کد خبر 828005
تاریخ انتشار: ۱۵ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۵:۰۰
متهم

مرد معتادی که شش‌سال قبل همسرش را در مسافرت شمال در شهرستان چالوس به قتل رسانده بود ماجرا را شرح داد.

به گزارش مشرق، مهرماه امسال بود که زنی به دادسرای امور جنایی تهران رفت و از ناپدید شدن خواهرش پس از شش‌سال خبر داد.

شاکی گفت: چندین سال قبل خواهرم با مردی به نام صفدر ازدواج کرد و پس از مدتی صاحب دختری شدند. الان حدود هفت‌سال است که از خواهرم بی‌خبرم و هر زمانی از شوهرش جویای احوال خواهرم هستم اظهار بی‌اطلاعی می‌کند. به همین سبب احتمال می‌دهم برای خواهرم اتفاق بدی رخ داده یا شوهرش او را به قتل رسانده باشد.  پس از این شکایت تیمی از کارآگاهان اداره یازدهم پلیس آگاهی به دستور بازپرس جنایی برای یافتن زن گم شده وارد عمل شدند.

مأموران در نخستین گام به شوهر زن گمشده مظنون شدند و وی را بازداشت کردند.  صفدر در بازجویی‌ها ابتدا از سرنوشت همسرش اظهار بی‌اطلاعی کرد، اما در نهایت پس از چهارماه سکوتش را شکست و به قتل همسرش اعتراف کرد.

 متهم صبح دیروز برای بازجویی به دادسرای امور جنایی منتقل شد و اعتراف کرد که همسرش را شش‌سال قبل در شهرستان چالوس به قتل رسانده است. متهم برای ادامه تحقیقات به دستور قاضی پرونده در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت و قرار است متهم پس از تحقیقات با صدور رأی عدم صلاحیت همراه پرونده برای رسیدگی به محل وقوع جرم منتقل شود. 

    

مردی که پس از ۶ سال راز قتل همسرش را برملا کرد

گفت‌وگو با متهم 

خودت را معرفی کن‌؟  

صفدر هستم ۴۰ ساله، اهل تهران. 

معتادی‌؟

بله. معتاد به شیشه بودم هر چند تا قبل از دستگیری هم به صورت تفننی مصرف می‌کردم. 

چه شد که معتاد شدی‌؟

دو سال قبل از ازدواج با دوستانم به صورت تفننی شیشه مصرف می‌کردم و همین شیشه زندگی‌ام را تباه کرد. 

بعد چه شد؟  

به خاطر همین توهم شیشه همسرم را به قتل رساندم. 

چه شد که شش‌سال قبل همسرت را در چالوس به قتل رساندی‌؟

آن زمان همراه همسر و دختر ۱۰‌ساله‌ام برای تفریح به چالوس رفتیم و ویلایی برای چند روز سکونت اجاره کردیم و همسرم را آنجا به قتل رساندم. 

به رفتارهای همسرت مشکوک شده بودی‌؟

نه. همسرم فهمیده بود که من شیشه مصرف می‌کنم و تهدید کرد، اگر اعتیادم را ادامه بدهم از من جدا می‌شود و دخترم را از من می‌گیرد. هر وقت شیشه مصرف می‌کردم توهم شدیدی به من دست می‌داد و همه‌اش درباره جدایی از همسرم و گرفتن دخترم فکر می‌کردم تا اینکه به همین دلیل هم او را به قتل رساندم. 

دخترت متوجه قتل مادرش نشد؟ 

نه. آن شب خواب بود. 

بیشتر توضیح بده‌؟ 

شب داخل ویلا دوباره با همسرم مشاجره لفظی داشتم تا اینکه او خوابید. پس از آن من شیشه مصرف کردم و دوباره توهم به سراغم آمد و از ترس اینکه دخترم را از من نگیرد در خواب او را خفه کردم. وقتی به خودم آمدم دیدم همسرم فوت کرده و دقیق آن شب به خاطر ندارم که جسد را چه کار کردم، اما فکر می‌کنم همان شب داخل جنگل سوزاندم. 

دخترت صبح درباره سرنوشت مادرش سؤال نکرد؟

سؤال کرد اما چون ما با هم اختلاف داشتیم به دروغ گفتم او ما را رها کرده و به شهر دیگری رفته است. در واقع برای او داستانسرایی کردم و او هم که سن کمی داشت قبول کرد. 

چه شد که خواهر همسرت پس ازشش سال سراغ خواهرش را گرفت؟

همسرم با خانواده‌اش ارتباط خوبی نداشت. مادر و پدرش که فوت کرده بودند و خواهرش هم با ما ارتباط نداشت تا اینکه من پیگیری حقوق بازنشستگی همسرم شدم تا به حساب دخترم حقوقش واریز شود که خواهرش متوجه شد و به ما شک کرد و پیگیر سرنوشت همسرم شد و از من شکایت کرد. 

همسرت بازنشسته بود؟

بله، او ۱۳‌سال از من بزرگتر بود و بازنشسته شده بود. 

چطور با هم آشنا شدید؟

۱۸ سال قبل من تکنسین آسانسور بودم و در شرکتی کار می‌کردم که همسرم نیز آنجا کار می‌کرد و با هم آشنا شدیم و ازدواج کردیم. 

پس از قتل چه کار کردی‌؟  

چند سالی به شمال رفتم و با یکی از دوستانم قرار بود در زمینه توریست فعالیت کنیم که هر چه پول داشتم از دست دادم و دوباره به تهران آمدم. 

در تهران چه کار می‌کردی‌؟  

در تهران با خودروام مسافرکشی می‌کردم. 

در این مدت عذاب وجدان نداشتی‌؟  

من اصلاً زندگی نداشتم. هر شب کابوس می‌دیدم و هر روزم سیاه بود. 

چرا در این مدت اعتراف نکردی‌؟

می‌ترسیدم. از همه مهمتر دخترم تنها است، نمی‌خواستم او را از دست بدهم اما خسته شدم و تصمیم گرفتم اعتراف کنم. 

دخترت خبر دارد که شما مادرش را به قتل رساندی‌؟

تا الان که خبر نداشته اما خاله‌اش به او می‌گوید. 

منبع: روزنامه جوان

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 5
  • در انتظار بررسی: 1
  • غیر قابل انتشار: 1
  • محمود IR ۰۷:۱۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۵
    9 0
    مردک انگار با دست و پای خودش اومده که میگه بالاخره تصمیم گرفتم اعتراف کنم
  • P IR ۰۸:۱۱ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۵
    1 4
    چه علاقه ی شدیدی به دخترش دارد
  • IR ۱۱:۴۵ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۵
    1 1
    این جور زندگی ها ,همش باجگیریه؛۱۳سال اختلاف,اونم با زن بزرگتر ازخودت؛معتاد؛زنه هم که جز اولتیماتوم وخودمحوری؛انگار کار دیگه بلد نبوده...!!!این زندگی از اولش بی روح بوده؛به نظر من.
  • IR ۱۱:۴۷ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۵
    0 1
    آدم زندگی رو که اختیارش دست نباشه؛شروع نمیکنه؛این زندگی جز باهم باشی اسارت گونه چیزی برای مرد نداره؛البته تامین نیاز داره!!در کل مرد با زن خیلی فرق داره.
  • IR ۱۱:۴۸ - ۱۳۹۶/۱۱/۱۵
    3 0
    من نه طرف زنو میگیرم ونه طرف مرد رو!یه بلای خانمان سوزه که هرسه طرفش سوختند...

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس