دستت توی یه کاسه باشه.
  • محمد IR ۱۴:۱۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    22 0
    این م.ر صدرصد یا نماینده مجلسه یا یکی مث اکبر طبری .
  • عبدالله IR ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    1 0
    م.ر کیه؟ خوب معرفیش کنید تا همه بدانند که این جاسوس خائن کیه؟ نوچه هاش چه کسانی بوده؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • رفیعی IR ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    3 1
    هر چقدر شهید محمد رضایی مرد بود این جاسوس پست فطرت نامرد بوده.
  • حسین فیضی IR ۲۱:۱۹ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    2 0
    باسلام درمورد این شهید عزیز محمد رضایی که توسط مزدوران حزب بعث به درجه رفیع شهادت نایل گردید لشگر ۵نصر خراسان خدمت میکرد واحد اطلاعات عملیات بنده که قبل از شهادت این شهید عزیز را زیارت کرده بودم جوان بسیار باایمان وباتقوا ونترسی بود انسانی جسور که چندین بار ایشان را در حرم امام رضا میدیدم باید گفت که شهادت لایق مردان خداست خداوند روحش را باشهدای کربلا محشور‌بگرداند آمین
  • IR ۲۱:۲۲ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    4 0
    این محمدرضایی خیلی مرد بود که علی رغم اون همه شکنجه وحشتناک اسم هیچ کس بر زبان نیاورد و نشان داد شایسته شهادت بود. روحش شاد
    • IR ۱۰:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۸/۱۲
      2 0
      واژه مرد در برابر اين استوره ها حقير به نظر مياد
  • IR ۰۷:۰۱ - ۱۳۹۹/۰۳/۲۰
    5 0
    شکنجه هایی که روی شهید محمد رضایی اجرا کردند شبیه شکنجه هاییه که روی سه شهید عملیات مهندسی بوسیله منافقین دیوصفت انجام شد. البته به پای شکنجه های عملیات مهندسی نمیرسه. هرکی اعصابش قویه بره شرح اعترافاتشون در عملیات مهندسی رو بخونه و ببینه این گرگهای هار در تابستان 61 در خانه ابریشمچی ملعون در خیابان بهار تهران چی به سر این سه شهید اوردن! لعنت ابدی خداوند و لعنت اولین تا آخرین آفریدگان بر روح نجس و جهنمی رجوی ملعون و بر زن ملعونه اش و بر کسانی که به هر طریقی این گله گرگ هار رو تطهیر و حمایت میکنند.
  • IR ۱۴:۴۵ - ۱۳۹۹/۰۵/۲۷
    4 1
    الهم صل علی محمد وآل محمدهدیه به روح پاکش
  • . IR ۰۱:۰۴ - ۱۳۹۹/۰۷/۰۲
    2 0
    اجر شهید بزرگوار با ابا عبدالله و مولایمان خدا خیرتون بده که نمی گزارید شهدا در تاریخ مدفون بمونن
  • احمدیان IR ۱۴:۳۸ - ۱۳۹۹/۱۲/۱۷
    0 0
    اجراین شهدای عزیز انشاالله بهشت است وارباب واقامون امام حسین ع است مرقد مطهراین شهیدعزیز درنزدیک مااست که درمسجد امام سجاد ع دربین شیروان وفاروج میباشد،خداکند که شرمنده شهدا نشویم
  • ایرانی IR ۱۹:۲۳ - ۱۳۹۹/۱۲/۱۷
    0 0
    هرکه دراین بزم مقرب تراست جام بلابیشترش می‌دهند..... دراین آخرالزمان انتظارتکلیف آدمیزاد روزبروز روشن‌تر می‌شود وجبهه حق وباطل نمایان تر ومشخصتر میشود
  • حسین IR ۰۹:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۴/۱۸
    0 0
    والله مدیون این شهیدیم. روزمرگی نباید امثال این شهید را از یاد ما ببرد!!!!
  • م ص IR ۲۱:۵۴ - ۱۴۰۱/۱۰/۰۶
    0 0
    شهدا شرمنده ایم
  • IR ۱۳:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۳/۱۲
    1 0
    این م ر چه خودش رو ارزان فروخته بدبخت
  • عظیم BR ۱۶:۱۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۲۹
    0 0
    میام تربت پاکت رومیبوسم شهیدرضای عزیز
  • م.ج ۰۹:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۲
    0 0
    به حق خون این شهدا این بی حجابی ریشه کن بشه
  • محمدی ۱۵:۰۵ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۲
    0 0
    شهدا شرمنده ایم هرچه امنیت و آسایش داریم مدیون خون شهدا هستیم لااقل با حفظ حجاب خون شهدا را پایمال نکنیم ما مدیون شهدا هستیم شادی روحشون صلوات
  • فاطمه ۰۴:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۳
    0 0
    قلبم آتیش گرفت 😭😭خدا لعنتشون کنه که چنین شکنجه هایی رو روی این شهید عزیزمون آوردن، حیوان به اینها شرف داره از حیوان هم بدترند
  • فاطمه ۰۴:۰۱ - ۱۴۰۲/۰۹/۲۳
    0 0
    قلبم آتیش گرفت 😭😭خدا لعنتشون کنه که چنین شکنجه هایی رو روی این شهید عزیزمون آوردن، حیوان به اینها شرف داره از حیوان هم بدترند
  • ابوذر IR ۱۱:۳۷ - ۱۴۰۲/۱۲/۱۱
    0 0
    شهید محمد رضایی از نیرو‌های بسیجی اطلاعات عملیات بود که در عملیات کربلای ۴، پس از ضربات سنگینی که به دشمن وارد کرده بود به اسارت درآمد و در اردوگاه اسرا در تکریت عراق، شناسایی شد و زیر شکنجه‌های سنگین و همه روزه، مقابل دیدگان سایر اسرای ایرانی، بدون اینکه کمترین اطلاعاتی به دشمن بدهد، استقامت کرد و به شهادت رسید پیکر شهید محمد رضایی که در دوران دفاع مقدس، پشت اردوگاه دفن شده بود، پس از ۱۳ سال به کشور بازگشت در حالی که هنوز سالم بود. مزار شهید محمد رضایی در شبستان مسجد بین راهی امام سجاد (ع) حد فاصل بین شهر‌های شیروان و فاروج قرار دارد آقا جستجو کنید ببینید عکس شهید رو که پیکرش سالم بوده،،، حتی هنگام تشییع جنازه از پیکرش خون اومده و شونه های کسایی که زیر تابوت بودن خونی شده. بنده به طور اتفاقی ماشین مسافرکشی اونجا نگه داشت و رفتم سر مزار این شهید بزرگوار (که البته دعوت شهید بوده به نظر خودم ) از اون موقع انس عجیبی پیدا کردم . ایشون شهید والا مقامی هستن.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس