به گزارش خبرنگار وبلاگستان مشرق، امید حسینی نويسنده وبلاگ آهستان در آخرين مطلب وبلاگ خود نوشت: خندهدار و مضحک است اگر تصور کنیم آمریکا، اروپا و کشورهای عضو اتحادیه عرب، دلشان برای برقراری دموکراسی در سوریه میتپد؛ و یا اینکه به خاطر احترام به خونهای ریخته شده در سوریه، به نظام حاکم بر این کشور حمله میکنند.
شکی نیست که سوریه به اصلاحات سیاسی و اجتماعی نیاز دارد (اصلا کدام کشور و کدام حکومت و کدام نظام سیاسی در دنیا به اصلاحات نیاز ندارد؟) ولی آیا با این قبیل توجیهات سرمان را زیر برف کنیم و باورمان شود که دعوا بر سر دموکراسی و حقوق مردم است؟ حسابِ دو دوتا، چهارتاست.
وقتی در سابقه و پروندهی هر تهدید، تجاوز، جنگ، جنایت و کودتای شکل گرفته در منطقه، به نوعی رد پای آمریکا، انگلیس، فرانسه و اسرائیل وجود دارد؛ چرا چشم و گوشمان را ببندیم و ادعای آنها را مبنی بر حمایت از مردم منطقه باور کنیم؟ آمریکا کی و کجا از ملتهای منطقه حمایت کرده که این دفعهی دومش باشد؟ مگر همین آمریکا تا آخرین لحظه از حاکمان دیکتاتور در برابر خواست مردم حمایت نکرد؟ وقتی آمریکا به عنوان اصلیترین حامی دیکتاتورهای منطقه، از دموکراسی دم میزند؛ وقتی بزرگترین کشور حامی تروریسم، جنایت و تجاوز، از حقوق بشر دم میزند؛ وقتی کشوری که نظامیانش ظرف مدت پنج دقیقه، در حملات مختلف هوایی و زمینی، صدها آدم بیگناه و صدها پیر و جوان و کودک و بزرگ را در عراق و افغانستان و پاکستان میکشند، باید باور کنیم که دلش به حال مرد و زنی میسوزد که در سوریه کشته شدهاند؟
امروز دموکراسی در کدامیک از کشورهای عضو اتحادیه عرب وجود دارد؟ کدامیک از این کشورها واقعا به دموکراسی و رای مردم، احترام میگذارند؟ کدامیک از آنها با اراده مردم به حکومت رسیدهاند؟ اصلا در تاریخ این حکومتها، چند انتخابات واقعی برگزار شده که امروز برای دیگران نسخه دموکراسی را میپیچند؟ پس بهانهی اصلی در این اجماع غربی و عربی علیه سوریه، نه دموکراسی است و نه حقوق بشر، دلیل اصلی به نقش سوریه در منطقه مرتبط است.
سوریه تنها کشور عربی است که رسما و علنا از مقاومت ضدآمریکایی و ضدصهیونیستی حمایت میکند. روابط گستردهای با ایران و با گروههای مقاومت فلسطینی و لبنانی از جمله حماس و حزبالله دارد. برخلاف سایر کشورهای عربی و شیوخ خائن عرب، نه سرسپرده آمریکاست و نه در برابر اسرائیل، زبون و ساکت. علاوه بر اینها، شرایط منطقه به سمتی پیش میرود که هر لحظه احتمال تشکیل دولتها و حکومتهایی ضدآمریکا و ضد رژیم صهیونیستی بیشتر میشود.
بیداری مردم منطقه، منافع غرب، آمریکا و اسرائیل را به خطر انداخته است. نظامهای سرسپرده تونس و مصر و لیبی، یکی پس از دیگری به دست مردم از بین رفتهاند. اصلیترین و مهمترین شریک سیاسی اسرائیل در منطقه (مصر) به ایران نزدیک شده است. یمن و بحرین هم وضعیت مشابهی دارند هرچند حاکمان دیکتاتور آنها با چراغ سبز آمریکا همچنان در حال سرکوب قیامهای مردمشان هستند. موجی که به راه افتاده، علیرغم تفاوتهای ظاهری و شرایط خاص هر کشور، به سمت و سوی یک هدف و مقصد مشترک پیش میرود.
یعنی به سمت «بیداری ملتها، نابودی نظامهای دیکتاتوری وابسته به غرب، تهدید امنیت و منافع رژیم صهیونیستی و در نهایت تهدید منافع استکبار و آمریکا در منطقه» پس طبیعیترین راه ممکن برای آمریکا این است که اولا تا حدممکن، جهت و مقصد انقلابهای مردمی را منحرف کند، ثانیا تا آخرین لحظه و به هر قیمتی مانع وقوع انقلاب در کشورهای باقیمانده شود، ثالثا حملات رسانهای و تبلیغاتی را به سمت کشورهای عضو جبهه مقاومت منحرف کند. یکی را به این بهانه که حقوق بشر را رعایت نمیکند، دیگری را با این اتهام که به دنبال ترور سفیر عربستان است و … البته شاید بتوانند برای مدتی کوتاه عناصر نزدیک به خودشان را در رأس برخی انقلابهای منطقه قرار بدهند، اما مردمی که بعد از سالها حقارت، جرات قیام علیه حاکمان دیکتاتور را پیدا کردهاند، دیگر حاضر به سکوت و کنار آمدن با شرایط موجود نیستند. وضعیت سوریه هم با سایر کشورهای منطقه فرقهای زیادی دارد.
سوریه اصلا شبیه مصر و تونس و لیبی نیست که مردم آن یکپارچه نابودی حکومتشان را فریاد بزنند. در حال حاضر هم نشانهای از مخالفت اکثریت مردم سوریه از دولت اسد دیده نمیشود. ضمن اینکه بروز خشونتهای زیاد از سوی مخالفان سوری، مردمی بودن این حرکت را زیر سوال میبرد. (این خشونتها البته به برکت رسانههای کاملا آزاد غربی و عربی، سانسور میشود تا حوادث منطقه همانطوری منعکس شود که آنها میخواهند.)
وضعیت مخالفان سوری را با مردم یمن و بحرین مقایسه کنید که علیرغم خشونت زیاد عبدالله صالح و آل خلیفه، همچنان از راههای مسالمتآمیز برای پیروزی انقلابشان استفاده میکنند.
به نظر من با توجه به سابقهی پر از جنایت و خیانت کشورهای غربی و مخصوصا آمریکا علیه مردم منطقه (که هنوز هم ادامه دارد) نمیتوان حرکت و جنبشی را که مورد تایید و حمایت آنهاست، باور کرد. چون دنیای استکبار و استعمار به هیچ وجه، از منابع مردم منطقه حمایت نمیکنند. البته منظورم این نیست که همه افراد و گروههای مخالف بشار اسد، وابسته به آمریکا و اسرائیل هستند. اگر خشونت گروههای مسلح را کنار بگذاریم، در خوشبینانهترین حالت، حرکت آنها در جهت منافع آمریکا و اسرائیل است. ضمن اینکه شواهد و مدارک زیادی هم از روابط پیدا و پنهان برخی از آنها با سرویسهای جاسوسی خارجی از جمله آمریکا، اسرائیل، ترکیه و … منتشر شده است.