سرویس سیاست مشرق - «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابهلای اخبار و مطالب رسانههای کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیلها و پیشینههایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم میگذاریم. ۷:۳۰ هر روز با بسته ویژه خبری-تحلیلی مشرق همراه باشید.
***
امانی: برخی دولتمردان به حضور جوانان در کابینه باور ندارند
شهربانو امانی، از منتخبان اصلاحطلب شورای شهر تهران و از نمایندگان مستعفی مجلس ششم به تازگی در یک گفتوگو با روزنامه آرمان امروز تصریح کرده است:
«من معتقدم بخش مهمی از دولتمردان حضور زنان و جوانان را در کابینه باور ندارند. من اخیرا در ضیافتی بودم که این موضوع مطرح شد و متوجه شدم که برخی نمیخواهند زنان حتی در حد معاون وزیر هم انتخاب شوند. بهرغم اینکه ما در بخش بهداشت و درمان، بانوان با تجربه، توانمند، مدیر و مدبری داریم که دانش کافی دارند اما اعتقادی به استفاده از آنها وجود ندارد.»
او همچنین میافزاید: در بحث جوانان، با توجه به دانش روز بشری و اینکه آواربرداری در دولت یازدهم اتفاق افتاده، حضور جوانها یک نوآوری در کادرسازی مدیریتی کشور است. دو قشر زنان و جوانان موتور محرکه ستادهای آقای روحانی بودند که رئیسجمهور باید این موضوع را در کابینه خود لحاظ کند. آقای روحانی باید در شرایط یکسان بین مردان و زنان اولویت را برای زنان قائلشود. در دولت اول وجود ژنرالها در دولت توجیه داشت اما در این دولت هیچ توجیهی وجود ندارد و این ژنرالها میتوانند به اتاق فکر مجموعه خود تبدیل شوند و مانند همه کشورهای جهان به مشاوره بپردازند. خوشبختانه جوانهای مدیر، مدبر و متخصص کم نداریم.[۱]
*هم دوستان و هم منتقدان دولت آقای روحانی معتقدند که هسته مرکزی دولت اعتقادی به نیروهای جوان ندارد.
و البته کار قضیه به آنجا رسیده است که حتی یک چهره پر حاشیه سیاسی مثل خانم امانی هم لب به انتقاد از دولت گشوده است.
عدم توجه به جوانان از سوی دولت آقای روحانی، همچنین سببساز انتقادات فراوانی از کمکاریهای وزارت ورزش و جوانان در مقوله جوانان کشور نیز شده است...
«پروانه سلحشوری» از نمایندگان عضو فراکسیون امید در مجلس شورای اسلامی چندی قبل در مصاحبهای تصریح کرد:
«آنچه مسلم است، ناکارآمدی حوزه جوانان در این وزارتخانه(ورزش و جوانان) کاملاً مشهود بوده و بهخصوص در دوره آقای گودرزی بخش جوانان کاملاً مغفول مانده بود.»[۲]
نکته قابل توجه ماجرا نیز آنجاست که چهرههای اشاره شده نه در زمره دلواپسان هستند و نه در زمره منتقدانی که آقای روحانی در دولت قبلی خود آنها را به جهنم حواله داد!
آیا این گزاره که هجم انتقادات از رفتارهای دولت آقای روحانی به درون پایگاه حامیان سیاسی وی منتقل شده، خواهد توانست زنگهای خطر را برای ستاد مرکزی دولت و شخص رئیسجمهور روحانی به صدا درآورد؟!
***
بازنده اصلی قالیباف بود...
حجاریان: بعضی از استانهایی که به روحانی رأی ندادند توسعه نیافته و پوپولیست هستند!
سعید حجاریان، از تئوریسینهای جریان سیاسی خاص، به تازگی طی یادداشتی به تحلیل انتخابات ۹۶ پرداخته است.
او در بخشی از این یادداشت مینویسد:
«پس از روی کارآمدن دولت یازدهم برای چارچوب تئوریک فعالیت دولت از عادیسازی نوشته بودم و اعتقاد دارم در این انتخابات هر فرد یا جناحی که خلاف این مسیر حرکت کرد، بازنده بود چرا که اساساً در وضعیت گذار به شرایط نرمال (یا زیست در شرایط نرمال) هر که بخواهد اوضاع را آشوبناک کند، بازنده است. مطابق این تحلیل باید گفت که بازنده اول، محمدباقر قالیباف بود چرا که وی نخستین فردی بود که در مناظرهها ایجاد آشوب کرد»!
به گزارش ایلنا، او همچنین در ادامه با اشاره به میزان آرای رئیسجمهور در برخی استانها میگوید: آقای روحانی بهجز سه استان خراسان که طبعاً در اختیار جناح راست است، در استانهای زنجان، سمنان، قم، همدان و مرکزی نیز رأی کمتری آورد. بعضی از این استانها واقعاً توسعهنیافتهاند و طبیعی است که به سمت پوپولیسم کشیده شوند اما در بعضی دیگر اصلاحطلبان باید سازمان رأی خود را ملامت کرده و آن را بهبود ببخشند.[۳]
*در اشاره به صحبتهای حجاریان پیرامون قالیباف، لازم به اشاره است که در شمارگان قبلی وبلاگ مشرق و حتی از دوران پیشانتخابات تاکنون کراراً اشاره کردیم که دلایل خاصی وجود دارد که بر مبنای آنها اصلاحطلبان سمت اصلی و بیشترین هجمههای خود را به سمت کوبش و نقد محمدباقر قالیباف معطوف کردهاند.
اگرچه این دیدگاه در پیشاانتخابات منتقدانی داشت اما اکنون و با ادامه انتقادات تند اصلاحطلبان از قالیباف در پساانتخابات، به نظر میرسد دلایل قوت این تحلیل بیشتر شده باشد.
قبل از حجاریان، عبدالواحد موسوی لاری، وزیر کشور دولت اصلاحات نیز طی اظهاراتی تأکید کرده بود که قالیباف از تمام ۶ نامزد انتخاباتی بیشتر آسیب دید.[۴]
لازم به ذکر است که منظور اصلاحطلبان از آشوبگری و بیاخلاقی قالیباف نیز مشخص نیست زیرا آنچه که او بعنوان یک کاندیدای ارزشی در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی خود مطرح کرد، تماما انتقاد از رفتارهای اجرایی و سیاسی غلط دولت یازدهم بود که هیچیک هم از سوی دولت تکذیب نشد. و اتفاقا این برخی از رفتارها و سخنان آقایان جهانگیری و روحانی بود که مصداق اتمّ بیاخلاقی و آشوبخواهی محسوب میشد.
در اشاره به اظهارات حجاریان پیرامون توسعه نیافتگی و پوپولیست بودن استانهایی که به رئیسجمهور روحانی رأی کمتری دادهاند قابل ذکر است که اصلاحطلبان متأسفانه در مبانی گفتمانی خود هر حرکتی مباین با حرکت و گزینه خود را مساوی با توسعهنیافتگی، عقبماندگی، تقلّب و پوپولیسم میدانند.
کما اینکه قبل از حجاریان نیز این حسین مرعشی، عضو مبرّز حزب کارگزاران بود که زمانی در ایام انتخابات مجلس دهم، درباره رأی نیاوردن عمومی اصلاحطلبان در سراسر کشور اینطور گفته بود که مردم در شهرستانها از نظر سیاسی نسبت به تهران عقب ماندهاند!
به این توضیح البته باید ژنتیک اصلاحطلبان را نیز افزود که از توهین به مردم و دیگران اِبایی ندارند و عباراتی مثل «مردم به راحتی گول میخورند»، «مردم برای توزیع جارو هم صف میکشند»، «مردم ایران خشن و دروغگو هستند» و... را نه یک بار که بارها بیان کردهاند.
***
عبدی: روحانی بدش نمیآید وارد حاشیه شود
عباس عبدی، از فعالان اصلاحطلب طی یادداشتی در شماره دوشنبه گذشته روزنامه اعتماد با اشاره به حواشی اخیر ایجاد شده درباره سخنرانیهای رئیسجمهور روحانی نوشته است:
«هنگام سخنرانی، گوینده تحت تاثیر عوامل گوناگونی قرار می گیرد که ممکن است کوچک ترین بی دقتی در بیان یک جمله، موجب سوءتعبیر و آغاز یک مجادله بی فایده شود. در سخنرانی ممکن است سخنران تحت تاثیر احساسات و نیز فضای شنوندگان سخنانی را بگوید که در بیان مکتوب از آن پرهیز می کند. در چنین شرایطی وارد یک دور باطل از نقد و نقد متقابل می شویم. فراموش نشود که بخشی از بازندگان انتخابات مترصد آن هستند که به بحث های حاشیه ای دامن بزنند و دولت و رییس جمهور را به این بازی بیهوده وارد کنند. ظاهرا ایشان(روحانی) هم بدش نمی آید وارد این حاشیه ها شود.»
او میافزاید: نمونه آن بحث ولایت و حکومت و رابطه آن با رای مردم است. بحثی که با توضیحات و عملکرد مرحوم امام و نیز مواضع و رفتار سیاسی رهبری پرونده اش بسته شده است و برخی از افراد هرازگاهی می کوشند که آن را باز کنند تا ثابت کنند که برخلاف مواضع رسمی حکومت و رهبری، مردم نقش و اعتباری در شکل گیری حکومت ندارند. هرچند از سخنان آقای روحانی سوء تعبیر شده و این کاملا واضح است که منظورشان از ولایت، مفهوم آن در کلام شیعی نبود، ولی پرداختن به این موضوع آن هم با وجود انتخابات اخیر چه جایگاهی دارد؟[۵]
*چند سال قبل و در اوایل دولت یازدهم نیز «محمدعلی نجفی» مشاور رئیسجمهور روحانی در یک مصاحبه با نشریه اندیشه پویا تأکید کرده بود که برخی اظهارات روحانی حاشیهساز است.
او گفته بود: من که مشاور ایشان هستم و نمیتوانم از ایشان انتقاد کنم ولی فکر میکنم صحبتهای ایشان بحثها و اصطکاکهای جدیدی را در کشور ایجاد میکند.
اما بخش قابل تأمل قضیه آنجاست که گویا علاقه رئیسجمهور روحانی به حاشیهسازی صدای انتقاد اصلاحطلبان را نیز بلند کرده و این مسئله آسیبزا بودن علاقه خاص آقای رئیسجمهور را نشان میدهد.
برخی معتقدند گفتههای رئیسجمهور در زمینههایی مثل ولایت و رأی مردم، انتقاد از رزمایشهای موشکی، کنایه به گشتهای ارشاد، مخالفت با تقسیم هنر به ارزشی و غیر ارزشی و... کارکرد تبلیغاتی داشته و رئیسجمهور روحانی هم طبیعتا پیروز این بازی است!
این در حالی است که رئیسجمهور هرگز نباید خود را جزیرهای جداگانه از مجموع نظام اسلامی و مردم فرض کند و جدای از هزینهدار بودن این قبیل اظهارات برای مجموعه نظام، او در مقابل تاریخ، جریانات سیاسی و دولتهای آینده هم پاسخگو خواهد بود.
بدیهیست که تکرار اظهارات غلط و حاشیهساز، تنها در یکی از ثمرات خود سبب بدعاقبتی و انزوای برخی مقامات و پاسخگو شدن جریانات سیاسی حامی آنها خواهد شد.
میتوان اینطور نتیجه گرفت که عباس عبدی تلاش کرده است تا بنا به دلایلی اصلاحطلبان و ستاد جریان سیاسی خاص را نیز همراه با مردم، منتقد آقای روحانی جلوه دهد...
***
1_ http://www.armandaily.ir/fa/news/main/189129
2_ http://www.mashreghnews.ir/news/735461
3_http://khabarfarsi.com/u/40261987
4_ http://www.mashreghnews.ir/news/735461