گروه فرهنگ و هنر مشرق- زمستان سال گذشته خبر پخش فصل دوم سریال پر طرفدار «پادری» در تعطیلات نوروز رسانهای شد و قرار بود که محمدحسین لطیفی و تیم همراهش ورژن سیزده قسمتی این سریال را با حال و هوایی نوروزی روانهی آنتن کنند. همه چیز برای این ماجرا آماه بود و کار هم کلید خورد اما در روزهای پایانی سال گذشته و در چرخشی عجیب و غریب، دودکش 2 که نامش هم به «پادری» تغییر کرده بود، از کنداکتور نوروزی بیرون ماند و تولید آن به تعویق افتاد.
لطیفی بعد از تعطیلات نوروز باز هم برو بچههای پادری را دور هم جمع کرد و بعد از اتمام تصویربرداری اخبار ضد و نقیضی در خصوص زمان قرار گرفتن این سریال در کنداکتور تلویزیون به گوش میرسید تا اینکه نرسیدن دو سریال «علی البدل» و «چرخ فلک» مسئولان تلویزیون را مجاب کرد تا فصل دوم پادری را برای پخش در روزهای ماه رمضان تحویل تلویزیون بدهد تا این سریال بعد از سه سال به تلویزیون برگردد و مجدداً شاهد استفاده تکیه کلامهایی مانند قمپز، لغز، آمپاس و ... از سوی مخاطبان این سریال باشیم. کوروش نریمانی، نویسندهی فصل دوم این سریال در خصوص حال و هوای این فصل و تغییرات احتمالی آن نسبت به فصل قبل نکاتی را با همشهری جوان در میان گذاشته است.
فیلمنامهای که دور ریختند!
مدل رسیدن «پادری2» به کنداکتور ماه رمضان، چیزی مثل حضور ایران در جام جهانی 98 بود، حضوری عجیب و غریب که شاید هیچ کس فکرش را نمیکرد چون سریالهای دیگری از پیش تعیین شده بودند و هیچ اسمی از «پادری» برده نمیشد، البته همین که این سریال از کنداکتور نوروزی بیرون گذاشته شد، پادریها را به دردسر بزرگی انداخت، دردرسری به اسم تغییرات و در این بین بیشترین فشار روی نویسندهی کار بود؛ کسی که که پلات اولیه را براساس 13 قسمت چیده بود و حالا باید سر و شکل کار را عوض میکرد؛ «ما داشتیم برای عید کار میکردیم ولی بعد از اینکه وقفهای در کار افتاد و قرار شد سریال بعد از عید پخش شود، تلاش کردیم تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کنیم.
نکتهی جالب توجه این بود که با این وقفه من فقط ادامهی کار را ننوشتم بکله مجبور شدم به عقب برگردم و از یک جایی که زیاد هم به کار لطمهای نزند، روند قصه را تغییر بدهم؛ یعنی من برگشتم عقب تا فضا را طوری طراحی کنم که کشش اضافه شدن قصه را داشته باشد و قسمتهای بعدی وصلهی ناجور نباشند» این مسئله جابهجایی زمان پخش سریال که میتوان گفت یکی از بدترین جابهجاییهای چند سال اخیر بود (البته بعد از آمدن پرویز مظلومی به استقلال!) جدا از اینکه به ضرر خود تلویزیون شد، فشار کار را برای کوروش نریمانی هم بیش از پیش کرد: « این مسئله اول از همه دست و بال نویسنده را میبندد چون شما قصهتان را براساس یک فضا و زمانبندی خاص طراحی میکنید، وقتی که این زمانبندی و فضا به شکل ناگهانی دچار تغییر میشود، شما نیز مجبور میشوید ترفندهای مختلفی به کار ببرید؛ مثلا من مجبور شدم به عقب برگردم و تغییراتی ایجاد کنم و بخشی از آن چیزی را که نوشته شده بود، دور بریزم»
*چه کسی بود صدا زد رمضان؟
داستان حضور سریال «پادری2» در ماه رمضان هم ماجرای عجیبی است چون به احتمال فراوان با توجه به اینکه محمدحسین لطیفی و کوروش نریمانی نمیدانستند این سریال در این ایام روانهی آنتن میشود، در آن اثر از حال و هوای ماه رمضان نخواهیم دید. شاید به همین خاطر است که نویسندهی سریال دوست داشت سریالش در همان نوروز پخش میشد نه زمانی دیگری اما یکی از ترکشهای تغییر زمان پخش کار این بود که نریمانی به دلیل اینکه سرش با نوشتن قسمتهای جدید گرم بود، نتوانست در مراحل تصویربرداری زیاد در لوکیشنها حاضر شود؛ «این مسئلهی پخش شدن سریال بعد از عید، باعث شد من تا رزوهای نهایی ضبط هم در حال نوشتن باشم، در حالی که میتوانستم قبل از عید کارم را تمام کنم. از طرف دیگر، من دوست داشتم سر ضبط هم حضور داشته باشم، البته بعضی روزها بودم و بعضی اوقات به این خاطر که باید متن جدید را میرساندم، نمیتوانستم آنجا باشم، در حالی که دلم میخواست زمان بیشتری در کنار عوامل سریال و بازیگران حضور داشته باشم»
*آخرش چند قسمت؟
«پادری2» اگر قرار بود که در عید پخش شود، یک سریال 14-13 قسمتی میشد اما تغییرات به وجود آمده در آن باعث شد حتی خود نویسنده هم در نهایت نداند تعدا قسمتهای این سریال دقیقا چقدر است، البته حتی اگر از ابتدای سال جدید و بعد از اینکه قرار شد تغییراتی در کار اعمال شود، به سازندگان سریال میگفتند که اثر شما قرار است در ایام ماه رمضان پخش شود، با خیال راحت سریال را تا 25-26 قسمت میساختند اما به دلیل اینکه خود مدیران شبکهها هم تا آخرین لحظه از کنداکتور نهایی باخبر نبودند، این اتفاق نیفتاد و پادرییها سریالشان را براساس یک اثر رمضانی نبستند. اما چون هنوز مونتاژ نهایی کار انجام نشده میتوانند امیدوار باشند که کار به موقع در ماه رمضان پخش شود:«راستش را بخواهید تعداد دقیق قسمتها مشخص نیست، من فیلمنامهی سریال را براساس قسمتهای 45 دقیقهای نوشتم ولی در مونتاژ مشخص میشود که تعدا قسمتهای نهایی سریال چقدر میشود.
فکر میکنم نسبت به زمان عید، حداقل پنج قسمت بیشتر شده باشد» بدون شک اضافه شدن پنج قسمت به تعداد قسمتهای نوروز خیلی کم است و سازندگان پادری احتمالاً باید از مدت زمان پخش هر قسمت کم کنند و با ترفندهایی مثل «آنچه گذشت»، یا «آنچه در قسمتهای بعد میبینید» زمانشان را پر کنند! نکتهی مهم دیگر این سریال تغییر لوکیشن آن است، فصل اول پادری در یک خانه با حیاطی بزرگ فیلمبرداری شد؛ حیاطی که گوشهای از آن قالیشویی بود و بیشتر سکانسها در همان خانه ضبط شد اما با توجه به تغییراتی که در فصل جدید به وجود آمده و بسته شدن قالیشویی، لوکیشن سریال هم تغییر کرده، البته طبق اعلام نریمانی، تعداد لوکیشنهایی که سکانسهای مختلف سریال در آنها ضبط شده، بسیار متنوع است اما لوکیشن اصلی یک خانه قدیمی در مرکز تهران است که همهی کاراکترهای اصلی در آن زندگی میکنند و اتفاقها در آن رخ میدهد.
*شک بین یک و دو
کوروش نریمانی جزء کسانی بود که در فصل اول پادری حضور نداشت، و مسئولیت نوشتن فصل دوم را بر عهده گرفت؛ یعنی او هم مثل بسیاری از ما از قاب تلویزیون با شخصیتهای سریال آشنا شده بود و تصویر ذهنی خاصی نسبت به آنها نداشت اما با وجود این سازندگان پادری ترجیح دادند فرمان نوشتن فیلمنامه را به او بسپارند تا با تجربهای که دارد، یک فصل آبرومند برای پادری رقم بزند اما بدون شک دوری او از فضای اولیهی سریال، نوشتن متن را برایش خیلی سخت کرد: «من در جریان تولید پادری یک نبودم اما زمانی که قرار شد سری دوم این سریال را بنویسم، تعدادی از قسمتهای فصل اول را دیدم.
نوشتن فصل دوم یک سریال در حالی که از ابتدا جزئی از آن نبودهای کار بسیار سختی است، البته من قبلا هم این تجربهی سخت را از سر گذرانده بودم، آن هم برای نوشتن فصل دوم سریال «پایتخت». زمان نوشتن آن سریال هم این مشکل را داشتم چون بالاخره کاراکترها شکل خاصی دارند، فضای قصه و فضای شغلی آنها از پیش مشخص است و شما باید یک قصه ی واحد را پیش ببرید و به آنچه در گذشته رخ داده نیز وفادار باشید» مهمترین نکته در این بین، این است که نویسنده به خوبی قصهی فصل اول را بشناسد و با کاراکترها ارتباط برقرار کند؛ مسئلهای که به نظر میرسد نویسندهی با تجربهی پادری2 آن را رعایت کرده است؛ «کسی که فصل جدید یک اثر را مینویسد، باید به قصه و کاراکترها وفادار باشد. من زمان زیادی را صرف این کردم که به تیم قبلی وفادار بمانم. به آنها خسته نباشید میگویم چون در واقع تلاش کردم کار خوب دوستان را ادامه بدهم و در عین حال سلیقه و نگاه و قصهی خودم را نیز دنبال کنم»
انجمن سری دورزان
بعد از تماشای پایتخت یک تا چهار یا دو سری از دردسرهای عظیم و در حاشیه و ... حالا قرار است فصل دوم از یک سریال پرطرفدار دیگر را شاهد باشیم، نریمانی که خودش هم یکی از چهرههای فعال در این سری سازیهاست از این ماجرا خیلی استقبال میکند؛ «به نظرم بد نیست وقتی سریالی کشش دارد، چند فصل از آن پخش شود. منتها این وضعیت شرایطی میخواهد و مدیران و تهیه کنندگان باید از قبل پیش بینی کنند یا حداقل هنگام پخش این سیزن تصمیم بگیرند کار را ادامه بدهند یا نه. والا اینکه سریال پخش شود و مدت زمان زیادی بگذرد، هم زمان پرت میشود و هم عوامل و بازیگران سر کار دیگری میروند، این جو تصمیم گیریهای ناگهانی به پروژه لطمه می زند. به نظر من باید تصمیمات از قبل گرفته و خیلی سریع اجرایی شوند، آن وقت میتوان گفت که این شرایط ایدهآلی است» ماجرای ساختن سریالهایی با فصلهای مختلف، چندین دهه است که در کشورهای گوناگون رخ میدهد و ما تازه به فرمول آن رسیدهایم. حالا اینکه ما هم میتوانیم به درجهای از حرفهای گری برسیم که از ابتدای ساخت یک سریال، برنامهریزیمان برای ساخت مثلا یک سریال ده فصلی باشد یا خیر، مشخص نیست و باید زمان بگذرد و ببینیم با همین چند پروژه که تازه ابتدای راه هستند به کجا خواهیم رسید.
*لغز خوانان جدید
زوج بامزه و جذاب نصرت و فیروز، یکی از بهترین زوجهای کمدی در چند سال گذشته بود. هومن برق نورد و بهنام تشکر این دو شخصیت را خوب پردازش کردند که کری خواندنهایشان با یکدیگر در ذهن مخاطبان پیگیر تلویزیون ماندگار شده است. حالا قرار است در روزهای ماه مبارک رمضان یک بار دیگر این کاراکترها را ببینیم، البته با وجود تغییر نویسندهی سریال شاید این فکر به ذهن خیلیها برسد که نصرت و فیروز و دیگران از لحاظ شخصیتی تغییراتی کرده باشند اما نریمانی این ماجرا را تکذیب کرده و میگویند تنها تغییر در سریال، اتفاقاتی است که برای شخصیتها میافتد: « کاراکترها از لحاظ شخصیتی تغییری نکردند، فقط در اتفاقاتی که برای آنها میافتد، نکاتی هست؛ مثلا یکی از ویژگیهای این کار این بود که در مجموعه قبلی اینها یک قالیشویی داشتند اما در اینجا مکان کار قبلی را از دست دادهاند و این یکی از مسائلی بود که کار من را سخت کرد. یعنی شخصیتها جایی برای کار نداشتند. شما اگر کاراکترهایی داشته باشید که با یک شغل مشخص معرفی شده باشند و بعد آن شغل و خانه و شرایط از آنها گرفته شده باشد و بخواهید آنها را در شرایطی بین زمین و هوا نگه دارید، کارتان بسیار دشوار خواهد بود» طبق خلاصه داستانی که از سریال بیرون آمده فیروز قالیشوییاش را از دست داده اما همچنان به همان شغل مشغول است و طبق گفتهی نریمانی کاراکترها با توجه به همان درگیریها با ماجراهی جدیدتری روبهرو میشوند و شرایط شخصیتها در جاهای مختلف قصه فرق میکند. به جز شخصیتهای اصلی فصل اول، صاحبخانه، همسایهها و یک پرستار و کاراکتری به نام منصور هم به پروژه اضافه شدهاند که از این بین، شخصیت منصور از همه ویژهتر و پررنگتر است.
لطیفی بعد از تعطیلات نوروز باز هم برو بچههای پادری را دور هم جمع کرد و بعد از اتمام تصویربرداری اخبار ضد و نقیضی در خصوص زمان قرار گرفتن این سریال در کنداکتور تلویزیون به گوش میرسید تا اینکه نرسیدن دو سریال «علی البدل» و «چرخ فلک» مسئولان تلویزیون را مجاب کرد تا فصل دوم پادری را برای پخش در روزهای ماه رمضان تحویل تلویزیون بدهد تا این سریال بعد از سه سال به تلویزیون برگردد و مجدداً شاهد استفاده تکیه کلامهایی مانند قمپز، لغز، آمپاس و ... از سوی مخاطبان این سریال باشیم. کوروش نریمانی، نویسندهی فصل دوم این سریال در خصوص حال و هوای این فصل و تغییرات احتمالی آن نسبت به فصل قبل نکاتی را با همشهری جوان در میان گذاشته است.
فیلمنامهای که دور ریختند!
مدل رسیدن «پادری2» به کنداکتور ماه رمضان، چیزی مثل حضور ایران در جام جهانی 98 بود، حضوری عجیب و غریب که شاید هیچ کس فکرش را نمیکرد چون سریالهای دیگری از پیش تعیین شده بودند و هیچ اسمی از «پادری» برده نمیشد، البته همین که این سریال از کنداکتور نوروزی بیرون گذاشته شد، پادریها را به دردسر بزرگی انداخت، دردرسری به اسم تغییرات و در این بین بیشترین فشار روی نویسندهی کار بود؛ کسی که که پلات اولیه را براساس 13 قسمت چیده بود و حالا باید سر و شکل کار را عوض میکرد؛ «ما داشتیم برای عید کار میکردیم ولی بعد از اینکه وقفهای در کار افتاد و قرار شد سریال بعد از عید پخش شود، تلاش کردیم تغییراتی در فیلمنامه ایجاد کنیم.
نکتهی جالب توجه این بود که با این وقفه من فقط ادامهی کار را ننوشتم بکله مجبور شدم به عقب برگردم و از یک جایی که زیاد هم به کار لطمهای نزند، روند قصه را تغییر بدهم؛ یعنی من برگشتم عقب تا فضا را طوری طراحی کنم که کشش اضافه شدن قصه را داشته باشد و قسمتهای بعدی وصلهی ناجور نباشند» این مسئله جابهجایی زمان پخش سریال که میتوان گفت یکی از بدترین جابهجاییهای چند سال اخیر بود (البته بعد از آمدن پرویز مظلومی به استقلال!) جدا از اینکه به ضرر خود تلویزیون شد، فشار کار را برای کوروش نریمانی هم بیش از پیش کرد: « این مسئله اول از همه دست و بال نویسنده را میبندد چون شما قصهتان را براساس یک فضا و زمانبندی خاص طراحی میکنید، وقتی که این زمانبندی و فضا به شکل ناگهانی دچار تغییر میشود، شما نیز مجبور میشوید ترفندهای مختلفی به کار ببرید؛ مثلا من مجبور شدم به عقب برگردم و تغییراتی ایجاد کنم و بخشی از آن چیزی را که نوشته شده بود، دور بریزم»
*چه کسی بود صدا زد رمضان؟
داستان حضور سریال «پادری2» در ماه رمضان هم ماجرای عجیبی است چون به احتمال فراوان با توجه به اینکه محمدحسین لطیفی و کوروش نریمانی نمیدانستند این سریال در این ایام روانهی آنتن میشود، در آن اثر از حال و هوای ماه رمضان نخواهیم دید. شاید به همین خاطر است که نویسندهی سریال دوست داشت سریالش در همان نوروز پخش میشد نه زمانی دیگری اما یکی از ترکشهای تغییر زمان پخش کار این بود که نریمانی به دلیل اینکه سرش با نوشتن قسمتهای جدید گرم بود، نتوانست در مراحل تصویربرداری زیاد در لوکیشنها حاضر شود؛ «این مسئلهی پخش شدن سریال بعد از عید، باعث شد من تا رزوهای نهایی ضبط هم در حال نوشتن باشم، در حالی که میتوانستم قبل از عید کارم را تمام کنم. از طرف دیگر، من دوست داشتم سر ضبط هم حضور داشته باشم، البته بعضی روزها بودم و بعضی اوقات به این خاطر که باید متن جدید را میرساندم، نمیتوانستم آنجا باشم، در حالی که دلم میخواست زمان بیشتری در کنار عوامل سریال و بازیگران حضور داشته باشم»
*آخرش چند قسمت؟
«پادری2» اگر قرار بود که در عید پخش شود، یک سریال 14-13 قسمتی میشد اما تغییرات به وجود آمده در آن باعث شد حتی خود نویسنده هم در نهایت نداند تعدا قسمتهای این سریال دقیقا چقدر است، البته حتی اگر از ابتدای سال جدید و بعد از اینکه قرار شد تغییراتی در کار اعمال شود، به سازندگان سریال میگفتند که اثر شما قرار است در ایام ماه رمضان پخش شود، با خیال راحت سریال را تا 25-26 قسمت میساختند اما به دلیل اینکه خود مدیران شبکهها هم تا آخرین لحظه از کنداکتور نهایی باخبر نبودند، این اتفاق نیفتاد و پادرییها سریالشان را براساس یک اثر رمضانی نبستند. اما چون هنوز مونتاژ نهایی کار انجام نشده میتوانند امیدوار باشند که کار به موقع در ماه رمضان پخش شود:«راستش را بخواهید تعداد دقیق قسمتها مشخص نیست، من فیلمنامهی سریال را براساس قسمتهای 45 دقیقهای نوشتم ولی در مونتاژ مشخص میشود که تعدا قسمتهای نهایی سریال چقدر میشود.
فکر میکنم نسبت به زمان عید، حداقل پنج قسمت بیشتر شده باشد» بدون شک اضافه شدن پنج قسمت به تعداد قسمتهای نوروز خیلی کم است و سازندگان پادری احتمالاً باید از مدت زمان پخش هر قسمت کم کنند و با ترفندهایی مثل «آنچه گذشت»، یا «آنچه در قسمتهای بعد میبینید» زمانشان را پر کنند! نکتهی مهم دیگر این سریال تغییر لوکیشن آن است، فصل اول پادری در یک خانه با حیاطی بزرگ فیلمبرداری شد؛ حیاطی که گوشهای از آن قالیشویی بود و بیشتر سکانسها در همان خانه ضبط شد اما با توجه به تغییراتی که در فصل جدید به وجود آمده و بسته شدن قالیشویی، لوکیشن سریال هم تغییر کرده، البته طبق اعلام نریمانی، تعداد لوکیشنهایی که سکانسهای مختلف سریال در آنها ضبط شده، بسیار متنوع است اما لوکیشن اصلی یک خانه قدیمی در مرکز تهران است که همهی کاراکترهای اصلی در آن زندگی میکنند و اتفاقها در آن رخ میدهد.
*شک بین یک و دو
کوروش نریمانی جزء کسانی بود که در فصل اول پادری حضور نداشت، و مسئولیت نوشتن فصل دوم را بر عهده گرفت؛ یعنی او هم مثل بسیاری از ما از قاب تلویزیون با شخصیتهای سریال آشنا شده بود و تصویر ذهنی خاصی نسبت به آنها نداشت اما با وجود این سازندگان پادری ترجیح دادند فرمان نوشتن فیلمنامه را به او بسپارند تا با تجربهای که دارد، یک فصل آبرومند برای پادری رقم بزند اما بدون شک دوری او از فضای اولیهی سریال، نوشتن متن را برایش خیلی سخت کرد: «من در جریان تولید پادری یک نبودم اما زمانی که قرار شد سری دوم این سریال را بنویسم، تعدادی از قسمتهای فصل اول را دیدم.
نوشتن فصل دوم یک سریال در حالی که از ابتدا جزئی از آن نبودهای کار بسیار سختی است، البته من قبلا هم این تجربهی سخت را از سر گذرانده بودم، آن هم برای نوشتن فصل دوم سریال «پایتخت». زمان نوشتن آن سریال هم این مشکل را داشتم چون بالاخره کاراکترها شکل خاصی دارند، فضای قصه و فضای شغلی آنها از پیش مشخص است و شما باید یک قصه ی واحد را پیش ببرید و به آنچه در گذشته رخ داده نیز وفادار باشید» مهمترین نکته در این بین، این است که نویسنده به خوبی قصهی فصل اول را بشناسد و با کاراکترها ارتباط برقرار کند؛ مسئلهای که به نظر میرسد نویسندهی با تجربهی پادری2 آن را رعایت کرده است؛ «کسی که فصل جدید یک اثر را مینویسد، باید به قصه و کاراکترها وفادار باشد. من زمان زیادی را صرف این کردم که به تیم قبلی وفادار بمانم. به آنها خسته نباشید میگویم چون در واقع تلاش کردم کار خوب دوستان را ادامه بدهم و در عین حال سلیقه و نگاه و قصهی خودم را نیز دنبال کنم»
انجمن سری دورزان
*لغز خوانان جدید