تجربه ساده اما باارزش در یک جنگ کم‌برد در شرق اروپا نشان می‌دهد که «ضمانت آمریکایی» باهدف قرار دادن زیرساخت‌های امنیتی و دفاعی یک کشور طلا را به قیمت مس ارزش‌گذاری می‌کند.

سرویس سیاست مشرق- یک هفته قبل از آنکه جنگ میان روسیه و اوکراین آغاز شود؛ وزیر دفاع ایرلند با یک پیام به سراغ یک دیپلمات ایرانی می‌رود. در آن دیدار فرستاده ویژه اروپایی به علی باقری دیپلمات ارشد گفته بود که «لحظه‌هایی وجود دارد که توافق امکان‌پذیر است و گاهی اوقات اگر اجازه دهید آن لحظات بگذرند، امکان توافق به دلایلی که از اختیار مذاکره‌کنندگان خارج است، از دست می‌رود.» به نظر می‌رسید این پیغام بخشی از پروژه تعیین ضرب‌الاعجل صوری است که کشورهای غربی برای مذاکرات هسته‌ای در پایتخت اتریش در نظر گرفته‌اند.

 دو روز بعد، پیغام عجیب فرستاده ویژه لندن در تهران پاسخ داده می‌شود. حسین امیر عبداللهیان به‌صورت مستقیم وزیر خارجه انگلیس را خطاب قرار داده و به او می‌گوید که تسریع درروند توافق درگرو تصمیم شجاعانه و واقع‌گرایانه طرف غربی برای تضمین و تأمین منافع جمهوری اسلامی ایران است. تهران به کانال عمانی نیز پاسخی مشابه داده و ادامه مذاکرات را به رفع عینی تحریم‌ها مشروط می‌کند.

پس از کم شدن بار ترافیک دیپلماتیک میان ایران و غرب، علی باقری روز پنجشنبه در صفحه توییتری خود مدت‌زمان لازم برای رسیدن به توافق را اعلام کرده و نوشت: هرقدر هم که به خط پایان نزدیک باشیم، الزاماً تضمینی برای عبور از آن وجود ندارد. این کار مستلزم هوشیاری، ثبات قدم قوی‌تر، خلاقیت بیشتر و رویکردی متوازن برای برداشتن گام پایانی است.

البته پاسخ ایران به ضرب الاجل اروپایی خیلی به مذاق غربی‌ها خوش نیامد. وال‌استریت ژورنال از قول منابع خود نوشته است که جنگ میان روسیه و اوکراین اروپا را با بزرگ‌ترین چالش امنیتی پس از جنگ جهانی دوم روبرو کرده است، این روزنامه در ادامه گزارش خود نوشته است که شاید دیپلماسی میان روسیه و غرب پشت دیوار چین و کاخ کرملین گرفتارشده و مذاکرات وین نیز تحت تأثیر آن قرار بگیرد! پس‌ازاین گزارش سخنگوی کاخ سفید نیز به میدان آمده و گفته است که امیدوار است جنگ در شرق اروپا باعث نشود تهران به‌سوی پیشرفت‌های بیشتر در حوزه هسته‌ای حرکت کند.

به نظر می‌رسد که مقامات آمریکایی با توسل به ادعاهایی چون «پنجره‌های باز برای گریز هسته‌ای» سعی در لاپوشانی یک واقعیت مهم در مذاکرات وین دارند. در طی ۱۰ ماه پس از آغاز مذاکرات در وین، ایران و طرف غربی در وضعیتی قرارگرفته‌اند که واشنگتن چاره‌ای جز لغو تحریم‌ها و راست آزمایی آن ندارد. توسل مقامات غربی به ادعاهای قدیمی و باز کردن مجدد پرونده PMD چیزی جز یک فریب دیپلماتیک به‌منظور افزایش بهانه‌جویی و سنگ اندازی در مسیر گفتگوها نیست.

سخنان نماینده شورای امنیت در گفتگوهای وین شاهدی مهم بر این ماجراست. او می‌گوید که توافق می‌تواند هم ایران را به بازارهای انرژی برگرداند و هم به کاهش قیمت نفت که درنتیجه شعله‌ور شدن آتش جنگ در اوکراین به ۱۰۵ دلار رسیده است، کمک کند. این دیپلمات کهنه‌کار غربی در ادامه گفته است که هرقدر که طناب‌های امنیتی میان ایران و شرق (چین و روسیه) محکم‌تر شود؛ توافق سخت‌تر خواهد شد. این دست اعترافات نشان می‌دهد که آمریکایی بیش از ایران به مذاکرات وین احتیاج دارند. کشاندن مذاکرات به سطح رسانه‌ها نشانه‌ای روشن بر درماندگی غربی‌ها در این فصل از مذاکرات در وین است.

توافق ضعیف با ایران را امضا کن!

اگر حتی یک نگاه ساده به نقشه جنگ در اوکراین بی اندازیم؛ خیلی راحت متوجه می‌شویم که بایدن برای حفظ توازن در منطقه نیاز به یک توافق با ایران دارد. آمریکایی‌ها به‌خوبی می‌دانند که قطری‌ها به‌تنهایی نمی‌توانند کریدور امن انرژی ایجاد کنند، از سویی روس‌ها نیز در حال محک زدن تحریم‌های جدید در حاشیه جنگ هستند. در چنین وضعیتی آمریکا با یک توافق می‌تواند با یک تیر چند نشان را بزند؛ کاخ سفید با رساندن گفتگوها به نقطه نهایی هم بخشی از پروژه مهار ایران را به نتیجه می‌رساند و هم ضمانت‌نامه‌های انرژی را صادر خواهد کرد. بنا بر اخبار موثق؛ نهادهای اطلاعاتی در آمریکا به بایدن پیشنهاد داده‌اند با یک «توافق ضعیف» با ایران گره‌های سیاسی در شرق را باز کند!

 نشریه هیل در یادداشتی نوشته است که برای بایدن کم‌هزینه‌ترین گزینه چیست؟ این‌طور به نظر می‌رسد که کم‌هزینه‌ترین گزینه همان بازگشت مجدد به برجام و احیای آن است. اکنون ما آمریکایی‌ها با تبعات فاجعه‌بار تصمیم ترامپ روبه‌رو هستیم و باید گزینه‌ای را انتخاب کنیم که کمترین عواقب منفی را برای ما و جهان داشته باشد. در این راستا، بهترین گزینه که همان بازگشت به برجام است، کاملاً روشن و در دسترس است و دیگر نباید زمان را به هدر داد.

یک برش دقیق از وضعیت امنیتی در مذاکرات وین نشان می‌دهد برای برداشتن گام‌های آخر در وین باید صبور و هوشیار باشیم. مذاکرات هسته‌ای برای ایران با سه پیش‌شرط رفع تحریم‌ها، راست آزمایی و ضمانت آن به‌گونه‌ای باید پیش برود که انتفاع تهران را از آن به‌صورت کامل مشخص کند. از سویی نگاه تهران به خروجی مذاکرات وین به معنای گذر از یک «مرحله» است و نه یک «دستاورد». اشتباه مهلکی که دولت وقت در تشریح برجام انجام داد را دولت سیزدهم نباید تکرار کند؛ ازجمله سخنرانی رئیس‌جمهور در شب امضای تفاهم!

جهان بعد از جنگ اوکراین، همچنان به غله و انرژی روسیه نیاز دارد و روسیه همچنان به ارز جهان محتاج است. اگر استراتژی مذاکراتی ایران در برجام خواسته محور باشد و نه در پی رفع تحریم، روش‌های مختلفی قابل‌تصور است که امتیاز موردنظر ایران، به نیاز مشترک روسیه و غرب هم پاسخ دهد. در چنین سناریویی جنگ فعلی نه‌تنها توافق در وین را به تعویق نمی‌اندازد بلکه آن را سریع و برای همه طرف‌ها مفید می‌کند.

تکرار و توجه به چند رویکرد مهم در ادامه مذاکرات از اهمیت بالایی برخوردار است:

۱- روسیه تقریباً همه اقدامات لازم برای کاهش تحریم پذیری مالی را در ۵ سال گذشته انجام داده (اعم از تنوع مقاصد صادراتی، افزایش سهم تجارت دوجانبه از کل تجارت، پیام‌رسان جایگزین، بهبود روش مداخله ارزی) تحولات تحریمی آتی جنگ اوکراین یک آزمون مهم برای سنجش اثر هر یک از این روش‌هاست. در تهران توانسته‌ایم ضرب تحریم‌ها را بگیریم؛ حالا باید عملیات مهار آن را آزمایش کنیم.

۲- ره‌گیری مسیر تحریم‌های جدید آمریکا، انگلیس و اروپا علیه روسیه نشان می‌دهد که مسیر انتقالات مالی مسکو تسهیل شده است. به عبارتی در غرب فصل دوم برگزیت در حال ورق خوردن است؛ هرچقدر این شکاف‌ها بیشتر شود؛ ارزش تفاهم آمریکا با ایران بالاتر خواهد رفت؛ در آن لحظه بایدن فقط برای توافق قوی با ایران چک بدون تاریخ صادر کند!

۳- هر ساعتی که از جنگ در اوکراین بگذرد؛ غرب به‌صورت غیرارادی به سمت توافق مطلوب با ایران هدایت خواهد شد. در آن صورت یک روز طولانی در راست آزمایی تحریم‌ها (long day) تنها ۴۸ ساعت نبوده و باید این ساعت در سطحی بالاتر کار کند. غرب باید پرونده‌های ادعایی در ۴ سایت هسته‌ای را بسته و به راست آزمایی فرصت واقعی بدهد. در مرحله‌ای قرار داریم که اگر واشنگتن تضمین واقعی ندهد، مذاکرات شکست خواهد خورد.

۴- اگر رفتار واشنگتن تغییر نکند؛ خطاهای بیشتری انجام خواهد داد. تبدیل رفع تحریم‌ها به واژه‌های حقوقی بی‌اثر چون lift، suspend یا terminate اشتباهی مهلک است، ما از طرف غربی مطالباتی عینی و ملموس داریم، در ایران رفع تحریم تنها یک معنا دارد. تهران از رفع تحریم و تضمین آن فقط انتفاع می‌خواهد و بس! تا زمانی که تحریم‌ها برنهادهای مؤثر غیردولتی برداشته نشود، عملاً انتفاع صورت نمی‌گیرد.

۵- گزینه سوئیفت روسی روی میز است! تحریم سوئیفت علیه روس‌ها علیرغم مؤثر بودن در سبد فعلی تحریم‌های امریکا جایگاهی ندارد. هم روس‌ها مدت‌هاست روی پیام‌رسان جایگزین مؤثر متمرکز بوده‌اند و هم تحریم سوئیفت تراکنش‌های روسی را از رادار امریکا خارج می‌کند و ابزار احضاریه‌های اداری را بی‌اثر می‌کند.

۶- آمریکایی‌ها به‌خوبی می‌دانند که مسیر تحریم‌ها مستهلک‌شده است و امکان تنفس مصنوعی به برجام با دستورالعمل‌های ۴ و ۶ ماهه انتفاعی برای ایران ایجاد نخواهد کرد. برای احیای برجام آمریکا به‌جای دستور بایدن باید دستور العلمل اجرایی کنگره را فعال کند.

۷- باز کردن پیچ‌های صنعت هسته‌ای کشور درازای برداشته شدن ۲۰ تگ از STRLIST و فروش چند هواپیمای برجامی انتفاع واقعی ایران از برجام را تضمین نمی‌کند. تعلیق کانترمژر (مقدمه خروج از بیانیه FATF)، عادی‌سازی پرونده ایران در سند بازنگری ICRG و تعهد تنها راه‌حل باقی‌مانده برای ادامه مذاکرات در وین است. سه کارگروه فعال در وین نباید فراموش کنند که در گفتگوها این آمریکایی‌ها هستند که باید تعهد داده و ضمانت‌نامه‌ها را پر کنند و نه بالعکس آن!

تجربه ساده اما باارزش در یک جنگ کم‌برد در شرق اروپا نشان می‌دهد که «ضمانت آمریکایی» باهدف قرار دادن زیرساخت‌های امنیتی و دفاعی یک کشور طلا را به قیمت مس ارزش‌گذاری می‌کند. در این معامله کم‌ارزش وزن معامله اهمیتی ندارد، بلکه اثر آن مهم است.

کی‌یف با فروش ضمانت‌های امنیتی، بیش از ۲۶ سال است که مشت خود را برای حریف بازکرده است. آمریکایی‌ها باید بدانند که ایران در گفتگوهای وین قرار نیست به‌اندازه مذاکرات بوداپست امتیاز بدهد. دیپلمات‌های انگلیسی در مراودات خود مثالی ساده دارند؛ آن‌ها می‌گویند گاهی یک تابلو نقاشی باارزش‌تر از یک بوئینگ آمریکایی است!

اگر مسیر جنگ در اوکراین را از زاویه‌ای بالاتر نگاه کنیم خواهیم دید که سقوط ماریوپل، کراماتورسک و خارکف تنها نتیجه یک عملیات نظامی در اوکراین نیست. قبل از امضای هر مدل توافقی در وین درس‌های جنگ در اوکراین را باید بارها مرور کرد!

برچسب‌ها