مشرق-
بازگرداندن ملیپوشان پرسپولیس از اردوی امارات بعد از انتقادهای تند و تیز برانکو یک واکنش آنی و شاید احساسی از سرمربی تیم ملی بود. این رفتاری است که البته مدتهاست به آن عادت کردهایم و هیچ حیرت و شوکی به ما وارد نمیکند چرا که مسبوق به سابقه است؛ یک تکرار مکررات که به یک کلیشه شده تبدیل شده است.
از دو فصل پیش که امیر قلعهنویی را اینگونه به بند کشید یا چند فصل پیشتر که با کرانچار در آستانه جام جهانی سرشاخ شد و یا حتی پیشتر زمانی که به هموطنش مانوئل ژوزه هم رحم نکرد و با او به گونهای رفتار کرد تا پیرمرد پرتغالی فرار را بر قرار ترجیح دهد. حالا نوبت به برانکو رسیده. همو که در این دو فصل شاید تنها فردی بود که جرات کرده به حریم او نزدیک شود و به ناچار باید سزای این نزدیکی را ببیند؛ تاوانی با متر و محکمه کی روش.
کیروش عادت کرده که در اینجا رییس باشد. او خود را رییس و همه کاره فوتبال میداند پس برای حکمرانی در این قلمرو، دیکتاتوری پیشه میکند و چون هیچ سدی پیش روی خود نمیبیند و هیچ محدودیت و نظارتی را احساس نمیکند، به تنهایی تصمیم میگیرد و البته به همه امر و نهی میکند؛ رفتاری که گاه مرزهای ادب را نیز درمینوردد و به پرده دری نیز تنه میزند.
در چنین بلبشویی حیرت و شوک اصلی از ساختمان سئول میآید. آنجا که واکنش آقایان به این معرکه تازه، تنها سکوت است. گویی که سرمربی تیم ملی دهان ساکنین ساختمان سئول را مهر و موم کرده و بدون اجازه او کسی حق ندارد این مهر و موم را باز کند! این انفعال و این سکوت همیشگی، همان رفتاری است که از کیروش یک دیکتاتور ساخته. رفتاری که این مجوز را به کیروش داده تا هرچه میخواهد انجام دهد و هر تصمیم غلطی حتی به قیمت نابودی دیگران را بگیرد و از نوک قله به فوتبال ایران بنگرد. ساختن غول از کی روش، کیمیاگری فدراسیون فوتبال است و نتیجهاش از مرئوس، رییس ساختن؛ یک کیمیاگری وارونه.
* مسعود مطلق (نویسنده روزنامه ایران ورزشی)