جریان اصلاح طلب در ایام انتخابات تلاش کرد تا با حمله به شورای نگهبان، بر نقاط ضعف اساسی خود از جمله «کارنامه غیرقابل دفاع» و «فقدان برنامه برای اداره کشور» و «عدم محبوبیت در میان مردم» سرپوش بگذارد.

سرویس سیاست مشرق - طیف اصلاحات در انتخابات ۱۴۰۰ با شکست سنگینی روبرو شد. باخت ۲۱ بر صفر در انتخابات شورای شهر ششم تهران و رای حدود دو میلیون و چهارصد هزار نفری در انتخابات ریاست جمهوری، بیش از پیش عیار ادعاهای فعالین اصلاح طلب درباره پایگاه اجتماعی این جریان سیاسی را آشکار کرد.

اکنون با گذشت بیش از یک هفته از انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰، پس لرزه های شکست سنگین جریان اصلاحات در حال عیان شدن است. فعالین این طیف صراحتا اذعان دارند که با سقوط شدید پایگاه اجتماعی مواجه شده اند.

تیر خلاص در شقیقه اصلاح‌طلبان

در همین رابطه، «صادق زیباکلام» فعال سیاسی اصلاح طلب- ۳۰ خرداد- در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: «(پس از براندازان) دومین و بزرگ‌ترین بازنده انتخابات ۲۸خرداد اصلاح‌طلبان بودند. رهبری اصلاحات اگرچه با تأخیر، اما تمام‌قد به حمایت از آقای همتی برخاست. یکی پس از دیگری چهره‌های اصلاح‌طلب از شخص آقای خاتمی گرفته تا جناب کروبی، غلامحسین کرباسچی، حسین مرعشی تا چهره‌های روشنفکری همچون دکتر عبدالکریم سروش و استاد مصطفی ملکیان مردم را به شرکت در انتخابات و رأی به آقای همتی دعوت کردند».

زیباکلام در ادامه تصریح کرد: «اما هیچ‌یک از آن حمایت‌ها و دعوت‌ها نتوانست یخی را آب کند. دوونیم میلیون رأی برای آقای همتی در حقیقت تیر خلاصی در شقیقه اصلاح‌طلبان بعد از ۲۴ سال حیات سیاسی‌شان بود. در بدبینانه‌ترین حالت دست‌کم ۱۰ میلیون و در خوشبینانه‌ترین حالت حتی رفتن به دور دوم را اصلاح‌طلبان برای نامزدشان پیش‌بینی کرده بودند؛ اما شکست آنان به‌مراتب سنگین‌تر از دیگران بود. در نهایت مردم پیروز این انتخابات بودند».

جریان فرصت طلب و ناتوان

همچنین «عباس عبدی» فعال سیاسی اصلاح طلب- ۳۱ خرداد- در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «اصلاح‌طلبان را چه می‌شود؟ خیلی خلاصه. در سطح نظری، عدول از اصول اساسی اصلاح‌طلبی و نداشتن راهبرد است... در سطح تشکیلاتی تبدیل شدن به جمع‌های نسبتا بسته، پیر، خسته و ناتوان و در سطح عملی، آلوده شدن به جریان فرصت‌طلبی و باری به هر جهت و از این ستون تا آن ستون فرج است و بالاخره در سطح فردی، غلبه کارگزاری و کارپردازی و در یک کلام تکنیسینی سیاسی بر مفهوم واقعی و متعهدانه سیاست است».

عبدی در ادامه تاکید کرد: «بد نیست که نگاهی به ویژگی‌های یک تکنیسین بیندازیم.   تکنیسین سیاسی خیلی پیش از آنکه فکر کند، حرف می‌زند. چنان وارد جزییات می‌شود که مخاطب را از دیدن کلیات غافل می‌کند. برای تکنیسین سیاسی جزییات همان کلیات است و چیزی جز جزییات وجود ندارد. تکنیسین سیاسی بسیار ساده‌لوح است در عین حال خود را هوشمند تصور می‌کند...تکنیسین سیاسی همه ‌چیز را ابزاری در خدمت امر تکنیکی می‌بیند...تکنیسین سیاسی راهبرد ندارد...تکنیسین سیاسی فاقد شجاعت و صراحت است».

فتح شمس العماره با «برنو»

«غلامحسین کرباسچی» دبیرکل حزب کارگزاران نیز در مصاحبه با شماره اخیر هفته نامه صدا- ارگان رسانه ای حزب اتحاد ملت- گفت: «تاج‌زاده چه راهکاری دارد؟ هر شب دارد صحبت می‌کند. چه راهکاری دارد؟ آن را بگوید، خب مردم نیامدند، پلن B شما چیست؟ فقط حرف بزند؟ توقع مردم اکت سیاسی است...حکایت این دوستان حکایت فردی است که برنو در دست گرفته بود و می‌خواست شمس‌العماره را فتح کند».

کرباسچی در ادامه گفت: «در همین انتخابات دیدید که در جریان اصلاح‌طلب بزرگان تا آخرین لحظه در تردید هستند درحالی‌که شخص سیاسی باید تصمیم بگیرد و جریان شکل بدهد نه اینکه تحت تأثیر قرار بگیرد».

اصلاحات، صاحبِ مجلسِ عزایِ جمهوریت نیست

همچنین «محمدعلی وکیلی» نماینده عضو فراکسیون امید در مجلس دهم- ۵ تیر- در یادداشتی در روزنامه ابتکار نوشت: «ما اگر از پشت عزای جمهوریت بیرون بیاییم واقعیت‌های زیادی منتظرند تا با ما حریف شوند. همه ظرفیت ما خرج همتی شد، سقف رای او مشخص شد. حتی دست به دامان تعصبات قومیتی به عریان ترین شکل برای همتی شدیم اما عیار اقبالمان عریان شد. دیدیم که چگونه تشت اقبالمان فرو افتاده است. ادباری که به لیست جمهور شد (با همه اعتباری که به پایش خرج شد)، نشان داد که ما صاحبِ مجلسِ عزایِ جمهوریت نیستیم! تعارف را کنار بگذاریم».

وکیلی در ادامه نوشت: «اگر برای ریاست جمهوری بهانه رد صلاحیت آورده شود، برای لیست جمهور چه بهانه‌ای داریم. سخن این نیست که ردصلاحیت‌ها، حذف‌ها و تبعیض های سیاسی واقعی نیست؛ اما چرا این همه بهانه را می‌آوریم تا با واقعیت روبرو نشویم؟ مردم، شعارهای اصلاح طلبی را از زبان حریف بیشتر باور کردند تا از زبان ما...اگر این جریان می‌خواهد همه لکنت تاریخی زبانش و همه عقیم بودگی اش را به تبعیض‌های شورای نگهبان و سخنان امثال من در نشان دادن ادبارِ خودی‌ها، تخفیف دهد، این یعنی خود انتخاب کرده‌اند که اصلاح‌طلبی را بر دوش دیگران بگذارند».

ناسا در مسیر شعسا

همزمان با انتقادات تند و تیز فعالین اصلاح طلب به همقطاران و همفکران خود، «علیرضا علوی تبار» هم از جبهه اصلاحات ایران(ناسا) به ریاست «بهزاد نبوی» استعفا داد.  

ناسا در سال گذشته و با هدف انجام فعالیت ویژه انتخاباتی تشکیل شد. اما به هیچ عنوان نتوانست موفقی در این مسیر کسب کند.

با اینکه خاتمی و بهزاد نبوی و تاجزاده و کروبی و حزب کارگزاران و روزنامه ها و سایت های اصلاح طلب همگی پشت همتی ایستادند و تبلیغات سنگینی را اجرا کردند، اما در نهایت نامزد مورد حمایت اصلاح طلبان تنها حدود دو میلیون و چهارصد هزار رای کسب کرد.

لازم به ذکر است که نهاد اجماع‌ساز اصلاح‌طلبان(ناسا) ساز و کار اصلاح شده شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان(شعسا) بود. شورایی که سال ۹۳ به ریاست «محمدرضا عارف» شکل گرفته بود و پس از شکست سنگین اصلاح‌طلبان در انتخابات مجلس یازدهم در اسفند ۹۸ منحل شد.

سقوط آزاد سرمایه اجتماعی اصلاحات

«علی صوفی» وزیر تعاون دولت اصلاحات نیز در روزهای گذشته در مصاحبه با روزنامه صبح نو گفت: «سرمایه اجتماعی اصلاح‌طلبان آسیب جدی دیده است و در همین انتخابات اخیر مشخص شد که علی‌رغم دعوت آقای خاتمی از مردم به رأی دادن و باوجوداینکه همه احزاب اصلاح‌طلب پشت آقای همتی آمدند اما مردم استقبال نکردند».

صوفی افزود: «اصلاح‌طلبان به بازبینی در رویکردهای اقتصادی خود و در نتیجه توجه هر چه بیشتر به عدالت اجتماعی نیاز دارند».

همچنین «حسین مرعشی» سخنگوی حزب کارگزاران در مصاحبه با سایت خبرآنلاین گفت: «در این انتخابات اولین مسئله‌ای که وجود دارد شرایط اقتصادی و اجتماعی و نارضایتی مردم است... این مشکلات که بود و همه هم مسئولیت آن را متوجه دولت دانستند و مسئول دولت را هم اصلاح‌طلبان دانستند پس تمام این مشکلات، مشکلات اصلاح‌طلبی تلقی شد».

مرعشی در ادامه تصریح کرد: «در جبهه ما از ۲۴ میلیون رأی آقای روحانی در دوره گذشته، اگر رأی آقای همتی را در نظر بگیریم به ۲ و نیم میلیون رسیده است، ‌ یعنی ما ۸۵ درصد رأی از دست داده‌ایم و اگر آن رأی سفید را هم به‌عنوان یک رأی اعتراضی در نظر بگیریم و با رأی آقای همتی جمع کنیم، ۸۰ درصد از رأی ما افتاده است که این قابل‌مطالعه است یعنی باید دلایل آن را بررسی کنیم».

«ابلهِ» داستایوسکی

«محمدرضا تاجیک» مشاور رئیس دولت اصلاحات نیز در مصاحبه با اعتمادآنلاین گفت: «اصلاح‌طلبان امروز، هم‌چون «ابله» داستایوسکی، پرنس میشکین، البته با تفاوت‌ها و تمایزهایی - نمی‌توانند بفهمند دیگران درباره‌ی سیاست و کنش و کنش‌گری (یا سوژگی) سیاسی چه تعریف‌ها و تصویرها و ترسیم‌های متفاوتی دارند» و یا جاهلانه و ساده‌لوحانه، آن‌چه را «متفاوت» با فهم و دانش قلیل خود می‌یابند، یا انکار می‌کنند و یا غیرعقلایی، غیرواقعی، غیرعلمی و غیرتجربی فرض می‌کنند».

تاجیک افزود: «بی‌تردید، ادامه‌ی چنین ناوضعیتی (ناوضعیت سترونی و اختگی و کودنی)، از جریان اصلاح‌طلبی جز پیکره‌ای مومیایی‌شده و نامی که دیگر نمی‌توان بر جریانی نهادش، باقی نخواهد گذاشت. اکنون که جریان رسمی اصلاح‌طلبی لاجرم در اندیشه‌ی نقد واساختی خود شده است، شاید در نخستین و ضروری‌ترین گام، باید از هسته‌ی سخت خود امتناع و تخطی کند و هسته‌ای نرم و انعطاف‌پذیر و خلاق را جایگزین آن نماید. تا این هسته‌ی سخت دود نشود و به هوا نرود، بعید می‌دانم تغییر و تحولی در حال و احوال نظری و عملی این جریان منجمد و یخ‌زده ایجاد شود».

مردم زیرِ میزِ بانیان وضع موجود زدند

همچنین روزنامه شرق- ۵ تیر- در مطلبی با عنوان «سرنوشت نهاد اجماع ساز چه می شود؟» نوشت: «واقعیت آن بود و البته هست که اصلاح‌طلبان علاوه ‌بر شیوه بررسی صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان با مانع مهم دیگری به نام ازدست‌رفتن سرمایه اجتماعی روبه‌رو بودند و هستند... پایگاه اجتماعی خاصی با اصلاحات همراه نیست که در انتخابات مجلس، ریاست‌جمهوری یا شوراها با آنها همراه شود».

این روزنامه اصلاح طلب در ادامه نوشت: «اصلاح‌طلبان باید بیش از آنکه به فکر ادامه کار تشکیلاتی باشند، برای گفتمان‌سازی و نهادینه‌کردن گفتمان خود در بستر اجتماعی تلاش کنند؛ خواه این گفتمان‌سازی در نهاد اجماع‌ساز شکل بگیرد و به بدنه جامعه منتقل شود، خواه اصلاح‌طلبان به‌صورت مستقل بازهم به جامعه بروند و برای مثال گفتمان‌ها در دانشگاه‌ها، بازار، فضای مجازی و... ایجاد و به جبهه اصلاحات منتقل شود».

روزنامه شرق تصریح کرد: «با این اوصاف وجود یا نبود نهاد اجماع‌ساز اصلاحات(ناسا) بدون درنظرگرفتن اصل بازگشت به جامعه امری بی‌فایده و عبث خواهد بود».

جریان اصلاح طلب در ایام انتخابات تلاش کرد تا با حمله به شورای نگهبان، بر نقاط ضعف اساسی خود سرپوش بگذارد.

سرپوش گذاشتن بر «کارنامه غیرقابل دفاع در ۸ سال اخیر» و سرپوش گذاشتن بر «فقدان برنامه کاربردی و راهبردی برای اداره کشور» و سرپوش گذاشتن بر «عدم محبوبیت در میان جامعه و اقشار مختلف مردم».

مردم در انتخابات ۱۴۰۰، زیرِ میزِ بانیان وضع موجود زدند. جماعتی که حداقل در ۸ سال اخیر با قصور و تقصیرهای خود، سفره مردم را کوچک کرده و خسارت های بزرگی به معیشت اقشار مختلف جامعه تحمیل کردند.

برچسب‌ها