"حسن روحانی" کدامین آینده را در پیش دارد؟ مثل هاشمی و احمدی‌نژاد، پر حاشیه شدن یا رئیس‌جمهور سابقی که می‌تواند با حضور در مجامع سیاسی و رسانه‌ای به تعمیق دولت‌داری در ایران بپردازد؟

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

***

یک انتظار بخردانه از رئیس‌جمهور سابق

ظریفیان: روحانی با انزوای خودخواسته روبه‌روست

غلامرضا ظریفیان، از فعالان اصلاح‌طلب در بخشی از یک مصاحبه با خبرگزاری ایلنا پیرامون مقایسه شدن روحانی با مرحوم هاشمی گفته است:  آقای هاشمی سرمایه اجتماعی‌اش را از گستردگی ارتباطاتش به دست آورده بود، اما آقای روحانی با آن گستردگی ارتباطات رو به رو نیست حتی نقدی که به ایشان می‌شود این است که با نوعی انزوا و با یک محدودیت در ارتباطات که بیشتر هم خودخواسته است رو به رو است.

او می‌افزاید: با وجود این‌که اعتبار اجتماعی آقای روحانی به دلایل‌ عدیده‌ای بخصوص در دوره دوم ریاست‌جمهوری‌اش به شدت آسیب دید، اما متصورم ایشان می‌تواند همچنان نقشی ایفا کند، چرا که آقای روحانی، یک روحانی است و قدرت‌ها و ضعف‌های خودش را دارد.[۱]

*در مسئله آقای روحانی علیرغم کارنامه به شدت ضعیف او در دولت اعتدال اما بایستی به این نکته توجه داشت که روحانی نخستین رئیس‌جمهور ایران (به غیر از مقام معظم رهبری) است که تا آخر بر مسیر قانون راه سپرد و دوره مسئولیتش را بدون حاشیه‌های انحرافی و امنیتی به پایان برد. (البته این قضاوتی است که ما در ظاهر امر داریم)

از این حیث می‌توان انتظار داشت که آقای روحانی با طی همچنان همین مسیر به یک تابلوی استقرار بروکراسی در ایران تبدیل شده و با حضور در مجامع سیاسی و رسانه‌ای به تعمیق دولت‌داری در ایران بپردازد.

در غیر اینصورت، فرجام مرحوم هاشمی در نزدیکی به جریانات فتنه و یا رجالی مثل خاتمی و احمدی‌نژاد در فراروی آقای روحانی هم قرار خواهد گرفت.

این گزاره تحلیلی همچنین متضمن این نکته واضح نیز هست که روحانی به دلیل کارنامه به شدت ضعیفش در اجرائیات کشورداری؛ بهتر است سودای دوباره حضور در قدرت دولتی را نیز برای همیشه از سر به در کند.

***

 

صحبت‌های عضو فقهای شورای نگهبان درباره موسوی خوئینی‌ها

آیت‌ا... سیداحمد حسینی خراسانی، عضو فقهای شورای نگهبان، در گفت‌وگو با خبرگزاری رسا پیرامون اشغال سفارت آمریکا در ۱۳ آبان، با بیان اینکه امام خمینی(ره) بارها فرمودند که آمریکا هیچ غلطی نمی‌تواند، بکند و رهبر معظم انقلاب نیز بر این مسأله تأکید داشتند؛ بیان کرد: ملت های دنیا و منطقه باید بدانند که دیگر آمریکا قدرت سابق و گذشته خود را از دست داده، از این رو ادعاهای پوشالی آن بی اساس و بی بنیان بوده و به راحتی می‌توان نقشه‌ها و توطئه‌های آن را خنثی کرد.

وی همچنین عملکرد موسوی خوئینی‌ها –بعنوان یک ضلع اصلی در اشغال سفارت آمریکا- را مورد اشاره قرار داد و با بیان اینکه برخی از افرادی که در تسخیر لانه جاسوسی نقش داشتند، از آرمانهای خود عدول کردند، گفت: افراد و شخصیت هایی که از صف و کشتی نجات انقلاب اسلامی پیاده شدند، دچار خسران بزرگ و جبران ناپذیری شدند.[۲]

*در بحث موسوی خوئینی‌ها باید دانست که اگرچه وی یکی از فرماندهان اصلی اشغال سفارت آمریکا بود اما بعدها با گام‌گذاردن در مسیر فتنه و تحریم انتخابات؛ عملا به سمتی حرکت کرد که جز خواسته آمریکا نبود. و اشاره ظریف آیت‌ا... حسینی‌خراسانی نیز همین معنا را در برمی‌گیرد.

حرکات مشکوک موسوی خوئینی‌ها از قبیل "مقصرنشان دادن رهبری نظام در مشکلات دولت ساخته سال‌های اخیر"[۳] و "صدور بیانیه تحریم انتخابات"[۴] بایستی محل تأملات سیاسی و امنیتی باشد.

***

صلح در سایه بی‌شرفی و بی‌آبرویی را می‌خواهیم چه کنیم!؟

تقلا برای انتقام از سپاه در تهران

مصطفی تاجزاده، فعال چپ و از دستگیرشدگان فتنه ۸۸ اخیراً و پس از اقدام مقتدرانه سپاه پاسداران در جلوگیری از دزدی دریایی آمریکا؛ در یک توییت نوشت:

"فرمانده سپاه: «امریکایی‌ها آمده بودند نفت ما را به سرقت ببرند. ما براساس سناریویی دقیق تشخیص دادیم اگر این کشتی را تصرف کنیم، آمریکایی‌ها مداخله خواهند کرد. بچه‌های ما همه احتمالات را سنجیده بودند.» یعنی اگر امریکا مداخله می‌کرد، ایران کار را به درگیری نظامی و جنگ می‌کشاند؟ "

*این ادبیات و این ژست مخالفت با جنگ در برابر یک دشمن متجاوز؛ در سمت و سوی بیگانگی با عزت و شرف و استقلال و آزادی قرار دارد.

همان‌ها که جامعه ایرانی در سال ۵۷ به سبب نداشتنشان انقلاب کرد و امروز به معنی تامّ کلمه آنها را در اختیار دارد.

اما برخی رجال سیاسی الینه شده و آنها که در انقلاب ۵۷ نیز بودند اما بعدها تغییر مسیر دادند؛ امروز با آن آرمان‌های به‌دست آمده بیگانه شده و بدتر آنکه قصد دارند مردم و جامعه را نیز به سمت چاه ویلی که در پس این ژست‌های معارض با عقلانیت و خرد قرار دارد، سوق بدهند.

 جنگ بد است و هیچ عقل سلیمی متمایل به آن نیست. اما گاهی باید بخاطر صلح جنگید.

همانطور که باید برای اسیر نبودن، برای در بند نبودن و برای مستقل بودن هم در "آخرین چاره" جنگید.

جالب است که تاجزاده به این تناقض هویدا در نظر خود پیرامون اقدام سپاه پاسخ نمی‌دهد که اگر سپاه پاسداران در هراس از جنگی که تاجزاده می‌گوید؛ اجازه داده بود آمریکا نفت کشورمان را با زور سرنیزه ببرد؛ آنگاه آیا آبرویی برای ایران و ایرانی می‌ماند!؟

ما صلح در سایه بی‌آبرویی و بی‌شرفی را می‌خواستیم چه کار!؟

صد البته پاسخ این سؤال از سوی الینه شده‌ها و بازگشتگان از آرمان‌های اسلام و انقلاب، پاسخ روشنی است!

اما مردمی که در فضای ایران اسلامی نفس می‌کشند، پای خوب و بد ایران ایستاده‌اند و پس از ۲۵۰۰ سال پادشاهی ارباب و رعیتی در فضای دموکراتیزه جمهوری اسلامی زیست می‌کنند؛ پاسخ دیگری به این سؤال دارند...

دقت شود که ابتنای تاجزاده و امثال تاجزاده در این تقلاهای روانی و ژست‌های ضد جنگ بر چند گزاره سیاه‌نما پیرامون اوضاع کشور و القای این معنی است که تسلیم نشدن مقابل آمریکا عواقب خطرناک اقتصادی دارد!

این در حالی است که اولا سیاه‌نمایی‌های اینان عموما غلط و بعضا درشت‌نمایی شده و ثانیا ایران اسلامی در یک استراتژی راهبردی توانسته اقتصاد خود را مصون‌سازی و قدرت دفاعی خود را مقوّم اقتصادش قرار دهد.

به این معنی که امروز اثر تحریم‌های آمریکا به اذعان تمام کارشناسان برجسته کشور به کمتر از میانگین ۳۰ درصد رسیده، حرکات نظامی ایران مثل حضور در سوریه و یا هدف گرفتن پایگاه آمریکایی عین‌الأسد؛ "بازدارنده و تأدیب‌کننده" بوده نه شعله‌ور کننده و اینکه ایران اسلامی در دهه پنجم عمر خود توانسته مثبتات اقتصادی زیادی از قبیل مالیات و سوخت ارزان، آب و برق ارزان، کاهش فقر مطلق و ضریب جینی مطلوب نیز داشته باشد. اگرچه به لطف دوستان آقای تاجزاده در دولت اعتدال؛ مثبتات بزرگی نیز از دست رفت!

پس ملاحظه می‌شود که بنیاد و صورت اظهارات تاجزاده پیرامون اقدام سپاه پاسداران کاملا غلط و با تناقضات آشکاری مواجه است.

البته بیان این نکته ضروریست که مردم و خواص کشور بایستی در قبال این القائات انتقامجویانه هوشیار باشند و در "دهلیز فریب" قرار نگیرند.

چه اینکه دشمنی که نمی‌تواند در خشکی و دریا به ایران بزرگ ضربه بزند؛ حتما تقلا می‌کند تا بوسیله ابزارهای رسانه‌ای و دنباله‌های داخلی؛ ‌ فاز انتقامجویی را در "جنگ روانی" پی بگیرد.

که اگر موفق شود؛ حتما بلایی سخت‌تر از جنگ مسلحانه در مرزهای آبی و خاکی دامنگیر همگان خواهد شد.

دشمن به دنبال ایجاد "فتنه اقتصادی" در ایران است.

همان که تاجزاده‌ی مدعی مخالفت با جنگ حتی در صورت بی‌شرفی و بی‌آبرویی! نوید بروزش را در سطحی وسیع‌تر و خشن‌تر در ایران داده است. [۵] و البته بدون هیچ هشداری مبنی بر اینکه این کار غلط است و مردم نباید به خیابان بیایند...

***

1_ https://www.ilna.news/fa/tiny/news-1149680

2_ rasanews.ir/002udv

3_ mshrgh.ir/1088498

4_ mshrgh.ir/1121882

5_ mshrgh.ir/1018114

برچسب‌ها