کد خبر 1059433
تاریخ انتشار: ۱۹ فروردین ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۱
کرونا

با توجه به پیچیدگی‌ها و ابعاد مختلف معادله اقتصاد-سلامت به نظر می‌رسد باید تمرکز بیشتر و سرمایه‌گذاری جدی‌تری بر روی مسئله تشخیص بسیار سریع انجام شود.

به گزارش مشرق، معادله‌ی سلامت-اقتصاد همچنان مهمترین معادله در تصمیم‌گیری و سیاستگذاری‌های حکومتی برای مقابله با بحران کروناست. و این مسئله تمام سیستم‌های حکمرانی در دنیا را با خود درگیر کرده است. در کشور ما نیز گفت‌وگوها راجع به اینکه چه سیاست‌گذاری‌ها و چه تصمیم‌گیریهایی باید انجام داد که هم سلامت تامین شود و هم اقتصاد نجات یابد، بیش از پیش در جریان است و هر فردی از زعم خود پیشنهاداتی در این زمینه ارائه می‌کند که در مقام خود قابل توجه است. آنچه در ذیل می‌آید تبیینی از صورت مسئله‌ی معادله سلامت-اقتصاد است که می‌تواند به سیاست‌گذاری‌ها کمک کند و در همین راستا پیشنهاداتی نیز ارائه شده است:

برای ارائه هرگونه پیشنهاد در این زمینه در وهله اول باید صورت مسئله به نحو روشنی تبیین و ترسیم شده باشد؛ موضوعی که به نظر می‌رسد هنوز برای بسیاری از کارشناسان احتمالاً روشن نیست. ما و همه‌ی دنیا در موضوع کرونا با دو وجه و یک معادله دو مجهولی و یا دوجهی بسیار پیچیده (سلامت و اقتصاد) روبرو هستیم که هرکدام از این وجوه نیز به خودی خود ابعاد پیچیده‌ای در درون دارد که باید همه را با هم دید.

بیشتر بخوانید:

شمخانی: همزیستی اقتصاد و سلامت مدلی مطلوب برای عبور از کروناست

راز بازی با دوگانه "سلامت و اقتصاد"

شمخانی: نباید دوقطبی کاذب «اقتصاد ـ سلامت» ما را متوقف کند

آنچیزی که اهمیت تصمیم‌گیری ظریف و دقیق درباره این معادله را به نحو بسیار زیادی تشدید می‌کند آن است که ریسک تصمیم‌گیری بسیار بالاست، به نحوی که اگر تصمیم درستی اتخاذ نشود، عواقب آن تنها یکی از دو گزینه‌ی سلامت و یا اقتصاد را شامل نمی‌شود؛ بدین معنا که اینطور نیست که یکی را نجات دهد و دیگری را قربانی کند؛ بلکه هر دو را با هم با خطر بسیار جدی مواجه خواهد کرد.

نکته دیگر آن است که به هرحال تصمیم‌گیری در این شرایط، اتخاذ تصمیم بین بد و بدتر است و نمی‌توان انتخابی داشت که هیچ هزینه‌ای دست‌کم در کوتاه مدت نداشته باشد.

ویژگی متمایزکننده تصمیم‌گیری در ایران راجع به این معادله آن است که برقراری این رابطه با ماهیت حکمرانی در ایران تناقض ندارد و همگان بر آن اتفاق نظر دارند؛ اما در کشورهای سرمایه‌داری و بخصوص نئولیبرال، این تناقض بسیار جدی است؛ چرا که طبق نظرات نولیبرالی اساساً دولت نباید در اموری مثل سلامت و ... اختیار را به دست بگیرد. همین تناقض‌ها و زیرساخت‌های بد این کشورها در حوزه سلامت موجب شده است که در برخی کشورها به چنین ایده‌ای برسند که برای نجات اقتصادشان از ورشکستگی، عملاً و صراحتاً جان‌های زیادی را قربانی کنند.

برخی تحلیل‌گران شاخص غربی رسماً می‌گویند که یا باید با محدودیت‌های سنگین، جان‌ها را نجات دهیم و یا اجازه دهیم اقتصاد به حالت عادی برگردد و البته در این بین جان‌های بسیاری قربانی می‌شوند.

پیچیدگی وضعیت کنونی از ویژگی‌های اختصاصی و منحصر به فرد ویروس کرونا نشات می‌گیرد. کرونا ویروسی است که اولاً: نرخ سرایت بسیار بالایی دارد، ثانیاً: دوره کمون و نهفتگی طولانی دارد و تشخیصش دیرهنگام است و ثالثاً کشنده‌گی بالایی دارد؛ لذا اگر فرض کنیم(که این فرض ما قاعدتاً باید با نگاه بدبینانه باشد) کشنده‌گی کرونا ۴ درصد است، در این صورت اگر مواجهه با ویروس کرونا را رها کنیم؛ عملاً بالای ۳ میلیون نفر در کشور جان خود را از دست خواهند داد و این بسیار جانکاه است.

اما مسئله اینجاست که حتی این میزان تلفات هم پایان کار نیست. بویژه اینکه نظریه ایمنی گله‌ای یا فله‌ای هم با تحقیقات جدید رد شده و اینطور نیست که حتی اگر کل کشور کرونا را بگیرند، مصون سازی همگانی اتفاق بیفتد. بلکه ثابت شده هرچه سروکار یک فرد با محیط آلوده به ویروس بیشتر باشد(Exposure)، خطر آن نیز تشدید می‌شود. یعنی ممکن است فردی جزو افراد آسیب‌پذیر در مواجهه اول نباشد، اما طولانی شدن قرارگیری او در معرض کرونا، آسیب‌پذیری او را چندبرابر کند. لذا تمام کشورها مجبورند به هر صورت سیاست ایمنی فلّه‌ای را دور بیندازند و مدیریت کرونا را رها نکنند.

امّا برای مدیریت ویروس کرونا سه امکان به صورت بالقوه وجود دارد: اول: مصونیت کامل. این حالت زمانی اتفاق می‌افتد که واکسن کرونا کشف شود؛ اما در این باره چند مسئله مهم وجود دارد: اولاً برخی محققان و سازمان‌ها گفته‌اند کهدر بهترین حالت کشف واکسن کرونا ۱۲ تا ۱۸ ماه طول می‌کشد!؛ ثانیاً ممکن است مانند واکسن کرونا نیز مانند واکسن برخی بیماری‌ها مثل ایدز اساساً کشف نشود؛ و ثالثاً: ممکن است واکسنی که کشف می‌شود شبیه واکسن آنفولانزا باشد که ایمنی قطعی تولید نمی‌کند.

وجه دوم برای مدیریت ویروس کرونا، درمان فوری و موثر است؛ یعنی داروهایی تولید شود که هم درمان کرونا را قطعی‌تر کند و هم سرعت درمان را بیشتر کند. و وجه سوم تشخیص سریع است؛ در واقع با توجه به دوره کمون طولانی کرونا، اگر تشخیص این بیماری سرعت بسیار بیشتری نسبت به وضعیت فعلی داشته باشد، روی گزینه‌های سیاستگذاری کشور موثر خواهد بود.

بر اساس آنچه گفته شد، سیاستی که در حوزه سلامت و به عبارت دقیق‌تر آن کنترل R۰ (آر زی‌رو) که ضرب سه عامل "مسری بودن، تعداد تماس‌های موثر و مدت زمانی که فرد مبتلا می‌تواند ناقل باشد" اتخاذ می‌شود، تابعی از فاکتورهای بالاست. و در واقع با توجه به اینکه فعلاً گزینه واکسن و مصونیت، گزینه دور و بعیدی است، لذا باید مدیریت اندازه‌ی تماس در میان شهروندان تابع نسبتی میان سرعت و قدرت درمان و سرعت تشخیص باشد.

ضمناً با توجه به اینکه هنوز داروی به میزان کافی قوی و فوری در جهان وجود ندارد و از پروتکل‌های مختلف دارویی استفاده می‌شود، لذا بهترین کار آن است که به موازات تلاش‌های دارویی و واکسنی، یک تمرکز ویژه و بسیار جدی بر روی مسئله «تشخیص بسیار سریع» گذاشته شود. کشورهایی مانند کره جنوبی، سنگاپور و آلمان که در مقابله با کرونا خوب عمل کردند در واقع این بخش از سیاستشان را درست اجرا کردند. که البته سنگاپور و کره‌جنوبی به خاطر تجربه‌ی سارس، زیرساخت‌های بسیار پیشرفته‌ای برای آن آماده کرده بودند.

لذا هرچه بتوانیم قدرت درمانی و مهمتر از آن تشخیص بسیار سریع را بهبود ببخشیم، می‌تواند در تصمیماتی که راجع به مسئله اقتصاد می‌گیریم کاملاً موثر باشد. و راحت‌تر بتوانیم با گزینه‌ی اقتصاد برخورد کنیم. خبر خوش‌حال کننده‌ای این است که برخی شرکت‌های دانش‌بنیان در حال طراحی و عملیاتی کردن سیستم‌های تشخیص سریع هستند که یک فاکتور بسیار کلیدی محسوب می‌شود.

و اما راجع به اقتصاد، باید اقتصاددان‌ها و استراتژیست‌هایی که به آمار و ارقام دقیق وضعیت اقتصادی کشور مشرف هستند تصمیم‌گیری کنند و از بیرون و بدون اطلاع از این آمارها اساساً هیچ توصیه‌ای نمی‌تواند داد. با این حال می‌توان برخی توصیه‌ها را به صورت کلی ارائه کرد:

نخست آنکه همچون شرایط جنگی، باید تمرکز بر تولید کالاهای استراتژیک و مهم صورت بگیرد. در این زمینه ارگانهای مختلف حاکمیتی می‌توانند به کمک دولت بیایند. مهم این است که فرض را بر این بگذاریم که کرونا حداقل یک سال و شاید سالها با ما کار دارد و ما باید برای چنین اقتصادی آماده باشیم.

مسئله دوم، ضرورت حمایت جدی‌تر از اقشار آسیب‌پذیر است. این مسئله باید در قبال بسیاری از مردم عادی و ضعیف که روزمزد هستند و یا کسب‌وکار محدودشان بخاطر کرونا آسیب دیده باید حمایت شوند، با قوت بیشتری صورت بگیرد. ممکن است منابع دولت در این زمینه محدود باشد؛ اما اساساً دولت برای همین روزهاست که تصمیمات بزرگ اتخاذ کند. کمک گرفتن از خیرین و بسیار مهمتر از آن تغییر سیاست‌های مالیاتی یکی از این موارد است. باید بخش‌های متمکن جامعه نیازهای بخش های ضعیف‌تر را تقبل کنند.

سوم، ضرورت خودقرنطینه‌گی کامل افراد آسیب‌پذیر است.با بهره‌گیری از اطلاعات موجود، باید افراد اسیب پذیری که بیماری‌های قلبی یا کلیوی یا تنفسی دارند و یا سن و سال بالایی دارند از رفتن به کار مستثنی شوند و دولت بخشی از آسیب اقتصادی آنها را جبران کند. این کار باید در اولویت قرار بگیرد.

منبع: تسنیم

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 1
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 0
  • IR ۰۸:۳۲ - ۱۳۹۹/۰۱/۲۰
    0 0
    مرگ بر مشرق اما غربیها و غربگرایان اخرین کسانی هستند که میتوانند راجع به انساندوستی و وطن پرستی اظهار نظر کنند بخصوص غربگرایان ایران گه مشتی بی وطنند.

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس