به گزارش مشرق، رابرت فیسک، روزنامه نگار و تحلیلگر روزنامه ایندیپندنت در تحلیلی از اقدام عربستان در اعدام شیخ النمر شیعه و اهداف احتمالی آن نوشته است: «تنها تفاوتی که اینجا بین سعودیها و داعش وجود دارد فیلم سربریدن است اما نمیتوان نادیده گرفت که بریدن سر 158 تن از سوی سعودیها طی یک سال گذشته به طرز عجیب و کاملی با آموزههای وهابی داعش هماهنگ بوده است. جمله مشهور نمایشنامه مکبث که میگفت "خون را فقط خون میشوید" این روزها خوب به وضعیت سعودیها میآید؛ کسانی که جنگشان علیه تروریسم به نظر میرسد قرار است هر مقداری خون ریخته شدهای را چه از سنی و چه از شیعه توجیه کند. اما فرشتگان الهی برای ارائه احکام کشتن و قتل مگر هر چند وقت یک بار به شاهزاده بن نایف، وزیر کشور فعلی سعودیها وارد میشوند؟!
برای شیخ نمر اما ماجرا یک ماجرای صرفا الهی نبود. شیخ نمر سالها به عنوان روحانی در تهران و سوریه فعالیت کرده و به عنوان یک رهبر شیعه و امام جمعه یکی از استانهای شرقی عربستان به شدت مورد احترام بود. او با هیچ یک از احزاب سیاسی ارتباطی نداشت اما بر برگزاری انتخابات آزادانه تاکید میکرد و به همین دلیل و به دلیل مخالفت با دولت وهابی سعودی دائما بازداشت و شکنجه میشد. شیخ نمر کلماتی را میگفت که قدرتشان از خشونت بارها بیشتر بود.
ادعای عجیب و غریب مقامات سعودی در اینکه کشتارهای اخیر هیچ ارتباطی به نژاد و مذهب ندارد دقیقا همان خوانش کلاسیک داعش است.
با تمام اینها، داعش همانگونه سر شیعیان را میبرد که سر از تن کافران سنی و عراقی و سوریهای سنی جدا میکند و اگر داعش شیخ نمر را از سعودیها گرفته بود دقیقا شاهد همان رفتار یکسان بود و شاید تنها تفاوت برگزار نکردن دادگاه مسخرهای بود که نمر در آن حاضر شد. اما این کشتارهای اخیر چیزی بیشتر از نفرت سعودیها به شیخ النمری را نشان میدهد که در فوت نایف بن عبدالعزیز، وزیر کشور پیشین ابراز شادی کرده و گفته بود: "کرمها او را خواهند خورد و او از عذاب جهنم در قبرش رنج خواهد کشید." اعدام نمر جان تازهای به مبارزان حوثی در یمن میدهد؛ یمنی که سعودیها طی یک سال گذشته با هدف از بین بردن قدرت شیعه در آنجا به آن حمله و مردم را بمباران کردند. این اقدام علاوه بر این، اکثریت شیعه در پادشاهی سنی بحرین را خشمگین میکند و روحانیون ایرانی هم که از زمان اعدام تاکنون بارها گفتهاند بریدن سرهای این افراد باعث سقوط خاندان سعود خواهد شد.
این کشتارها همچنین غرب را در مقابل شرم آورترین مشکلات خاورمیانه قرار میدهد: غرب در گروتسکی تمسخرآمیز همزمان که لازم است خودش را در مقابل پادشاهیهای ثروتمند و مستبد جمع و جور و حقیر کند، تلاش دارد که مؤدبانه ناراحتی خود را نیز نسبت به قصابیهای دادگاههای سعودی که طی آنها تمامی دشمنان پادشاهی را سر به نیست میکند، ابراز کند. اگر داعش سر سنیها و شیعیان را به ویژه سر کسی چون شیخ نمر را در رقه میبرید با اطمینان میتوان گفت که دیوید کامرون به سرعت نفرت خود را در منزجرانهترین حالت به این اقدام طی توئیتی ابراز میکرد. اما این کسی که پرچم انگلیس را به خاطر مرگ آخرین ملک این کشور وهابی مضحک پایین آورد، برای واکنش نشان دادن به این "اندکی" سربریدنها از واژگانی چند پهلو استفاده خواهد کرد!
در حالی که گفته میشود بسیاری از سنیهای القاعده نیز توسط جلادان سعودی سربریده شدهاند سوالی که هم در واشنگتن و هم پایتخت کشورهای اروپایی پرسیده خواهد شد روشن است: آیا سعودیها تلاش میکنند که با مجبور کردن متحدان غربی خود حتی در حمایت از اقدام شنیع اخیر آنها، توافق هستهای با ایران را نابود کنند؟
در جهان ابلهانهای که سعودیها زندگی میکنند - که وزیر جوان دفاع آن با مخالفت وزیر کشور حمله به یمن را آغاز میکند- هنوز به عضویت خود در ائتلاف "ضد تروریستی" متشکل از 34 کشور سنی افتخار میکنند؛ ائتلافی که قرار بوده پیاده نظام مسلمانان در مبارزه با "تروریسم" باشد.
این اعدامها شاید به اندازه آتش بازیهای امارات که در نهایت منجر به آتش سوزی یکی از بهترین هتلهای دوبی شد محبوب نباشد اما سبک غیرقابل پیش بینی سعودیها در استقبال از سال نو بود!
خارج از اتهامات و دلالتهای سیاسی به هر حال سوال روشن دیگری هم وجود دارد که باید از جهان عرب و خود آل سعود پرسیده شود: آیا حاکمان این پادشاهی دیوانه شدهاند؟»
برای شیخ نمر اما ماجرا یک ماجرای صرفا الهی نبود. شیخ نمر سالها به عنوان روحانی در تهران و سوریه فعالیت کرده و به عنوان یک رهبر شیعه و امام جمعه یکی از استانهای شرقی عربستان به شدت مورد احترام بود. او با هیچ یک از احزاب سیاسی ارتباطی نداشت اما بر برگزاری انتخابات آزادانه تاکید میکرد و به همین دلیل و به دلیل مخالفت با دولت وهابی سعودی دائما بازداشت و شکنجه میشد. شیخ نمر کلماتی را میگفت که قدرتشان از خشونت بارها بیشتر بود.
ادعای عجیب و غریب مقامات سعودی در اینکه کشتارهای اخیر هیچ ارتباطی به نژاد و مذهب ندارد دقیقا همان خوانش کلاسیک داعش است.
با تمام اینها، داعش همانگونه سر شیعیان را میبرد که سر از تن کافران سنی و عراقی و سوریهای سنی جدا میکند و اگر داعش شیخ نمر را از سعودیها گرفته بود دقیقا شاهد همان رفتار یکسان بود و شاید تنها تفاوت برگزار نکردن دادگاه مسخرهای بود که نمر در آن حاضر شد. اما این کشتارهای اخیر چیزی بیشتر از نفرت سعودیها به شیخ النمری را نشان میدهد که در فوت نایف بن عبدالعزیز، وزیر کشور پیشین ابراز شادی کرده و گفته بود: "کرمها او را خواهند خورد و او از عذاب جهنم در قبرش رنج خواهد کشید." اعدام نمر جان تازهای به مبارزان حوثی در یمن میدهد؛ یمنی که سعودیها طی یک سال گذشته با هدف از بین بردن قدرت شیعه در آنجا به آن حمله و مردم را بمباران کردند. این اقدام علاوه بر این، اکثریت شیعه در پادشاهی سنی بحرین را خشمگین میکند و روحانیون ایرانی هم که از زمان اعدام تاکنون بارها گفتهاند بریدن سرهای این افراد باعث سقوط خاندان سعود خواهد شد.
این کشتارها همچنین غرب را در مقابل شرم آورترین مشکلات خاورمیانه قرار میدهد: غرب در گروتسکی تمسخرآمیز همزمان که لازم است خودش را در مقابل پادشاهیهای ثروتمند و مستبد جمع و جور و حقیر کند، تلاش دارد که مؤدبانه ناراحتی خود را نیز نسبت به قصابیهای دادگاههای سعودی که طی آنها تمامی دشمنان پادشاهی را سر به نیست میکند، ابراز کند. اگر داعش سر سنیها و شیعیان را به ویژه سر کسی چون شیخ نمر را در رقه میبرید با اطمینان میتوان گفت که دیوید کامرون به سرعت نفرت خود را در منزجرانهترین حالت به این اقدام طی توئیتی ابراز میکرد. اما این کسی که پرچم انگلیس را به خاطر مرگ آخرین ملک این کشور وهابی مضحک پایین آورد، برای واکنش نشان دادن به این "اندکی" سربریدنها از واژگانی چند پهلو استفاده خواهد کرد!
در حالی که گفته میشود بسیاری از سنیهای القاعده نیز توسط جلادان سعودی سربریده شدهاند سوالی که هم در واشنگتن و هم پایتخت کشورهای اروپایی پرسیده خواهد شد روشن است: آیا سعودیها تلاش میکنند که با مجبور کردن متحدان غربی خود حتی در حمایت از اقدام شنیع اخیر آنها، توافق هستهای با ایران را نابود کنند؟
در جهان ابلهانهای که سعودیها زندگی میکنند - که وزیر جوان دفاع آن با مخالفت وزیر کشور حمله به یمن را آغاز میکند- هنوز به عضویت خود در ائتلاف "ضد تروریستی" متشکل از 34 کشور سنی افتخار میکنند؛ ائتلافی که قرار بوده پیاده نظام مسلمانان در مبارزه با "تروریسم" باشد.
این اعدامها شاید به اندازه آتش بازیهای امارات که در نهایت منجر به آتش سوزی یکی از بهترین هتلهای دوبی شد محبوب نباشد اما سبک غیرقابل پیش بینی سعودیها در استقبال از سال نو بود!
خارج از اتهامات و دلالتهای سیاسی به هر حال سوال روشن دیگری هم وجود دارد که باید از جهان عرب و خود آل سعود پرسیده شود: آیا حاکمان این پادشاهی دیوانه شدهاند؟»