سلیمی نمین مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران می گوید: اگر نمایندگان تابع دولت و به نوعی دنباله رو دولت باشند قطعاً اولین چیزی که قربانی خواهد شد نظارت دقیق و موثر است.

به گزارش مشرق، موضوع گفتگو ویژگی های مجلس و نماینده  مستقل اعلام شد چرا که با تجربه سلیمی نمین در رسانه، او می توانست واکاوی دقیقی از این موضوع ارائه دهد.

وی به آفت های عدم استقلال قوه مقننه پرداخت و در عین حال از عملکرد نمایندگان مبنی بر نظارت دقیق بر خود انتقادکرد.

وی معتقد است: اگر نمایندگان تابع دولت باشند و به نوعی دنباله رو دولت باشند قطعاً اولین چیزی که قربانی خواهد شد نظارت دقیق و موثر است.

آنچه در ادامه می آید مشروح گفتگوی با «عباس سلیمی نمین» است.

تأثیرگذاری دولت‌ها در مجالس گذشته چگونه بوده است؟ آیا این تأثیرگذاری منجر به عبور از استقلال‌طلبی نمایندة مجلس شده است

متأسفانه باید بگویم این موضوع از دولت آقای هاشمی با سرمایه‌گذاری برای همراه و همگام کردن مجلس با دولت آغاز شد و این اراده در دولت‌های بعد هم کاملاً منعکس است. در دولت اصلاحات، دولت‌هاي نهم و دهم و حتی دولت کنونی هم نشانه‌هایی دال بر این موضوع وجود دارد. در صورتی که هم خلاف شرع و هم خلاف قانون است اما در عین ‌حال دولت‌ها سعی می‌کنند به صورت غیرمستقیم در مجلس تأثیر بگذارند.

موضوعی که غالباً تأثیر تلاش دولت‌ها را خنثی می‌کند، فهم سیاسی ملت است؛ یعنی ملت با بعضی از تجربیاتی که در مقاطعی کسب کردند عمدتاً تلاش می‌کنند به‌گونه‌ای عمل کنند که نظارت مجلس بر دولت تضعیف نشود چون در مقاطعی این کار صورت گرفت و تبعات فاجعه‌آمیزی را به بار آورد؛ یعنی مجلسی شکل گرفت که کاملاً با دولت همراه و تابع او بود اما عواقب آن برای مردم بسيار فاجعه‌آمیز بود. درحالی‌که وقتی مجلس هویت مستقل خود را از دولت داشت آن وقت اطلاع‌رسانی به جامعه سهل‌تر صورت می‌گرفت، مردم زودتر متوجه برخی انحراف‌ها، خطاها و لغزش‌ها می‌شدند تا به حال عامل اصلی خنثی‌کنندة این امر، عملکرد فهیمانة مردم بوده است.

یکی از نگرانی‌هاي جدّی از ابتدای انقلاب این بوده که استقلال مجلس تحت تأثیر قوة مجریه مخدوش شود. به عبارت دیگر چون قوة مجریه تمامی امکانات مالی را در اختیار دارد و توزیع ثروت کشور در اختیار اوست این مطلب بتواند منجر به تبعات سویی در شکل‌گیری مجلس شود، به‌خصوص اگر ارادة سیاسی هم برای این موضوع شکل بگیرد، پس این نگرانی، نگرانی درستی است. به‌هرحال تعامل‌ها و کشش‌های جدّی وجود داشته که دولت‌ها نظارت بر خود را اندكي سهل یا کم‌رنگ کنند چرا که دولت با توجه به امکانات و تسهیلاتی که در اختیار دارد و قابل ‌کنترل هم نیست از دادن امکانات به نمایندگان در حوزة انتخابیة آنان گرفته تا تسهیلات فردی به خود نماینده و سفرهای متعدد خارجی می‌تواند برای جذب یک نماینده استفاده کند.

نمایندة مستقل باید از چه ویژگی‌هایی برخوردار باشد؟ این پرسش را از این جهت مطرح کردم که برخی با افتخار خود را وکیل‌الدوله‌ معرفی می‌کنند و یا تلاش می‌نمايند برنامه‌ها و اهداف دولت در مجلس ترسیم شود

تلاش دولت برای تأثیرگذاری در مجلس از راه اعطای امکانات به کسانی که یا در مجلس هستند و یا در مجلس نیستند اما می‌خواهند کاندیدا شوند برای اینکه به مجلس راه پیدا کنند، امری است که استقلال مجلس و نماینده را مخدوش می‌کند. اجازه بدهید بحث استقلال نماینده را مقداری وسیع‌تر ببینیم چون آفاتی که متوجه استقلال نماینده می‌شود، بسیار وسیع‌تر است. این آفات می‌تواند بخشی باشد و نه کلان، به‌هرحال دولت کلیت مجلس را مدنظر دارد، امکان دارد این بحث نفی استقلال نماینده به صورت بخشی نیز صورت گیرد. به‌عنوان مثال فرض کنید نمایندة سمنان مورد حمایت یک سرمایه‌دار سمنانی قرار بگیرد، این دیگر در سطح کلان یک کشور نیست صرفاً به خاطر اینکه آن واحد صنعتی، تولیدی یا یک سرمایه‌دار خاصی که اصلاً تولیدگر هم نیست و بنگاه اقتصادی ندارد بلکه یک دلال و زمین‌خوار است در واقع یک عنصر آلوده‌ در یک شهرستان می‌تواند، نمایندة آن شهرستان را کاملاً در خدمت بگیرد و او را تبدیل به یک امکان برای خودش کند، آنجا در سطح کلان و اینجا در سطح بخشی و جزئی است.

آفات دیگری که استقلال نماینده را در برمی‌گیرد، محدود به مالی نیست. گاهی مواقع یک فردی قدرت هضم مسائل کشور را ندارد او هم نمی‌تواند نمایندة مستقل باشد؛ یعنی کسی است که از خود استقلال رأی ندارد و دارای قدرت تشخیص در ارتباط با تصمیم‌هايی که باید یک نمایندة مجلس اتخاذ کند، نخواهد بود حتی اگر دو، سه دوره هم در مجلس بماند باز دارای توانمندی تشخیص نخواهد بود، فاجعة دیگر نیز می‌تواند رخ دهد، آن هم اینکه آدمی که دارای رأی نیست، رأی خودش را در مجلس معامله کند. نه اینکه در مقابل هر رأی وجهی دریافت کنند بلکه دادوستد می‌کنند. این یکی از آفات استقلال نماینده است و در واقع استقلال نماینده تهدید می‌شود.

به اعتقاد شما بخشی‌نگری نماینده منجر به عبور از استقلال خواهی می‌شود؟

نماینده اگر کلان‌نگر باشد، اصلاً دولت نمی‌تواند او را در خدمت بگیرد اما زمانی که شما وارد بخشی‌نگری می‌شوید و به عبارتی بخشی‌نگری بر شما غلبه پیدا ‌مي‌کند، بهترین زمینه برای دولت فراهم می‌شود. مثلاً دولت به شما وعده می‌دهد اگر این همراهی را داشته باشید و به استیضاح وزیری رأی ندهید ما برایت فلان امکان را در حوزة انتخابیه ایجاد می‌کنیم، این آفت است اما خدمتی است که براساس یک خیانت بزرگ شکل می‌گیرد بنابراین ما بخشی‌نگری را آفت جدّی در استقلال مجلس می‌دانیم.

یکی دیگر از آفات نمایندگی مجلس، بحث نظارت بر نمایندگان مجلس است. متأسفانه بعضی از این آفات تا دادوستد در صحن مجلس کشیده شده، این آفات در نهایت رهبری را مجبور کرد تا از مجلس بخواهد خود یک ساختار نظارتی بر نمایندگان بگذارد.

چند سال است رهبری این موضوع را مطرح کرده‌اند، آیا یک نماینده تا به حال اخراج شده است؟ بار آن بیشتر بر گردن شورای نگهبان افتاد. به‌عنوان مثال نماینده‌ای رسماً افرادی را به بانک معرفی می‌کرد و آن بانک به آن‌ها وام می‌داد، خوشبختانه مدارکی به شورای نگهبان داده شد و صلاحیت او رد شد اما این کار نباید توسط شورای نگهبان صورت می‌گرفت، خود مجلس باید انجام می‌داد. باید دغدغه‌ای در مجلس برای حفظ سلامت مجلس وجود داشته باشد. به نظر من مجلس ارادة جدّی برای این کار ندارد و نمایندة مجلس خیلی نظارت را بر خود احساس نمی‌کند یا اراده‌ای را در این زمینه نمی‌بیند. خوشبختانه خدا را شاکریم شورای نگهبان وجود دارد که الآن حاضر است هزینه پرداخت کند. اما چرا ما باید این هزینه‌ها را به شورای نگهبان تحمیل کنیم؟

به آفت‌های مجلس در صورت عدم استقلال نمایندگان اشاره کردید، این سؤال مطرح می‌شود اگر نماینده‌ای از استقلال برخوردار نباشد چه تبعاتی در حوزه‌های کلان دربرخواهد داشت؟

اگر استقلال نداشته باشد، کمترین آفت این است که به نفع دولت کار کند، تازه کمترین آفت این است، در چارچوب منافع حزب حاکم حرکت کند. وقتی یک نماینده‌ای رأی خود را به یک کانون فاسد در داخل بفروشد چه فرقی می‌کند که با یک کانون فاسدی در خارج از کشور معامله کند! فرقی نمی‌کند اگر مقداری جرأت و احساس قدرت کند با خارج از کشور هم معامله می‌کند، هیچ فرقی برایش نمی‌کند چون منافع ملی زیرپا گذاشته می‌شود.

شما در مورد بحث استقلال از دولت سخن می‌گویید، آدم یک جاهایی می‌گوید ای کاش فقط مثلاً استقلال نماینده در ارتباط با دولت مخدوش شود چون آن دولت مجبور است در چارچوب نظام عمل کند یعنی خیلی فاجعه نیست، درست است نظارت مجلس کم‌رنگ و خنثی می‌شود اما اگر این باب فساد گسترش پیدا کند خطرهاي بسیار جبران ناپذیری متوجه منافع ملی می‌شود و باید حتماً مدنظر قرار بگیرد.

چشم‌انداز مجلسی که استقلال ندارد و مطیع دولت است را چگونه ترسیم می‌کنید؟

اول بگویم الآن مشکلی که داریم این است كه «احزاب خیلی تعهدی در قبال نمایندگانشان ندارند، یعنی نماینده به مجلس می‌فرستند و از قدرت او سوء‌استفاده می‌کنند اما تعهدی در قبال اینکه آن نماینده را در چارچوب قرار بدهند، نیست.» یکی از عواملی که موجب می‌شود نماینده در چارچوب قرار گیرد، خود احزاب هستند چون احزاب دارای یک اعتبارند و لطمه خوردن به نماینده‌ یعنی لطمه خوردن به اعتبار آن حزب اما متأسفانه ما این مناسبات را در ایران نداریم. ازاين‌رو یکی از عوامل منضبط کنندة نماینده خود احزاب هستند. او باید جلوی فساد نماینده را بگیرد، برعکس در کشور ما او خودش عامل تشدیدکنندة مسائل و آفات نمایندگی است چرا؟ چون بعضی از این احزاب اصلاً هویت و شأن ندارند، بعضی از آن‌ها فصلی هستند و در فصل انتخابات ظهور پیدا می‌کنند بعد اصلاً هیچ قوام و دوامی ندارند. در مجموع علی‌رغم تمامي این آفات، ما مجلس را در اصلاح امور جامعه مؤثر ارزیابی می‌کنیم. امیدوارم با رأی مردم این دوره هم بتواند همین نقش تأثیرگذار را داشته باشد و به گونه‌ای عمل کند تا نقش نظارتی تقویت شود.

اگر نمایندگان تابع دولت باشند و به نوعی پيرو او، به‌طورقطع اولین چیزی که قربانی خواهد شد، نظارت دقیق و مؤثر است.

منبع: نماینده

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس