جبهه های موثر در انتخابات مجلس نهم و وظایف اصولگرایان در قبال آن
در سرمقالههای قبلی هفتهنامه پنجره، به خطرات احتمالی دشمنانی اشاره کردیم که در عداوت و عناد آنها با مردم شریف ایران و انقلاب اسلامی و اسلام، هیچ شک و شبههای نیست و آنها برای خود راهبردهای مشخصی را تنظیم کردهاند. با توجه به نمونههایی که از دخالت نظام سلطه در سایر کشورها، بهمنظور براندازی نرم و سخت حکومتها سراغ داریم و همچنین تجربه بزرگ فتنه سال ۸۸، بار دیگردشمنان ما بهدنبال فضاسازی امنیتی در انتخابات پیش رو و ایجاد آشوب و بلوا در آن هستند.
از طرف دیگر، آنان با استفاده از روشهای گوناگون، درصدد مأیوس کردن مردم و ایجاد فضایی سرد و یأسآلود هستند تا از این طریق مشارکت مردم در انتخابات مجلس را پایین بیاورند و در فضایی امنیتی و توأم با مشارکت پایین مردم، ضمن مشروعیتزدایی از نظام اسلامی، بهزعم خویش، زمینه دخالت خود را فراهم کنند.
از اینرو، تمام ظرفیتهایشان را برای مواجهه با انقلاب اسلامی، بهکار گرفتهاند. این ظرفیتها شامل فعالیتهای تبلیغاتی - رسانهای، فعال سازی شبکه عواملشان در داخل کشور و همچنین کارکردهای محدودکننده و بازدارنده، بهخصوص در عرصه اقتصادی و حوزه تحریمهاست تا از این رهگذر، ما را در تنگنا قرار داده و بهزعم خود با فراهم کردن جو نارضایتی عمومی در انتخابات، زمینه آشوب اجتماعی را فراهم کنند.
این اقدامات نظام سلطه در حالی صورت میگیرد که ما در طرف دیگر نیز رقبای سرسختی همچون اصلاحطلبان را داریم که برخی از آنها زمینهساز و آتشبیار فتنه ۸۸ شدند و در دیگر سو نیز عوامل انحراف قرار دارند که ضدیت آنها با اسلام ناب و ارزشهای اعتقادی ما کاملا معلوم و مشخص شده است.
بعد از پایان زمان ثبتنام کاندیداتوری در نهمین دوره مجلس شورای اسلامی، گمانهزنیهایی که قبل از ثبتنام میشد، کاملا درست از آب در آمد و مشخص شد که اولا اصلاحطلبان با عوامل میانی و عناصر سفید خود در دو سطح، برای مشارکت فعال در انتخابات ثبتنام کردند. البته با وجود اینکه بخشی از افراد شناختهشده آنها که احتمال میرفت در انتخابات حضور داشته باشند، در ثبتنام تردید کردند، اما هستند برخی چهرههای سرشناس که در انتخابات ثبتنام کردهاند.
تحلیل آرایش سیاسی اصلاحطلبان بعد از ثبتنام نامزدها، همان تحلیلی است که از قبل وجود داشت؛ یعنی آنها با عوامل میانی یا ناشناخته خود در انتخابات شرکت خواهند کرد و آنچه پساز ثبتنام آشکار شد نیز همین را اثبات میکند. ثانیا عدم ثبتنام برخی از افراد سرشناس آنها، به خیال خودشان هزینه تحریم نانوشته را هم برای اصولگرایان ایجاد خواهد کرد و زمینه افزایش فشار را بر آنها فراهم خواهد کرد؛ لذا در این مورد وضعیت رقابت جدی است.
در خصوص عوامل انحراف هم طبق برآوردها، حضور عناصر فعال آنها در نقش افرادی که شناختنی باشند و همچنین وعده و وعید آنها به برخی نامزدها، حکایت از آن دارد که گروه انحرافی نیز با تمام وجود به صحنه آمده است تا با بهرهگیری از ظرفیتهایی که در اختیار دارد، نامزدهای موردنظر خودشان را راهی مجلس نهم سازد.
با تفاسیری که گفته شد، نحوه آرایش بعد از ثبت نام همان صحنه قابلپیشبینی بود. بهطوریکه اصولگرایان در حوزههای انتخابی بزرگ با رقبای سرسختی مواجه بوده و در حوزههای کوچک نیز رقبایی حاضر و فعال را درمقابل خواهند داشت.
در کنار این آرایش، ما امروز در موضع پاسخگویی نیز قرار داریم. هشت سال مجلس و هفت سال دولت در اختیار طیف اصولگراست و مردم حق دارند درباره کارنامهای که از ما بر جای مانده، پرسش کنند. همچنین به اقتضای اوضاع روز و تنگناهای اعمال شده از سوی نظام سلطه، مشکلاتی را در جامعه مشاهده میکنیم که مسأله صحنه انتخابات را پیچیدهتر میکند.
علاوهبر این، عوامل انحراف تلاش میکنند که خود را با دولت خدمتگزار یکسان نشان دهند، تا از این تمهید در مواجهه و برخورد قانونی با آنها، محملی برای همراهی و پشتیبانی خود بسازند و کارهای خوبی را که در طیف اصولگرایی انجام شده بهنفع خود مصادره کنند و در نهایت اگر ناکامی هم وجود دارد، آن را به گردن سایر اصولگرایان انداخته و بگویند نگذاشتند ما کار کنیم؛ از اینرو است که با کنار هم گذاشتن این موضوعات، شاهد تفاوتهای جدی میان انتخابات مجلس نهم و انتخابات گذشته خواهیم بود.
جمیع نیروهای اصولگرا و معتقد به ارزشها که دغدغه حفظ گفتمان اصولگرایی در کشور را دارند و بهدنبال ایجاد یک مجلس کارآمد و خدمتگزار برای اصلاح امور هستند، در مقابل خود با این چالش ها، رقبا و عوامل فعال در صحنه مواجهند.
در این شرایط، در میان اردوگاه اصولگرایان، برخی به تحلیل شتابزده و نادرستی رسیدهاند و عدم ثبتنام چند نفر را بهمثابه ایجاد فضایی مناسب برای رقابت درون گفتمانی میان طیفهای مختلف جریان اصولگرایی پنداشتهاند.
در پاسخ به این تحلیل و با توجه به وضعیتی که ترسیم شد، اجمالا باید اشاره کرد که صحنه رقابت انتخابات چندوجهی است و اگر از روی اشتباه، عدهای بخواهند بدون توجه به سیاستهای تخریبی نظام سلطه و فعالیتهای جریان فتنه و جریان انحراف، رقابت انتخاباتی را به درون جریان اصولگرایی بکشانند، از قبل شکست اصولگرایان تضمین شده و خواست جدی عوامل انحراف و عناصر فتنه تأمین خواهد شد. لذا اصولگرایان راهی جز وحدت ندارند؛ چراکه وحدت هم یک استراتژی مبنایی برای تقابل با دشمنان ملت و هم یک تاکتیک دقیق برای مواجهه با رقبای جریان اصولگراست.
بنا بر فرمایش مقام معظم رهبری، نباید اجازه داد این اتحاد میان نیروهای معتقد به ارزشها مخدوش شود و باید وحدت را بهعنوان مصلحتی بزرگ پاس داشت. همچنین باید به عوامل مورد نیاز عرصه رقابت، که باعث حضور عناصر کارآمد و مؤثر بهعنوان نامزدهای جریان اصولگرا خواهند شد، توجه کامل کرد تا با اقدام عمومی مردم و در سایه اعتماد آنها، به لطف الهی؛ بتوانند اکثریت کرسیهای مجلس را در اختیار بگیرند.
هفتهای که گذشت، همراه بود با رحلت رزمنده بسیجی حاج ذبیحالله بخشی. ویژگی اصلی این بزرگمرد جبهههای حق علیه باطل - که توفیق زیارت او را بارها در طول هشت سال دفاع مقدس داشتم - این بود که در عرصه دفاع مقدس بهصورت فعال و به قول معروف، با تمام دار و ندار خود جهاد کرد و بعد از جنگ نیز رشته پیوسته خویش را با شهیدان نگسست. او از همه سرمایه خود برای انقلاب مایه گذاشت و در سختترین عرصههای دفاع مقدس با روحیهای انقلابی و بشاش حاضر شد و یک لحظه آرام ننشست.
شاید یکی از حماسههای بسیار بزرگی که این مرد بزرگ آفرید، مربوط به عملیات کربلای۵ است. در این عملیات لحظهای رسید که نیروهای بعثی از زمین و هوا هجوم شدیدی آورده بودند و خط در حال شکسته شدن بود و آنگونه که در خاطر دارم، فضای سنگینی حاکم شده بود که به ناگاه، حاجی بخشی با اطلاع از اوضاع خط، با آن ماشین معروف خود و همراه با داماد و دو تن از دوستانش برای روحیه دادن به رزمندگان، در خط مقدم حاضر شد و فضایی حماسی را ایجاد کرد و نهایتا با تیر مستقیم تانک، عزیزترین عزیزانش در جلوی چشمانش در آتش سوختند؛ با اینحال، این واقعه موجب نشد از وظیفه و تکالیف خود دست بکشد، تا جاییکه در مرحله دوم عملیات کربلای۵ که دو ماه بعد از این واقعه آغاز شد، وقتی برای تحویل خط در منطقه حاضر شده بودیم، با کمال تعجب مشاهده کردیم که وی در زیر آتش سنگین دشمن در خط مقدم حاضر شده و با همان روحیه خاص خود، در کنار کانال ماهی اقلام تدارکاتی و نوشابه توزیع میکند و دائما شعار معروف «ماشاءالله حزبالله» خودش را در فضای آنجا که از آسمانش یکسره آتش میبارید، طنینانداز میکند.
با چنین روحیهای کمک حال بچهها بود و در موقعیتی که کمتر کسی جرأت و جسارت حضور در میدان نبرد را داشت، بیمحابا و در خارج از سنگر شعار میداد و موجب تقویت روحی رزمندگان اسلام میشد. این بمب روحیه و غیرت و شهامت رفت و خاطرات و درسهای زیادی برای ما به یادگار گذاشت. روحش شاد و راهش پر رهرو باد. إنشاءالله