کد خبر 5044
تاریخ انتشار: ۷ شهریور ۱۳۸۹ - ۱۳:۳۳

زاويه‌ي انتقاد اين نيست که در فيلم‌ها نبايد هيچ پول و پولداري وجود داشته باشد. مسئله اين است که پول محور ماجراهاست. و صد البته اشرافيت و تجمل. و صد البته به عنوان يک چيز معمولي نمايش داده مي‌شود! نه ضد ارزش. اين يعني پمپاژ اشرافيت و تجمل به جامعه. اين يعن

علي اللهياري در جديدترين مطلب "تاربلاگ ايليا" نوشت: اين يک رويه است. يک استثنا نيست. سال‌هاي سال است که چنين است. شايد هم چاره‌اي نداشته باشند. چه آنکه نوع زندگي خود و اطرافيانشان و يا آرزوهاشان را به تصوير مي‌کشند: يک زندگي اشرافي!
اينگونه است که صدا و سيما چه در سريال‌هايش، چه در تبليغاتش، چه در برنامه‌هاي آموزش آشپزي‌اش، محملي براي تبليغ انواع و اقسام کالاهاي لوکس و سبک زندگي تجملي است.
اين دردي است که هميشه از سوي دلسوزان انقلاب اسلامي و در راس همه سيدناالقائد، تذکر داده شده است و خواسته‌اند تا اين روند اصلاح شود. روندي که باعث شده است تا بخش عظيمي از زندگي مردم در آن ديده نشود.
به عنوان نمونه‌اي عيني نگاهي به سريال‌هاي مناسبتي ماه مبارک رمضان 89 از اين منظر بيندازيم. قطعا اين سريال‌ها از زواياي بسيار قابل نقد و بررسي است. ولي اينجا تنها اين بعدش را مدنظر قرار مي‌دهم.
جراحت: يک خانواده کارخانه دار با زندگي‌هاي اشرافي! سرمايه‌داري + 17 رکعت (1)
ملکوت: يک نمايش ضعيف و آبروبر از دنياي پس از مرگ يک حاج آقا بازاري! سرمايه‌داري + 17 رکعت
در مسير زاينده رود: در کنار داستان سخيف و باقي ايرادات اساسي‌اش، دلسوزي نسبت به فوتباليست پولدار و کثيفي است که او و خانواده‌اش به دنبال خريدن جانش در ازاي “پول” هستند. و تف بر روندي که در جريان فرهنگي قصاص، غيرت و خيلي از اين دست مفاهيم را تخطئه و ضد انساني نشان مي‌دهند! البته اين سريال بي‌شرفي اشراف و وجهه فرهنگي آن را هم خيلي خوب نشان مي‌دهد!
نون و ريحون: آنقدر بي‌ارزش هست که براي خود کارگردان آن نيز اهميت ندارد.
کاملا اين رويکرد در فيلم‌ها مشخص است. اساسا نوع نگاهشان به دين معنويت منهاي عدالت است. صدا و سيما که مي خواهد در فيلم ها کار خير نشان دهد، کمک به يتيم و دادن جهيزيه است. البته اينها بسيار هم خوب و مهم است. اما کارهاي خير مخصوص پولداران است! البته کمک به يتيم براي همه مقدور است. اما آنچه سيما نشان مي‌دهد را فقط پولدارها مي‌توانند. به جد برايم سوال است. شرکت در راهپيمايي 22 بهمن، کمک کردن به دوستت براي درسش، راي دادن در جمهوري اسلامي، امر به معروف و نهي از منکر کردن، جهاد کردن، يادداشت نوشتن براي دفاع از حق، مبارزه با رانتخواري، نگاه کردن محبت آميز به والدين، سلام کردن، خوش خلقي، کظم غيظ، جهاد کردن، معرفي کتاب کردن، فرياد زدن عدالت، غيرت داشت بر سر ناموس، جنس خوب فروختن به مردم، اعتراض به مدير بالادستي خلافکار، تجمع جلوي محل کار فلان مسئول اهمال کار، بوسيدن فرزند، شجاعت، دفاع از آرمان و … اين‌ها جايش کجاست؟ حتي در حوزه‌ي کارهاي خوب فردي نيز جامعيت را نگاه نمي‌دارد.
سال‌هاي قبل هم البته وضع متفاوتي نبود. در بهترين حالت زندگي آدم‌هاي نداري را نشان مي‌دهد که يا با يک عالمه پول روبرو مي‌شوند يا با يک آدم پولدار. در نهايت باز هم پول و پولداري است که سوژه است. و اين عمق جهالت و يا انحراف را نشان مي‌دهد.
زاويه‌ي انتقاد اين نيست که در فيلم‌ها نبايد هيچ پول و پولداري وجود داشته باشد. مسئله اين است که پول محور ماجراهاست. و صد البته اشرافيت و تجمل. و صد البته به عنوان يک چيز معمولي نمايش داده مي‌شود! نه ضد ارزش. اين يعني پمپاژ اشرافيت و تجمل به جامعه. اين يعني همه‌ موعظه‌هاي اخلاقي را کشک کردن!
پي‌نوشت:
1- وحيد جليلي يک مقاله‌اي داشت با عنوان «هنر و سرمايه‌داري + 17 رکعت». داشتم اين مطلب را مي‌نوشتم که خواستم به آن ارجاعي بدهم. ولي در کل اينترنت هيچ اثري از اين مقاله نبود! حتي سايت مجله سوره از شماره ? چند مقاله را قرار داده است، ولي اين مقاله را نه! عجبا! بعد از نماز صبح نشستم کل آنرا تايپ کردم و در تريبون مستضعفين به عنوان سرمقاله گذاشتم!

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس