به گزارش مشرق، شاید هر زمانی که در این شهرستان سخن از تاریخ و درسهایش به میان آید کتیبههای بیمثال کولفرح و اشکفت سلمان در ذهن تجسم میشوند، کتیبههایی که هویت هزاران ساله این دیار و مردمان ایران و این خاک پاک را به تصویر میکشد.
کمی آنسوتر از هزاران سال تاریخ و تمدن در این دشت، در سکوت قبرستانی کهنه شیرهای سنگی شهسوار، آرام آرمیده بر گور مردی بزرگ و شیرزنی از این دیار ساکت و شاید آرام در کنج دوران مرور تاریخ میکند.
شیرهای سنگی که روزی بر حماسیترین مردان و زنان این دیار با غرش خود در خاک ایستادند و امروز بیش از هر روز دیگری در دست نابودی و فراموشی به سر میبرند؛ شیرهایی که دیروز برای زنده نگه داشتن یاد مردان و دلاوران این خاک ایستادند و امروز خود برای زنده ماندن منتظر نگاه کوچکی از سوی مسئولان متولی هستند.
شاید شکست یک شیر سنگی با قدمتی بیش از 200 و یا 500 سال تنها بهعنوان یک سنگ دیده شود، اما قطعاً شکسته شدن آن حرفهای بسیار زیادی از مدافعان این خاک و دلاوری آنها برای سرافراز ماندن نام وطن و دیار خود نیز به شکسته شدن میرود.
امروز گورستان شیرهای سنگی شهسوار به عنوان یک مجموعه بیهمتای سنگی در بیتوجهی مسئولان میراث فرهنگی یکی پس از دیگری بهدست برخی افراد ناآگاه شکسته میشود ولی بازهم هیچ نوع حفاظتی برای زنده ماندن و نفس کشیدن تاریخ مردمان بختیاری در آن انجام نمیشود و مسئولان امر در شهرستان و استان تنها به فکر ارائه گزارشهای نوروزی و ایجاد رزومه هستند.
گورستان شیرهای سنگی شهسوار اینک در بیتوجهی میراث فرهنگی در استان در حال خاموشی است و کمر بیش از 100 شیر سنگی آن که در سرزمین بختیاری هیچ همتایی ندارد آرام آرام در حال شکست و تبدیل شدن به یک سنگ بیمعناست.
با این وجود، این میراث گرانبهای ملی در پشت حرفهای بسیار مسئولان گذشته سازمان میراث فرهنگی و وعدههای فراوان برای ایجاد یک راه جهانی در صنعت توریست شهرستان ایذه، هنوز حتی اقدامی برای زنده ماندن این سنگها و گورستان نشده است و روز بهروز از تعداد این آثار کاسته شده و اینبار بهجای آب دریاچه کارون 3 که یکباره صدها شیر سنگی را در خود بلعید، یکی پس از دیگر شیرهای شهسوار درد میکشند و از صحنه دشت محو میشوند.
انتظار میرود مسئولان میراث فرهنگی کشور، استان و شهرستان به جای اداره خود، اینسوتر و آنسوتر میز کارشان کمی نیز برای میراث ماندگار و ملی این کشور تلاش کنند.
کمی آنسوتر از هزاران سال تاریخ و تمدن در این دشت، در سکوت قبرستانی کهنه شیرهای سنگی شهسوار، آرام آرمیده بر گور مردی بزرگ و شیرزنی از این دیار ساکت و شاید آرام در کنج دوران مرور تاریخ میکند.
شیرهای سنگی که روزی بر حماسیترین مردان و زنان این دیار با غرش خود در خاک ایستادند و امروز بیش از هر روز دیگری در دست نابودی و فراموشی به سر میبرند؛ شیرهایی که دیروز برای زنده نگه داشتن یاد مردان و دلاوران این خاک ایستادند و امروز خود برای زنده ماندن منتظر نگاه کوچکی از سوی مسئولان متولی هستند.
شاید شکست یک شیر سنگی با قدمتی بیش از 200 و یا 500 سال تنها بهعنوان یک سنگ دیده شود، اما قطعاً شکسته شدن آن حرفهای بسیار زیادی از مدافعان این خاک و دلاوری آنها برای سرافراز ماندن نام وطن و دیار خود نیز به شکسته شدن میرود.
امروز گورستان شیرهای سنگی شهسوار به عنوان یک مجموعه بیهمتای سنگی در بیتوجهی مسئولان میراث فرهنگی یکی پس از دیگری بهدست برخی افراد ناآگاه شکسته میشود ولی بازهم هیچ نوع حفاظتی برای زنده ماندن و نفس کشیدن تاریخ مردمان بختیاری در آن انجام نمیشود و مسئولان امر در شهرستان و استان تنها به فکر ارائه گزارشهای نوروزی و ایجاد رزومه هستند.
گورستان شیرهای سنگی شهسوار اینک در بیتوجهی میراث فرهنگی در استان در حال خاموشی است و کمر بیش از 100 شیر سنگی آن که در سرزمین بختیاری هیچ همتایی ندارد آرام آرام در حال شکست و تبدیل شدن به یک سنگ بیمعناست.
با این وجود، این میراث گرانبهای ملی در پشت حرفهای بسیار مسئولان گذشته سازمان میراث فرهنگی و وعدههای فراوان برای ایجاد یک راه جهانی در صنعت توریست شهرستان ایذه، هنوز حتی اقدامی برای زنده ماندن این سنگها و گورستان نشده است و روز بهروز از تعداد این آثار کاسته شده و اینبار بهجای آب دریاچه کارون 3 که یکباره صدها شیر سنگی را در خود بلعید، یکی پس از دیگر شیرهای شهسوار درد میکشند و از صحنه دشت محو میشوند.
{$sepehr_album_37962}
انتظار میرود مسئولان میراث فرهنگی کشور، استان و شهرستان به جای اداره خود، اینسوتر و آنسوتر میز کارشان کمی نیز برای میراث ماندگار و ملی این کشور تلاش کنند.