سرویس سیاست مشرق- «جناب دکتر امیر عبدالهیان، به وین تشریف ببرید و هم با هیئت آمریکایی نشست دوجانبه برگزار کنید و هم با هیئت روسی ملاقات کنید. به جهان این سیگنال را بدهید که سیاست خارجی ایران تابع هیچ کشوری نیست، تطبیقپذیر با شرایط روز است» این جمله را یکی از مشاوران جواد ظریف وزیر خارجه سابق نوشته و از وزیر فعلی خواسته است که با باز کردن مسیر گفتگوی مستقیم با آمریکاییها مسئله توافق هسته را ختم به خیر کند!
پس از آغاز مناقشه نظامی میان اوکراین و روسیه برخی گمان میکردند که مسکو در مسیر مذاکرات وین سنگاندازی کرده و برجام را گرو عقبنشینی ناتو خواهدکرد. شاهد آنها نیز آخرین سخنان وزیر خارجه روسیه است. سرگئی لاوروف گفته است که کشورش از آمریکا ضمانت کتبی خواسته است که تحریمها بر سر اوکراین بر روابط مسکو با تهران ذیل توافق موسوم به برجام اثر منفی نداشته باشد. خبرگزاری رویترز تفسیر وزیر روسی را نارنجکی وسط مذاکرات برجامی تلقی کرده و نوشته است که مسکو توافق هستهای با ایران را گروگان جنگ در اوکراین کرده است؛ اما آیا بهراستی کاخ کرملین توافق هستهای را سپر بلای خود در عملیات در کییف کرده است؟ پاسخ به این پرسش نیاز به شناخت دقیق از وضعیت میدانی در جنگ در شرق اروپا و خاورمیانه دارد.
صدای خرد شدن ناتو در گومل را از وین میشنوید!
درحالیکه در یک سو عقبه ۶۰ کیلومتری ارتش روسیه با وضعیتی برتر در فاصله ۳۰ کیلومتری از پایتخت اوکراین اردو زده و منتظر نتایج مذاکرات میان زلنسکی و پوتین است، در سویی دیگر ناتو حتی توان فکر کردن به ایجاد فضای «پروازممنوع» روی مناطق جنگزده را ندارد.
آمریکاییها در شرایطی قرار گرفته اند که به صورت هم زمان هم باید بساط خود را از مرزهای روسیه جمع کرده و چتر خود را حداقل تا لهستان عقب کشیده و هم در وین باید به ایران تضمین کامل از انتفاع برجامی داده و سایه شهرهای پهپادی و موشکی جمهوری اسلامی ایران را روی سر خود تحمل کنند. این وضعیت چنان اینرسی مذاکرات را بالابرده که چارهای جز فرار به جلو برای رقیب باقی نمانده است. در چنین وضعیتی پیوند زدن دو مذاکرات متفاوت از هم در گومل بلاروس (مذاکرات روسیه و اوکراین) و اتریش (مذاکرات هستهای) با یکدیگر نشان از یک «جنگ روانی عمیق» از سوی رسانههای غربی دارد!
تلاش برای تصویرسازی انحرافی از ایجاد انشقاق میان تهران، مسکو و پکن بهعنوان محور ایستادگی در برابر زیادهخواهی غرب نشانهای بر این ماجراست. صدایی که این روزها از اختلافات میان ایران و روسیه در وین میشنوید، ناشی از خرد شدن استخوانهای ناتو در شهر گومل و وین است. آمریکاییها گمان میکنند که با عملیات روانی میتوانند روسها را به زیادهخواهی متهم کرده و افکار عمومی بینالمللی را به سمت خود جلب کنند. بهزودی با شکست سنگین دموکراتها در انتخابات داخلی آمریکا بایدن نتایج اشتباهات مهلک خود را خواهد چشید.
درخواست مشترک پکن و مسکو درگرفتن «ضماتنامه کتبی» برای ادامه همکاری با تهران در صورت خروج دوباره آمریکا از برجامی شاهدی بود که از غیب رسید! اگر روسها بهتنهایی خواهان ضمانت میشدند شاید نشانهای از آن بود که به دنبال گره زدن جنگ در اوکراین به مذاکرات هستهای با ایران هستند، اما ورود چین به ماجرا نشان داد که مسئله «ضمانت آمریکایی» جدی بوده و برجام بدون آن کاغذی بدون انتفاع و دستاورد چیزی شبیه توافق ۲۰۱۵ است.
درخواست مشترک چین و روسیه برای گرفتن تضمین از غرب در ادامه مسیر مذاکرات در وین از چند جهت قابلتأمل است:
۱- از آغاز دور هفتم گفتگوها گرفتن تضمین از آمریکاییها نشانهای از «توافق خوب» در وین بود؛ ایجاد زبان مشترک میان ایران، روسیه و چین در گرفتن ضمانتنامه در همکاریهای مشترک نشان میدهد، سطح ارتباطات میان این سه قدرت منطقهای و جهانی کلامی نبوده، بلکه راهبردی است.
۲- یکی از مهمترین مسائلی که در انتفاع اقتصادی ایران مطرح است آن است که شرکتهای خارجی پس از قرارداد با ایران، در دوره قرارداد خود از تحریمها معاف باشند. اگر قرار است که شرکتهای خارجی در یک بازه زمانی کوتاه معاف از تحریم گردند، هیچگاه در ایران سرمایهگذاری نخواند کرد. درخواست تضمین معافیت شرکتها از تحریم در زمان اجرای پروژهها، منطقی است برای اعتماد سرمایهگذاران برای ورود به ایران و همچنین اطمینانی برای ایران که رئیسجمهور بعدی آمریکا اگر از توافق خارج شد، برداشت از برجام به سیاستگذاریهای مقطعی گره نخورد.
۳- تجربه نشان داده است که تحریمهای ثانویه آمریکاییها گاهی مؤثرتر از تحریمهای سازمان ملل عمل میکند. اگر جنگ در اوکراین به سطحی برسد که واشنگتن اسلحه «تحریم ثانویه» را به سمت مسکو بگیرد، همکاریهای مشترک راهبردی میان دو کشور درخطر جدی قرار خواهد گرفت. ضمانت معافیتهای تحریمی مسیری برای دور زدن چنین ابتکاراتی است.
۴- شیرها هیچگاه مادهگرگها را به اقلیم خود راه نخواهند داد: روسها حتی اگر دو ماه نیز در جلسات کمیسیون مشترک شرکت نکرده و بهنوعی از برجام خارج شوند، بازهم نتیجه آن به سود تهران است! درنهایت غرب مجبور است تفاهمی را بپذیرد که علاوه بر مسکو باید بیرون نشستن آمریکا از برجام را همچنان تحمل کند. برخلاف تصور عمومی تحریم روسیه باعث نزدیکتر شدن منافع ایران به واشنگتن نخواهد شد!
۵- هر ثانیه که از جنگ در اوکراین بگذرد؛ غرب بهصورت غیرارادی به سمت توافق مطلوب با ایران هدایت خواهد شد. بهزودی آمریکاییها مجبورند، پیشنهادهایی چون معافیت ۳ یا حتی ۶ ماهه نفتی را در برابر ضمانتنامه کتبی روسی روی میز برای ایران بگذارند؛ در چنین وضعیتی ظرافت دیپلماتیک از «اصل انتخاب طبیعی» مهمتر است. غرب اگر از به مسیر انرژی نیاز دارد باید بهجای دادن امتیازاتی چون UTURN بازگشت ایران به شبکه بینالمللی پرداخت را تضمین کند. تهران در مسیر توافق راه ونزوئلا را نمیرود!
اگر میخواهید درک دقیقتری از عملیات روانی آمریکاییها در بازی با رگ حساس منافع ملی ایرانیان در مذاکرات وین در حاشیه جنگ در اوکراین داشته باشید، بهتر است بار دیگر سرنوشت «تحریم تسلیحاتی» را با دقت مرور کنید.
سال ۲۰۱۵ درحالیکه روسیه و چین اصرار شدیدی بر برداشته شدن تحریم موشکی و تسلیحاتی تهران داشتند؛ به ناگهان تیم مذاکرهکننده وقت پیشنهاد واشنگتن برای برچیده شدن این دست تحریمها در بازه زمانی ۵ و ۸ ساله را پذیرفت.
در آن زمان یکی از دیپلماتهای ایرانی در گوش ظریف خوانده بود که مسکو و پکن با این پیشنهاد به دنبال فروش جنگافزارهای بُنجل خود به ایران هستند! درحالیکه قرار بود تحریمهای تسلیحاتی یک ماه بعد از برجام برداشته شود؛ دولت روحانی تحریم خودخواسته ۵ ساله را پذیرفت. این روزها باید جنس ضمانتنامه روسی را با نتایج پیشنهاد وندی شرمن مقایسه کرد!