گروه سیاست مشرق -
روزنامهها در لابهلای گزارشها و سرمقالهها، قسمتی از صفحات خود را به
اخبار روزهای گذشته یا اخبار ویژه اختصاص می دهند که مشرق در ادامه به آنها
اشاره میکند.
******
کیهانشما که لالایی دموکراسی بلدید چرا سال 88 خوابتان نبرد؟!
«چطور وقتی به انگلستان میرسد، روشنفکران فخر دموکراسی را میفروشند اما در کشور خودمان به زدن زیر میز میپردازند و شهر آشوبی میکنند؟».
داریوش سجادی همکار سابق نشریات اصلاحطلب در یادداشتی نوشت: صادق زیباکلام تئوریسین خودخوانده اصلاحات(!) اخیراً و پیرو رفراندوم برگزار شده در انگلستان که منجر به خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا شد بر کرسی تدریس دموکراسی نشسته و در خلوت و جلوت و مصاحبه و مقاله و سخنرانی مبتهجانه نظام جمهوری اسلامی را اندرز میدهد که به تجربه رفراندوم انگلستان تأسی کرده و دموکراسی واقعی را از لندن بیآموزند! زیباکلام میفرمایند برخلاف دواعی آنان که میگفتند و میگویند دموکراسی غربی دروغی بیش نیست و مردم نقشی در انتخابات نداشته و محور بازی در دست محافل قدرت و نخبگان و الیت و الیگارشی حاکمه است که با لطائف الحیل و با فریب مردم آرای مطمح نظر خود را از صندوق بیرون میآورند؛ با رفراندوم انگلستان که در آن بدنه عوام جامعه برخلاف نظر جمیع پایوران و نخبگان و هیئت حاکمه رأی خود را به نظام دیکته کرد اینک ثابت شد دموکراسی در غرب واقعی است و عوام میتوانند برخلاف خواست حکومت و خواص جامعه، رأی خود را به صندوق ریخته و حکومت و الیگارشی حاکم و نخبگان مملکت را مجاب به پیروی از خود کنند.
فرمایش جناب زیباکلام متین است اما ظاهراً فراموش کردهاند برخلاف مشق دموکراسی امروزشان، ایشان و همراهان و عقبهسیاسی ایشان در اردوی سبزها بودند که در 88 همین دموکراسی مورد اقبال خود را برنتابیده و با ادلههائی متفرعنانه برآیند انتخابات 88 را به بهانه کودتا و تقلب و تخلف و تدلیس، نفی کردند!
ظاهراً حافظه ایشان فراموش کرده چگونه در 88 با دواعی محیرالعقولی از قبیل رأی عوام دون رأی خواص است و آنها زشتاند و بیریختاند و بیکلاساند و بیسوادند و دهاتیاند و ما با شعوریم و با کلاسایم و با سوادیم و خوشگلیم و خوشلباسایم و خوش بیانیم و موندمان بالا است و با انبوهی از مواضع متفرعنانه و پر تبختر، بر چهره نظام ناخن کشیدند و 8 ماه شهر را اسیر خیره سری و تفرعن خود کرده و برآیند انتخابات آن سال را قربانی خودشیفتگی و از خود متشکریشان کردند!
چطور مرغ همسایه غاز است و وقتی انگلستان به آرای طبقات عوام جامعه احترام میگذارد امثال زیباکلام احساس رسالت میکنند تا فخر چنین دموکراسی نابی را به زمین و زمان بفروشند اما وقتی همین تجربه درکشورشان تکرار میشود تمامی لوازم دموکراسی را فراموش کرده و با زدن به زیر میز و تحقیر آرای تودههای عوام، شهر آشوبی میکنند.
به نام کارگران و به کام مدیران اشرافی /مدیران مستعفی فداکاری کردند!
خبرگزاری مدعی عنوان کار و کارگر، استعفای مدیران متخلف و دریافتکننده حقوقهای نامشروع نجومی را «استعفای مردانه و از سر فداکاری» توصیف کرد!
به دنبال اوجگیری اعتراض عمومی نسبت به حقوقهای نجومی برخی مدیران، رؤسای بیمه مرکزی و ایران و 4 بانک رفاه کارگران، صادرات، ملت و مهر ایران اعلام استعفا کردند و دیروز هم اعلام شد در جلسه هیئت عامل صندوق توسعه ملی در حضور رئیس جمهور، با استعفای رئیس (صفدر حسینی) و اعضای هیئت عامل این صندوق موافقت شده است.
هر چند معلوم نیست که چرا دولت حاضر نیست رسماً مدیران متخلف را عزل کند و ترجیح میدهد این کار تحت عنوان استعفا انجام شود، اما نکته مضحک تحلیل خبرگزاری اصلاحطلب کار (ایلنا) میباشد که در یادداشتی تحت عنوان «استعفای مردانه برای تداوم تدبیر» مینویسد: این روزها مسئله فیشهای حقوقی حربه جدید اتاقهای فکر مخالفان دولت برای ضربه زدن به روحانی شده است. میگویند «باز هم این فیشها در راه است.» میگویند «اتاق فکر شنبهها برنامههای مفصلی دارد تا در این یک سال دولت روحانی را به زمین بزند.» ماجرا هر چه باشد به اعتبار دولت روحانی آسیب زده است. دولت روحانی که در سالهای اول حضور پروندههای متعدد فساد مالی از دولت گذشته را افشا کرده بود و افکار عمومی را علیه تداوم حضور یاران احمدینژاد در دولت منسجم کرده بود. حالا همین افکار عمومی از دولت روحانی میپرسند چرا در کشوری که حقوق کارگران نزدیک یک میلیون تومان است و بسیاری از مردم از همین حقوق اولیه بهرهمند نیستند، باید بعضی مدیران حقوق چند ده میلیونی دریافت کنند؟
این خبرگزاری میافزاید: مدیران دولتی البته نسبت به این انتقادها پاسخ روشنی دارند. آنها به اهمیت برخی مشاغل خاص اشاره میکنند و به اینکه این حقوق با نظارت و آگاهی دستگاههای قانونگذاری و نظارتی کشور بوده است. با این حال افکار عمومی تا امروز این پاسخها را بیشتر شبیه توجیه میداند تا جوابی قانع کننده.
ایلنا سرانجام ادعا میکند: در انتخابات مجلس دهم، بسیاری از نامزدهای جریان اصلی اصلاحطلبان در انتخابات رد صلاحیت شدند. بعد از این رد صلاحیتها این افراد قهر نکردند. در صحنه باقی ماندند و کمک کردند نیروهای گمنام و شاید با توانایی کمتر وارد مجلس شوند. البته این استراتژی جواب داد و لیست اصلاحطلبان نامزد خود را به خانه ملت فرستاد. شاید حالا مدیران روحانی که حقوق نامتعارف میگیرند همین رویه را در پیش بگیرند. استعفا کنند و از مدیریت بگذرند و جا را به چهرههای جوانتر و گمنامتر، ولو با تجربه کمتر بدهند و سعی کنند مشاوران خوبی برای مدیران جدید باشند. توسعه کشور نیاز به فداکاری]![ دارد و این مدیران تا اینجا نشان دادهاند که برای اعتلای ایران حاضر به فداکاری هستند.]!



