کد خبر 801074
تاریخ انتشار: ۱ آذر ۱۳۹۶ - ۰۱:۳۳
مسعود یارضوی

اعلام رسمی «پایان داعش» توسط سردار سلیمانی یک پیروزی بزرگ است که بایستی با برخی اقدامات و لواحق، نسبت به تثبیت منافع آن اقدام کرد.

به گزارش مشرق، «مسعود یارضوی» طی یادداشتی نوشت:

سردار قاسم سلیمانی، سرانجام پس از نزدیک به ۷ سال جنگ با تروریست‌های تکفیری در سوریه، «پایان داعش» را رسماً اعلام کرد.

این پیروزی بزرگ و مبارک که نیست مگر ثمری از ثمرات پذیرش ولایت مطلقه فقیه و نتیجه‌ای از نتایج مدیریت حکومتی شیعه،‌ اما قواعد و لواحقی هم دارد که رعایت آنها در پیامد این پیروزی بزرگ ضروریست.

در واقع اگرچه نظام جمهوری اسلامی به هدف راهبردی خود در پایان داعش و مواجهه با «سلفیسم پراگماتیزه» رسیده و پوزه حامیان این دو گروه و تفکر را به خاک مالیده است اما رعایت آن قواعد و لواحق، سبب حفظ اهداف در دراز مدت و حداکثر شدن منافع نظام و مردم و تثبیت آنها از عملگری در پرونده «جنگ سوریه» خواهد شد.

آن قواعد و لواحق و اقدامات از این قرارند:

یکم: گنج‌ها، تجربیات و معارف این مواجهه بزرگ باید استخراج شود.

نظام جمهوری اسلامی ایران در طول حیات طیبه خود در ۴۰ سال گذشته بزنگاه‌های بزرگی همچون دفاع مقدس، ۴۰ سال نبرد بی‌امان با گروه‌های بزرگ و کوچک تروریستی در شرق کشور، حضور در جنگ بوسنی و هرزگوین، بیدادگاه میکونوس و حضور در جنگ‌های سوریه و عراق را از سر گذرانده است اما حقیقت این است که هنوز نمی‌توانیم مدعی باشیم گنج‌ها و کارنامه بلند و روشن نظام اسلامی در این بزنگاه‌های مهم را آنطور که باید و شاید استخراج و به نسل‌های اکنون و آینده ارائه کرده‌ایم.

دوم: پایان داعش باید آغاز کار دیپلمات‌های جمهوری اسلامی باشد.

فضای افکار عمومی جهان و عرصه دیپلماسی در پساداعش به این نیاز دارد که دیپلمات‌های جمهوری اسلامی ایران، حامیان داعش را به هر نحو ممکن به افکار عمومی جهان و یا حداقل بخشی از آنها معرفی کنند و زمینه بین‌المللی برای مذمت آنها را فراهم آورند.

نشود که جای «شهید و جلّاد» عوض شود و جهان در پساداعش شاهد این باشد کسانی که در مجامع بین‌المللی که روزی به تروریست‌ها می‌گفتند «معلم» و «دندانپزشک»! و از آنها حمایت می‌کردند امروز به یکباره ژست پیروزی بر داعش بگیرند و یا مثلا دروغ بزرگی مثل «نقش گفتگو در جنگ سوریه» و یا «نقش ائتلاف بین‌المللی در پایان داعش» را در ذهن افکار عمومی زمزمه کنند.

دیپلمات‌ها از طرفی باید در عرصه افکار عمومی جهان نسبت به بیان این حقیقت تلاش کنند که اسلام ناب، همان تفکر شیعه است که در مقابل سلفیسم پراگماتیزه و رفتارهای تروریستی ایستاد و ریشه آن را خشکاند.

بیان این حقایق توسط دیپلمات‌ها -در کنار سایر عناصر ذیربط مثل رسانه‌ها-، ضمن اینکه نخواهد گذاشت حقیقت به مسلخ برود، زمینه را برای تثبیت بیشتر هژمونی جمهوری اسلامی ایران در منطقه و در جهان فراهم خواهد آورد.

و سوم: در پساداعش بایستی حتما تجربه ما از جنگ در «بوسنی و هرزگوین» مد نظر باشد.

نگارنده، این تحلیل را از ۵ سال قبل ارائه کرد اما به هر دلیلی وقعی به آن گذاشته نشد!

به هر حال این یک انتخاب با یک پاسخ مشخص است که ما سوریه و عراقِ پساداعش را به حال خود وا بگذاریم یا اینکه کمک‌های خود را به این کشورها ادامه بدهیم و برای خیرخواهی خود برای ملت‌های عراق و سوریه تعمیم‌های دیگری هم ایجاد کنیم؟!

از طرفی این یک حقیقت است که هم ما و هم مقامات دولت‌های عراق و سوریه باید بدانیم که چیزی به نام «هرزگوینیزه شدن» یک خطر بالقوه است.

به سخن دیگر اینکه اگر ما در کنار حکومت‌های سوریه و عراق نباشیم و کمک‌های صادقانه خود به آنها را در عرصه‌های جدیدی تعمیم ندهیم؛ کس دیگری جای ایران را می‌گیرد...

منبع: فارس

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس