
به گزارش مشرق، هادی محمدی طی یادداشتی نوشت: با اینکه عدهای سعی میکنند، شخصیت دونالد ترامپ را در واژهای مبهم به نام دیوانه یا غیرقابل پیشبینی توصیف کنند، که شاید بیشتر به پیامدهای چنین شخصیتی از رئیس جمهور آمریکا متمرکز باشند، ولی آنچه باید در یک تحلیل و ارزیابی واقعی از ترامپ در نظر داشت، این است که او در یک فضای واقعی در آمریکا و جهان قرار دارد و اختیار هر کار، اقدام و اجرای هر سیاستی را ندارد و متغیرها و بازیگران دیگری نیز در صحنه واقعی تعاملات حضور دارند، که بر تصمیم یا اقدام وی اثر گذارند یا مانع آن خواهند شد.
واقعیتهای موجود در جهان و در درون آمریکا، که برآورد وضعیت هر یک از بازیگران را ثبت میکند، از جمله عوامل محدودکننده برای ترامپ هستند، با اینکه در دو هفته اخیر، ترامپ با صدای بلند فکر میکند و با صدای بلند موضع میگیرد.
در محتاطانهترین سنجش باید گفت: ترامپ سعی دارد، کمبودها و ضعفهای خود را که متأثر از واقعیات پیرامونی اوست از طریق، بلوف و جنگ روانی و ارعاب، جبران نماید. در بسیاری از عرصههای سیاسی و امنیتی، ترامپ ناچار است قواعد و قوارههای رفتاری دوره اوباما را رعایت کند، چرا که نمیتواند از واقعیات حاکم فرار نماید.
ترامپ در بهترین شرایط باید به وصیت «جانکری»، وزیر خارجه سابق آمریکا در موضوع برجام و تحریمهای جدید، عمل کند و بیانیه وزارت خارجه تندروی ترامپ که پس از تحریم جمعه قبل صادر شد و تأکید دارد که به دنبال نقض برجام نیست و روی اتهامات موشکی و تروریسم متمرکز است، این مسئله را تأکید میکند.
البته تیم ترامپ از آرزوهای خود هم برای افزایش قطارهای خود از برجام در موضوع PMD سخن میگویند یا سعی دارند خط و نشانهای ترامپ از سوی ایران، جدی تلقی شود!
ترامپ به جز دهها موضع پرچالش داخلی و خارجی که در مواضع انتخاباتی ابراز داشته، میداند که در سیاستهای خاورمیانهای با چه شرایط پیچیده و دشواریهایی روبهرو است و شرکای آسیب دیده او یا بسیاری آسیبپذیر، نمیتوانند به تحقق آرزوهای ترامپ کمک کنند.
به همین دلیل است که ژنرال «جیمز متیس» به عنوان وزیر جنگ ترامپ، پس از هشدارهای اولیه ایران در قبال تهدیدات ترامپ، اعلام میکند که هیچ برنامه جدیدی برای اعزام نیروهای نظامی جدید به منطقه خاورمیانه در دستور کار ندارد.
هم ترامپ و هم ژنرال متیس به خوبی میدانند که هر اقدام کوچک و یا بزرگ برای عمل کردن تهدیدات و یا شعار مضحک جنگ جهانی، تا چه حد به آمریکا، نیروهای آمریکا در منطقه، دوستان و شرکای عربی ترامپ، اقتصاد جهانی، ثبات و امنیت منطقه و آبراههای آن و جایگاه آمریکا صدمات جبرانناپذیر خواهند زد.
در همین چند روز گذشته و با مواضع توئیتری ترامپ، قیمت نفت تا یک دلار افزایش یافته که همه طرفهای داخلی و جهانی به ترامپ خرده خواهند گرفت که از «عربدههای توخالی» دست بردارد.
سؤال این است که اگر ترامپ «برای ماجراجویی، آسیبپذیر و دست بسته است» و «در مورد برجام، در بهترین شرایط همان» سیاست دبه هستهای و تحریمهای غیر هستهای» را در پیش دارد، که یا با متن و یا با روح برجام در تعارض است، پس هدف از مواضع جنجالی در قبال ایران چیست و در قبال آن چه باید کرد؟
به ترامپ وصیت کردهاند که «راهبرد فشار، تحریم و امتیازگیری» در برجام به نتیجه رسیده و اگر فشار و تحریم ادامه یابد، (که تنهاترین گزینه روی میز ترامپ میباشد)، شانس امتیازگیری مهیا خواهد بود. و برای اینکه از نابودی همپیمانان و شرکای منطقهای آمریکا جلوگیری نماید، قدری با صدای بلند سخن بگوید و خود را برای اقدام دیوانهوار، جدی نشان دهد و ناوشکن «کول» را به بابالمندب فرستاده است.
این ناو کول که پس از حمله «جورج بوش»، رئیس جمهور اسبق آمریکا به افغانستان در سواحل «عدن» هدف القاعده قرار گرفت، مظهر اقتدار آمریکا ترامپ نیست و همان گونه که 7 ناوچه سعودی و یک ناوچه اماراتی توسط موشکهای یمنی هدف قرار گرفتند و کار یجز کشتار کودکان و افراد عادی یمن و تکرار جنایت جنگی پیدا نکردند، ناو آمریکایی کول هم، کارنامهای بهتر از ناوچههای سعودی و اماراتی ثبت نخواهد کرد.
اوضاع نظامیان آمریکایی و انگلیسی در خلیج فارس هم بسیار بدتر از دریای سرخ است، چرا که فرماندهان آمریکایی که مانور چند روز گذشته در سواحل جنوبی خلیج فارس را شبیهسازی حمله به قایقهای تندروی ایرانی قلمداد کرده بودند، با این هشدارهای سپاه، مواضع خود را اصلاح و اعلام کردند این مانورها فقط برای حفظ آمادگی رزمی است و برعلیه ایران نمیباشد!!
حال اگر این عربدههای ترامپ تو خالی است و فقط تحریمی اوباما را نقض برجام دنبال میکند، پاسخ ایران چگونه باید باشد؟
1- در قبال تهدیدات نظامی که حاکی از قدرت ترامپ نیست و فقط برای ارعاب و ترساندن جریانهای واداده در داخل ایران و بهرهبرداریهای سیاسی، جناحی و انتخاباتی است، تأکید بر توان و اقتدار در دفاعی، اجرای دقیق، کامل و علنی مانورهای نظامی و تسلیحاتی و تمامی عرصههایی که به اقتدار ملی ایران مرتبط است، (همانند پرتاب ماهواره) و یا سیاستهای مبارزه با تروریسم تکفیری در منطقه و جلوگیری از احیاء و یا توانمند کردن حضور مستقیم و غیر مستقیم آمریکا و تروریسم تکفیری و یا مداخلهگری استعماری آنها است، موازنه قدرت را حفظ و آن را گسترش دهیم.
2- در عرصههای مرتبط با برجام و یا غیرهستهای، مقامات قبلی و فعلی آمریکایی فکر میکنند در قبال استمرار فشار به ایران، یک جاده یکطرفه و هزینهساز برای ایران را دنبال خواهند کرد.
رویکرد جدید وزارت خارجه ایران برای اقدامات تقابلی با آمریکا که لیستی از افراد و شرکتهای آمریکا حمایت کننده از تروریسم را آماده میکنند، سرآغاز بسیار مناسبی است.
همانگونه که تحریم جدید 7 کشور توسط ترامپ، بزرگترین چالش انسانی، حقوقی و سیاسی را برای تیم ترامپ تولید کرد. به اعتراف بسیاری از مراکز و شخصیتهای آمریکایی، نمیتوانند از هزاران دانشمند، پزشک، دانشجویی باهوش و تراز جهانی محروم شوند، یا مجموعهای از راهبردهای تقابلی و هزینهساز، میتوان ترامپ را بر سر عقل آورد و منطق تعاملی ترامپ و غرب را تغییر داد. لیست عناوین زیر، بخشی از اقدامات ممکن میباشد که وزارت خارجه ایران و تمامی دستگاههای دولتی و نظام باید به شکل قانونی و اجرایی، دنبال کنند؛
1- مجازات و تحریم هر کشور و شرکتی که از فرامین و تحریمهای یکجانبه ترامپ پیروی کند.
2- مجازات و تحریم هر فرد، کشور و شرکتی که در سیاستهای مداخلهگرانه، حمایت از تروریسم و اقدامات جنایت جنگی و ضد بشری آمریکا و ترامپ در منطقه، همراهی نماید.
3- در پاسخ به تهدیدات توخالی ترامپ و از نگاه نظامی، سیاست و راهبرد ما شد بر علیه رژیم صهیونیستی و شرکای مرتجع منطقه، اعلام رسمی شود.
4- ممنوعیت دیدار، سفر مقامات آمریکایی که از راهبرد ظالمانه و غیر قانونی و غیر انسانی تحریم در آمریکا حمایت کنند و یا مواضع و تلاشهای تهدیدآمیز نسبت به ایران دارند و یا از تروریسم حمایت کنند، این ممنوعیت برای پرواز هواپیماهای گوناگون آنها از فراز ایران و یا تردد آنها در حوزههای امنیتی و پیرامونی و دریایی، در لایههای تدریجی اجرا خواهد شد.
5- فعال نگه داشتن شبکه مالی جهانی ایران که تحریمها را دور میزنند و هرگونه ابزار و تدبیری که سیاستهای تحریمی را بدون اثر نماید.