"فرماندهان کت و شلواری آشوب" با روش فراهم‌آوری زمینه حضور اوباش در خیابان و در ادامه ریختن آتش پشتیبانی سیاسی برای اغتشاشگران؛ صحنه را از پشت میز و رایانه به نفع مطامع خود مدیریت می‌کنند.

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و اتفاقات کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

 

روش مدیریت فرماندهان کت و شلواری آشوب

عباس عبدی، امنیتی سابق، کنشگر چپ و از تئوریسین‌های جریان اصلاحات اخیراً در یک توییت با طعنه به اغتشاشات اخیر نوشت:

"اگر مدیریت سیاسی چون موجودی زنده باشد در برابر محرک بیرونی واکنش مناسب نشان می‌دهد پس باید از سه ماجرای تیراندازی پارک پردیسان، مادری که جلوی ون گشت ارشاد می‌گفت دخترم مریضه، سپیده رشنو درس گرفته و می‌دانست که آنها به اندازه کافی کینه و نفرت ایجاد کرده بودند و نباید اجازه تکرار داد."

عبدی قبل‌تر نیز در یک توییت دیگر نوشته بود: بعید می‌دانم که کاری ساده‌تر از ایجاد کینه و نفرت باشد. کافی است برای منافع خودشان پا روی سیم اینترنت بگذارید تا یک ملت در اندرون خانه هر لحظه از شما ابراز تنفر کنند. البته فرصت مناسب نیز این کینه و نفرت را بروز می‌دهند.

*واضح است که منظور عباس عبدی از این اظهارات، تأکید او بر تعطیل شدن "گشت ارشاد" و عقب‌نشینی نظام از سیاست عقلانی و اسلامیِ تأکید بر رعایت حجاب زن و مرد در انظار عمومی است.

مسئله جالب‌تری که با خوانش هر دو توییت عبدی آشکار می‌شود این است که چپ‌های ستادی اساسا هرچه را که خود برنتابند بلافاصله دو قید "مردم و تنفر" را به آن الصاق می‌کنند و در عرصه افکار عمومی می‌پراکنند.

نتیجه این رفتار فتنه‌گرانه هم چیزی جز آشوب و استفاده ابزاری از فریب‌خوردگان و اوباش نیست.

اما این مشکل نظام اسلامی و مردم نیست که دو گزینه عقلانیت و مطالعه در اردوگاه اصلاحات مهجور افتاده است.

مهجور افتادنی که موجب شده شاهد مخالفت عمده چپ‌های ستادی با هر عقلانیتی در حیطه حکومت باشیم!

کار به جایی رسیده است که آقایان صراحتا بر عدول نظام از سیاست‌های اصولی اصرار دارند و بلافاصله هم آتش تهیه را برای اراذل و اوباش فراهم می‌آورند. به این صورت که اوباش را مردم می‌نامند و رفتارهای دیکته شده از خارج را به دلیل تنافر مردم از نظام عنوان می‌کنند.

دقت شود که این فرایند نیز هرگز حد یقف ندارد و می‌رود تا خواستار اضمحلال نظام اسلامی و رفورم در مبانی نظام بشود.

قبل از عباس عبدی، شماری دیگر از رجال اصلاح‌طلب نیز خواستار عقب‌نشینی نظام در مقابل آشوبگران شده‌اند.[1]

***

 

گلایه قابل تأمل رئیس دفتر نظامی مقام معظم رهبری

سردار محمد شیرازی، رییس دفتر نظامی مقام معظم رهبری طی سخنانی در همایش ملی جایگاه علم و فناوری هوایی در دوران دفاع مقدس در دانشگاه هوایی شهید ستاری با اشاره به توصیه های فراوان رهبر انقلاب بر استفاده از تجربیات دوران دفاع مقدس، گفت: ایشان بعداً فرمودند که فکر می کردم هزاران کارگروه در این زمینه تشکیل می شود اما امروز تقریبا هیچ کاری نشده است.

به گزارش ایسنا،‌ وی همچنین با اشاره به عملیات های نیروی هوایی در جنگ با داعش، گفت: در حدی که اجازه داریم باید مجاهدت های نیروی هوایی در مبارزه با داعش را برای جامعه تبیین کنیم. درخشش نیروی هوایی همچنان محور کار باشد و باید آن را تقویت کنیم. عملکرد نیروی هوایی ارتش به دفتر نظامی رهبری ارائه شده و ما در حال تهیه آن هستیم تا خدمت رهبری تقدیم کنیم.[2]

*ما قضاوت درباره گلایه‌های سردار شیرازی را بر عهده مخاطبان محترم و فعالان حوزه دفاع مقدس می‌گذاریم...

باید دانست کسی که از تجربه درس نگیرد؛ بایستی به آسیب‌های بزرگ سلام کند!

***

"با اوباش همدل باشید"

فتوای حجاریان درباره اغتشاشات اخیر!

سعید حجاریان، از فعالان اصلاح‌طلب به تازگی طی یادداشتی که در وبسایت مشق نو منتشر شد، پس از توضیحات ذهنی خود برای توصیف فرایندهای شکل گرفته تا بروز اغتشاشات اخیر، اما نوشته است:

"فرکانس مطالبه جامعه از «سیاست» آلوده به پارازیتِ استصواب و مردسالاری و عدم شفافیت به «حقوق شهروندی» عاری از دست‌اندازی قدرت تغییر یافته است. طبیعتاً می‌توان با این تغییر مسیر همدلی عاطفی-انسانی-حق‌جویانه داشت"!

او در عین حال تصریح می‌کند: اما نباید از یاد برد که همواره باید به زمین سیاست وفادار ماند زیرا عرصه سیاست به‌ویژه سیاست نرمال است که در بلندمدت سایر عرصه‌ها را از خود متأثر و فرآیندهای اجتماعی را بازگشت‌ناپذیر می‌کند.[3]

*در باب بخش نخست اظهارات حجاریان باید گفت که شاهد اظهارات کسی هستیم که در قامت یک "فرمانده و حامی اغتشاش" ظاهر شده است.

چه اینکه ملاحظه می‌کنیم کسی بعنوان یک رجل با سوابقی در سیاست و امنیت و حتی فعالیت ضد امنیتی اما به صحنه آمده و می‌گوید مردم اکنون حقوق شهروندی عاری از دست‌اندازی قدرت را می‌خواهند!

آنچه که حجاریان گفته است یکی از مبانی "قانون جنگل" است.

او بر خلاف تمام علمای بزرگ سیاست که قانون را ضروری و انسان را موجودی مدنی‌الطبع می‌دانند؛ اوباش حامی اغتشاش را ذیحق دانسته که حقی را بخواهند که قانون بر آن نظارتی نداشته باشد.

اساسا چیزی که حجاریان آنرا رواداری می‌کند آیا جز در مختصات تکینگی (جهان بدون ریاضی) و جهان بدون قانون ممکن است؟

جالب‌تر آنکه آقای حجاریان مدعی شده می‌توان با این تکینگی، همدلی عاطفی هم داشت!

یعنی حجاریان برای چیزی که در فلسفه غلط، در عمل غیر قابل تصور و در واقعیت غیر قابل اشاره در دیگر نقاط جهان است؛ خواستار همدلی شده است. و این کار منطقا جز از یک حامی اغتشاش برنمی‌آید.

قضیه وقتی جالب‌تر می‌شود که بدانیم حجاریان چند سال قبل نیز جامعه ایرانی را "عام‌البلوی" خطاب کرده بود. خطابی که در پیامد آن شاهد اغتشاشات آبان 98 و شهریور 1401 بودیم. خطاب حجاریان شاید در آغاز یک پیش‌بینی سیاسی تلقی می‌شد اما اکنون که او از لزوم همدلی با اوباش سخن می‌گوید؛ می‌توان فهمید که قاعده عام‌البلوای او می‌تواند یک راهبرد اعلامی باشد نه یک پیش‌بینی!

و اما بخش دوم اظهارات حجاریان و تأکید او مبنی بر وفاداری به زمین سیاست!

ما به آقای حجاریان عرض می‌کنیم این حرف را کسی باید بزند که دست به تحریم انتخابات نزند و پس از انتخابات هم نگوید: "اصلاحات صندوق‌محور مُرد!"

نه شخص آقای حجاریان که سلسله جنبان و مرتکب همین کارهاست و حتی تهدید کرده است که انتخابات بعدی را هم تحریم می‌کند![4]

اکنون چه شده که "سیاست" دوباره برای حجاریان مقدس شده است؟

پیرمغزی، طعم خوش قدرت، لمس بی‌فرجامی برداشتن اسلحه در پسا تحریم انتخابات یا توبه‌ای واقعی در نیمه‌شبی؟!

ما به این بازگشت بدون توبه و اصلاح حجاریان؛ با دیده تردید می‌نگریم...

***

1_ mshrgh.ir/1424133

2_ isna.ir/xdMxHt

3_ https://mashghenow.com/?p=5758

4_ mshrgh.ir/1352504

برچسب‌ها