به گزارش مشرق، روزنامه وطن امروز نوشت: شمارش آرای مردم در انتخابات مجلس دهم و خبرگان پنجم روز یکشنبه در کلانشهرها ادامه یافت.
نتایج اولیه در روز شنبه حاکی از پیروزی قاطع اصولگرایان بود به گونهای که در روز شنبه و پس از شمارش آرا، 60 درصد راهیافتگان به مجلس شورای اسلامی را نمایندگان اصولگرا و لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان تشکیل میداد. این روند موفقیت، دیروز نیز ادامه یافت و نتایج تکمیلی حاکی از پیروزی قطعی لیست ائتلاف اصولگرایان در انتخابات مجلس و نیز لیست جامعتین در انتخابات خبرگان بوده است. براساس نتایج بهدست آمده، ائتلاف اصولگرایان نزدیک به 100 کرسی مجلس دهم را از آن خود کرده است.
از سوی دیگر ائتلاف هاشمی، دولت، اصلاحات و لاریجانی نیز تاکنون توانسته است 80 کرسی را از آن خود کند. حدود 43 حوزه نیز برای انتخاب نمایندگان خود در پارلمان دهم، باید یک بار دیگر در اردیبهشتماه سال آینده انتخابات برگزار کنند. براساس بررسیها، نزدیک به 50 نماینده راه یافته به مجلس شورای اسلامی نیز به صورت مستقل کاندیدا شده بودند و توانستند اعتماد مردم را به خود جلب کنند.
بر این اساس بیشتر از 50 درصد ترکیب مجلس آینده نسبت به مجلس دهم تغییر کرده است. در مجلس خبرگان رهبری اما شرایط همانند مجلس شورای اسلامی نیست.نزدیک به 90 درصد ترکیب مجلس خبرگان رهبری ثابت مانده است و تقریبا بیش از 80 درصد ترکیب این مجلس را کاندیداهای جامعتین تشکیل میدهند.در مجموع بررسیها حاکی از تداوم قدرت اصولگرایان در مجلس دهم است. فراکسیون اصولگرایان در مجلس نهم اکثریتی با تعداد قریب به 100 نماینده را تشکیل داده بود؛ موضوعی که در مجلس دهم نیز تکرار شده است و همچنان این فراکسیون را به عنوان قدرتمندترین فراکسیون مجلس تثبیت کرده است.
در مجلس خبرگان رهبری نیز ترکیب اعضا ثابت مانده است و رویکردها و جهتگیریهای این مجلس نیز همانند گذشته خواهد بود.بر همین اساس به اعتقاد کارشناسان، نتیجه انتخابات 7 اسفند نشاندهنده تداوم پیروزی اصولگرایان و ادامه اعتماد حداکثری مردم ایران به این جریان سیاسی است.
البته در انتخابات امسال برخی رخدادها در نوع خود قابل تامل بود که به عنوان پدیدههای انتخاباتی باید مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان نمونه رفتار متفاوت مردم نسبت به جریانهای سیاسی باعث شد در یک حوزه انتخابیه مانند تهران، هر 30 نماینده منتخب از لیست مورد حمایت ائتلاف هاشمی، دولت، لاریجانی و اصلاحات باشند.
اما در کلانشهر دیگر یعنی مشهد، مردم این شهر هر 5 نماینده خود را از لیست اصولگرایان انتخاب کردند. این رفتار متفاوت در برخی استانهای دیگر نیز مشاهده شد. از سوی دیگر افت رأی حسن روحانی در انتخابات خبرگان نسبت به انتخابات ریاستجمهوری قابل تامل بود. او در انتخابات خبرگان در حوزه انتخابیه تهران پس از هاشمیرفسنجانی و امامیکاشانی در رتبه سوم قرار گرفت. در همین حوزه انتخابیه آیات یزدی و مصباح نتوانستند وارد مجلس خبرگان رهبری شوند.
عدم راهیابی آیتالله مصباحیزدی به مجلس خبرگان از حوزه انتخابیه تهران درحالی است که در حوزه انتخابیه استان البرز، آیتاللهمیرباقری از شاگردان ارشد آیتالله مصباح توانست به عنوان برگزیده مردم این استان وارد مجلس خبرگان رهبری شود! در حوزه انتخابیه استان مازندران نیز آیتالله آملیلاریجانی با کسب اکثریت آرا توانست جلوتر از آیتالله طبرسی به عنوان برگزیده اول این استان وارد مجلس خبرگان رهبری شود.
با در نظرگرفتن تمام این جوانب، پیروزی قاطع جریان انقلابی، بزرگترین نشانه انتخابات 7 اسفند بوده است. البته جریان انقلابی با پذیرش شکست در برخی حوزهها مانند شهر تهران، نشان داده است همزمان با پیروزی در سراسر ایران، پذیرش شکست در یک حوزه انتخابیه را به عنوان یک وجه از سیاستورزی اخلاقی و عالمانه پذیرفته است. این موضوع اما متاسفانه از سوی جریان رقیب رعایت نشد و باز هم همانند همه دورههایی که جریان رقیب انقلابیون، باخت خود را با شورش و بددهنی و توهین پاسخ داده بود؛ این بار نیز با استدلالهای محیرالعقول، تلاش کردند مردم ایران را به دلیل عدم اعتماد به آنها مورد اهانت قرار دهند.
اگرچه سابقه توهین به شعور سیاسی مردم همواره به عنوان یکی از رفتارهای ثابت جریان مدعی اصلاحطلبی در حافظه سیاسی مردم ایران ثبت شده بود اما این بار یکی از اعضای خاندان هاشمیرفسنجانی زبان به توهین به مردم ایران گشود.
حسین مرعشی، از اعضای ارشد حزب کارگزاران و از نزدیکان خانواده هاشمیرفسنجانی روز گذشته و پس از قطعی شدن شکست جریان ائتلاف هاشمی، دولت، اصلاحات و لاریجانی در سراسر کشور، مردم شهرستانها را عقبمانده سیاسی دانست. او همچنین مردم تهران – که به لیست مجلس ائتلاف هاشمی رأی دادند- را در حوزه سیاسی توسعهیافته دانست! عضو خاندان هاشمی به خبرگزاری ایسنا گفت: اکنون میتوان شاخص توسعه سیاسی ایران در تهران را 100، در مراکز استانها 50 و در شهرستانها 30 در نظر گرفت. ظرف 10 سال آینده توسعهیافتگی سیاسی به سراسر ایران سرایت میکند و مردم میآموزند به جای تکیه بر شناخت خود به سمت انتخاب بستههای سیاسی پیش بروند.
مرعشی البته در حالی مردم تهران را مردمی توسعهیافته در حوزه سیاسی دانسته که در کلانشهر مشهد، مردم هر 5 سهمیه خود برای مجلس شورای اسلامی را به اصولگرایان دادند! آیا مردم مشهد در این تعریف مرعشی، توسعهیافته نیستند؟ یا در تبریز، از 2 کرسی یکی به ائتلاف هاشمی و دیگری به اصولگرایان رسید و برای دیگر کرسیها رقابت میان 3 اصولگرا و 3 عضو ائتلاف هاشمی به مرحله دوم رفته است. آیا در تبریز مردم این کلانشهر به دلیل عدم انتخاب کامل لیست هاشمی، باید جزو عقبماندههای سیاسی قرار گیرند؟
در کنار بنیان سست حسین مرعشی که به عنوان یکی از جنجالیترین اعضای خاندان هاشمی به حساب میآید؛ موضوع توهین همیشگی این جریان به مردم ایران به دلیل عدم اقبال به آنها، باید به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرد. این جریان سیاسی که پیشتر و در موعد باخت در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، موضوع رأی کمی و رأی کیفی را مطرح کرده بود تا از این طریق، یعنی با توهین به حامیان کاندیدای رقیب، آتش درون خود را خاموش کند؛ همان جریانی است که سال 88 نیز به دلیل پایین بودن ظرفیت سیاسی، دست به فتنه 88 زد.
ماهیت رهبر این جریان یعنی هاشمیرفسنجانی نیز برای مردم ایران کاملا شناخته شده است چرا که در موعد باخت، از تقلب میگوید و در موعد پیروزی، مدعی برگزاری پاکترین انتخابات میشود! به نظر میرسد آنچه حسین مرعشی از آن به عدم توسعهیافتگی سیاسی یاد میکند؛ بیشتر متوجه امثال او و رهبر جریان سیاسی متبوع او است. اولین و بدیهیترین اصل در فعالیت سیاسی بر بستر دموکراسی، پذیرش آرای عمومی و نظر اکثریت است. این اصل بدیهی همواره و در موارد مختلف از سوی هاشمیرفسنجانی و جریان سیاسی وابسته به او نقض میشود.
نتایج اولیه در روز شنبه حاکی از پیروزی قاطع اصولگرایان بود به گونهای که در روز شنبه و پس از شمارش آرا، 60 درصد راهیافتگان به مجلس شورای اسلامی را نمایندگان اصولگرا و لیست ائتلاف بزرگ اصولگرایان تشکیل میداد. این روند موفقیت، دیروز نیز ادامه یافت و نتایج تکمیلی حاکی از پیروزی قطعی لیست ائتلاف اصولگرایان در انتخابات مجلس و نیز لیست جامعتین در انتخابات خبرگان بوده است. براساس نتایج بهدست آمده، ائتلاف اصولگرایان نزدیک به 100 کرسی مجلس دهم را از آن خود کرده است.
از سوی دیگر ائتلاف هاشمی، دولت، اصلاحات و لاریجانی نیز تاکنون توانسته است 80 کرسی را از آن خود کند. حدود 43 حوزه نیز برای انتخاب نمایندگان خود در پارلمان دهم، باید یک بار دیگر در اردیبهشتماه سال آینده انتخابات برگزار کنند. براساس بررسیها، نزدیک به 50 نماینده راه یافته به مجلس شورای اسلامی نیز به صورت مستقل کاندیدا شده بودند و توانستند اعتماد مردم را به خود جلب کنند.
بر این اساس بیشتر از 50 درصد ترکیب مجلس آینده نسبت به مجلس دهم تغییر کرده است. در مجلس خبرگان رهبری اما شرایط همانند مجلس شورای اسلامی نیست.نزدیک به 90 درصد ترکیب مجلس خبرگان رهبری ثابت مانده است و تقریبا بیش از 80 درصد ترکیب این مجلس را کاندیداهای جامعتین تشکیل میدهند.در مجموع بررسیها حاکی از تداوم قدرت اصولگرایان در مجلس دهم است. فراکسیون اصولگرایان در مجلس نهم اکثریتی با تعداد قریب به 100 نماینده را تشکیل داده بود؛ موضوعی که در مجلس دهم نیز تکرار شده است و همچنان این فراکسیون را به عنوان قدرتمندترین فراکسیون مجلس تثبیت کرده است.
در مجلس خبرگان رهبری نیز ترکیب اعضا ثابت مانده است و رویکردها و جهتگیریهای این مجلس نیز همانند گذشته خواهد بود.بر همین اساس به اعتقاد کارشناسان، نتیجه انتخابات 7 اسفند نشاندهنده تداوم پیروزی اصولگرایان و ادامه اعتماد حداکثری مردم ایران به این جریان سیاسی است.
البته در انتخابات امسال برخی رخدادها در نوع خود قابل تامل بود که به عنوان پدیدههای انتخاباتی باید مورد بررسی قرار گیرد. به عنوان نمونه رفتار متفاوت مردم نسبت به جریانهای سیاسی باعث شد در یک حوزه انتخابیه مانند تهران، هر 30 نماینده منتخب از لیست مورد حمایت ائتلاف هاشمی، دولت، لاریجانی و اصلاحات باشند.
اما در کلانشهر دیگر یعنی مشهد، مردم این شهر هر 5 نماینده خود را از لیست اصولگرایان انتخاب کردند. این رفتار متفاوت در برخی استانهای دیگر نیز مشاهده شد. از سوی دیگر افت رأی حسن روحانی در انتخابات خبرگان نسبت به انتخابات ریاستجمهوری قابل تامل بود. او در انتخابات خبرگان در حوزه انتخابیه تهران پس از هاشمیرفسنجانی و امامیکاشانی در رتبه سوم قرار گرفت. در همین حوزه انتخابیه آیات یزدی و مصباح نتوانستند وارد مجلس خبرگان رهبری شوند.
عدم راهیابی آیتالله مصباحیزدی به مجلس خبرگان از حوزه انتخابیه تهران درحالی است که در حوزه انتخابیه استان البرز، آیتاللهمیرباقری از شاگردان ارشد آیتالله مصباح توانست به عنوان برگزیده مردم این استان وارد مجلس خبرگان رهبری شود! در حوزه انتخابیه استان مازندران نیز آیتالله آملیلاریجانی با کسب اکثریت آرا توانست جلوتر از آیتالله طبرسی به عنوان برگزیده اول این استان وارد مجلس خبرگان رهبری شود.
با در نظرگرفتن تمام این جوانب، پیروزی قاطع جریان انقلابی، بزرگترین نشانه انتخابات 7 اسفند بوده است. البته جریان انقلابی با پذیرش شکست در برخی حوزهها مانند شهر تهران، نشان داده است همزمان با پیروزی در سراسر ایران، پذیرش شکست در یک حوزه انتخابیه را به عنوان یک وجه از سیاستورزی اخلاقی و عالمانه پذیرفته است. این موضوع اما متاسفانه از سوی جریان رقیب رعایت نشد و باز هم همانند همه دورههایی که جریان رقیب انقلابیون، باخت خود را با شورش و بددهنی و توهین پاسخ داده بود؛ این بار نیز با استدلالهای محیرالعقول، تلاش کردند مردم ایران را به دلیل عدم اعتماد به آنها مورد اهانت قرار دهند.
اگرچه سابقه توهین به شعور سیاسی مردم همواره به عنوان یکی از رفتارهای ثابت جریان مدعی اصلاحطلبی در حافظه سیاسی مردم ایران ثبت شده بود اما این بار یکی از اعضای خاندان هاشمیرفسنجانی زبان به توهین به مردم ایران گشود.
حسین مرعشی، از اعضای ارشد حزب کارگزاران و از نزدیکان خانواده هاشمیرفسنجانی روز گذشته و پس از قطعی شدن شکست جریان ائتلاف هاشمی، دولت، اصلاحات و لاریجانی در سراسر کشور، مردم شهرستانها را عقبمانده سیاسی دانست. او همچنین مردم تهران – که به لیست مجلس ائتلاف هاشمی رأی دادند- را در حوزه سیاسی توسعهیافته دانست! عضو خاندان هاشمی به خبرگزاری ایسنا گفت: اکنون میتوان شاخص توسعه سیاسی ایران در تهران را 100، در مراکز استانها 50 و در شهرستانها 30 در نظر گرفت. ظرف 10 سال آینده توسعهیافتگی سیاسی به سراسر ایران سرایت میکند و مردم میآموزند به جای تکیه بر شناخت خود به سمت انتخاب بستههای سیاسی پیش بروند.
مرعشی البته در حالی مردم تهران را مردمی توسعهیافته در حوزه سیاسی دانسته که در کلانشهر مشهد، مردم هر 5 سهمیه خود برای مجلس شورای اسلامی را به اصولگرایان دادند! آیا مردم مشهد در این تعریف مرعشی، توسعهیافته نیستند؟ یا در تبریز، از 2 کرسی یکی به ائتلاف هاشمی و دیگری به اصولگرایان رسید و برای دیگر کرسیها رقابت میان 3 اصولگرا و 3 عضو ائتلاف هاشمی به مرحله دوم رفته است. آیا در تبریز مردم این کلانشهر به دلیل عدم انتخاب کامل لیست هاشمی، باید جزو عقبماندههای سیاسی قرار گیرند؟
در کنار بنیان سست حسین مرعشی که به عنوان یکی از جنجالیترین اعضای خاندان هاشمی به حساب میآید؛ موضوع توهین همیشگی این جریان به مردم ایران به دلیل عدم اقبال به آنها، باید به صورت جدی مورد بررسی قرار گیرد. این جریان سیاسی که پیشتر و در موعد باخت در انتخابات ریاست جمهوری سال 1384، موضوع رأی کمی و رأی کیفی را مطرح کرده بود تا از این طریق، یعنی با توهین به حامیان کاندیدای رقیب، آتش درون خود را خاموش کند؛ همان جریانی است که سال 88 نیز به دلیل پایین بودن ظرفیت سیاسی، دست به فتنه 88 زد.
ماهیت رهبر این جریان یعنی هاشمیرفسنجانی نیز برای مردم ایران کاملا شناخته شده است چرا که در موعد باخت، از تقلب میگوید و در موعد پیروزی، مدعی برگزاری پاکترین انتخابات میشود! به نظر میرسد آنچه حسین مرعشی از آن به عدم توسعهیافتگی سیاسی یاد میکند؛ بیشتر متوجه امثال او و رهبر جریان سیاسی متبوع او است. اولین و بدیهیترین اصل در فعالیت سیاسی بر بستر دموکراسی، پذیرش آرای عمومی و نظر اکثریت است. این اصل بدیهی همواره و در موارد مختلف از سوی هاشمیرفسنجانی و جریان سیاسی وابسته به او نقض میشود.