به گزارش مشرق، ارسلان کاظمی از آن دست بازیکنانی است که بسکتبال پایه را در آمریکا آموخته و حالا به گفته خودش وقتی بائرمن در تیم ملی آنها را آموزش میدهد، برایش راحتتر به نظر میرسد و این روزها به یکی از مهرههای اصلی تبدیل شده و سرمربی تیم ملی هم حساب ویژهای روی او باز کرده است.
او در چند سال گذشته به دلیل مسائل و مشکلاتی که وجود داشته، حضور مداومی در تیم ملی نداشته و حالا که دوران خدمت سربازی را میگذراند شاید با خیال آسودهتری در تیم ملی حضور دارد؛ مسئلهای که در یک سال گذشته حواشی زیادی را برای او بوجود آورد.
کاظمی که بعد از حدادی دومین بازیکن ایرانی بود که به NBA راه یافت، اما شرایط بازی پیدا نکرد و خودش میگوید انتخاب نادرست ایجنت و عدم اطلاع رسانی مناسب، به او ضربه زد.
او که باید در فصل آینده لیگ برتر در تیم نیروی زمینی به میدان برود، در حال حاضر خودش را به همراه تیم ملی برای مسابقات چلنج کاپ آماده میکند.
او در چند سال گذشته به دلیل مسائل و مشکلاتی که وجود داشته، حضور مداومی در تیم ملی نداشته و حالا که دوران خدمت سربازی را میگذراند شاید با خیال آسودهتری در تیم ملی حضور دارد؛ مسئلهای که در یک سال گذشته حواشی زیادی را برای او بوجود آورد.
کاظمی که بعد از حدادی دومین بازیکن ایرانی بود که به NBA راه یافت، اما شرایط بازی پیدا نکرد و خودش میگوید انتخاب نادرست ایجنت و عدم اطلاع رسانی مناسب، به او ضربه زد.
او که باید در فصل آینده لیگ برتر در تیم نیروی زمینی به میدان برود، در حال حاضر خودش را به همراه تیم ملی برای مسابقات چلنج کاپ آماده میکند.
* شرایط تیم ملی برای مسابقات چلنج کاپ چطور است؟
تمرینات خوب و پر فشاری را پشت سر میگذاریم و 8، 9 روز کارهای بدنسازی را انجام دادیم. بائرمن فشار زیادی را میآورد و معتقد است تیم ملی ایران باید در چلنج کاپ یکی از بهترینها باشد. کم کم وارد کارهای تاکتیکی هم میشویم و جدا از کارهای جسمانی، هماهنگی یکی از مهمترین موراد است. خوشبختانه غیر از یکی دو بازیکن بقیه سرحال هستند و مصدومیت وجود ندارد.
* تمرینات نسبت به قبل از مسابقات انتخابی چه تفاوتهایی دارد؟
سیستمهای جدیدی وارد شده و همه در حال رشد و پیشرفت هستند. پیش از این روی پیک و رول کار میکردیم و تنها دو نفر درگیر میشدند، اما یک سیستم جدیدی که آمده باعث شده همه درگیر باشند و صاحب توپ شوند.
* مسابقات را با توجه به میزبانی چطور میبینی؟
دوست ندارم بگویم حتما قهرمان میشویم، چون بار قبلی که این جمله را گفتم، رفتیم و به اردن باختیم و پنجم آسیا شدیم. نمیدانم شرایط قطر چگونه است. آخرین باری که با آنها بازی کردیم، همه از ملیتهای دیگر بودند و کنارشان گذاشتند. احتمالا در این دوره تیم خوبی میآورد. بازی به بازی باید پیش برویم و از گروه بالا بیاییم.
* بعد از سالها میزبان یک تورنمنت معتبر شدیم...
درست است، اما تمرینی در سالن 12 هزار نفری نکردهایم و یکی از شرایط میزبانی این است که به سالن مسابقات عادت کنید. مطمئنا گرفتن میزبانی به پیشرفت بسکتبال ما کمک میکند و امیدوارم پس از جوانان، بزرگسالان هم به قهرمانی برسند، چون با این قهرمانی اسپانسرهای بیشتری میآیند و توجهات بیشتر میشود.
* المپیک را دنبال میکردی؟
همه نتایج را چک میکردم، گه گاهی هم بازیها را میدیدم. فکر میکردم استرالیا به فینال برسد، اما نشد. همان طور هم که پیش بینی میشد، در نهایت آمریکا به قهرمان رسید.
*طرفدار تیم خاصی بودی؟
نه برایم مهم نبود. دنبال بازی قشنگ هستم.
* حسرت نمیخوری چرا ایران حضور نداشت؟
واقعا حسرت میخورم، چون یکی از آرزوهایم این است که در المپیک بازی کنم. در یک دورهای که بودم، نتوانستیم کاری بکنیم و در دوره قبلی هم نبودم. کاری نمیتوان کرد و چیزی است که از دست رفته است.
* خیلیها میگفتند زمان کافی نداشتیم. به نظرت مهمترین علتی که نتوانستیم صعود کنیم چه بود؟
به نظرم دیر تشکیل شدن تیم ملی علتش نبود بلکه کار گروهیمان مشکل اصلی بود و وقتی آمارها را میدیدم، همین موضوع را نشان میداد. مربی جدید بود و بازیکنان به شیوههای دیگری عادت کرده بودند.
*در انتخابی هم شانسی نداشتیم، اما خیلی ها حسرت باخت به مکزیک را خوردند؟
از بازی با مکزیک باید درس بگیریم. باید در ان مسابقه پیروز میشدیم. در مسابقه اتفاقاتی افتاد که نمیخواهم در مورد آنها صحبت کنم. جلو هم افتادیم، اما روی یک غفلت باختیم. من بعد از بازی با اردن در سال 2011 هم گفتم که اگر میبازیم ربطی به این ندارد که فلان بازیکن یک توپ در آخر مسابقه خراب میکند، بلکه اشتباهاتی است که از اول بازی شروع شده و به باخت ختم میشود. در بازی با مکزیک همین اتفاق افتاد. خیلی اشتباهات تاکتیکی نداریم و بلکه بیشتر فردی است. بائرمن دوست دارد به سبک تیمهای اروپایی بازی کنیم و میخواهد از این حالت دربیاییم که یک نفر توپ را بردارد و به تنهایی به قلب دشمن بزند. این سیستم جدید هم احتیاج به زمان دارد. دوره قبلی تیم ملی هم یک دفعه قهرمان آسیا نشدند و از 18 سالگی به تیم ملی آمدند و اولین قهرمانی شان هم 23، 24 سالگیشان بود. قطعا المپیک میتوانست کمک بسیار زیادی به پیشرفت ما بکند.
* به وضعیت خودت برسیم، ارسلانی که شانس زیادی داشت در NBA بازی کند، حالا به نیروی زمینی رسیده است؟
بزرگترین ضربهام را در آمریکا از مدیر برنامههایم خوردم. اطلاعات زیادی نداشتم و مدیر برنامههایم هم چیزی به من نگفت. باید خودم بیشتر مطالعه میکردم و نمیدانستم که این قدرت را دارم که در همان سال اول که انتخاب شدم، میتوانم تقاضای قرارداد بکنم. فکر میکردم هرچه آنها بگویند باید قبول کنم. اگر اینها را میدانستم شاید الان وضعیت بهتری داشتم و مسیر زندگیام تغییر کرده بود. دو سال طول کشید تا این مسائل را فهمیدم. البته بعد از آن یک فصل خوب را در پتروشیمی و یک فصل هم در چین سپری کردم. سال گذشته هم با آتلانتا در لیگ تابستانی آغاز کردم و با هیوستون تمام کردم.
* سال گذشته را بیرون ماندی و این موضوع چقدر به ضررت تمام شد؟
متاسفانه با زهم به خاطر بی اطلاعی و یک سری مسائل دیگر این اتفاق افتاد. یک سال عقب افتادم، اما جای جبران وجود دارد.
*هنوز هم امید داری به NBA باز گردی؟
خوشبختانه آنجا شناخته شده هستم و هر زمانی بخواهم میتوانم در لیگ تابستانی بازی کنم و به کمپهای تیمهای حاضر در NBA بروم، اما این پروسهای بوده که دو سال است مرا از زندگی عقب میاندازد. بعد دو سه سال و اگر توانستیم تیم ملی را المپیکی کنیم، شرایط حضور پیدا خواهد شد.
* چرا دیگر بازیکن جوانی نداریم که در حد NBA باشد؟
یکی از دلایل این است که پول خیلی زود در اختیار بازیکنان جوان قرار داده میشود. مثلا فلان بازیکن جوان که در تیمهای بالای جدول هم قرار دارد و پیشنهاد خوبی هم میشود غرور او را میگیرد. بازیکن اگر تحصیل کرده و خانوده خوبی داشته باشد، به بیراهه نمیرود، اما وقتی شرایط خوبی نداشته باشد و پیشنهاد 100 یا 200 میلیونی داشته باشد، خراب میشود. البته این موضوع به سطح کیفی بازیکن هم بستگی دارد. وقتی بچه بودم،آرزو داشتم مثل فلان بازیکن در NBA باشم و برخی هم میخواهند مثل یکی از بازیکنان ایران باشند. هرچه بلند پرواز تر باشد، بیشتر تلاش میکند. برای خیلی ها پول مهم است و برای برخی دیگر رسیدن به هدفشان. اگر هدف بزرگ باشد، پول نمیتواند مانعاش شود.
* عقب ماندن ما در آسیا هم به این مسائل باز میگردد؟
معتقدم که کار پایه در کشور ما خوب انجام نمیشود. بازیکنان خوبی در تیم ملی داشته و داریم، اما اگر به چین نگاه کنیم بازیکنان جوان خود را به طور مستمر وارد بزرگسالان میکنند. سه بازیکن جوان بالای 2.15 دارند و این کاری است که به درستی در ایران انجام نشده است. آنها برای تیم دوم خود هم تورنمنتهای مختلف دارند، اما شما ببینید زمان ما که تیم ملی جوانان قهرمان آسیا چه بلایی سرشان آمد. فربد فرمان و مهدی شیرچنگ کجا هستند الان؟ شیرچنگ زمانی بهترین بازیکن آسیا شده بود. همه اینها به نداشتن تیم دوم باز میگردد. اینکه فقط در تهران اردو بزنیم با اینکه در مسابقات مختلف شرکت کنیم، تفاوتهای زیادی وجود دارد. تنها جایی که تیم ملی ب ما رفته است، تورنمنت ارمنستان و ویلیام جونز بوده است. به همین دلیل از هیات شهرم یعنی اصفهان هم گلایه زیادی دارم. چند سال است که بازیکنی در ردههای پایه ندارد. زمانی نیمی از تیمهای ملی از اصفهانیها تغذیه میشد و حالا... در مسابقات کشوری هم همیشه یک پای فینال بود، اما حالا به یک چهارم نهایی هم نمیرسد. لیگ برترش هم تعطیل شده و این مسائل واقعا نگران کننده است.
* جوانان ما در این دوره چطور بودند؟
بازیهای خوبی را انجام دادند. به شخصه رضا نوری را خیلی دوست دارم. اصلا بحث فنی ندارم، اما در رده جوانان ارتباط مربی با بازیکن بسیار مهم است. نوری این قدت را دارد که با بازیکنانش اخت شود و رفاقت کند. اینکه یک مربی بعد از سه باخت تیمش را برمی گرداند و در نهایت قهرمان میشود این به مسائل عاطفی بین مربی و بازیکن باز میگردد که چقدر خوب است. دلیل اصلی آنها بردن چین بود که اعتماد به نفس|شان را بالا برد. بازیکنان خوبی داشتیم، ام برای پیشرفت باید با آنها کار شود. این نفرات باید حفظ شوند و همان اتفاقی که گفتم یعنی پول زیاد، حداقل برای آنها نیفتد. همه جای دنیا رده سنی امید داریم، اما نمیدانم چرا در آسیا وجود ندارد. انگار در کنفدراسیون آسیا کسی حال کار کردن ندارد. در اروپا یا آمریکا امکان ندارد تیمی به مسابقات نیاید و جریمه نشود، اما در آسیا خبری از این مسائل نیست.
* ظاهرا بائرمن، رابطه بسیار خوبی با تو دارد. دلیلش چیست؟
یکی از علتها این است که چیزهایی که میخواهد به تیم تزریق کند را من یک بار در آمریکا انجام دادهام. از سوی دیگر نمیخواهم اغراق کنم، اما زبان انگلیسیام نسبت به دیگر بازیکنان یک مقدار بهتر است خیلی از مسائل و تاکتیکها را از طریق من اطلاع میدهد. بارها گفته ام که بازیکنی نیستم که به فکر آمار خودم باشم و همیشه آخرین مورد در برگه آمار، امتیاز است. ریباند و توپ دزدی و پاس ها را نگاه میکنم. به نطرم هر مربی ای این نوع بازیکنان را که فقط به فکر تیم هستند را دوست دارد.
* از همان ابتدا از شما شناخت داشت؟
سال گذشته هم برای جام ملتها با من تماس گرفت و علاقه داشت که حضور پیدا کنم، اما نشد.
* به خاطر خدمت سربازی نیامدی یا مسئله دیگری؟
به خاطر سربازی نبود و به دلیل یک سری مسائل دیگر نتوانستم بیایم. اما به محض اینکه ایران آمدم با هم جلسه گذاشتیم و با هم صحبت کردیم.
* از تغییر پستی که دادی، راضی هستی؟
متغیر بوده و چیز مهمی نیست. بائرمن برای این دوره گفته است اوشین ساهاکیان پست 3 بازی میکند و من در پست چهار. خیلی تفاوتی ندارد. هم او و هم من تمام کارهای مربوط به پست 3 و 4 را بلدیم.
* وضعیت شوتهایت هم خیلی بهتر شده است...
این موضوع به اعتماد به نفس باز میگردد. یک مربی مانند بچیروویچ آنقدر به شما اعتماد به نفس میدهد و همان اعتماد به نفس را در یک ماه از شما میگیرد و دلیلش به من ارتباطی ندارد. اما واقعا کار کردن با بائرمن لذتبخش است چون یکی از مربیان بزرگ اروپا است. برخی اوقات هم این مسئله دردناک است که ببینید مربیای که خارجی است برای تیم ملی بیشتر ارزش قائل است تا بازیکنی که برای کشورش بازی میکند.
*از چه لحاظ؟
از لحاظ دل به کار دادن. تمریناتش واقعا پرفشار و خسته کننده است، اما ما به عنوان بازیکن ملی باید بیشتر ارزش قائل شویم. مربی خارجی پول قراردادش را میگیرد و قاعدتا نباید برایش مهم باشد و نباید در تمرین حرص بخورد که بازیکنان آماده نیستند. علاقه زیادی به کار کردن دارد. شاید خیلیها به مواد مخدر معتاد باشند، اما او به سالن بسکتبال معتاد است و محل اسکانش هم در کنار سالن قرار دارد.
*تفاوت بائرمن با مربیان سابق تیم ملی که صرب و کروات بودند، در چیست؟
تفاوتشان این است که مربیان سابق بعد از گذشت نیم ساعت از زمان تمرین چایی به دست به سالن میآمدند، اما بائرمن نیم ساعت زودتر میآید و اگر بازیکن جوانی باشد با آنها کار کرده و مشکلی باشد، حل میکند.
* منظورت این است با حضور صرب و کرواتها به بیراهه میرفتیم؟
یک سری مربیان آمدند که من با آنها کار نکردهام، اما اولین باری که تیم ملی جوانان قهرمان آسیا با یک مربی ایرانی یعنی شاهینطبع بود. برای رده امیدها بوسنیاک را آوردند که یک سری مسائل را مطرح کردند که ایران را ترک کرد. بعد از آن اونیکا آمد و اولین بار بود که روزانه سه جلسه تمرین کردیم و آن زمان پیشرفت خوبی کردیم. بازیکنان مانند ایمان زندی، بابک نظافت و جواد داوی و پویا تاجیک. پویا را واقعا دوست دارم و اگر تکنیکی ترین پست 4 ایران نباشد یکی از آنها است. سبک بازی کردن وا را دوست دارم و همین الان هم شاید بتواند در لیگ بازی کند. ترومن هم جزء معدود مربیانی بود که از شرق اروپا آمده بود و دل به کار میداد. در این مدت زمانی که بسکتبال بازی کردهام واقعا بائرمن یکی از بهترین مربیانی است که به ایران آمده است. باید یکی را به عنوان سرمربی داشته باشیم که یک سیستم خوب را برای ما طراحی کند. امیدوارم بتواند بازیکنی را بسازد که اگر حدادی بعد از 10 سال دیگر خداحافظی کرد جانشینی برای او داشته باشیم و بتوانیم تغییر سبک بدهیم؛ هرچند حدادی با آن قد و تکنیک یک استثناء است.
* این تغییر چند سال طول میکشد؟
تغییر نسل و تاکتیک اینطور نیست که یک شبه بخوابیم و فردایش تغییر ایجاد شود. یک پروسه ای است که نیاز به زمان دارد. تیم جوان شده و دو سه سال طول میکشد که ساخته شود. بهنام یخچالی یکی از بازیکنان آینده دار ایران و آسیا خواهد شد. وحید دلیرزهان، صالح فروتن و چند بازیکن دیگر نیاز به مربی دارند و باید برای پیشرفت کار کنند.
* ارسلان کاظمی در چند سال گذشته حضور مداوم در تیم نداشته است. خودت چه قدر در این مورد مقصر بوده ای؟
هر زمانی که تیم ملی بوده، من اعلام آمادگی کردهام. البته همیشه همه تصمیمات را مربی نمیگیرد و آنها هم علاقمند بودهاند که من بیایم. فقط در بازیهای آسیایی نتوانستم حضور پیدا کنم و آن هم به خاطر مشکل ویزای آمریکا بود و مطمئن نبودم که بتوانم برگردم. برای جام ملتهای آسیا هم اعلام آمادگی کرده بودم، اما بچیروویچ گفت چون در تمرینات نبودهای نمیتوانی بیایی و نمی دانم حرف خودش بود یا شخص دیگری. واقعا از حضور در تیم ملی لذت میبرم و در اردو بودن برای من لذتبخش است.
* برخی میگویند خودت را در اردوها تافته جدابافته میدانی، درست است؟
نه، اینطور نیست. اخلاف من به شکلی است که اگر کسی را نشناسم، نمیتوام با او رابطه برقرار کنم، اما اگر صمیمی شوم، شما میتوانید شرایط را از طرف مقابل بپرسید.من جزء افرادی هستم که نمیتوانم با هرکسی بجوشم. یک سری از افراد هم هستند که دوست ندارند کسی سمتشان برود.
* از حضور در لیگ چین راضی بودی؟
تیممان موفق نبود، اما از شرایط و آمار خودم راضی بودم. نفر پنجم ربیاند لیگ شدم و در توپ ربایی هم با یک دهم، نفر دوم شدم.البته وقتی تیم موفق نباشد، بازیکن هم به چشم نمیآید. البته لیگ چین به شکلی است که باند و باندبازی زیاد است و هر تیمی با یک ایجنت کار میکند و به قول ما اصفهانیها بده بستان آنجا زیاد است.
* باز هم به چین فکر میکنی؟
حتما چرا که نه.لیگ چین کوتاه است و پس از پایان این لیگ برخی بازیکنان را برای پلیآف NBA میبرند. لیگ خوبی است و خارجیهای خوبی میآیند.
* تا چند سال دیگر میتوانی بازی کنی؟
نمیدانم، اما دوست دارم در اوج خداحافظی کنم و نمیخواهم خودم را زوری در تیم ملی نگه دارم.
* با سهمیه بندی در لیگ موافقی یا مخالف؟
با وضعیتی که لیگ ما دارد، موافقم. چون تیمی وجود ندارد. اگر سهمیه ها نباشد ب عنوان مثال تیمی مانند پتروشیمی میتواند 10 سهمیه بگیرد. امیدوارم روزی برسد که تیمهای خوبی بیایند و سرمایه گذاری کنند که نیازی به سهمیه نباشد.
* چرا تیمهای زیادی وارد لیگ نمیشوند؟
خیلی میتوانم در این مورد صحبت کنم، اما ترجیح میدهم حرفی نزنم.
* در مصاحبهای گفته بودی باید به دنبال اسپانسرها برویم؟
درسی که در دانشگاه خواندم مربوط به بازاریابی بود. یکی از جرئی ترین مثالها را میزنم. ما زمانی که میزبان جوانان آسیا بودیم یک بنر هم در سطح شهر ندیدم. حدود دو هفته دیگر چلنج کاپ آسیا را داریم، اما از این رقابتها هم خبری در داخل شهر نیست.
* فصل گذشته هم با ثامن قرارداد بستی، اما نتوانستی بازی کنی. مسابقات را چطور دیدی؟
متاسفانه شانس بازی پیدا نکردم، اما جزء معدود سالهایی بود که از همان ابتدا مشخص بود، کدام تیم قهرمان میشود.
* به نطرت امسال هم همین روند خواهد بود؟
این اتفاق زمانی میافتد که تیم قدرتمندی در لیگ نباشد. زمانی که در پتروشیمی بودم، مهرام هم حضور داشت و به همراه یکی دو تیم دیگر رقابت خوبی داشتیم. نمیتوانیم بگوییم تیمی که پول دارد قهرمان نشود و بگوییم ضعیف شرکت کند.
* برخی میگویند با حضور استرالیا در آسیا باید قید قهرمانیها را بزنیم؟
تیمی واقعا خوبی دارند و در المپیک هم چهارم شدند. البته بد هم نمیشود. به جای اینکه با مالزی و اندونزی و سنگاپور بکنیم در سال چند بار با استرالیا و نیوزیلند بازی کنیم خیلی بهتر است و به ما کمک میکند. ما در بازی های تدارکاتی پیش از انتخابی المپیک توانستیم بدون حامد نیوزیلند را ببریم، اما همان تیم در حال شکست دادن فرانسه و کانادا بود.
* به نظر میرسد در یکی دو سال گذشته همبستگی در میان بازیکنان کمتر شده است، نظرت چیست؟
هیچ مشکلی وجود ندارد که یک بازیکن بخواهد در تیم ملی خودش را نشان بدهد، اما وقتی این خودنمایی به تیم ملی اولویت داشته باشد، این مسائل پیش میآید.
*آرزویی که به آن نرسیدی؟
خیلی دوست داشتم در المپیک بازی کنم.
* NBA چطور؟
من از اول دوست داشتم در این لیگ بازی کنم. رفتم تمرین کردم و در لیگ تابستانی هم بازی کردم و کل سوپر استارهای NBA را هم در سه بازی دیدم و عکس هم گرفتم. خوبی اش این بود که شمارهای که خودم دوست داشتم یعنی 14 را گرفتم. باز هم امیدوارم بروم، چون فکر میکنم تواناییاش را دارم. البته شاید اگر چینی یا هندی بودم، تا الان در این لیگ بازی میکردم.
* دلیلت برای انتخاب این شماره چه بود؟
از زمانی که بسکتبال را آغاز کردم NBA زیاد دنبال میکردم و میدیدم هیچ بازیکن شماره چهاردهی نیست که معروف باشد و دوست داشتم 14 را بپوشم و خودم معروفش کنم. زمان ما بیشتر به دنبال شماره 9 بودند، آن هم به این خاطر که مایکل جردن در المپیک این شماره پیراهن را پوشیده بود. یکی از آرزوهایم هم این بود که پیراهن شماره 14 ذوبآهن را بپوشم که به آن رسیدم.
*تلخترین خاطرهات؟
واقعا باخت به اردن در سال 2011 بدترین و تلخترین خاطرهام است. واقعا روز، روز اردن بود و هرچه زدند، رفت. بعش هم که دو بازیکنشان دوپینگی از آب درآمد. متاسفانه بعد از آن هم بسکتبال روزهای بدی را سپری کرد. باید از آن زمان درس بگیریم.
* و صحبت پایانی؟
امیدوارم بسکتبال ما هم به جایگاهی که حقش است، برسد.