به گزارش مشرق، روزنامه کیهان در یادداشت روز خود نوشت:
1- دی ماه سال قبل بود که تولیدات ارج به صفر رسید! مدتی بود که زنگ خطر در شرکتی با حدود 80 سال قدمت به صدا در آمده بود دیروز ارج کاملا تعطیل شد و افتخار تعطیل آن به دوران دولت تدبیر و امید رسید! در دی ماه سال قبل اعلام شده بود؛ به دلیل زیانده بودن تولید کلیه محصولات و عدم داشتن توجیه اقتصادی، برنامهای برای ادامه روند تولید در شرکت ارج وجود ندارد. در میان ژنرالهای دولت یازدهم، کسی میداند معنی «زیان ده بودن تولید محصولات» و «عدم داشتن توجیه اقتصادی» یعنی چه!؟ پاسخ را میتوانند در بازار لوازم خانگی کشور که مملو از محصولات سامسونگ و ال جی شده پیدا کنند و کمی از روی کارگر ایرانی خجالتزده و شرمگین بشوند.
اسفند سال قبل خبر رسید که هپکو ،کارگرانش را به مرخصی اجباری فرستاده است! هپکو همان شرکتی است که در سال 1386 بالاترین رکورد تولید و عرضه ماشینآلات راهسازی را با تولید 2600 دستگاه به ارزش 260 میلیارد تومان بدست آورد. حالا با تشدید رکود و تعطیلی تقریبی همه فعالیتهای عمرانی و ساخت و ساز، تقاضا برای ماشینآلات هپکو به حداقل رسیده است. این البته شاید طبیعی باشد چرا که دولت محترم صراحتا میگوید:«حل مشکلات آییننامهها، قوانین و مقررات وظیفه دولت است... اصولاً، احداث فرودگاه، کشیدن خط آهن، ساخت مسکن یا احداث اتوبان بهعهده دولت نیست بلکه دولت موظف به بهبود شرایط سرمایهگذاری و فضای کسب و کار و ارتقای روابط کشور با دولتهای خارجی است ...»! در اثر ارتقای روابط با دولتهای خارجی، در واردات باز شد(!) و با کمک مطالبات سیستم بانکی، کمر تولید پر افتخار ملی شکست و خیل دیگری به تعداد بیکاران افزوده شد...
مدتی قبل برخی آمار رسمی از تعطیلی بیش از 60 درصد صنایع و 80 درصد معادن کشور به دلیل رکود بیسابقه خبر داده و زنگ خطر را به صدا در آورده بود، اما بازهم به گوش مسئولین نرسید! همین هفته قبل بود که وزیر صنعت، پس از سه سال تصدی این سمت، از «وضعیت فاجعهآمیز صنعت» به نمایندگان مجلس شورای اسلامی سخن گفت! گویا قرار است افرادی از دیگر کرات آسمانی بیایند و وزارت تحت امر ایشان را سر و سامان دهند! کسی نیست که از وضعیت اشتغال خبر نداشته باشد و نداند عدد جمعیت بیکار- که رئیسجمهور در ایام تبلیغات انتخاباتی آنها را دو میلیون و سیصد هزار نفر دانسته و برایشان برنامه فوریای اعلام کرده بود- اکنون به شش و نیم میلیون نفر رسیده است.
2- در غیاب و خواب دستگاههای نظارتی، اخبار متعدد و غیرقابل انکاری از دریافتیهای چند ده میلیونی و اندک اندک چند صد میلیونی و حتی نزدیک یک میلیاردی برخی مدیران و دستاندرکاران سطح بالای کشور حکایت کرد.کیهان تعداد اندکی از اسناد متعدد این فاجعه اقتصادی را منتشر کرد و رسانههای دیگر هم - به جز زنجیرهایها که چشم خود را به مشکلات معیشتی مردم بستهاند- به سهم خود وارد این میدان شدند. نتیجه، استعفای توام با طلبکاری و توهین مدیر بیمه مرکزی بود و وعده معاون اول رئیس جمهور و رئیس دیوان محاسبات! آن هم در روزگاری که یک مدیر بانکی، به اندازه 234 کارگر ساده حقوق میگیرد!
3- دو وصف«انقلابی بودن» و « اقتصاد مقاومتی» در ماههای اخیر، علیالدوام مورد تاکید رهبر معظم انقلاب در دیدار با اقشار و گروههای مختلف قرار گرفته است. اینگونه به نظر میرسد که بدون اقتصاد مقاومتی که یقینا از دالان اقدام و روحیه انقلابی میگذرد، هیچ گرهای از کار فرو بسته مردم باز نمیشود و وضع اقتصادی روز به روز بدتر میشود. حضرت آقا در سخنان نوروزی خود ضمن بر شمردن ده شاخصه و موضوع مهم اقتصاد مقاومتی، گفتند:«مسئولین محترم دولتی باید فعّالیتها و زنجیرههای اقتصادی مزیتدار کشور را شناسایی کنند و بر آنها متمرکز بشوند؛ بعضی از فعّالیتهای اقتصادی در کشور اولویت دارد، اهمّیت دارد، مثل مادر میماند و از آن، بابهای متعدّد اقتصادی و تولیدی گشوده میشود؛ روی آنها بایست تمرکز کنند؛ آنها را باید شناسایی کنند و نقشه راه را مشخّص کنند و تکلیف همه را معلوم بکنند... اینکه ما همهچیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی میآورد خطا است؛ پس بنابراین در خریدها کاری کنیم که تولید داخلی تضعیف نشود.... مسئولین محترم دولتی آخر سال ۹۵ میتوانند بیایند گزارش بدهند که ما این چند هزار کارگاه و کارخانه و مزرعه و دامداری و امثال اینها را احیاء کردیم. میتوانند بیایند اینها را بگویند؛ میتوانند به مردم گزارش بدهند، مردم هم ببینند و حس کنند. وقتی مردم حس کردند، آنوقت اعتماد و اطمینان پیدا میکنند.»
4- سه ماه از آن تاریخ گذشته و با گذشت یک فصل از سال، هیچ برنامهای برای به سامان کردن اوضاع منتشر نشده است، نظام بانکی راه خود را میرود و صنایع در تب و تاب نقدینگی و بازار و مبارزه و رقابت با واردات وحشتناک رسمی و قاچاق، یکی پس از دیگری تعطیل میشوند! اما در عوض هر کار و برنامهای، معاون وزیر کار در سخنان عجیبی میگوید:« امسال رشد اقتصادی ۵ یا ۶ درصدی هم داشته باشیم، شغلی ایجاد نمیشود... در دوران رشد اقتصادی بدون اشتغال قرار داریم! باید از طریق اشتغال، رشد اقتصادی ایجاد کنیم، نه اینکه از طریق رشد اقتصادی به اشتغال دست بیابیم! در شرایط فعلی بازار کار با ایجاد هر دو شغل یک شغل موجود نابود میشود»! یک بار دیگر این سخنان را بخوانید! واقعا از خواندن آنها چه نتیجهای حاصل میشود! کدام مبنا و پشتوانه علمی و برنامهای را در آن میبینید!؟ این سخنان، درد دلهای یک کارگر بیکار نیست، سخنان کسی است که قرار بوده برای مردم کاری بکند! آیا به نظرتان، این سخنان برای کارگران شغل ایجاد میکند!؟ آنچه در نگاه اول از این سخنان حاصل میشود، آن است که امسال هم هیچ اشتغالی در کار نیست! حتی اگر به رشد اقتصادی فلان درصد برسیم!
5- فراموش نکردهایم که رئیس جمهور و برخی دیگر از یارانش، قبل و بعد از انتخابات، از علمی بودن برنامههایشان و لزوم توجه به دادههای آماری میگفتند. اکنون و با گذشت سه سال از آن روزها، خوب است دولتمردان درباره آمار قاچاق کالا، فرار مالیاتی و معوقات بانکی توضیح بدهند! براساس برخی آمارها و برآوردهای کارشناسی، حداقل 25 میلیارد دلار کالای قاچاق به کشور وارد میشود! البته برخی این عدد را تا 40 میلیارد دلار هم تخمین میزنند! همچنین این روزها سخن از 120 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در میان است! و در خصوص معوقات بانکی (همه انواع آن) آمار غیررسمی عدد 200 هزار میلیارد تومان را نشان میدهد و البته مدیران دولتی حاضر به شفافسازی در این حوزه نیستند. آیا با این اعداد و ارقام، امکان شکلگیری اقتصاد مقاومتی و احیای تولید ملی وجود دارد!؟ آیا دولت محترم، در حوزههای مذکور موفق به کاهش اعداد نسبت به شروع کار خودش شده است؟ظاهرا نه تنها چنین اتفاقی نیفتاده، بلکه برعکس با گذشت دوسال از تصویب قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز و عدم ابلاغ آییننامههای اجرایی آن، اقتصاد ما تبدیل شده به بهشت دلالان و قاچاقچیانی که پایی در آنسوی مرزها دارند و دستی در مهمترین مناصب دولتی!
6- در چنین شرایطی، انتظار این بود و هست که رئیسجمهور محترم، برای حفظ وجهه و اعتبار خود هم که شده دست بکار شود و با روحیه انقلابی، لااقل برای همین سه آمار مذکور فکری بکند. بیاید و برای اقتصاد مقاومتی، اقدامی فوری و عاجل انجام بدهد. اما آنچه در عمل میبینیم چیست؟ رئیسجمهور محترم در جلسه هیئت دولت میگوید: «متأسفانه برخی رسانهها در پرداختن به اقتصاد مقاومتی فقط انتظارات جامعه را افزایش داده و نقش تلاش و کوشش همگانی و امید به آینده را کمرنگ میکنند»! ظاهرا از نظر ایشان همه موضوعات مربوط به اقتصاد مقاومتی حل و فصل شده و تنها چیزی که باقی مانده، بستن دهان چند رسانهای است که مشفقانه، از مشکلات و گرفتاریهای مردم میگویند و میکوشند در این همه غفلت و شکمسیری، پژواک صدای دردمندان باشند. اصلا فرض کنید که کسی چیزی نگفت و صدای مردم مستضعف و تحت فشار معیشتی را به کسی نرساند! کسی نگفت فلان کلان بدهکار بانکی که بدهی او به بیتالمال، به اندازه ثروت مردم یک شهر است، با کدام بخش دولت، سر و سرّ دارد و کدام گلوگاهها به خوشایند او تنظیم میشود! آیا با این روش و تدبیری(!) که در پیش گرفتهاید، چرخ اقتصاد میچرخد و امید به جامعه برمیگردد!؟ پیشنهاد میشود مقامات دولت تدبیر و امید، یک بار هم که شده، تعریف دقیق خود از اقتصاد مقاومتی را بیان کنند. آنچه تاکنون، به صورت جسته و گریخته از آنها شنیده شده، این است که اقتصاد مقاومتی، یعنی داشتن تعامل با دنیا! و لابد همانطور که از عاشورای امام حسین (ع) درس مذاکره برآمد، از این مدل تعامل با دنیا هم، شکوفایی اقتصاد ملی حاصل میشود! که یک نمونه آن را در تعطیل یک برند 80 ساله شاهدیم و نمونههای فراوان دیگر با تعطیلی بیش از 60 در صد صنایع کشور!
7- متاسفانه مصادیق متعدد و ناراحتکننده دیگری هم از اظهارات و تصمیمات مدیران ارشد دولتی قابل اشاره است. موضوعاتی که بر هیچکس پوشیده نیست و مردم کوچه و خیابان- نه مدیران چند صد میلیونی دولت تدبیر- با همه وجود آثار و تبعات آن را لمس میکنند و انتظار آن است که دستی از آستین همت دولت بیرون آمده و در این اندک فرصت باقیمانده برای رفع مشکلات مردم، کاری بکند. امروز حتی اقتصاددانان حامی دولت هم زبان به اعتراض گشودهاند!.
1- دی ماه سال قبل بود که تولیدات ارج به صفر رسید! مدتی بود که زنگ خطر در شرکتی با حدود 80 سال قدمت به صدا در آمده بود دیروز ارج کاملا تعطیل شد و افتخار تعطیل آن به دوران دولت تدبیر و امید رسید! در دی ماه سال قبل اعلام شده بود؛ به دلیل زیانده بودن تولید کلیه محصولات و عدم داشتن توجیه اقتصادی، برنامهای برای ادامه روند تولید در شرکت ارج وجود ندارد. در میان ژنرالهای دولت یازدهم، کسی میداند معنی «زیان ده بودن تولید محصولات» و «عدم داشتن توجیه اقتصادی» یعنی چه!؟ پاسخ را میتوانند در بازار لوازم خانگی کشور که مملو از محصولات سامسونگ و ال جی شده پیدا کنند و کمی از روی کارگر ایرانی خجالتزده و شرمگین بشوند.
اسفند سال قبل خبر رسید که هپکو ،کارگرانش را به مرخصی اجباری فرستاده است! هپکو همان شرکتی است که در سال 1386 بالاترین رکورد تولید و عرضه ماشینآلات راهسازی را با تولید 2600 دستگاه به ارزش 260 میلیارد تومان بدست آورد. حالا با تشدید رکود و تعطیلی تقریبی همه فعالیتهای عمرانی و ساخت و ساز، تقاضا برای ماشینآلات هپکو به حداقل رسیده است. این البته شاید طبیعی باشد چرا که دولت محترم صراحتا میگوید:«حل مشکلات آییننامهها، قوانین و مقررات وظیفه دولت است... اصولاً، احداث فرودگاه، کشیدن خط آهن، ساخت مسکن یا احداث اتوبان بهعهده دولت نیست بلکه دولت موظف به بهبود شرایط سرمایهگذاری و فضای کسب و کار و ارتقای روابط کشور با دولتهای خارجی است ...»! در اثر ارتقای روابط با دولتهای خارجی، در واردات باز شد(!) و با کمک مطالبات سیستم بانکی، کمر تولید پر افتخار ملی شکست و خیل دیگری به تعداد بیکاران افزوده شد...
مدتی قبل برخی آمار رسمی از تعطیلی بیش از 60 درصد صنایع و 80 درصد معادن کشور به دلیل رکود بیسابقه خبر داده و زنگ خطر را به صدا در آورده بود، اما بازهم به گوش مسئولین نرسید! همین هفته قبل بود که وزیر صنعت، پس از سه سال تصدی این سمت، از «وضعیت فاجعهآمیز صنعت» به نمایندگان مجلس شورای اسلامی سخن گفت! گویا قرار است افرادی از دیگر کرات آسمانی بیایند و وزارت تحت امر ایشان را سر و سامان دهند! کسی نیست که از وضعیت اشتغال خبر نداشته باشد و نداند عدد جمعیت بیکار- که رئیسجمهور در ایام تبلیغات انتخاباتی آنها را دو میلیون و سیصد هزار نفر دانسته و برایشان برنامه فوریای اعلام کرده بود- اکنون به شش و نیم میلیون نفر رسیده است.
2- در غیاب و خواب دستگاههای نظارتی، اخبار متعدد و غیرقابل انکاری از دریافتیهای چند ده میلیونی و اندک اندک چند صد میلیونی و حتی نزدیک یک میلیاردی برخی مدیران و دستاندرکاران سطح بالای کشور حکایت کرد.کیهان تعداد اندکی از اسناد متعدد این فاجعه اقتصادی را منتشر کرد و رسانههای دیگر هم - به جز زنجیرهایها که چشم خود را به مشکلات معیشتی مردم بستهاند- به سهم خود وارد این میدان شدند. نتیجه، استعفای توام با طلبکاری و توهین مدیر بیمه مرکزی بود و وعده معاون اول رئیس جمهور و رئیس دیوان محاسبات! آن هم در روزگاری که یک مدیر بانکی، به اندازه 234 کارگر ساده حقوق میگیرد!
3- دو وصف«انقلابی بودن» و « اقتصاد مقاومتی» در ماههای اخیر، علیالدوام مورد تاکید رهبر معظم انقلاب در دیدار با اقشار و گروههای مختلف قرار گرفته است. اینگونه به نظر میرسد که بدون اقتصاد مقاومتی که یقینا از دالان اقدام و روحیه انقلابی میگذرد، هیچ گرهای از کار فرو بسته مردم باز نمیشود و وضع اقتصادی روز به روز بدتر میشود. حضرت آقا در سخنان نوروزی خود ضمن بر شمردن ده شاخصه و موضوع مهم اقتصاد مقاومتی، گفتند:«مسئولین محترم دولتی باید فعّالیتها و زنجیرههای اقتصادی مزیتدار کشور را شناسایی کنند و بر آنها متمرکز بشوند؛ بعضی از فعّالیتهای اقتصادی در کشور اولویت دارد، اهمّیت دارد، مثل مادر میماند و از آن، بابهای متعدّد اقتصادی و تولیدی گشوده میشود؛ روی آنها بایست تمرکز کنند؛ آنها را باید شناسایی کنند و نقشه راه را مشخّص کنند و تکلیف همه را معلوم بکنند... اینکه ما همهچیز را از خارج وارد کنیم و نگاه نکنیم که این خرید ما، این واردات ما چه بلایی سر تولید داخلی میآورد خطا است؛ پس بنابراین در خریدها کاری کنیم که تولید داخلی تضعیف نشود.... مسئولین محترم دولتی آخر سال ۹۵ میتوانند بیایند گزارش بدهند که ما این چند هزار کارگاه و کارخانه و مزرعه و دامداری و امثال اینها را احیاء کردیم. میتوانند بیایند اینها را بگویند؛ میتوانند به مردم گزارش بدهند، مردم هم ببینند و حس کنند. وقتی مردم حس کردند، آنوقت اعتماد و اطمینان پیدا میکنند.»
4- سه ماه از آن تاریخ گذشته و با گذشت یک فصل از سال، هیچ برنامهای برای به سامان کردن اوضاع منتشر نشده است، نظام بانکی راه خود را میرود و صنایع در تب و تاب نقدینگی و بازار و مبارزه و رقابت با واردات وحشتناک رسمی و قاچاق، یکی پس از دیگری تعطیل میشوند! اما در عوض هر کار و برنامهای، معاون وزیر کار در سخنان عجیبی میگوید:« امسال رشد اقتصادی ۵ یا ۶ درصدی هم داشته باشیم، شغلی ایجاد نمیشود... در دوران رشد اقتصادی بدون اشتغال قرار داریم! باید از طریق اشتغال، رشد اقتصادی ایجاد کنیم، نه اینکه از طریق رشد اقتصادی به اشتغال دست بیابیم! در شرایط فعلی بازار کار با ایجاد هر دو شغل یک شغل موجود نابود میشود»! یک بار دیگر این سخنان را بخوانید! واقعا از خواندن آنها چه نتیجهای حاصل میشود! کدام مبنا و پشتوانه علمی و برنامهای را در آن میبینید!؟ این سخنان، درد دلهای یک کارگر بیکار نیست، سخنان کسی است که قرار بوده برای مردم کاری بکند! آیا به نظرتان، این سخنان برای کارگران شغل ایجاد میکند!؟ آنچه در نگاه اول از این سخنان حاصل میشود، آن است که امسال هم هیچ اشتغالی در کار نیست! حتی اگر به رشد اقتصادی فلان درصد برسیم!
5- فراموش نکردهایم که رئیس جمهور و برخی دیگر از یارانش، قبل و بعد از انتخابات، از علمی بودن برنامههایشان و لزوم توجه به دادههای آماری میگفتند. اکنون و با گذشت سه سال از آن روزها، خوب است دولتمردان درباره آمار قاچاق کالا، فرار مالیاتی و معوقات بانکی توضیح بدهند! براساس برخی آمارها و برآوردهای کارشناسی، حداقل 25 میلیارد دلار کالای قاچاق به کشور وارد میشود! البته برخی این عدد را تا 40 میلیارد دلار هم تخمین میزنند! همچنین این روزها سخن از 120 هزار میلیارد تومان فرار مالیاتی در میان است! و در خصوص معوقات بانکی (همه انواع آن) آمار غیررسمی عدد 200 هزار میلیارد تومان را نشان میدهد و البته مدیران دولتی حاضر به شفافسازی در این حوزه نیستند. آیا با این اعداد و ارقام، امکان شکلگیری اقتصاد مقاومتی و احیای تولید ملی وجود دارد!؟ آیا دولت محترم، در حوزههای مذکور موفق به کاهش اعداد نسبت به شروع کار خودش شده است؟ظاهرا نه تنها چنین اتفاقی نیفتاده، بلکه برعکس با گذشت دوسال از تصویب قانون مبارزه با قاچاق کالا و ارز و عدم ابلاغ آییننامههای اجرایی آن، اقتصاد ما تبدیل شده به بهشت دلالان و قاچاقچیانی که پایی در آنسوی مرزها دارند و دستی در مهمترین مناصب دولتی!
6- در چنین شرایطی، انتظار این بود و هست که رئیسجمهور محترم، برای حفظ وجهه و اعتبار خود هم که شده دست بکار شود و با روحیه انقلابی، لااقل برای همین سه آمار مذکور فکری بکند. بیاید و برای اقتصاد مقاومتی، اقدامی فوری و عاجل انجام بدهد. اما آنچه در عمل میبینیم چیست؟ رئیسجمهور محترم در جلسه هیئت دولت میگوید: «متأسفانه برخی رسانهها در پرداختن به اقتصاد مقاومتی فقط انتظارات جامعه را افزایش داده و نقش تلاش و کوشش همگانی و امید به آینده را کمرنگ میکنند»! ظاهرا از نظر ایشان همه موضوعات مربوط به اقتصاد مقاومتی حل و فصل شده و تنها چیزی که باقی مانده، بستن دهان چند رسانهای است که مشفقانه، از مشکلات و گرفتاریهای مردم میگویند و میکوشند در این همه غفلت و شکمسیری، پژواک صدای دردمندان باشند. اصلا فرض کنید که کسی چیزی نگفت و صدای مردم مستضعف و تحت فشار معیشتی را به کسی نرساند! کسی نگفت فلان کلان بدهکار بانکی که بدهی او به بیتالمال، به اندازه ثروت مردم یک شهر است، با کدام بخش دولت، سر و سرّ دارد و کدام گلوگاهها به خوشایند او تنظیم میشود! آیا با این روش و تدبیری(!) که در پیش گرفتهاید، چرخ اقتصاد میچرخد و امید به جامعه برمیگردد!؟ پیشنهاد میشود مقامات دولت تدبیر و امید، یک بار هم که شده، تعریف دقیق خود از اقتصاد مقاومتی را بیان کنند. آنچه تاکنون، به صورت جسته و گریخته از آنها شنیده شده، این است که اقتصاد مقاومتی، یعنی داشتن تعامل با دنیا! و لابد همانطور که از عاشورای امام حسین (ع) درس مذاکره برآمد، از این مدل تعامل با دنیا هم، شکوفایی اقتصاد ملی حاصل میشود! که یک نمونه آن را در تعطیل یک برند 80 ساله شاهدیم و نمونههای فراوان دیگر با تعطیلی بیش از 60 در صد صنایع کشور!
7- متاسفانه مصادیق متعدد و ناراحتکننده دیگری هم از اظهارات و تصمیمات مدیران ارشد دولتی قابل اشاره است. موضوعاتی که بر هیچکس پوشیده نیست و مردم کوچه و خیابان- نه مدیران چند صد میلیونی دولت تدبیر- با همه وجود آثار و تبعات آن را لمس میکنند و انتظار آن است که دستی از آستین همت دولت بیرون آمده و در این اندک فرصت باقیمانده برای رفع مشکلات مردم، کاری بکند. امروز حتی اقتصاددانان حامی دولت هم زبان به اعتراض گشودهاند!.