مرحوم محمدنیا هم گفته بود: بابا اینها از بچه‌های تیپ و گردان ادواتند. در این لحظه مسئول تدارکات گردان پیش ما آمد و گفت...

به گزارش گروه جهاد و مقاومت مشرق، برادر رزمنده پاشا اوغلی از دیدبان‌های لشکر 10 سید الشهدا علیه السلام در خاطره ای می گوید:

در سال ۱۳۶۲عملیات والفجرچهار منطقه پنجوین، بنده و مرحوم رضا سلم‌طوری در دیدگاه روبروی شهر سلیمانیه عراق مستقر بودیم وچون باتوپخانه ارتش کار می‌کردیم یک بی‌سیم‌چی از طرف ارتش پیش ما مامور بود. دیدگاه ما در محدوده گردان زهیر به فرماندهی شادروان محمدنیا بود و چون آن برادر ارتشی پیش ما بود و بنده و مرحوم سلم‌طوری با لباس خاکی و بدون ارم بودیم، زنده یاد مرحوم بهشتی به همراه مسئول تدارکات گردان زهیر، بنده و سلم‌طوری را ارتشی فرض کرده‌بودند و حسابی از نظر تدارکات و... رسیدگی می‌کردند؛ تا اینکه یک‌روز با مرحوم محمدنیا در دیدگاه بودیم که این دو عزیزپیش ما آمدند و دیدند بنده با محمدنیا خیلی راحتم؛ پائین دیدگاه از ایشون می‌پرسند بابچه‌های ارتشی آشنا هستید که اینقدر با هم راحتید؟

مرحوم محمدنیا هم گفته بود: بابا اینها از بچه‌های تیپ و گردان ادواتند. در این لحظه مسئول تدارکات گردان پیش ما آمد و گفت هر چه را که تا الان نخوردید باید پس بدهید!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس