به گزارش مشرق، بیست و نهمین نمایشگاه بین المللی کتاب تهران با حضور رییس جمهور د رمحل جدید خود واقع در مجموعه نمایشگاهی شهر کتاب تهران افتتاح شد. با وجود تجربه سه دهه برگزاری این نمایشگاه، همچنان برخی کاستی ها( که گویا به تدریج باید آنها را به عنوان ویژگی های نمایشگاه کتاب شناخت) قابل مشاهده است. همه ساله کارشناسان و اهل فن در باره افزایش کیفی این نمایشگاه و لزوم بازنگری در شیوه اجرای آن داد سخن سر می دهند و باز سال آینده همین شرایط با اندکی تفاوت تکرار می شود. از دعوای قدیمی اولویت نمایشگاه یا فروشگاه بودن تا تغییر محل برگزاری، غرفه بندی، غیبت برخی ناشران و کتاب ها و توزیع بن کتاب تا حواشی روزهای برگزاری از جمله مواردی است که در این ایام مورد توجه افکار عمومی قرار می گیرد.
در این روزها دستاورد تلاش سالانه ی ناشران و مؤلفان سراسر کشور در معرض تماشای میلیون ها نفر بازدید کننده قرار می گیرد، فروش انبوه کتاب در این رخداد بزرگ، در بهبود اقتصاد نشر و امداد رساندن به دخل و خرج ناشران اثری شایان اعتنا دارد؛ گرچه سهم ناشران در اغتنام از این بازار بزرگ یک سان نیست و بسته به قدرت اقتصادی و سیاسی و میزان برخورداری از هوش اقتصادی و روابط عمومی و خصوصی به انتفاعی متفاوت می رسند.از دیگرسو، مدیریت این رخداد بزرگ همتی والا و مدیریتی توانمند می طلبد که در دوره های مختلف در یک سطح نبوده است.
محملی برای تنفس فرهنگی
«صادق علیزاده» در یادداشتی برای کیهان نوشته است:« نمایشگاه/فروشگاه بینالمللی کتاب تهران چه در مقام فروشگاه و چه در مقام نمایشگاه، پیش و بیش از آنکه صرفا رویدادی متعلق و خاصِ حوزه نشر باشد، رویدادی فرهنگی و در نسبت مستقیم با بازدیدکنندههای میلیونی آن است. کمتر رویدادی از جنس فرهنگ در مملکت است که بتواند با این حجم از توده عام نسبت برقرار کند. چه آمار استقبال از نمایشگاه را بپذیریم و چه آن را حبابی بدانیم ولی نمیتوان این نکته را نادیده گرفت که نمایشگاه/ فروشگاه کتاب، جنبش و حرکتی در بدنه جامعه ایجاد میکند.
از همین جهت است که طرف مقابل این رویداد، بیش از آنکه صرفا حوزه نشر باشد، حوزه فرهنگ است.. نمایشگاه یا فروشگاه بینالمللی کتاب تهران، فستیوالی فرهنگی به بهانه کتاب است. فضایی که ایرانیان به بهانه کتاب، در محیطی فرهنگی حاضر شده و نفس میکشند. شاید قدری سطحی و ظاهری باشد اما به نظرم، نمایشگاه / فروشگاه بینالمللی کتاب تهران، بستر و اردو و اتمسفری بر پایه کتاب است که ایرانیان در آن ریههای خود را پر از فرهنگ میکنند. امری که در سخنان سال گذشته معاون فرهنگی ارشاد هم قابل رصد است.
ایرانیان به نمایشگاه فروشگاه بینالمللی کتاب به چشم یک محل تخصصیِ حوزه نشر نمینگرند. آنها این فضا را بهانهای میکنند برای تجربه زیستهای فرهنگی. نوعی گذران یا فراغت از دغدغههای روزمره حول فرهنگ. این بستر به راحتی شکل نمیگیرد. در مقام یک برنامهریز تصور کنید چقدر اعتبار و زمان و انرژی و نیروی انسانی باید صرف شود تا چنین جشنوارهای برگزار شود که بتواند این حجم از بدنه جامعه را به طور مستقیم یا غیرمستقیم با خود درگیر کند.»
نمایشگاه یا گردشگاه؟
رحیم محمدی، مدرس رشته جامعهشناسی و مدیر حلقه مطالعاتی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران هم در یادداشتی که برای «ایبنا» نوشته است در پاسخ به این سئوال که چرا نمایشگاه تبدیل به محلی برای گذران اوقات فراغت، تفریح، گردش و ملاقات دوستان شده است؟ می گوید:« این موضوع به صورت ذاتی اشکالی ندارد و حتی میتواند نقطه قوتی محسوب شود که حول کارهای جمعی، در حاشیهاش گفتوگویی درباره کتاب رخ دهد چون اساساً ما در ایران مراکز تفریحی که مردم بتوانند در آن اوقات فراغت خود را سپری کنند و خوش باشند نداریم به همین دلیل مردم میکوشند تمامی مکانهای جدی را تبدیل به مکانهایی برای گذران اوقات فراغت و خوشی کنند».
محمدی در ادامه می افزاید:«نمایشگاه کتاب فرصتی است که در آن عمدتاً شهروندان طبقه متوسط خود را از مناسبات خشک و رسمی رها میکنند. به عبارت دیگر طبقه متوسط نمایشگاه را مصرف میکند و آن را محلی برای گذران وقت اعم از مصرف موسیقی، کتاب و… میداند. نمایشگاه کتاب محل حضور سبک زندگی و مصرف شهروندان است».
این پژوهشگر علوم اجتماعی در پاسخ به این که چرا نمایشگاه کتاب تبدیل به ارتباط مستمر مخاطب با کتاب و افزایش سرانه مطالعه نمیشود نیز معتقد است:« بسیاری از کتابهایی که در نمایشگاه ارایه میشود خواندنی نیست همانطور که میدانیم کتابهای زیادی در ایران منتشر میشوند اما به چه میزان از این آثار خواندنی است؟اساساً ما کتابنویسی بلد نیستیم کتابهای تالیفی و ترجمهای ما نیز بیشتر قابل مطالعه نیستند و موضوعاتی که باید مورد بررسی قرار بگیرد اصلا مورد توجه پژوهشگر و نویسنده قرار نمیگیرد.نکته دیگر ناشرانی هستند که امروز بیشتر کاسبکارند تا دوستدار کتاب! متاسفانه بسیاری از ناشران ما نمیدانند که برای چه مخاطبی، با چه گروه سنی، علایق و سوادی کتاب تولید میکنند. بازار نشر، بازار مکارهای شده که در آن ناشران بیشتر دنبال سود اقتصادی خود هستند تا ارتقای فرهنگ!».
فرصتی برای تعامل فرهنگی در زمانه عسرت کتاب
رضا صالحی امیری نیز در یادداشت خود برای روزنامه اعتماد نوشته است:«نمایشگاه کتاب در هر دو بعد کمی و کیفی شاخص مناسبی برای رشد فرهنگی و سنجش میزان پیشرفت در مسیر توسعه محسوب میشود. حضور گسترده و فعال اصحاب فرهنگ در نمایشگاه کتاب هم فرصت بیتکراری است که به افزایش سطح تعامل و تبادل نظر اهل فضل میانجامد».
رییس کتابخانه ملی ومشاور رییس جمهور در ادامه هدف نهایی این تلاش هارا بالارفتن سطح مطالعه و افزایش سرانه مصرف فرهنگی دانسته و نوشته است:«یقین دارم که رویدادهایی از این دست و گسترش، توسعه و استمرار آن در طول سال و در تمام نقاط کشور میتواند کمک شایانی به کاهش آسیبها و مخاطرات اجتماعی بکند. چرا که افزایش سطح مطالعه به بالا رفتن سطح دانش میانجامد و موجب مقاومسازی فرهنگی میشود که زمینهساز مقاومسازی اجتماعی و اقتصادی و… خواهد شد».
اگرچه نمایشگاه بیست ونهم اولین روز برگزاری خود را سپری کرده و ارزیابی کمی و کیفی آن بسیار زود است امّا آنچه روشن است این فرصت 10 روزه محمل و فرصت مناسبی برای سیاستگزاران فرهنگی است تا بتوانند در ایامی این چنین پرشر و شور که کتاب و کتابخوانی در حاشیه قرار دارد سهمی در افزایش سرانه مطالعه کشور داشته باشند.