سرویس جهان مشرق -
بازتاب کودتایی که ساعت یازده و سی دقیقه جمعه شب به وقت محلی (حوالی یک
بامداد شنبه به وقت تهران) در ترکیه رخ داد و از آن به عنوان کودتا ارتش
ترکیه علیه دولت «رجب طیب اردوغان»، رئیس جمهور این کشور یاد شد، تنها به
داخل ترکیه محدود نخواهد شد، بلکه سراسر منطقه، از جمله کشورهای همجوار
ترکیه و تحولات جاری در آنها و آینده منطقه را تحت تاثیر خود قرار خواهد
داد.
سوریه و بحران این کشور که ترکیه از بازیگران اصلی آن شمرده می شود، یکی از کانون های منطقه ای است که تاثیر کودتای ترکیه بر آن انکار ناپذیر است، به ویژه آنکه کارشناسان در ریشه یابی این کودتا، به عواملی مانند دخالت آنکارا در امور داخلی سوریه، حمایت از گروه های تروریستی از جمله داعش و بروز بی ثباتی و ناامنی در این کشور اشاره کرده، از آنها به عنوان پیش زمینه های این کودتا یاد می کنند.
آنچه در ترکیه حادث شد و کودتای ناموفق نام گرفت، پرده از حقایق و امور مهمی برداشت، از آن جمله:
- این حادثه هر چند کودتای ناموفقی بود که دولت ترکیه به سرعت آن را پایان داد و کنترل امور را در دست گرفت، اما برای اردوغان حکم بمبی را داشت که این بار خنثی شد و مشخص نیست در آینده هم همین گونه باشد
- این حادثه انعکاس و بازتاب عملکرد اردوغان در چند سال اخیر به خصوص دخالت های خارجی وی شمرده می شود که موجب از بین رفتن امنیت در ترکیه شد
- انزوای بین المللی و منطقه ای ترکیه که به اعتبار و حیثیت این کشور در بیرون از مرزها لطمه زده بود
- راه دادن تروریسم به داخل ترکیه، سلسله انفجارهای تروریستی و عملیات های انتحاری که طی یک سال گذشته مناطق مختلف ترکیه شاهد آن بود، نشان از نفوذ تروریسم از جمله تروریسم داعشی به این داخل این کشور دارد
- سیاست های دیکتاتورمابانه و تمامیت خواهانه اردوغان که سودای احیای امپراتوری عثمانی را در سر می پروراند
- مشخص شدن جایگاه و میزان بهره مندی اردوغان از حمایت بازیگران منطقه ای و بین المللی
- موضع گیری خنثی و بی طرف کشورهای غربی در برابر کودتا که نشان داد، بودن یا نبودن اردوغان برای غربی ها اهمیت چندانی ندارد
- پایگاه اصلی اردوغان همچنان استانبول است و در طول سال های گذشته نتوانسته پایگاهی برای خود در آنکارا دست و پا کند، لذا در شکست دادن این کودتا مدیون مردم استانبول است
- ضعف دستگاه اطلاعات و ناتوانی سرویس های امنیتی اردوغان در رصد تحرکات کودتاگران و پیش بینی آن
- اشغال تلویزیون دولتی ترکیه و برخی از مراکز حکومتی، دستگیری برخی از فرماندهان عالی رتبه ارتش و پرواز نیروی هوایی را اگر نشان ضعف جدی ساختار امنیتی و دستگاه های اطلاعاتی ترکیه ندانیم، باید آن را خیانت این دستگاه ها و سرویس ها به اردوغان یا همراهی آنها با کودتاچیان به شمار آورد
- کودتای نظامی ترکیه نوعی بن بست دموکراتیک و انسداد سیاسی در این کشور تلقی می شود که بازخورد آن رد عضویت در اتحادیه اروپاست که اردوغان برای تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده بود
- وقوع این کودتا تاکیدی بر نبود فضای دموکراتیک در جامعه ترکیه و ضعف دیکتاتوری اردوغان بود
در
این تردید نیست، این نکات که به صورت کوتاه و گذرا در این گزارش به آن
پرداخته شد، از نگاه اردوغان و مشاورانش دور نمانده، آنها را به تامل بیشتر
در شرایط جدید حاکم بر ترکیه و جایگاه و موقعیت اردوغان و دولتش و حزب
حاکم «عدالت و توسعه» در موازنات سیاسی و معادلات داخلی و خارجی وادار
خواهد کرد.
در چنین شرایطی دور از انتظار نیست، افق های روشنی فرا روی حل بحران سوریه ایجاد شود، اقدام ترکیه در بستن مرزهایش با استان ادلب سوریه می تواند، اولین بازتاب کودتای نظامی در ترکیه بر تحولات سوریه باشد که در دل خود بازتاب های بسیار و عمیقی بر روند بحران سوریه خواهد گذاشت.
ترکیه در طول بحران سوریه برای گروه های تروریستی و عناصر مسلح به عنوان پلی عمل کرده که به واسطه آن تروریست ها نیازهای خود را تامین می کردند و آزادانه بین مرزهای مشترک دو کشور در تردد بودند.
در تمام طول این سال ها اگر مرزهای ترکیه نبودند، گروه های تروریستی برای یک روز امکان بقا و ادامه مبارزه در سوریه را نداشتند. این کشور با استان های حلب، ادلب، لاذقیه، رقه و حسکه در استان سوریه دارای مرزهای مشترک است، استان هایی که در طول بحران سوریه همواره کانون بحران بوده اند.
استان حلب، اولین و بزرگترین قربانی مطامع و چشم داشت های اردوغان در سوریه بود. در این راستا کسی نمی تواند، غارت و سرقت کارخانه ها و صنایع شهر حلب به دست تروریست ها و انتقال آنها به ترکیه را فراموش کند.
همانگونه که به لطف حمایت های دولت ترکیه محاصره گروه های تروریستی در بخش شرقی شهر حلب توسط ارتش سوریه تاکنون با شکست مواجه شده و منجی این گروه ها در حلب بوده و عملیات ارتش سوریه را ناکام گذاشته، عملیاتی که از آن به عنوان تعیین کننده سرنوشت بحران سوریه و شاه کلید حل این بحران یاد می شود.
ارتش سوریه این روزها در تدارک عملیات سرنوشت ساز تکمیل حلقه محاصره گروه های تروریستی در شرق حلب است، اگر آنگونه که انتظار می رود، ترکیه مرزهای خود را به روی تروریست ها ببندد و مانع تردد آنها و انتقال کمک های امدادی و مهمات نظامی به این گروه ها شود و راه ارتباطی تروریست ها با دنیای خارج را قطع کند، به آزادی حلب یک گام بیشتر باقی نمی ماند.
در همین راستا، روز گذشته منابع سوری از قطع جاده
کاستیلو از سوی ارتش سوریه و در محاصره قرار گرفتن کامل شرق حلب خبر
دادند.
ارتش و نیروهای مقاومت سوریه با تسلط بر مناطق راهبردی مزارع ملاح توانستند پیشروی به سمت این جاده را تسهیل دهند. جاده کاستیلو مسیر ارتباطی گروه های تروریستی در شهر حلب با حومه های شمالی آن است.
تسلط ارتش و نیروهای مقاومت سوریه بر منطقه مزارع الملاح و پیشروی در منطقه اللیرمون و قطع جاده کاستیلو مانع ارتباط گروه های تروریستی شده و تروریست ها در شرق و شمال شرق حلب محاصره شده اند.
ارتش سوریه طی روزهای گذشته دستاوردهای چشمگیری در حلب داشته و با قطع کردن تنها راه ارتباطی تروریست ها با خارج، گروههای مسلح را محاصره کرده است.
همچنین رویترز به نقل از تروریستها اعلام کرد تنها راه دسترسی شورشیان به شمال حلب این بزرگراه بود که به دست ارتش سوریه افتاده است.
در استان ادلب اگر حمایت های ترکیه و پناه دادن تروریست ها در مناطق مرزی جنوب ترکیه نبود، گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» هیچ گاه امکان اشغال شهر ادلب و تاسیس امارت اسلامی همانند داعش در شهر رقه را نمی یافت.
همانگونه که اشغال بخش شمالی استان لاذقیه به دست گروه های تروریستی چچنی و قفقازی و کشورهای آسیای میانه تنها به لطف ترک ها ممکن شد.
شرایط گروه های تروریستی و عناصر مسلح در دو استان حسکه و رقه نیز به همین ترتیب جریان داشت، با این تفاوت که وجود مناطق کُردنشین در این دو استان انگیزه اردوغان که دشمنی و خصومت دیرینه ای با کُردها دارد، را برای حمایت و پشتیبانی همه جانبه از گروه های تروریستی دو چندان می کرد.
هیچ کس نمی تواند، منکر رشد و بالندگی و قدرت گرفتن داعش در سوریه و عراق شود، خرید نفت مسروقه از میدان های نفتی و گازی سوریه و عراق و فروش آن در بازارهای جهانی، در کنار خرید آثار باستانی و تاریخی این دو کشور پس از انتقال به ترکیه ثروت و منبع درآمد هنگفتی برای داعش به وجود دارد که تاثیر بسزایی بر قدرت گیری این گروه در منطقه داشت.
حال اگر اردوغان از کودتای اخیر درس گرفته و به این درک رسیده باشد که اولین قربانی حمایت از داعش و تعامل با آن خود او خواهد بود، باید در انتظار پایان داد و ستد نفتی و آثار باستانی این گروه با آنکارا و قطع مهمترین و اساسی ترین منابع درآمد این گروه باشیم.
آنچه موجب افزایش امیدها به رویگردانی آنکارا از گروه های تروریستی شده، اظهارات سران ترکیه در هفته های اخیر بود که از تغییر رویکرد این کشور در قبال بحران سوریه حکایت داشت که محافل سیاسی داخلی و خارجی را غافلگیر کرده بود.
اظهارات اردوغان پیش از عزیمت به لهستان برای شرکت در نشست سران ناتو در فرودگاه آتاتورک در خصوص مطرح شدن بحران سوریه در این نشست با بیان اینکه ترکیه دارای تاریخی کهن با سوریه است و نمی تواند چشمان خود را به روی حذف این کشور از نقشه جهان ببندد، تاکیدی ضمنی بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تلقی می شد.
در همین حال تأکید نخست وزیر ترکیه مبنی بر امکان سازش با سوریه و لزوم فداکاری همه طرف ها برای تحقق این هدف، در کنار عذرخواهی اردوغان از پوتین در حادثه سرنگونی جنگنده روسی در نوامبر گذشته در شمال غربی سوریه بر آغاز مجدد مناسبات ترکیه با روسیه به عنوان بزرگترین متحد بین المللی سوریه و تصمیم سران ترکیه به تغییر رویکردشان در بحران سوریه تاکید داشت.
مقایسه وضعیت ترکیه در قبل و بعد
از مشارکت این کشور در پروژه های اخوانی کردن منطقه و براندازی نظام در
سوریه به روشنی نشان می دهد که ترکیه نه تنها از مشارکت در این پروژه ها
هیچ سودی نبرده است، بلکه برعکس در همه عرصه ها ضررهای هنگفتی متحمل شده
که برخی از آنها به خصوص در حوزه های امنیتی جبران ناپذیر شده است.
اگر این فرض را بپذیریم که بزرگترین چالش امنیتی ترکیه از ناحیه کردهای جدایی طلب ناشی می شود، بعد از مشارکت ترکیه در طرح براندازی دولت و نظام سیاسی در سوریه، این چالش به مراتب بیشتر شده است، به گونه ای که نیروهای کُرد شمال سوریه اکنون تحت حمایت های پ.ک.ک ترکیه و آمریکا آزاد و بی پروا از تمایلات استقلال طلبانه خود صحبت می کنند.
بر این اساس می توان گفت که ترکیه پیش از کودتا تلاش داشته، با ترمیم و اصلاح رویکرد چند سال گذشته خود در قبال سوریه و آشتی با روسیه در تلاش بوده، با چالش های امنیتی، سیاسی و اقتصادی ناشی از مشارکت بی محابا در طرح براندازی دولت و نظام سیاسی در سوریه مقابله کند و دستکم مخاطرات آن را به حداقل برساند.
با این برداشت و درک از تحرکات سیاسی ترکیه در عرصه دیپلماسی بین الملل انتظار می رود، این تحرکات و رفتارها پس از کودتای نظامی در این کشور تشدید شده روند سریع تری به خود بگیرد که در این حالت باید در انتظار پایان بحران سوریه در آینده نزدیک بود.
سوریه و بحران این کشور که ترکیه از بازیگران اصلی آن شمرده می شود، یکی از کانون های منطقه ای است که تاثیر کودتای ترکیه بر آن انکار ناپذیر است، به ویژه آنکه کارشناسان در ریشه یابی این کودتا، به عواملی مانند دخالت آنکارا در امور داخلی سوریه، حمایت از گروه های تروریستی از جمله داعش و بروز بی ثباتی و ناامنی در این کشور اشاره کرده، از آنها به عنوان پیش زمینه های این کودتا یاد می کنند.
آنچه در ترکیه حادث شد و کودتای ناموفق نام گرفت، پرده از حقایق و امور مهمی برداشت، از آن جمله:
- این حادثه هر چند کودتای ناموفقی بود که دولت ترکیه به سرعت آن را پایان داد و کنترل امور را در دست گرفت، اما برای اردوغان حکم بمبی را داشت که این بار خنثی شد و مشخص نیست در آینده هم همین گونه باشد
- این حادثه انعکاس و بازتاب عملکرد اردوغان در چند سال اخیر به خصوص دخالت های خارجی وی شمرده می شود که موجب از بین رفتن امنیت در ترکیه شد
- انزوای بین المللی و منطقه ای ترکیه که به اعتبار و حیثیت این کشور در بیرون از مرزها لطمه زده بود
- راه دادن تروریسم به داخل ترکیه، سلسله انفجارهای تروریستی و عملیات های انتحاری که طی یک سال گذشته مناطق مختلف ترکیه شاهد آن بود، نشان از نفوذ تروریسم از جمله تروریسم داعشی به این داخل این کشور دارد
- سیاست های دیکتاتورمابانه و تمامیت خواهانه اردوغان که سودای احیای امپراتوری عثمانی را در سر می پروراند
- مشخص شدن جایگاه و میزان بهره مندی اردوغان از حمایت بازیگران منطقه ای و بین المللی
- پایگاه اصلی اردوغان همچنان استانبول است و در طول سال های گذشته نتوانسته پایگاهی برای خود در آنکارا دست و پا کند، لذا در شکست دادن این کودتا مدیون مردم استانبول است
- ضعف دستگاه اطلاعات و ناتوانی سرویس های امنیتی اردوغان در رصد تحرکات کودتاگران و پیش بینی آن
- اشغال تلویزیون دولتی ترکیه و برخی از مراکز حکومتی، دستگیری برخی از فرماندهان عالی رتبه ارتش و پرواز نیروی هوایی را اگر نشان ضعف جدی ساختار امنیتی و دستگاه های اطلاعاتی ترکیه ندانیم، باید آن را خیانت این دستگاه ها و سرویس ها به اردوغان یا همراهی آنها با کودتاچیان به شمار آورد
- کودتای نظامی ترکیه نوعی بن بست دموکراتیک و انسداد سیاسی در این کشور تلقی می شود که بازخورد آن رد عضویت در اتحادیه اروپاست که اردوغان برای تحقق آن از هیچ تلاشی فروگذاری نکرده بود
- وقوع این کودتا تاکیدی بر نبود فضای دموکراتیک در جامعه ترکیه و ضعف دیکتاتوری اردوغان بود
در چنین شرایطی دور از انتظار نیست، افق های روشنی فرا روی حل بحران سوریه ایجاد شود، اقدام ترکیه در بستن مرزهایش با استان ادلب سوریه می تواند، اولین بازتاب کودتای نظامی در ترکیه بر تحولات سوریه باشد که در دل خود بازتاب های بسیار و عمیقی بر روند بحران سوریه خواهد گذاشت.
ترکیه در طول بحران سوریه برای گروه های تروریستی و عناصر مسلح به عنوان پلی عمل کرده که به واسطه آن تروریست ها نیازهای خود را تامین می کردند و آزادانه بین مرزهای مشترک دو کشور در تردد بودند.
در تمام طول این سال ها اگر مرزهای ترکیه نبودند، گروه های تروریستی برای یک روز امکان بقا و ادامه مبارزه در سوریه را نداشتند. این کشور با استان های حلب، ادلب، لاذقیه، رقه و حسکه در استان سوریه دارای مرزهای مشترک است، استان هایی که در طول بحران سوریه همواره کانون بحران بوده اند.
استان حلب، اولین و بزرگترین قربانی مطامع و چشم داشت های اردوغان در سوریه بود. در این راستا کسی نمی تواند، غارت و سرقت کارخانه ها و صنایع شهر حلب به دست تروریست ها و انتقال آنها به ترکیه را فراموش کند.
همانگونه که به لطف حمایت های دولت ترکیه محاصره گروه های تروریستی در بخش شرقی شهر حلب توسط ارتش سوریه تاکنون با شکست مواجه شده و منجی این گروه ها در حلب بوده و عملیات ارتش سوریه را ناکام گذاشته، عملیاتی که از آن به عنوان تعیین کننده سرنوشت بحران سوریه و شاه کلید حل این بحران یاد می شود.
ارتش سوریه این روزها در تدارک عملیات سرنوشت ساز تکمیل حلقه محاصره گروه های تروریستی در شرق حلب است، اگر آنگونه که انتظار می رود، ترکیه مرزهای خود را به روی تروریست ها ببندد و مانع تردد آنها و انتقال کمک های امدادی و مهمات نظامی به این گروه ها شود و راه ارتباطی تروریست ها با دنیای خارج را قطع کند، به آزادی حلب یک گام بیشتر باقی نمی ماند.
ارتش و نیروهای مقاومت سوریه با تسلط بر مناطق راهبردی مزارع ملاح توانستند پیشروی به سمت این جاده را تسهیل دهند. جاده کاستیلو مسیر ارتباطی گروه های تروریستی در شهر حلب با حومه های شمالی آن است.
تسلط ارتش و نیروهای مقاومت سوریه بر منطقه مزارع الملاح و پیشروی در منطقه اللیرمون و قطع جاده کاستیلو مانع ارتباط گروه های تروریستی شده و تروریست ها در شرق و شمال شرق حلب محاصره شده اند.
ارتش سوریه طی روزهای گذشته دستاوردهای چشمگیری در حلب داشته و با قطع کردن تنها راه ارتباطی تروریست ها با خارج، گروههای مسلح را محاصره کرده است.
همچنین رویترز به نقل از تروریستها اعلام کرد تنها راه دسترسی شورشیان به شمال حلب این بزرگراه بود که به دست ارتش سوریه افتاده است.
در استان ادلب اگر حمایت های ترکیه و پناه دادن تروریست ها در مناطق مرزی جنوب ترکیه نبود، گروه تروریستی تکفیری «جبهه النصره» هیچ گاه امکان اشغال شهر ادلب و تاسیس امارت اسلامی همانند داعش در شهر رقه را نمی یافت.
همانگونه که اشغال بخش شمالی استان لاذقیه به دست گروه های تروریستی چچنی و قفقازی و کشورهای آسیای میانه تنها به لطف ترک ها ممکن شد.
شرایط گروه های تروریستی و عناصر مسلح در دو استان حسکه و رقه نیز به همین ترتیب جریان داشت، با این تفاوت که وجود مناطق کُردنشین در این دو استان انگیزه اردوغان که دشمنی و خصومت دیرینه ای با کُردها دارد، را برای حمایت و پشتیبانی همه جانبه از گروه های تروریستی دو چندان می کرد.
هیچ کس نمی تواند، منکر رشد و بالندگی و قدرت گرفتن داعش در سوریه و عراق شود، خرید نفت مسروقه از میدان های نفتی و گازی سوریه و عراق و فروش آن در بازارهای جهانی، در کنار خرید آثار باستانی و تاریخی این دو کشور پس از انتقال به ترکیه ثروت و منبع درآمد هنگفتی برای داعش به وجود دارد که تاثیر بسزایی بر قدرت گیری این گروه در منطقه داشت.
حال اگر اردوغان از کودتای اخیر درس گرفته و به این درک رسیده باشد که اولین قربانی حمایت از داعش و تعامل با آن خود او خواهد بود، باید در انتظار پایان داد و ستد نفتی و آثار باستانی این گروه با آنکارا و قطع مهمترین و اساسی ترین منابع درآمد این گروه باشیم.
آنچه موجب افزایش امیدها به رویگردانی آنکارا از گروه های تروریستی شده، اظهارات سران ترکیه در هفته های اخیر بود که از تغییر رویکرد این کشور در قبال بحران سوریه حکایت داشت که محافل سیاسی داخلی و خارجی را غافلگیر کرده بود.
اظهارات اردوغان پیش از عزیمت به لهستان برای شرکت در نشست سران ناتو در فرودگاه آتاتورک در خصوص مطرح شدن بحران سوریه در این نشست با بیان اینکه ترکیه دارای تاریخی کهن با سوریه است و نمی تواند چشمان خود را به روی حذف این کشور از نقشه جهان ببندد، تاکیدی ضمنی بر حفظ تمامیت ارضی سوریه تلقی می شد.
در همین حال تأکید نخست وزیر ترکیه مبنی بر امکان سازش با سوریه و لزوم فداکاری همه طرف ها برای تحقق این هدف، در کنار عذرخواهی اردوغان از پوتین در حادثه سرنگونی جنگنده روسی در نوامبر گذشته در شمال غربی سوریه بر آغاز مجدد مناسبات ترکیه با روسیه به عنوان بزرگترین متحد بین المللی سوریه و تصمیم سران ترکیه به تغییر رویکردشان در بحران سوریه تاکید داشت.
اگر این فرض را بپذیریم که بزرگترین چالش امنیتی ترکیه از ناحیه کردهای جدایی طلب ناشی می شود، بعد از مشارکت ترکیه در طرح براندازی دولت و نظام سیاسی در سوریه، این چالش به مراتب بیشتر شده است، به گونه ای که نیروهای کُرد شمال سوریه اکنون تحت حمایت های پ.ک.ک ترکیه و آمریکا آزاد و بی پروا از تمایلات استقلال طلبانه خود صحبت می کنند.
بر این اساس می توان گفت که ترکیه پیش از کودتا تلاش داشته، با ترمیم و اصلاح رویکرد چند سال گذشته خود در قبال سوریه و آشتی با روسیه در تلاش بوده، با چالش های امنیتی، سیاسی و اقتصادی ناشی از مشارکت بی محابا در طرح براندازی دولت و نظام سیاسی در سوریه مقابله کند و دستکم مخاطرات آن را به حداقل برساند.
با این برداشت و درک از تحرکات سیاسی ترکیه در عرصه دیپلماسی بین الملل انتظار می رود، این تحرکات و رفتارها پس از کودتای نظامی در این کشور تشدید شده روند سریع تری به خود بگیرد که در این حالت باید در انتظار پایان بحران سوریه در آینده نزدیک بود.