تعدادی از احزاب چپ در لبیک به فرمان لیدر اصلاح‌طلبان؛ در حال آماده‌سازی بستر تکرار اغتشاشات 88 هستند!

سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. هر روز ۰۷:۳۰ با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.

*** 

لبیک احزاب اصلاح‌طلب برای «تحریم خاموش انتخابات و حضور خیابانی»

«اسماعیل گرامی‌مقدم»، سخنگوی حزب اعتماد ملی در اظهاراتی که سایت اعتمادآنلاین آنها را منتشر کرد، با بیان اینکه اگر شورای نگهبان نامزدهای اصلاح‌طلبان را تایید کند، ما در همه حوزه‌ها نامزد خواهیم داشت، گفته است:

«نگاه ما بیشتر به میزان توانایی استفاده از نیروهای اصلاح‌طلب است. اگر نامزد ما در همه حوزه‌ها تایید صلاحیت شوند، لیست انتخاباتی ارائه خواهیم کرد و در غیر این صورت در حوزه‌هایی که نامزد نداشته باشیم، لیست نخواهیم داشت و این حوزه‌ها بدون رقیب خواهند ماند که نتیجه آن کاهش آرا خواهد بود.»

او همچنین تصریح می‌کند: ما در حزب ارزیابی‌های خود را انجام داده و افراد را ترغیب و تشویق می کنیم تا در انتخابات نامزد شوند، ولی در نهایت در قالب شورای عالی سیاستگذاری اقدام خواهیم کرد.[1]

*آنچه که گرامی‌مقدم گفته است همان دستور لیدر اصلاح‌طلبان مبنی بر «تحریم خاموش انتخابات» است.

به این معنی که قرار است تعدادی عنصر فتنه‌گر، ضد امنیتی و ناکارآمد در فهرست‌های انتخاباتی اصلاح‌طلبان قرار بگیرند و پس از آنکه صلاحیت آنها طبیعتا از سوی شورای نگهبان رد می‌شود؛ چپ‌ها بنای مخالفت گذاشته و اینطور بگویند که نظام قصد ندارد ما را در انتخابات شرکت بدهد! و سپس آنطور که تاجزاده چند ماه قبل بیان کرد "انتخابات را تحریم می‌کنیم و با مردم تحریم‌کننده هماهنگ می‌شویم"!

سکه‌ای که در روی دیگر آن دعوت علوی‌تبار به تظاهرات میلیونی با استفاده از فرصت خیابان و دعوت‌های مکرر حجاریان به حضور در خیابان حک شده است. [2]

بهانه مطرح شده از سوی اصلاح‌طلبان مبنی بر تحریم خاموش انتخابات و لیست ندادن در صورت تأیید نشدن از سوی شورای نگهبان در حالی است که اولا به لحاظ منطق دموکراسی؛ تمام طیف‌های سیاسی یک کشور موظفند قانون و نهادهای نظارتی آن کشور را به رسمیت بشناسند.

این اصل ساده به وضوح بیان می‌کند که اگر طیفی یا حزبی بنای مخالفت غیر قانونی با تصمیمات نهادهای ناظر یک کشور را بگذارد؛ علی‌القاعده خائن یا خواهان انقلاب است و اصل حاکمیت کشورش را قبول ندارد.

ضمن اینکه حضور او در روندهای سیاسی آن کشور نیز خلاف عقلی است که در صورت وقوع حمل بر نفاق می‌شود.

در ثانی بایستی اشاره کرد که اصلاح‌طلبان باید به مردم و مخاطبان خود پاسخگو باشند که چرا قصد استفاده از فرمول قانونی سال 94 خود مبنی بر معرفی نامزدهایی که از حداقل صلاحیت‌ها برخوردار باشند را ندارند!؟

و اینکه آیا این رفتار با اظهارات امثال علوی‌تبار مبنی بر استفاده از فرصت انتخابات برای به راه‌انداختن تظاهرات و اغتشاش ارتباطی دارد یا خیر!؟

در کنار اظهارات افرادی مثل تاجزاده یا گرامی‌مقدم؛ البته کسان دیگری از اصلاح‌طلبان مثل محمد عطریانفر از حزب کارگزاران؛ اعلام کرده‌اند که قائل به مشارکت حداکثری و حضور بدون پیش شرط در انتخابات هستند.

برخی محافل تحلیلی معتقدند در صورت تکرار اغتشاشی که همچون سال 88، اصلاح‌طلبان صحنه‌گردان مستقیم یا برنشسته در اتاق کنترل آن باشند (اعم از اغتشاش به بهانه سیاست یا اقتصاد)؛ بعید است نظام اسلامی قائل به تحمل و گذشت‌های سال 88 باشد و غائله با چند دستگیری و اعتراف و زندان کوتاه مدت ختم شود...

گفتنیست، غیر از گرامی‌مقدم، علی شکوری‌راد، دبیر کل حزب اتحاد ملت نیز به تازگی در لبیکی دیگر به فرمان تحریم خاموش لیدر اصلاح‌طلبان؛ طی اظهاراتی گفته است: «اگر مفهوم انتخابات شکل بگیرد حتما شرکت می‌کنیم. اصل بر شرکت است اما همانطور که آقای خاتمی گفتند شرکت در انتخابات لزوما به معنای ارائه لیست نیست. برای ما مهم است مردم با آمادگی بیابند تا جدی‌تر به انتخابات فکر کنند.»[+]

***

"اصلاح‌طلبان اشباح زنده یا زامبی‌اند"

اعلام موجودیت "زامبی‌ها" برای تغییر در ایران!

«محمدرضا تاجیک»، از تئوریسین‌های جریان اصلاحات به تازگی طی یادداشتی که در یک وبگاه اینترنتی منتشر کرد با بیان اینکه اصلاح‌طلبی در آینده معنا می‌شود و اکنون هم به نوعی آینده است؛ مدعی وجود شبح‌گونه اصلاحات در اکنون و آینده شده و می‌نویسد: وجود داشتن شبح –به تصریح دریدا- از وجود داشتن اشیاء عادی بسیار قدرتمندتر است. آینده اکنونی نیست که هنوز نیامده باشد؛ اکنون در خودش آینده است. آینده هم‌اکنون در حال روی دادن است. شبح، امر مجازی و بالقوه است، و ما همواره با امر مجازی و گشوده‌شدن، یا فروکاستِ آن، سروکار داریم. امر مجازی حقیقتی است که واقعیت یا فعلیت نیافته است؛ هنوز مکانی به آن اختصاص داده نشده، و بنابراین، همه‌جا است. شبح در قالب تمایز مرگ و زندگی نمی‌گنجد. اشباح مرده‌های زنده یا زامبی‌اند.

او در پایان یادداشت خود تصریح می‌کند: ‌می‌خواهم باز دوباره با دریدا هم‌صدا شوم و بگویم: اصلاح‌طلبی مرده است چون «آنچه می‌میرد، از قدرت خاصی برخوردار می‌شود»! این قدرت، قدرت اشباح آن است که در کالبد هر کنش سیاسی-اجتماعی و هر اراده‌ی معطوف به مقاومت و تغییر ما در اکنون و فردایی که در راه است، حلول کرده و هر لحظه ما را به خود می‌خواند، و با مخاطب قراردادن و استیضاح مداوم اصلاح‌طلبان، آنان را کماکان به‌مثابه سوژه‌های سیاسی و کارگزاران تغییر تاریخی باقی و مطرح نگاه می‌دارد! [+]

*چیزی که آقای تاجیک نمی‌داند و شاید خود را در قبال آن به ندانستن زده این است که مردم ایران هر چیزی خواه جسم داروینی، خواه وجود حور و قلیایی و خواه اشباح آینده و اکنونِ دریدایی را که در ضدیت با دین آنها قرار بگیرد و شاهکار کوچک‌کردن سفره‌های آنها را نیز داشته باشد؛ قلع و قمع خواهند کرد.

کما اینکه در مقاومت علیه تروریست‌های دهه 60، در دفاع مقدس، در 23 تیرماه 78 و در 9 دی ماه سال 88 نیز همین کار را کردند.

فلذاست که تغییر جوهر و عوض کردن نقاب، مشکلی را از اصلاح‌طلبان و هر کس دیگری که معارض دین و دنیای مردم ایران باشد؛ حل نخواهد کرد.

این نکته بدیهیست که اگر و فقط اگر دولت آقای روحانی از یک کارنامه قابل قبول برخوردار بود و همینطور اگر اصلاح‌طلبان در شورای شهر یا مجلس دهم از یک دستاورد قابل بیان برخوردار بودند؛ امروز تاجیک مجبور به این قبیل تئوری‌پردازی‌ها نمی‌شد و حرف‌های دیگری را می‌زد.

اظهارات تاجیک را بایستی در کنار این سابقه دانست که او به همراه سایر همتایان خود در ستاد اصلاحات بر آفت زدگی نظام جمهوری اسلامی تأکید و حتی عنوان کرده است که نظام اسلامی به مثابه کشتی تایتانیک در حال غرق است!

تاجیک پیش از این نیز گفته بود: دلیلی برای صبر مردم نمی‌بینیم. [3]

به زعم ما این سابقه در کنار اظهارات اخیر تاجیک که اصرار دارد ما شبح و زامبی هستیم! شائبه‌هایی را در زمینه تقلای ستاد جریان خاص برای ایجاد بلوا در کشور یا همان تغییر تاریخ! همزمان با طراحی آنها برای رهیدن از برخوردهای امنیتی در هنگام حضور در اتاق کنترل از راه دور آشوب ایجاد می‌کند.

چه اینکه تاجیک اصرار دارد که ما اشباح و زامبی هستیم و حجاریان نیز چندی قبل اینطور تأکید کرد که هر اتفاقی رخ داد؛ اصلاح‌طلبان باید سر خود را پایین بگیرند...

ما این مقایسات و این فکت‌های تحلیلی را به قضاوت مردم می‌گذاریم.

***

بنزین را گران کن! وسوسه لیلاز کنار گوش روحانی

«سعید لیلاز»، اقتصاددان چپ و از دستگیرشدگان فتنه 88 طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه آرمان ملی که با محتوای بررسی کارنامه اقتصادی رئیس‌جمهور روحانی نوشته شده، گفته است:

«قبول دارم که آقای روحانی می‌توانست حتی در حوزه‌هایی به صورت تاکتیکی هم خودش خیلی بهتر عمل کند. مثلا اصلاح قیمت حامل‌های انرژی را مجبور نبودند که متوقف کنند. ما همین الان و در بحران فعلی کشور هم می‌توانیم بالای صدهزار میلیارد تومان بودجه عمرانی داشته باشیم! »

او در ادامه می‌افزاید: وقتی بخش خصوصی به هر دلیلی وارد اقتصاد نمی‌شود و شما در کوتاه‌مدت می‌خواهید اقتصاد را از سقوط نجات دهید، آقای دکتر نوبخت و دکتر روحانی می‌توانند هزینه‌های عمرانی کشور را از حدود 40 هزار میلیاردی که الان هست به صد هزار میلیارد تومان برسانند، اما این یک وفاق و انسجام در درون حاکمیت را می‌طلبد. در شدیدترین دوران فشارهای اقتصادی که جدی‌ترین اصلاحات باید انجام بگیرد، این تذبذبی که می‌بینید ناشی از بی‌عملی صرف دولت نیست، این بی‌عملی یک زمینه عینی و اجتماعی و طبقاتی دارد و به مشروعیت تصمیم‌گیران برمی‌گردد که آیا این امکان وجود دارد که دست به اصلاحات بنیادین بزنند یا نه؟ [4]

*این نکته محرز است که فتنه‌گران سال 88 در تمنّای تکرار رخدادهای این روزهای سانتیاگو، بیروت، بغداد و غیره در ایران به سر می‌برند. تا بتوانند طراحی 10 ساله خود مبنی بر ایجاد «فتنه اقتصادی» را در ایران رونمایی کنند و به هدف ناتمامشان در سال 88 برسند.

چه اینکه علت‌العلل بروز اغتشاشات فعلی در شهرها و کشورهای اشاره شده نیز طمع دولت‌ها به افزایش درآمدهای عمومی و مالیاتی در شرایط نابهنگام و در گرماگرم مشکلات اقتصادی مردم است.

آقای لیلاز در قبال این حقیقت، خود را به تجاهل زده است که دولتی که مردم را با تورم گسترده مواجه کرده است؛ حق ندارد که همزمان به فکر پر کردن بیشتر جیب خود از ممرهای مرتبط با مردم نیز باشد.

به سخن دیگر اینکه این دولت حق افزایش سنگین مالیات و حق گران کردن حامل‌های انرژی را در این مقطع ندارد.

در مقطعی که قیمت برخی اقلام مواد غذایی لجام گسیخته است، آن مقام صنعت غذایی با طمطراق می‌گوید جریمه‌ای که به تعزیرات می‌پردازم کمتر از سودی است که -در پرتو عدم نظارت- می‌برم، خودرو با بیش از 2 برابر قیمت واقعی عرضه می‌شود، مسکن تا بیش از 100 درصد و بیشتر گران شده و فلان مقام صنعتی نیز می‌گوید می‌دانیم قیمت تمام شده رب گوجه فرنگی کمتر از نرخ فعلیست اما دلیل عرضه گرانش را نمی‌دانیم...!

بدیهیست که حتی اگر بحث فتنه‌گری را نیز کنار بگذاریم؛ خطرناک‌ترین و ابلهانه‌ترین توصیه به دولت در شرایط فعلی این است که به سمت طمع درآمدی حرکت کند و به فکر پر کردن جیب خود مثلا از طریق افزایش قیمت حامل‌های انرژی و مقولات مرتبط با مردم بیافتد.

جالب است که حتی اصلاح‌طلبانی مثل بهزاد نبوی نیز به رئیس جمهور روحانی توصیه کرده‌اند که در شرایط فعلی سیاست کالابرگی را در پیش بگیرد و سبد مایحتاج مردم را از عرصه تاخت و تاز قیمت‌های بی‌قاعده دور کند.

اما شاهدیم که سعید لیلاز مشغول نواختن سازی دیگر است و ملودی‌ای را می‌نوازد که اثر آن نصایح خوب را نیز از بین خواهد برد.

ما همچنین به آقای لیلاز عرض می‌کنیم که اوضاع فعلی اقتصاد کشور، برساخته کارنامه روحانی، تکرار می‌کنم خاتمی و تمجیدهای جماعت چاپلوسی است که در سال 92 می‌گفتند: روحانی قهرمان عدالت‌پروری است! نه مربوط به "مشروعیت تصمیم‌گیران"!

مشروعیت نظام در انتخابات‌ها، راهپیمایی‌ها، رعایت قوانین کشور و پرداخت مالیات‌ها عیان است. و نباید آنرا هدف نتایج ناشی از مطامع فتنه‌گرانه، تحلیل‌های غلط اقتصادی و کارنامه‌های سرشار از ناکارآمدی قرار داد.

در خاتمه بایستی این جمله اسحاق جهانگیری، هم‌حزبی دولت‌دار سعید لیلاز را یادآوری کرد که "دولت ایران ولو در شرایط فعلی نیز یک دولت پولدار است. "[5]

***

1_ https://etemadonline.com/content/353299

2_ mshrgh.ir/1000000

3_mshrgh.ir/948908

4_ http://www.armanmeli.ir/fa/print/main/274382

5_ https://www.donya-e-eqtesad.com/fa/tiny/news-3459942

برچسب‌ها