
بررسي عملکرد رفتار دولتمردان انگليس قبل و بعد از انقلاب اسلامي، بيانگر شيطنتهاي گسترده نظام سياسي لندن عليه ملت ايران بوده که پس از پيروزي انقلاب اسلامي در همسويي با شرکاي غربي، بويژه آمريکا از فراواني قابل اعتنايي برخوردار گرديده است. مي توان جهت گيريهاي مداخله جويانه را در حوادث سال 88 اوج رفتارهاي ضد ايراني مقامهاي لندن نشين و سمپاتهاي ديپلمات آنها تصور نمود.
سخنان فوق مداخله در امور ايران محسوب مي شود. اين رويه به عنوان يکي از اصول راهبردي لندن در اقدامهاي مغاير با حقوق بين الملل قابل ارزيابي است.دخالت انگليس در امور ايران مسبوق به سابقه بوده و در مقاطع مختلف اين رفتارها با وجود هشدارها و برخوردهاي ديپلماتيک جمهوري اسلامي تکرار شده است، به نحوي که در حوادث سال 88 مقام معظم رهبري، در 29 تير همان سال در اين زمينه فرمودند: «دشمنان ملت ايران از رسانه هاي خود، علناً براي گروه هاي غافل و نادان اغتشاشگر، دستورالعمل چگونگي ايجاد ناامني، تخريب و درگيري پخش مي کنند و از طرف ديگر مدعي مي شوند که در امور داخلي ايران دخالت نمي کنند، در حالي که آشکارترين دخالتها را انجام مي دهند.»
اظهارات «جک استراو» وزير امور خارجه وقت اين کشور در انتخابات هفتمين دوره مجلس شوراي اسلامي مبني بر دعوت نشدن اصلاح طلبان به حضور در رقابتهاي انتخاباتي، دخالتهاي انگليس در بمب گذاريهاي سال 83 و 84 در اهواز و يا سخنان «ميليبند» وزير امور خارجه اين کشور در تاريخ 88/3/23 که گفت: «ايران را بايد همچنان در قبال دل نگرانيهاي بين المللي درگير نگه داشت» بيانگر مداخلات آشکار استعمار پير در قبال تحولات داخلي ايران بوده است.
بايد گفت، اظهارات گستاخانه «سايمون گس» جوسازي بوده و به عنوان مؤلفه هاي جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي در عرصه مناسبات بين المللي قابل تفسير است.
ايران فراتر از تعهدها براي تطهير اذهان مسموم ناشي از تبليغات منفي عليه تهران با جامعه جهاني وارد تعاملات گرديده است. جايگاه ايران به عنوان يک بازيگر پاسخگو و مسؤوليت پذير در قبال رفتارهاي خود در صحنه روابط جهاني مشهود است. هنوز موضوع درخواست برادر بزرگتر لندن، اوباما که واشنگتن پست آن را رسانه اي نمود، از اذهان محو نگرديده است که از برزيل تقاضاي ميانجيگري نمود و اين کشور با همراهي ترکيه در تهران بيانيه اي را تدوين کردند که تهران موضوع مبادله اورانيوم را بر اساس خواسته آنها مي پذيرد، اما فريبکاري و رفتار کثيف واشنگتن که فاقد هر گونه تعهد حقوقي و بين المللي است، و موضعگيري مقامهاي کاخ سفيد، آقاي داسيلوا را دچار شوک نمود.
چگونه مي توان رفتارهاي سياسي جمهوري اسلامي را در حوزه سياست خارجي با ادبيات نادرست و جهت دار سرپيچي از مقررات بين المللي تعبير نمود در حالي که رژيم صهيونيستي با زير پا گذاشتن تعهدهاي جهاني و عبور از آنها، بويژه ممانعت از ورود کشتي هاي کمک رسان به محاصره شدگان غزه که بيش از سه سال است در بدترين شرايط در حصار باريکه غزه زنداني هستند، مورد ملامت قرار نمي گيرد. اقدام ضد بشري اين رژيم نامشروع در حمله به کشتي مرمره در هاله اي از سکوت قرار مي گيرد تا جايي که اين حمايت جسارت صهيونيستها را افزايش مي دهد تا گستاخانه اعلام کنند: «ما در قبال مقرارت بين المللي به آمبولانسي مي مانيم که پشت هيچ چراغ قرمزي توقف نمي کند».
اين گونه سخنان توسط بانيان قطعنامه ها عليه ايران، به مثابه توجيه افکار عمومي از اقدامهاي خلاف حقوق بين الملل توسط غربيها بويژه 1 + 5 در خصوص صدور قطعنامه هاي سريالي، قابل تعبير است.
سفير انگليس ايران را مسبب اصلي صدور قطعنامه معرفي مي کند. اين در حالي است که موضوع روند مذاکرات و مناسبات هسته اي با طرف مقابل بر اساس درخواست آنها تدوين گرديد. نبايد از ياد برد که برنامه اقدام، بر اساس توافق صورت گرفته بين ايران و طرف مذاکره کننده پس از اقناع آنان در خصوص پاسخهاي جمهوري اسلامي بايد مختومه اعلام مي گرديد، ولي با وجود اعلام رضايت از پاسخ به سؤالها و ابهامهاي موجود، آنها مسير گذشته را ادامه دادند و بر طبل امنيتي بودن اين پرونده کوبيدند.
به نظر مي رسد، سياه نمايي آقاي «گس» در ارتباط با وضعيت جامعه ايران به اتخاذ مشي استقلال طلبي ايران بر مي گردد، به نحوي که جمهوري اسلامي نمي خواهد در حوزه تحت نفوذ آنها و بر اساس منويات استعماري و استکباريشان اعلام همسويي کند، بلکه راهکار متفاوت از آنها را در صحنه روابط بين المللي برگزيده است. اين گزينه اکنون تنها از سوي ايران دنبال نمي شود، بلکه بازيگران ديگري نيز در اين مسير در مخالفت با غرب مشابه جمهوري اسلامي جهت گيري مي کنند و الگوي آنها ايران است.
بايد به سفير انگليس يادآوري نمود که تلاشهاي شما عليه منافع جمهوري اسلامي در همراهي با شرکاي غربي پس از انقلاب اسلامي انکارناپذير است. اين در حالي است که همه افتخارات علمي و جايگاه مورد اهتمام تهران در مناسبات منطقه اي و بين المللي که همسايگان و کشورهاي منطقه به آن اذعان دارند، در دوراني به ثمر نشسته است که اقدامهاي تنبيهي و محدود سازي جمهوري اسلامي در دستيابي به فناوريهاي پيشرفته از سوي غرب در نظر گرفته شده است. لذا ايران ضمن اعتقاد به اين موضوع که يک عضو فعال و بازيگر مسؤوليت پذير عرصه مناسبات جهاني است، بر تعامل با ديگران و احقاق حقوق مسلم خود اصرار مي ورزد و از اين سخنان و اظهارات مشابه که گاه از اردوگاه همپيمانان انگليس شنيده مي شود، تأثير نخواهد پذيرفت و تحت هيچ شرايطي از مواضع اصولي و انقلابي خويش عقب نشيني نخواهد کرد.