به گزارش مشرق، با یک نگاه ساده به بیلان و عملکرد هواپیمایی هما و ماهان طی 10 سال گذشته و یک مقایسه ساده آماری می توان به اختلاف فاحش و کهکشانی عملکرد این دو ایرلاین پی برد؛ سال هاست که ایران ایر با معضلات بزرگی دست و پنجه نرم می کند که هیچ ارتباطی به بهانه همیشگی یعنی تحریم های بین المللی نداشته و ندارد. یکی از همین مشکلات ساختار قدیمی سازمانی این شرکت دولتی است.
مسئله ای که عباس آخوندی وزیر راه و شهرسازی در اوایل تابستان سال 94 مورد آن چنین گفت: «قلبم درد میگیرد وقتی که میبینم شرکت هواپیمایی ایرانایر به عنوان شرکت حامل پرچم ما، در سنوات گذشته شرایط سختی داشته و در وضعیت مطلوبی نیست. در این راستا بازسازی ساختاری کامل ایرانایر به عنوان شرکت حامل پرچم ایران دنبال میشود. ایرانایر ثروت ملی محسوب میشود، متأسفانه همه هزینههای بازنشستگان این ایرلاین، مستقیماً بر خود شرکت تحمیل شده و این موجب افزایش هزینهها و زیان این شرکت هواپیمایی شده است.»
وی این راهم گفت که با خصوصیسازی ایرانایر موافقت است و باید بازسازی ساختاری این ایرلاین در دستورکار قرار گیرد.
گرچه وزیر حقوق شهروندی تا حدودی به تشخیص نوع بیماری این شرکت رسید اما اینکه چرا تاکنون نسبت به علاج و مداوا اقدامی صورت نداده، سئوالبرانگیز است. چرا علی رغم حرفها و وعدههای داده شده، نسبت به اصلاح این شرکت قدمی بر نداشته است؟
چرا آقای وزیر در راستای اصلاحات ساختاری اساسی هما تاکنون اقدامی نکرده است. مگر نه اینکه بخش عمده ای از سقوط این شرکت 10 سال گذشته مربوط به این مسائل است؟ آیا موضوع بسیار مهم ، چگونگی بهره برداری صحیح از این ناوگان جدید بر همان مدار گذشته عقلانی است؟ با این شرایط چه تضمینی برای پرداخت به موقع اقساط این ناوگان وجود خواهد داشت؟
اگر هما نتواند به دلیل حرکت در مدار اشتباهات قبلی نسبت به انجام تعهدات مالی خود اقدام کند، پرداخت این اقساط از چه محلی صورت میگیرد؟
به هر حال آنچه باعث نگرانی عمیق است نه نوسازی ناوگان که چگونگی بهره برداری از این ناوگان است، داستانی که آقای وزیر هرچه روزدتر باید اهتمام ویژه ای نسبت به آن داشته باشد.