به گزارش مشرق ؛ سالنامه روزنامه اعتماد گفتگویی با علی یونسی درباره اتفاقات اخیر منطقه داشته است که مهمترین اظهارات وزیر دولت اصلاحات به نقل از خبرآنلاین در زیر آمده است:
تمام حکومتهای استبدادی، نظامی و تکحزبی اگر حاضر شوند که با گرفتن امتیاز کنار بروند، این جابهجایی به صلاح مردم و منطقه و خود حاکمان مستبد است. همانند آنچه در تونس، مصر و یمن رخ داد ولی اگر لجاجت و خودسری مانع قبول وضعیت جدید شود، حتماً شرایط لیبی در آن کشور تکرار خواهد شد. در نهایت من تردید ندارم که تحولات منطقه به رژیم صهیونیستی، عربستان و حوزه خلیج فارس سرایت خواهد کرد و سوریه هم مشمول وضعیت جدید است.
الان در نگاه و لحن مسئولین ما نسبت به سوریه تغییراتی به وجود آمده است. علت این است که مسئولین ما واقعیات را بررسی میکنند البته این نکته را باید متذکر شوم که خاندان حافظ اسد منافع کشور ما را به بهترین وجه ممکن در منطقه حفظ کردند. حاکمان سوریه دو کار بسیار مهم برای ما انجام دادند.
ولی حفظ منافع ما در سوریه به این نیست که به هر قیمتی آقای بشار اسد را سر کار نگه داریم. امیدوارم بشار اسد زودتر کاری کند که مانع بروز فاجعه شود زیرا هر نوع انقلابی برای آن جامعه، فاجعهآمیز خواهد شد. ممکن است تمام زیرساختهای حکومت نابود شود که در آن صورت ما در نظام جدید هیچ نفوذی نخواهیم داشت.
استراتژی امنیتی هر کشوری ناشی از منافع ملی و حیاتی آن کشور است. هیچ نظام و دولتی نمیتواند بقا و مشروعیت خود را بدون حفظ منافع ملی و حیاتی، حفاظت نماید. دفاع از امنیت، حاکمیت مردم و حراست سرزمین و منافع حیاتی اقتصادی از اصلیترین وظایف هر نظام و حکومت است.
همه منافع امنیت ملی در داخل کشور نیست بلکه بخش زیادی از آن در خارج کشور به ویژه در همسایهها و کشورهای منطقه نهفته است. جمهوری اسلامی نمیتواند با تهدید طالبان و صدام در همسایگی خود، امنیتی را حفظ کند و تا زمانی که آنان بر سر کار باشند، امنیت ما در معرض تهدید است. ما باید برای امحاء آن تهدیدات فعال عمل میکردیم. جنگ ما با طالبان و با صدام با این توجیه، موجه میباشد. جمهوری اسلامی در هیچ دورهای با طالبان کنار نیامد چه زمان دولت آیتالله هاشمی و چه زمان دولت آقای خاتمی.
{برای اینکه ایران در عین حفظ منافع بتواند با عربستان رابطه داشته باشد، راهکار چیست؟} راهحل مذاکره است. هم ما و هم آنها باید بپذیریم که هرگونه حرکت تندرو از نوع ایدئولوژیکی چه از نوع شیعی و چه از نوع سنی، در نهایت به ضرر صلح منطقه است حالا چه مدل طالبان و القاعده باشد و یا مدل تندروهای شیعی؛ گروههای تندرو به هر شکل که باشند چه به شکل شیعی که ما نمونههای آن را در داخل حکومت خودمان داریم، در خارج هم تبدیل میشوند به همین فاجعهای که ما به صورت القاعده دیدیم.
موقعیت ژئوپلتیک و تاریخی ایران با توجه به انقلاب اسلامی جایگاه کشور ایران را ممتاز کرده است. لذا چنانچه موضعگیریهای داخلی و خارجی ما هماهنگ با جایگاه اصلی ما باشد، امنیت ملی ما تأمین شده است. اگر ما میخواهیم برای کشورهای دیگر الگو باشیم، باید تضادهای داخلیمان را حل کنیم و برای حل تضادهای داخلی باید به قاعده بازی تن دهیم و بپذیریم که همه مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند. باید روشهای خشونتآمیز، سختگیرانه، تنگنظرانه و انحصارطلبانه را کنار بگذاریم و قانون و حاکمیت اکثریت را بپذیریم.
همه اینها در قانون اساسی و آرمانهای جمهوری اسلامی تبلور دارد و ما باید به آنها عمل کنیم. بنابراین باز هم میگویم هیچ راهی جز مشارکت حداکثری مردم به طور واقعی و نه تزئینی برای تأمین امنیت داخلی وجود ندارد و تنها این میتواند تشنجها را در داخل از بین ببرد و امنیت خارجی ما را تأمین کند. باید طوری عمل کنیم که کشورهای منطقه از سوی ما احساس ترس و نگرانی نکنند. سیاست تنشزدایی که در دوران اصلاحات بسیار مؤثر بود، باید ادامه یابد.
{ در واکنش به اینکه برخیها میگویند آن سیاست تنشزدایی در دوران اصلاحات بسیار منفعل بوده است} این حرف را افراد ماجراجو میزنند که نان خود را در دعوا در داخل و خارج میبینند. اینگونه روشها در نهایت ایران را مجبور میکند تا به انفعال تن دهد.
تمام حکومتهای استبدادی، نظامی و تکحزبی اگر حاضر شوند که با گرفتن امتیاز کنار بروند، این جابهجایی به صلاح مردم و منطقه و خود حاکمان مستبد است. همانند آنچه در تونس، مصر و یمن رخ داد ولی اگر لجاجت و خودسری مانع قبول وضعیت جدید شود، حتماً شرایط لیبی در آن کشور تکرار خواهد شد. در نهایت من تردید ندارم که تحولات منطقه به رژیم صهیونیستی، عربستان و حوزه خلیج فارس سرایت خواهد کرد و سوریه هم مشمول وضعیت جدید است.
الان در نگاه و لحن مسئولین ما نسبت به سوریه تغییراتی به وجود آمده است. علت این است که مسئولین ما واقعیات را بررسی میکنند البته این نکته را باید متذکر شوم که خاندان حافظ اسد منافع کشور ما را به بهترین وجه ممکن در منطقه حفظ کردند. حاکمان سوریه دو کار بسیار مهم برای ما انجام دادند.
ولی حفظ منافع ما در سوریه به این نیست که به هر قیمتی آقای بشار اسد را سر کار نگه داریم. امیدوارم بشار اسد زودتر کاری کند که مانع بروز فاجعه شود زیرا هر نوع انقلابی برای آن جامعه، فاجعهآمیز خواهد شد. ممکن است تمام زیرساختهای حکومت نابود شود که در آن صورت ما در نظام جدید هیچ نفوذی نخواهیم داشت.
استراتژی امنیتی هر کشوری ناشی از منافع ملی و حیاتی آن کشور است. هیچ نظام و دولتی نمیتواند بقا و مشروعیت خود را بدون حفظ منافع ملی و حیاتی، حفاظت نماید. دفاع از امنیت، حاکمیت مردم و حراست سرزمین و منافع حیاتی اقتصادی از اصلیترین وظایف هر نظام و حکومت است.
همه منافع امنیت ملی در داخل کشور نیست بلکه بخش زیادی از آن در خارج کشور به ویژه در همسایهها و کشورهای منطقه نهفته است. جمهوری اسلامی نمیتواند با تهدید طالبان و صدام در همسایگی خود، امنیتی را حفظ کند و تا زمانی که آنان بر سر کار باشند، امنیت ما در معرض تهدید است. ما باید برای امحاء آن تهدیدات فعال عمل میکردیم. جنگ ما با طالبان و با صدام با این توجیه، موجه میباشد. جمهوری اسلامی در هیچ دورهای با طالبان کنار نیامد چه زمان دولت آیتالله هاشمی و چه زمان دولت آقای خاتمی.
{برای اینکه ایران در عین حفظ منافع بتواند با عربستان رابطه داشته باشد، راهکار چیست؟} راهحل مذاکره است. هم ما و هم آنها باید بپذیریم که هرگونه حرکت تندرو از نوع ایدئولوژیکی چه از نوع شیعی و چه از نوع سنی، در نهایت به ضرر صلح منطقه است حالا چه مدل طالبان و القاعده باشد و یا مدل تندروهای شیعی؛ گروههای تندرو به هر شکل که باشند چه به شکل شیعی که ما نمونههای آن را در داخل حکومت خودمان داریم، در خارج هم تبدیل میشوند به همین فاجعهای که ما به صورت القاعده دیدیم.
موقعیت ژئوپلتیک و تاریخی ایران با توجه به انقلاب اسلامی جایگاه کشور ایران را ممتاز کرده است. لذا چنانچه موضعگیریهای داخلی و خارجی ما هماهنگ با جایگاه اصلی ما باشد، امنیت ملی ما تأمین شده است. اگر ما میخواهیم برای کشورهای دیگر الگو باشیم، باید تضادهای داخلیمان را حل کنیم و برای حل تضادهای داخلی باید به قاعده بازی تن دهیم و بپذیریم که همه مردم در سرنوشت خودشان دخالت داشته باشند. باید روشهای خشونتآمیز، سختگیرانه، تنگنظرانه و انحصارطلبانه را کنار بگذاریم و قانون و حاکمیت اکثریت را بپذیریم.
همه اینها در قانون اساسی و آرمانهای جمهوری اسلامی تبلور دارد و ما باید به آنها عمل کنیم. بنابراین باز هم میگویم هیچ راهی جز مشارکت حداکثری مردم به طور واقعی و نه تزئینی برای تأمین امنیت داخلی وجود ندارد و تنها این میتواند تشنجها را در داخل از بین ببرد و امنیت خارجی ما را تأمین کند. باید طوری عمل کنیم که کشورهای منطقه از سوی ما احساس ترس و نگرانی نکنند. سیاست تنشزدایی که در دوران اصلاحات بسیار مؤثر بود، باید ادامه یابد.
{ در واکنش به اینکه برخیها میگویند آن سیاست تنشزدایی در دوران اصلاحات بسیار منفعل بوده است} این حرف را افراد ماجراجو میزنند که نان خود را در دعوا در داخل و خارج میبینند. اینگونه روشها در نهایت ایران را مجبور میکند تا به انفعال تن دهد.