سرویس جهان مشرق - استان «کرکوک»، یکی از مناطق مهم در شمال بغداد و جنوب اقلیم کردستان عراق استان کرکوک است. این استان با مساحتی حدود ۱۰۳۹۰ کیلومتر مربع، به اندازه کشور لبنان و دو برابر بغداد وسعت دارد. برخی مولفه های راهبردی باعث شده تا پس از اشغال عراق در سال ۲۰۰۳، کرکوک در متن منازعات سیاسی و هویتی قرار گیرد.
اعلام پیوستن کرکوک به همه پرسی استقلال کردستان، افزون بر افزایش تنش بین اربیل و بغداد، پیچیدگی معادله چند مجهولی مناسبات بغداد - اربیل را دو چندان کرد. در این بین مواضع قاطع «حیدر العبادی»، نخست وزیر عراق در قبال این قضیه بار دیگر اهمیت راهبردی این استان در معادلات سیاسی عراق را مورد تاکید قرار داد.
این درحالی است که پیشتر، به ویژه طی دهه ۶۰ میلادی تلاش رهبران کردستان عراق برای سیطره بر کرکوک موجب بروز تنش سیاسی در عراق شده بود که تا مرز رویارویی مسلحانه هم پیش رفته بود.
افزون بر اهمیت راهبردی، از منظر سیاسی و اجتماعی نیز استان کرکوک جایگاه مهمی در معادلات نفتی و ساختار اقتصادی عراق ایفا می کند. ۴۰ درصد از صادرات نفت عراق از این استان صورت می گیرد و پس از استان بصره با در اختیار داشتن حدود چهار میلیارد بشکه نفت، بزرگترین ذخایر نفتی عراق را در اختیار دارد.
به همین دلیل است که کُردها، کرکوک را «بیت المقدس» و قبلگاه اول خود خود می دانند و بر الحاق آن به منطقه کردستان به ویژه طی همه پرسی اخیر، پا فشاری می کنند. چون به خوبی به این نکته واقف هستند که بدون «کرکوک» چرخ های اقتصاد اربیل هرگز نخواهد چرخید و این موضوعی نیست که بغداد از آن بی خبر باشد.
بنابراین هر اندازه کرکوک برای اربیل مهم باشد، اگر نگوییم، بیشتر، دستکم به همان اندازه برای بغداد نیز حائز اهمیت است، به ویژه آنکه عراق در آستانه ورود به مرحله بستن پرونده داعش و آغاز بازسازی خرابی های برجای مانده از تروریسم تکفیری داعشی است و کرکوک سهم بسزایی در تامین منابع مالی مورد نیاز برای اجرای طرح های عمرانی و آبادانی در عراق دارد.
به ملاحظات فوق باید ملاحظات داخلی و منطقه ای را هم اضافه کرد که در مخالفت عرب های سنی و ترکمن های عراق در سطح داخلی و کشورهای ایران و ترکیه و سوریه در سطح منطقه ای با منضم کردن کرکوک به اربیل نمود پیدا می کند.
تمام این ملاحظات در کنار ملاحظات بین المللی مانند سوء استفاده رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی از الحاق کرکوک به کردستان، موجب شدند تا حیدر العبادی، به عنوان نخست وزیر و فرمانده کل نیروهای مسلح عراق روز دوشنبه برابر با ۲۴ مهر ماه جاری پس از پایان ضرب الاجل ۳۶ ساعته به کُردها دستور آزادسازی استان کرکوک را صادر کند.
با توجه به پافشاری های «مسعود بارزانی»، رئیس منطقه کردستان بر خواسته الحاق کرکوک به کردستان و بستن تمام باب های گفت و گو و مذاکره درباره این قضیه، خوشبین ترین گمانه زنی ها هم، چنین سناریویی را برای عملیات کرکوک پیش بینی نکرده بود.
در کمال تعجب و ناباوری جامعه جهانی نیروهای مبارز کُرد نه تنها مقاومتی در برابر نیروهای مسلح و ارتش عراق از خود نشان ندادند، بلکه با فرار و عقب نشینی خود از میدان، در واقع کرکوک را به بغداد تقدیم کردند.
عملیات کرکوک را باید «شوک بزرگ» به مسعود بارزانی و متحدانش دانست که یک شبه به تمامی آرزوهای جدایی از دولت مرکزی بغداد و استقلال کردستان پایان داد. هم اکنون بارزانی به خوبی می داند، سخن گفتن از استقلال کردستان و تهدید به جدایی از دولت مرکزی بغداد، معنایی جز خودکشی سیاسی برای وی نمی تواند داشته باشد. به عبارتی با عملیات ۲۳ مهر کرکوک، همه پرسی ۳ مهر کردستان عراق به تاریخ پیوست.
از سوی دیگر، عملیات کرکوک بار دیگر ثابت کرد، برخلاف تمام جار و جنجال رسانه ای و جنگ روانی و تبلیغاتی که بارزانی در خصوص برگزاری همه پرسی استقلال کردستان به راه انداخته بود و طی آن از تمایلات کُردها جهت جدایی از عراق و تشکیل دولتی مستقل برای خود سخن گفته بود، خواهان جدایی از دولت مرکزی در بغداد نیستند.
در عین حال عملیات کرکوک را باید عملیات رونمایی از اختلافات داخلی کُردها توصیف کرد. در حالی که بارزانی امیدوار بود، اهداف شخصی خود را برای باقی ماندن هرچه بیشتر در قدرت و دست اندازی به منابع و ثروت های ملی عراق محقق کند، احزاب کُرد یکی پس از دیگری در مقابل او ایستاده و صراحتا اعلام کردند که هیچ گاه از سیاست هایش حمایت نخواهند کرد. به حدی که اتحادیه میهنی کُردهای عراق، بارزانی را به خیانت متهم می کند.
بی شک بازنده بزرگ عملیات کرکوک، کسی جز مسعود بارزانی نمی تواند، باشد، درخواست گروه ها و جریان های سیاسی کُرد جهت استعفای فوری مسعود بارزانی و رهبران پنج حزب حاکم بر منطقه کردستان و عذر خواهی بارزانی از مردم کُرد و دادن فراخوان هایی برای تشکیل دولتی انتقالی در اقلیم کردستان جهت مدیریت گفت و گو با دولت مرکزی بغداد؛ نزدیکی بیش از پیش احزاب کُرد مخالف بارزانی به بغداد و تاکید بر حل اختلافات دولت محلی کردستان با دولت مرکزی عراق از راه های مسالمت آمیز و از طریق گفت و گو و مذاکره و غیره همه تاییدی بر گفته فوق است.
بسیاری از کارشناسان و تحلیلگران مسعود بارزانی را مهره سوخته بازی از پیش باخته استقلال کردستان و جدایی از دولت مرکزی عراق می دانند و خروج وی از عرصه سیاسی عراق و کردستان را دور از انتظار نمی دانند.
به همین دلیل تحولات آینده در عرصه سیاسی عراق و منطقه کردستان را برای «مسعود بارزانی» که مدت هاست، دوران ریاست اش بر کُردها پایان یافته، بسیار سرنوشت ساز ارزیابی می کنند.
بی شک خروج مسعود بارزانی از صحنه سیاسی کردستان و عراق، بازتاب های غیر قابل انکاری بر پرونده ها و قضایای مختلف منطقه ای از جمله داعش، استقلال کردستان، بحران های اقتصادی اربیل و بغداد، حل اختلافات دولت مرکزی عراق با کُردها و تقویت انسجام و وحدت ملی عراق خواهد گذاشت.
اگرچه این بازتاب ها را نباید به داخل عراق محدود کرد، بلکه انعکاس آن بی تردید در تمام سطوح منطقه ای و بین المللی مشهود خواهد بود.