کد خبر 105239
تاریخ انتشار: ۲۱ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۶:۳۹

مدتی هست که شایعات و خبرهای خاصی در رسانه‌های غربی و عربی منتشر می‌شود که وقتی آنها را کنار هم می‌گذاریم متوجه یک جنگ روانی، رسانه‌ای و تبلیغاتی می‌شویم، یک جنگ کاملا هماهنگ علیه جبهه مقاومت.

به گزارش خبرنگار سرویس وبلاگستان مشرق؛ امید حسینی در وبلاگ آهستان نوشت: قبلا سر جریان سخنرانی اسماعیل هنیه در تهران، درباره خبرسازی و جنگ تبلیغاتی برخی رسانه‌ها علیه ایران نوشته بودم. به نظرم باید این‌ موضوع را جدی بگیریم. چون مساله بالاتر از فعالیت یکی دو سایت کوچک و زرد است.

مدتی هست که شایعات و خبرهای خاصی در رسانه‌های غربی و عربی منتشر می‌شود که وقتی آنها را کنار هم می‌گذاریم متوجه یک جنگ روانی، رسانه‌ای و تبلیغاتی می‌شویم، یک جنگ کاملا هماهنگ علیه جبهه مقاومت. مثلا هر از گاهی خبری، مقاله‌ای، مصاحبه‌ای یا اظهار نظری از فلان عضو حماس یا فلان عضو اخوان المسلمین و یا فلان رهبر جنبش‌های اسلامی منطقه منتشر می‌شود که بهانه‌ی اصلی انتشار آن، القاء تقابل کلیت آن جریان با ایران است.

البته انعکاس مواضع آدم‌ها و اختلاف‌ها به خودی خود ایرادی ندارد، اعتراض من هم این نیست؛ موضوع این است که با کنار هم گذاشتن این تیترها می‌فهمیم که یک جریان رسانه‌ای راه افتاده تا به هرقیمتی با بزرگنمایی برخی اختلافات، مخالفت گروه‌های فلسطینی، احزاب اسلامی، شخصیت‌های مسلمان و انقلابیون منطقه را با جمهوری اسلامی جا بیندازند!

نه اینکه هیچ نظر مخالفی و هیچ اختلافی وجود نداشته باشد، اتفاقا وجود دارد. به هرحال این گروه‌های سنی برای خودشان منافعی دارند و طیف‌های فکری و عقیدتی مختلفی در آنها حضور دارند، از موافق سرسخت ایران تا مخالف سر سخت ایران! (همچنانکه در کشور خودمان هم در یک گروه سیاسی واحد، درباره یک مساله خاص،‌ چندین تفکر مختلف وجود دارد. کجای این مساله عجیب است؟!) ولی بزرگنمایی یک مساله جزئی، مانور بیش از اندازه بر یک مصاحبه، انعکاس یک اظهار نظر شخصی به عنوان موضع کلی، چه دلیلی جز لجبازی دارد؟ آن هم در این شرایط که اهداف مشترک و هماهنگی‌ها خیلی بیشتر از اختلافات است؟!

نکته اصلی این است که این جریان رسانه‌ای در دوره‌‌ای شدت گرفته که بیداری مردم منطقه نفعش به حال ایران و جبهه مقاومت و ضرر و زیانش علیه مصالح و منافع آمریکا، اسرائیل و حکام دیکتاتور است. اما ناگهان تیترهایی پیدا می‌شود که جز وارونه‌ کردن این حقیقت دنبال چیز دیگری نیست و هیچ تناسبی با واقعیات موجود ندارد.

این جریان بعد از خطبه‌های سال گذشته رهبر انقلاب کلید خورد. بعد از پیام عربی رهبری خطاب به مردم مصر، فورا رسانه های ضدایرانی از جمله بی بی سی، خبری دو خطی را به نقل از سایت عربی اخوان المسلمین منتشر کردند که هدف آن القاء مخالفت مصری‌ها با سخنان رهبری بود. این خبر که فقط مصرف داخلی داشت، فورا به خوراک اصلی سایت های اپوزیسیون تبدیل شد.

بی بی سی بعدا تلاش کرد در یک مصاحبه تلویزیونی، مخالفت مصری‌ها را از زبان یکی از اعضای اخوان المسلمین به ایرانی‌ها القاء کند. اما از بدشانسی و بداقبالی او، عضو مدعو، موافق سیاست‌های بی بی سی و اپوزیسیون از آب در نیامد و مدافع ایران و رهبری شد!

در جریان انقلاب‌های منطقه هم گاهی خبرهایی منتشر شد که مثلا فلان شخصیت اسلامی گفته است من خمینی نیستم و یا موافق ایران نیستم و … حال آنکه نه کسی انتظار داشت او خمینی باشد و نه اصلا او می‌توانست خمینی شود.

اخیرا هم بعد از سفر اسماعیل هنیه به ایران، چندین خبر پیاپی درباره مخالفت اعضای حماس با جمهوری اسلامی منتشر شد. از انتشار اسم نوه‌ی هنیه گرفته تا ماجرای سخنان هنیه در مصر علیه سوریه و یا ادعای بی‌طرفی حماس در جنگ اسرائیل با ایران و …

جالب اینکه اگر کمی در متن و ادبیات این خبرها دقت کنیم، تلاش ناشیانه‌ی نویسندگان آنها را برای پررنگ کردن هدف اصلیشان که همان «دشمنی با جمهوری اسلامی» است و «کمرنگی دشمنی با آمریکا و اسرائیل» به خوبی می‌بینیم.

حتی تکذیبیه و توضیحات حماس هم به گونه‌ای منتشر می‌شود که خط اصلی سیاست این رسانه‌ها (یعنی تقابل با ایران) هرگز از ذهن مخاطب پاک نشود. مثلا چند روز پیش ابومرزوق در مصاحبه با العربیه از هماهنگی کلی حماس با ایران گفت، ولی العربیه در لابلای همین مصاحبه چندین بار اختلافات حماس را با ایران پررنگ کرد!

پیش از این هم در ماجرای جنگ غزه، چند شبکه وهابی، ضدایرانی و ضدشیعی از جمله العربیه این سیاست مسخره را آزمایش کرده بودند. یعنی درست در روزهایی که ایران شیعی در حال حمایت از حماس سنی در جنگ با دشمن صهیونیستی بود و درست در روزهایی که همه اعراب، در سکوت خیانت‌بارشان غرق بودند، ناگهان خبرهایی از سخنان فلان عضو حماس علیه شیعه و ایران منتشر می‌شد! چند سایت داخلی هم (عراق نو، شیعه نیوز و شیعه آنلاین) این خبرها را تحت پوشش قرار می‌دادند! (جالب اینکه «عراق نو» برخلاف اسم و ادعایش، بخش عربی نداشت!)

البته اوج این جریان انحرافی رسانه‌ای، بعد از وقوع انقلاب‌های مردمی در منطقه شکل گرفته است. یکی دو سایت داخلی هم هستند که بدون توجه به پشت پرده این جنگ رسانه‌ای و با ادعای کار خبری و اطلاع رسانی درست، در همان جهت حرکت می‌کنند. ولی رسانه‌ای که اهداف  این جنگ تبلیغاتی و روانی را نفهمد (یعنی تلاش برای تضعیف جبهه مقاومت و جابه‌جا شدن جایگاه ایران و اسرائیل!) چطور می تواند ادعای حرفه‌ای بودن داشته باشد؟

اگر هدف، تنها این است که بگوییم اختلافی وجود دارد، حرفی نیست. ولی خبرها باید متناسب با عالم واقع و تحلیل درست قضایا باشد. مثلا خبر اختلاف، دقیقا به همان اندازه واقعیش باشد، نه کمتر و نه بیشتر. بزرگنمایی و هم‌جهت شدن با رسانه های ضدایرانی، هم خلاف عقل و منافع ملی است و هم باعث می‌شود که تصوری غیرواقعی از شرایط منطقه و دنیا در اذهان شکل بگیرد و گاهی حتی باعث می‌شود که آرمان‌های اصلی انقلاب همچون آرمان حمایت از فلسطین هم زیر سوال برود. (به این بهانه که فلان گروه فلسطینی مخالف ماست، پس چه لزومی دارد که از مردم فلسطین حمایت کنیم؟!)

کمترین اثر این جنگ رسانه‌ای در ذهن مخاطب ایرانی همین است. در حالی که حمایت انقلاب اسلامی از ملت فلسطین و مبارزه با اسرائیل، وابسته به شخص و گروه خاصی نیست. در ابتدای انقلاب هم یاسر عرفات روابط خوبی با ایران داشت، اما تغییر روش و نگرش او، باعث تغییر سیاست ایران در حمایت از فلسطینی‌ها نشد.

پس بیان حقیقت خوب است، ولی اصرار بیش از اندازه بر «متفاوت بودن» و تیتر کردن هر خبری و هر شایعه‌ای بدون فهم و تحلیل درست، حقیقت جویی نیست، گاهی لجبازی است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس