یار وفادار سید مرتضی آوینی مشابه خود او اما سه سال بعد، در 17 شهریور 1374 روی مین رفته و به شهادت رسید.

گروه فرهنگی مشرق؛ در طول روز چهره های فرهنگی کشور هر کدام به فراخور جایگاهشان درباره مشکلات، دغدغه ها و فعالیت های خود با رسانه های مختلف گفتگو می کنند. در ادامه توجه شما را به برخی مصاحبه های انجام شده فرهنگی در روز یک‌شنبه جلب می کنیم:

17 شهریور 1357 در چنین روزی در ابران حادثه به دست سربازان رژیم پهلوی رخ داد که همیشه در اذهان مردم  ثبت شد و پیش از پیش خوی درندگی این خاندان مجهول را نمایان ساخت. حادثه میدان ژاله که در آن تعداد زیادی از هموطنان ما به شهادت رسیدند. این روز به جمعه سیاه مشهور شد. متن زیر مصاحبه فارس با محمدعلی اخلاقی یکی از شاهدان عینی جمعه سیاه است:

* مردم با هم قرار گذاشتند تا ساعت صبح فردا یعنی روز جمعه 17 شهریور در میدان شهدا (ژاله) حاضر شوند.رژیم شاه با شنیدن این موضوع که مردم قصد حضور در میدان شهدا و تظاهرات علیه رژیم را دارند، هراسان طی جلسه اضطراری که در شورای امنیت برگزار شد، تصمیم به برقراری حکومت نظامی آن هم از ساعت‌های اولیه صبح در تهران و تعدادی از شهرها از جمله قم، مشهد، تبریز و اصفهان گرفت.

*روز 17 شهریور از ساعت‌های اولیه صبح مردم از اقصی نقاط شهر به ویژه مناطق مرکزی و جنوبی به سمت میدان شهدا حرکت کردند در بین آنان زنان، کودکان و سالمندان نیز دیده می‌شدند.  مکان اصلی تجمع مقابل سینما ملت(سیلوانا) بود، من نیز در آن زمان  تنها 17 سال داشتم و در همان ساعت‌های اولیه مقابل پمپ بنزین میدان حاضر شدم.

*ساعت  8.5  زمانی بود که ماموران  با دیدن جمعیت زیادی که در اطراف میدان شهدا و خیابان اطراف جمع شده بودند، وحشت‌ زده شده و ابتدا سه بار اخطار دادند، اما مردم همچنان شعارهایی مثل مرگ بر شاه، درود بر خمینی و شعار «ارتش به این بی‌غیرتی هرگز ندیده ملت» را سر دادند که این شعار باعث خشم و عصبانیت آنها شد و سبب گردید نیروهای نظامی به سمت مردم تیراندازی کنند.

*ابتدا 10 تا 15 نفر از مردم به شهادت رسیدند اما آمار کشته‌شدگان لحظه به لحظه زیادتر می‌شد و در بین شهدا، کودکان و نوجوانان و مردان و زنان زیادی دیده می‌شد.مردم با دیدن کشته شدن عده زیادی از راهپیمایی کنندگان، تعدادی از بانک‌ها و فروشگاه قدس (کوروش) را به آتش کشیدند. عناصر شاه تعدادی از اجساد مردم را به پزشکی قانونی انتقال دادند و عده دیگری را به نقاط نامعلومی برای دفن کردن انتقال دادند.

*رسانه‌های خارجی خبر تظاهرات و کشتار مردم در جمعه سیاه میدان شهدا را نوعی خرابکاری و افراد شرکت‌کننده را خرابکار نامیدند. این حادثه توسط شبکه بی‌بی‌سی انگلیس و خبرگزاری تاس مسکو انعکاس ویژه‌ای داشت. جنایات نظامیان شاه تنها از طریق اسلحه‌های فردی صورت نمی‌گرفت بلکه تیمسار خسرو داد از نظامیان برجسته شاه از طریق بالگرد مردم را مورد هدف قرار می‌داد همان فردی که پس از پیروزی انقلاب جزو اولین اعدام شد.


فرهاد توحیدی رئیس و سخنگوی هیات مدیره خانه سینما  در واکنش به خبر وزیر ارشاد مبنی بر این که قرار است خانه سینمای جدیدی راه‌اندازی شود در گفتگویی با فارس گفت:

*انتظار ما چیزی غیر از پایبندی به تفاهم صورت گرفته نیست چرا که ما با دولت دهم تفاهم کردیم و این تفاهمنامه در تاریخ سیزدهم تیرماه در دفتر ریاست جمهوری منعقد شد و براساس آن یکسری تعهد ما باید انجام می‌دادیم و یکسری تعهد هم طرف مقابل ما که سازمان سینمایی بود باید انجام می‌داد.

*
یقین و باور داریم از دولت یازدهم گزاره‌ ایجاد خانه سینمایی جدید بیرون نخواهد آمد.

*خانه سینما تعهدات خود را انجام داد اما رئیس سابق سازمان سینمایی به اعتقاد ما در همان گام اول تعهدات توافق شده را زیر پا گذاشت و به جای ابلاغ نسخه اساسنامه اصلاح شده کمیته 7 نفره  یک نسخه دیگری از اساسنامه ارسال و ادعا کرد که این نسخه در شورای عالی سینما به تصویب رسیده است، در حالیکه اطلاع دقیق داشتیم از زمستان سال 91 تا تیرماه سال 92 شورای عالی سینما اساسا تشکیل جلسه نداده است.

*
توحیدی همچنین در خصوص اینکه اخیرا در یکی از مصاحبه‌های خود گفته است «هیات مدیره آمادگی واگذاری مسولیت به هیات مدیره جدید را دارد» اذعان داشت: ما از اول هم موضعمان همین بود. کار صنفی فی سبیل‌الله است، کار صنفی بر خلاف انچه که دوستان فکر می‌کنند باید از وقت و جان و مال و خانواده خود مایه بگذارید و اگر کسی غیر از این در سال های گذشته رفتار کرده است ما مسول آن نیستیم. آن چیزی که در این هیات مدیره اتفاق افتاده بر همین اصل بوده است، یعنی کار صنفی کاری بی جیره و مواجب است و دیناری بابت آن پول نمی‌‌گیرید و در عین حال بابت آن هزینه می‌دهید و شماتت می‌نشوید.


مراسم گرامیداشت سالروز تولد هوشنگ مرادی کرمانی نویسنده پیشکسوت ادبیات کودک و نوجوان عصر روز شنبه 16 شهریور و با حضور علاقه‌مندان آثارش در تالار دکتر علی شریعتی حسینیه ارشاد در تهران برگزار شد. همچنین این نویسنده خالق سریال خاطره انگیز "قصه های مجید" هم است

*اگر قرار باشد کسی در اینجا حرفی بزند، او مادرم است که من را در این روز به دنیا آورد. هر چند خیلی زود از کنار من دور شد. اینگونه جلسات از بهترین کارهایی است که می‌شود برای یک هنرمند انجام داد.

*من به عنوان آدم کوچکی که در این سال‌ها کتاب نوشته‌ام، سعی کرده‌ام آنچه را از جامعه‌ام گرفته‌ام و در سخت‌ترین مراحل عبور داده‌ام، به رشته تحریر در بیاورم. شاید بتوانم بگویم استعداد نداشته‌ام، اما با همه ناتوانی‌ام صداقت داشته‌ام؛ هیچ چیزی و هیچ چیزی و هیچ چیزی برایم مهم‌تر و ارزشمندتر از صداقت نبوده است.

*وی با بیان این جمله که «من هیچوقت بزرگ نمی‌شوم و همیشه بچه‌ام» ادامه داد: بعضی‌ها وقتی از یک دوره سنی به دوره سنی بالاتر می‌روند، با دوران قبلی خداحافظی می‌کنند، ولی من هیچ وقت با دوره قبلی خودم خداحافظی نکردم. شاید به این خاطر که پدر و مادرم را خیلی زود از دست دادم و در واقع هیچ وقت بچگی نکردم.

*20 سال تمام اجازه نمی‌دادند کتاب‌های من به مدارس برود. چند وقت پیش آقای نجفی (وزیر اسبق آموزش و پرورش) به من گفت «مرادی چرا کتاب‌هایت از در مدارس تو نمی‌رود؟» من گفتم «کتاب من ممکن است از در مدارس تو نرود، ولی از دیوار هم که شده می‌رود توی مدرسه!»


۱۷ شهریور ماه هم سالروز تولد انقلابی‌اش بود و هم سالروز شهادتش شد. "قاسم دهقان" که روزی به عنوان یک مبارز در ساواک شکنجه می‌شد، روزی دیگر در کسوت فرمانده گردان حضور داشت و روزگاری مقابل دوربین حاضر شد تا دینش را به شهدا ادا کند. یار وفادار سید مرتضی آوینی مشابه خود او اما سه سال بعد، در 17 شهریور 1374 روی مین رفته و به شهادت رسید. سردار سعید قاسمی در مورد شهید قاسم دهقان فرمانده گردان مالک اشتر لشگر 27 محمد رسول الله(ص) می‌گوید:

*صبح روز 17 شهریور 57 که می‌خواستند "قاسم دهقان" و هم قطارهایش را از لویزان برای سرکوب مردم به شهر بفرستند، به هر سرباز دو خشاب دادند، ولی او به چهار خشاب دادند... وقتی اوضاع میدان ژاله را می‌بیند، به جای به رگبار بستن مردم، همراه دو نفر دیگر از دوستانش با اسلحه فرار می کنند، بعد هم ساواک خانه شان را محاصره کرد و درگیر شدند. ماه‌ها داشتند شکنجه‌شان می‌کردند. حکم اعدام‌شان هم صادر شده بود، منتهی به لطف خدا و با پیروزی انقلاب، نجات پیدا کردند.

*بعد از مراجعت به ایران، باز آمد توی تیپ 27، که حالا شده بود لشکر 27، «حاج همت» فرماندهی بچه‌های گردان مالک اشتر را به او داد. حماسه‌ای که حاج قاسم و بچه‌های گردان او در «والفجر یک» توی ارتفاع 112 خلق کردند، در عقل هیچ بنی‌بشری نمی‌گنجد. فقط این را می‌توانم بگویم که مظلوم بود. چه وقتی که زنده بود، چه وقتی که شهید شد. هفده شهریور 57 به یاران خمینی(ره) ملحق شد، هفده شهریور 74 هم به دیدار خدای خمینی(ره) رفت.»