سرویس جهان مشرق- تهاجم موشکی بامداد شنبه از طرف ۳ کشور آمریکا، انگلیس و فرانسه به سوریه که به بهانه حمله شیمیایی بدون سند و مدرک صورت گرفت، یکی از تحولات مهم سالهای اخیر به عنوان مداخله نظامی مستقیم یک ائتلاف غربی در یک کشور خارجی به شمار میآید. اما این مداخله فارغ از یک عملیات نظامی، نمایشی از تغییرات راهبردی در منطقه و عرصه بینالمللی بود.
بعد از گذشت بیش از ۲۴ ساعت از وقوع این عملیات و خوابیدن گرد و غبار انفجارها، دستکم ۵ برداشت راهبردی از آن به چشم میخورد:
۱- «بلوک غرب» نسبت به ۱۵ سال پیش، ازهمپاشیدهتر شده است.
اگر میخواهید میزان انسجام یک بلوک سیاسی در عرصه بینالملل را بسنجید، به میزان اتحاد آنها در اجرای عملیات مشترک، یعنی وقتی پای هزینهدادن به میان میآید، نگاه کنید. این بار به خلاف ۲۰۰۳ میلادی واشینگتن نتوانست یارگیری کند. حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ میلادی را به خاطر دارید؟ در آن زمان نیز عراق به داشتن تسلیحات کشتار جمعی متهم شده بود و در آن زمان نیز شورای امنیت، حمله به آن کشور را تأیید نکرده بود، اما وزارت خارجه آمریکا با بکارگیری توان مستقل بلوک غرب از سازمانهای بینالمللی توانست طبق اعلام واشینگتن ائتلافی از ۴۹ کشور را برای حمله به آن کشور هماهنگ سازد، گر چه مشارکت برخی از آنها بسیار محدود بود. بااین حال چه شده که آن ائتلاف برای حمله به عراق به ۳ کشور محدود شد؟ دو عامل کلیدی در این زمینه مؤثر افتاد:
درباره این حمله دو گزارش زیر را هم به شما پیشنهاد میکنیم:
* اول اینکه دروغپردازی وزارت خارجه حتی در داخل آمریکا نیز به یک بیآبرویی جنجالی منجر شد. اگر چه بوش و پاول هیچگاه به خاطر دروغهایی که منجر به مرگ صدهاهزار انسان بیگناه، غارت آثار باستانی و کشتهشدن دانشمندان عراقی شد، مجازات نشدند، اما نخبگان کشورهای جهان که در آن زمان اسیر جو حملات یازده سپتامبر شده بودند، این بار با تصاویر و فیلمهای مربوط به حمله شیمیایی همراه نشدند.
* دوم اینکه حکومت نظامی برمر در عراق، تمام غنیمتهای جنگ یعنی قراردادهای کلان در حوزههای مختلف اقتصادی را به شرکتهای آمریکایی و چند انگلیسی واگذار کرد و سایر کشورها عملاً بینصیب ماندند. تجربه این زورگویی واشینگتن در ذهن نخبگان کشورهای غربی مانده است.
البته نباید از نظر دور داشت که شخص ترامپ نیز در تغییر موضع کشورهای غربی برای همراهی با ائتلاف حمله به سوریه نقش دارد. برای مثال ژاپن و کره جنوبی در ائتلاف حمله به عراق حضور داشتند اما سال گذشته میلادی لغو یکجانبه توافق تجاری فرااقیانوسیه (TTP) از سوی رئیسجمهور آمریکا که قرار بود تحولی در روابط اقتصادی واشینگتن و کشورهای شرق آسیا ایجاد کند، کام سران این کشورها را تلخ کرد.
۲- بن سلمان در هفتههای گذشته دقیقاً به همین سه کشور سفر کرده بود. منتظر اقدام غربیها علیه برجام باشیم.
دلسردی بلوک غرب از مداخلات نظامی مستقیم در غرب آسیا به جایی رسیده که برای حمله به سوریه حتی بدون سرازیرشدن دلارهای سعودی حاضر به اقدام نشدند. بن سلمان طی دیدار خود از بریتانیا، سپس آمریکا و بعد فرانسه در مورد ایران و سوریه با سران این سه کشور گفتگو کرد و ترامپ رسماً گفته بود تا زمانی که عربستان هزینه حضور آمریکا در سوریه را نپردازد، ما به خواست او وارد سوریه نخواهیم شد. با این حال به نظر میرسد قراردادهای نظامی و اقتصادی با سعودیها آن قدر دندانگیر بوده که این سه کشور حاضر شدهاند برای به دستآوردن دل بنسلمان، یک آتشبازی نمایشی به راه بیاندازند.
با توجه به این اقدام سهجانبه علیه سوریه، باید منتظر باشیم که اقدام هماهنگ دیگری در زمینه توافق هستهای ایران نیز رخ دهد، زیرا ایران نیز یکی از دستورجلسات بنسلمان با سران سه کشور بوده است. ولیعهد سعودی در مصاحبههایش در آمریکا تکرار کرد که با توافق هستهای ایران به این شکل موافق نیست: «اینکه شما صرفاً به تأخیر بیاندازید و منتظر بمانید تا به بمب برسند، مانند این است که شما صبر کنید تا گلوله به مغزتان اصابت کند. شما باید از هماکنون حرکت کنید». برای تغییر توافق هستهای، دستکم آلمان نیز با آنها همراه خواهد شد و احتمالاً به زودی چهار کشور غربی به ایران اعلام خواهند کرد یا محدودیتهای بیشتر در زمینه هستهای و موشکی را خواهد پذیرفت یا آنها مجبور به خروج از توافق هستهای و بازگرداندن تحریمهای فلجکننده هستند. البته اینکه آنها «مجبور» هستند صرفاً یک ژست رسانهای است تا نقض برجام را به گردن ایران بیاندازند.
۳- تسلیحات بزرگ در جنگهای نامتقارن خاورمیانه بیخاصیت است.
عملیات سوریه بار دیگر نشان داد گندهگویی ابرقدرتهای جهان در مورد پیشرفتهای تسلیحاتیشان صرفاً خطاب به رقبای ابرقدرتشان است نه دولتهایی در ابعاد ژئوپولتیک کشورهای غرب آسیا. آنها وقتی با کشورهایی مانند سوریه روبرو میشوند، نمیتوانند از تسلیحات خود برای رسیدن به اهدافشان بهره گیرند و اساساً حمایت تلویحی آنها از شورشیان و تروریستها در سوریه طی ۶-۷ سال گذشته به همین برمیگشت که میدانستند باید با یک ابزار نامتقارن (گروههای چریکی) در چنین جنگ نامتقارنی حاضر شوند. آنها حتی نمیدانند اسد کجاست تا آن را بمباران کنند.
نقشه «ب» آمریکا برای سوریه: اشغال یکسوم شمالی این کشور+ نقشه
توانمندیهای گسترده و پیشرفتهای نظامی ابرقدرتها در تقابل با بازیگران کوچکتر در غرب آسیا صرفاً به دو تاکتیک ختم میشود: زمین سوخته و نابودی کامل.
* زمین سوخته: بمباران گسترده، زمینهای خالی را برای حضور نیروی زمینی آمریکا آماده میکند. این تاکتیک در عراق امتحان شد و نتیجه آن تشکیل یک دولت مستقل و آمریکاستیز بود.
* نابودی کامل: اگر از گذشته درس گرفته باشند، تسلیحات بزرگ آنها اکنون فقط به همان دردی میخورد که ترامپ پیرامون کره شمالی در سخنرانیاش در مجمع عمومی سازمان ملل ابراز کرد: «نابودی کامل» و بدیهی است که این تاکتیک نیز در عمده موارد از جمله در کشورهای غرب آسیا بسیار هزینهساز و بیهوده است. اکنون ابرقدرتها ترجیح میدهند با روشهای پیچیدهتر (هر چند در بلندمدت) به مقصود خود برسند، یعنی دیپلماسی عمومی و قدرت نرم. آنها میخواهند با هزینه کمتر و به دست مردمِ خود کشورها علیه حکومت آنها اقدام کنند و پیروزی را بدون جنگ مستقیم به دست آورند، کاری که در اوکراین انجام دادند.
۴- غربیها پذیرفتهاند روسیه در سطح یک قدرت جهانی عمل کند.
اهداف موشکی در سوریه پیش از عملیات کشورهای غربی تخلیه شده بود و این تنها یک دلیل میتواند داشته باشد: غربیها بار دیگر اهداف موشکی خود را به روسیه اطلاع داده بودند تا از صدمات ناخواسته به منافع مسکو در سوریه پیشگیری کنند. این تنها در شرایطی قابل فهم است که منافع روسیه را به عنوان یک قدرت جهانی به رسمیت بشناسند که میتواند فراتر از مرزهایش عمل کند و الا هیچ کشور غربی حاضر نیست به هیچ دولتی که در بلوک غرب حضور ندارد، اجازه دهد در کشور دیگری به جز قلمرو خودش پایگاه نظامی یا منافع حیاتی داشته باشد.
دقیقاً به همین دلیل است که هیچ گاه حاضر نشدهاند حضور ایران را در هیچ کشوری تحمل کنند، زیرا فعلاً مجبور نشدهاند ایران را به عنوان یک قدرت جهانی و حتی منطقهای به رسمیت بشناسند.
۵- احتمال وقوع ناگهانیِ جنگ بین ابرقدرتها در تحولات مبهم (هر چند کوچک) بیش از خصومتهای برنامهریزیشده (هر چند بزرگ) است.
ماجرای بحران اوکراین را به خاطر دارید؟ با حمایت کشورهای غربی، نیروهای مخالف حکومت یانوکویچ «انقلاب میدان» را در میدان اروپای شهر کییف رقم زدند و او مجبور به استعفا و ترک کشور شد. روسیه در واکنش به این رخداد، وارد شبه جزیره کریمه شد و سپس با برگزاری یک همهپرسی به حضور خود مشروعیت بخشید. قدرتهای غربی در گروه هفت (هشت سابق)، اقدامات برنامهریزیشده و همهجانبهای را علیه روسیه آغاز کردند و برخوردهای نظامی نیز میان ایالتهای شرقی با کییف به اوج رسید، اما هیچ گاه احتمال وقوع جنگ جهانی مطرح نشد و حتی سران آلمان و فرانسه با پوتین دور یک میز در مینسک در مورد نقشه راه آینده اوکراین تصمیمگیری کردند.
با این حال در تصمیم ناگهانی ترامپ برای حمله به سوریه، توئیتهای او آنچنان فضا را مبهم کرد که حتی صحبت از حمله موشکی به منافع روسیه در سوریه و پاسخ دندانشکن روسیه با حمله به ناوهای غربی در مدیترانه و دریای سرخ پیش آمد و ممکن بود خواسته و ناخواسته به تقابل جدی و هزینهساز میان دو قدرت جهانی کشیده شود. مقایسه شرایط آن عملیات گسترده اما برنامهریزیشده غربیها علیه روسیه در ماجرای اوکراین با این عملیات محدود اما مبهم در سوریه نشان میدهد تهدید دومی در وقوع جنگ جهانی به مراتب بیش از اولی است.
جمعبندی
سناریوی عملیات نظامی به دلیل حمله شیمیایی، بیش از پیش نخنما شده و به نظر میرسد دولتهای غربی صرفاً به دنبال تأخیر در پایانگرفتن جنگ داخلی سوریه هستند. این تأخیر ممکن است تلاشی برای یافتن راه خروج آبرومندانه از سوریه باشد یا اتلاف دقائق وقت اضافهِ این آتشبازی برای تأسیس پایگاههای نظامی در شمال آن کشور. سناریوی اول، اوضاع سوریه را به عراق در سال ۲۰۱۱ میلادی شبیه میکند، اما سناریوی دوم عملاً به معنای اعطای امتیاز منطقه تحت نفوذ به غربیها است، مانند روندی که هماکنون با استقرار روزافزون نیروهای نظامی آمریکا در اروپای شرقی در جریان است. در این صورت به نظر میرسد آمریکا از روش مشابهی بر مبنای میلیتاریسم برای تسخیر مناطق مختلف جهان و به سلطهکشیدن دولتها بهره میگیرد. آیا آمریکاستیزیِ ملتهای منطقه میتواند مانع تکرار سناریوی شرق اروپا در غرب آسیا شود؟
منابع
https://edition.cnn.com/2018/04/13/politics/trump-us-syria/index.html
https://www.globalpolicy.org/war-and-occupation-in-iraq/37145.html
https://www.theatlantic.com/international/archive/2018/04/mohammed-bin-salman-iran-israel/557036
http://www.ronpaulinstitute.org/archives/featured-articles/2018/march/09/trump-seeks-congressional-funding-for-60-000-man-army-to-overthrow-assad
https://www.globalresearch.ca/u-s-plan-b-for-the-middle-east-the-occupation-of-one-third-of-syrias-territory/5627819