به گزارش مشرق، در سال 1292 ه.ش در اصفهان به دنیا آمد، مقدمات را نزد پدر آموخت و سپس از محضر آیتالله شیخ احمد بیدآبادی به کسب فیض نائل شد و از درس علامه میرزا هاشم چهارسوقی بهره برد.
به مناسبت سالروز درگذشت آیتالله میرزا محمدعلی شاه آبادی (سوم آذر 1328 ه.ش)، استاد اخلاق امام خمینی(ره) مروری بر زندگانی وی خواهیم داشت:
محمدعلی بیدآبادی، فرزند محمد جواد بیدآبادی، فقیه و مجتهد شیعی مشهور به شاهآبادی و معروف به فیلسوف فطرت است. ریاضیات را نزد میرزا عبدالرزاق سرتیپ آموخت. در سال 1304 هجری در سن دوازده سالگی همراه خانواده به تهران آمد و نزد مرحوم میرزای جلوه و میرزا هاشم گیلانی حکمت و عرفان آموخت و پس از شانزده سال تحصیل، در سال 1320 هجری عازم نجف اشرف شد تا از محضر آخوند خراسانی بهره گیرد.
جالب است که با وجود اجازههای اجتهاد متعددی که داشت، وقتی در تهران تقاضای رؤیت ورقه اجتهاد او را کردند، فرمود: اجتهاد در سینه من است نه در این کاغذها.
پس از هفت سال اقامت در سامرا، تصمیم گرفت به ایران باز گردد، ولی آیتالله شیرازی مانع شد و مادر آن مرحوم هم برای ایران دلتنگی میکرد. خلاصه در سال 1330 هجری به ایران مراجعت میکند و مدت هفده سال در تهران به تبلیغ و اشاعه مذهب مشغول میشود.
جالب است که مرحوم شاه آبادی نیز همانند مرحوم مدرس در این مقطع از تاریخ که رضا شاه در دستههای عزای حسینی (ع) شرکت میکرد، پیش بینی کرده بود که اگر او مسلط شود، به همه علما پشت میکند و اول کسی خواهد بود که به علما لگد میزند.
شاه آبادی در یک سخنرانی خود فرمود: «این چاروادار (رضاخان) با من دشمنی و عناد ندارد. او با اسلام و قرآن مخاطب است و چون من و امثال مرا حامی و حافظ قرآن و اسلام می داند، مخالفت میکند.»
در سال 1347 هجری، به حوزه تازه تأسیس قم وارد شد و حضرت امام خمینی (ره) به مدت هفت سال در محضرشان «فصوص» و «مفتاح الغیب» را تلمذ کرد. همچنین آیتالله مرعشی نجفی، آیت الله حاج میرزا هاشم آملی و آیتالله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی، ابوالزوجه امام خمینی از محضر درسش استفاده کردند.
پس از هفت سال اقامت در قم، به واسطه اصرار بیش از حد مردم تهران در سال 1354 هجری به تهران مراجعت کرد و دوباره به تدریس فقه، اصول و حکمت پرداخت.
مرحوم شهید مطهری در تفسیر سوره قارعه میفرمایند: اساتید ما به اندازهای که برای شاه آبادی احترام قائلاند، حتی برای شیخ عبدالکریم احترام قایل نبودند.
*نظر امام راحل درباره آیتالله شاه آبادی
روش بحث شاه آبادی به صورتی بود که مطالب بلند را برای عامه مردم هم مطرح میکرد. حضرت امام در تفسیر سوره حمد، قسمت پنجم میفرماید: من به مرحوم شاه آبادی که برای عدهای از کاسبها که آنجا میآمدند نزد ایشان و ایشان هم مسائل را همانطوری که برای همه میگفتند، برای آنها میگفت، عرض کردم که آخر این ها و این مسائل؟ گفت: بگذار این کفریات به گوش آنها هم بخورد!
جامع معقول و منقول بود در فلسفه و عرفان شاگرد میرزای جلوه و میرزای اشکوری و در منقول، شاگرد حاج میرزا حسن آشتیانی در تهران و آخوند خراسانی و میرزا محمدتقی شیرازی در نجف اشرف و سامرا بود. در تهران به مقام مرجعیت و فتوی رسید و در سالهای اقامت شیخ عبدالکریم حائری در قم، به آنجا مهاجرت کرد.
او از لحاظ عرفانی بی رقیب بود و شاگردان زیادی تربیت کرد که حسنه بزرگ آن در ابتدا، حضرت امام خمینی (ره) است که در عرفان استادش را میستود.
شاگردان دیگر او عبارتاند از: شیخ علی محمد تویسرکانی تهرانی مشهور به جولشاقی، محمد صادقی تهرانی، آیتالله مرعشی، آیتالله میرزا هاشم آملی، آیتالله آخوند ملاعلی همدانی، آیتالله حاج سید موسی مازندرانی، میرزا حسن یزدی، میرزا خلیل کمرهای، حاج سید علی بهشتی و ...
از مهمترین آثار او نیز میتوان به «رشحات البحار»، «الانسان و الفطرة»، «الایمان و الرجعة»، «القران و العترة»، «منازل السالکین»، «حاشیه بر فصول»، «کفایة الاصول» و «نجاةالعباد» و ... اشاره کرد.
آشنایی امام خمینی (ره) با شاه آبادی طبق نقل قول امام به شرح زیر است:
من پس از آن که توسط یکی از منسوبین مرحوم شاه آبادی با ایشان آشنا شدم، در مدرسه فیضیه ایشان را ملاقات کردم. یک مسئله عرفانی از ایشان پرسیدم، شروع کردند به گفتن. فهمیدم اهل کار است. به دنبال ایشان آمدم و اصرار کردم که با ایشان یک درسی داشته باشم و ایشان در ابتدا قبول نمیکردند تا به گذر «عابدین» رسیدیم و بالاخره ایشان که فکر میکرد، من فلسفه میخواهم، قبول کردند.
ولی من به ایشان گفتم که فلسفه خواندهام و عرفان میخواهم. ایشان دوباره بنا را گذاشتند بر قبول نکردن و من باز هم اصرار کردم تا بالاخره قبول کردند و من حدود هفت سال نزد ایشان فصوص و مفتاحالغیب خواندم.
آیت الله آقامیرزا هاشم آملی درباره شاه آبادی میگوید: حقیر در تهران مدت مدیدی در محضر ایشان افتخار تلمذ داشتم. ایشان مهارتشان تنها در فلسفه و عرفان نیست، مهارتشان در فقه و اصول، بیش از فلسفه و عرفان است، لکن فقه و اصول را جنبه عرفانشان مستور کرد.
آیت الله شاهآبادی در روز پنجشنبه سوم آذر 1328 ـ سوم صفر 1369 در سن 77 سالگی درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی دفن شد.
به مناسبت سالروز درگذشت آیتالله میرزا محمدعلی شاه آبادی (سوم آذر 1328 ه.ش)، استاد اخلاق امام خمینی(ره) مروری بر زندگانی وی خواهیم داشت:
محمدعلی بیدآبادی، فرزند محمد جواد بیدآبادی، فقیه و مجتهد شیعی مشهور به شاهآبادی و معروف به فیلسوف فطرت است. ریاضیات را نزد میرزا عبدالرزاق سرتیپ آموخت. در سال 1304 هجری در سن دوازده سالگی همراه خانواده به تهران آمد و نزد مرحوم میرزای جلوه و میرزا هاشم گیلانی حکمت و عرفان آموخت و پس از شانزده سال تحصیل، در سال 1320 هجری عازم نجف اشرف شد تا از محضر آخوند خراسانی بهره گیرد.
جالب است که با وجود اجازههای اجتهاد متعددی که داشت، وقتی در تهران تقاضای رؤیت ورقه اجتهاد او را کردند، فرمود: اجتهاد در سینه من است نه در این کاغذها.
پس از هفت سال اقامت در سامرا، تصمیم گرفت به ایران باز گردد، ولی آیتالله شیرازی مانع شد و مادر آن مرحوم هم برای ایران دلتنگی میکرد. خلاصه در سال 1330 هجری به ایران مراجعت میکند و مدت هفده سال در تهران به تبلیغ و اشاعه مذهب مشغول میشود.
جالب است که مرحوم شاه آبادی نیز همانند مرحوم مدرس در این مقطع از تاریخ که رضا شاه در دستههای عزای حسینی (ع) شرکت میکرد، پیش بینی کرده بود که اگر او مسلط شود، به همه علما پشت میکند و اول کسی خواهد بود که به علما لگد میزند.
شاه آبادی در یک سخنرانی خود فرمود: «این چاروادار (رضاخان) با من دشمنی و عناد ندارد. او با اسلام و قرآن مخاطب است و چون من و امثال مرا حامی و حافظ قرآن و اسلام می داند، مخالفت میکند.»
در سال 1347 هجری، به حوزه تازه تأسیس قم وارد شد و حضرت امام خمینی (ره) به مدت هفت سال در محضرشان «فصوص» و «مفتاح الغیب» را تلمذ کرد. همچنین آیتالله مرعشی نجفی، آیت الله حاج میرزا هاشم آملی و آیتالله حاج میرزا محمد ثقفی تهرانی، ابوالزوجه امام خمینی از محضر درسش استفاده کردند.
پس از هفت سال اقامت در قم، به واسطه اصرار بیش از حد مردم تهران در سال 1354 هجری به تهران مراجعت کرد و دوباره به تدریس فقه، اصول و حکمت پرداخت.
مرحوم شهید مطهری در تفسیر سوره قارعه میفرمایند: اساتید ما به اندازهای که برای شاه آبادی احترام قائلاند، حتی برای شیخ عبدالکریم احترام قایل نبودند.
*نظر امام راحل درباره آیتالله شاه آبادی
روش بحث شاه آبادی به صورتی بود که مطالب بلند را برای عامه مردم هم مطرح میکرد. حضرت امام در تفسیر سوره حمد، قسمت پنجم میفرماید: من به مرحوم شاه آبادی که برای عدهای از کاسبها که آنجا میآمدند نزد ایشان و ایشان هم مسائل را همانطوری که برای همه میگفتند، برای آنها میگفت، عرض کردم که آخر این ها و این مسائل؟ گفت: بگذار این کفریات به گوش آنها هم بخورد!
جامع معقول و منقول بود در فلسفه و عرفان شاگرد میرزای جلوه و میرزای اشکوری و در منقول، شاگرد حاج میرزا حسن آشتیانی در تهران و آخوند خراسانی و میرزا محمدتقی شیرازی در نجف اشرف و سامرا بود. در تهران به مقام مرجعیت و فتوی رسید و در سالهای اقامت شیخ عبدالکریم حائری در قم، به آنجا مهاجرت کرد.
او از لحاظ عرفانی بی رقیب بود و شاگردان زیادی تربیت کرد که حسنه بزرگ آن در ابتدا، حضرت امام خمینی (ره) است که در عرفان استادش را میستود.
شاگردان دیگر او عبارتاند از: شیخ علی محمد تویسرکانی تهرانی مشهور به جولشاقی، محمد صادقی تهرانی، آیتالله مرعشی، آیتالله میرزا هاشم آملی، آیتالله آخوند ملاعلی همدانی، آیتالله حاج سید موسی مازندرانی، میرزا حسن یزدی، میرزا خلیل کمرهای، حاج سید علی بهشتی و ...
از مهمترین آثار او نیز میتوان به «رشحات البحار»، «الانسان و الفطرة»، «الایمان و الرجعة»، «القران و العترة»، «منازل السالکین»، «حاشیه بر فصول»، «کفایة الاصول» و «نجاةالعباد» و ... اشاره کرد.
آشنایی امام خمینی (ره) با شاه آبادی طبق نقل قول امام به شرح زیر است:
من پس از آن که توسط یکی از منسوبین مرحوم شاه آبادی با ایشان آشنا شدم، در مدرسه فیضیه ایشان را ملاقات کردم. یک مسئله عرفانی از ایشان پرسیدم، شروع کردند به گفتن. فهمیدم اهل کار است. به دنبال ایشان آمدم و اصرار کردم که با ایشان یک درسی داشته باشم و ایشان در ابتدا قبول نمیکردند تا به گذر «عابدین» رسیدیم و بالاخره ایشان که فکر میکرد، من فلسفه میخواهم، قبول کردند.
ولی من به ایشان گفتم که فلسفه خواندهام و عرفان میخواهم. ایشان دوباره بنا را گذاشتند بر قبول نکردن و من باز هم اصرار کردم تا بالاخره قبول کردند و من حدود هفت سال نزد ایشان فصوص و مفتاحالغیب خواندم.
آیت الله آقامیرزا هاشم آملی درباره شاه آبادی میگوید: حقیر در تهران مدت مدیدی در محضر ایشان افتخار تلمذ داشتم. ایشان مهارتشان تنها در فلسفه و عرفان نیست، مهارتشان در فقه و اصول، بیش از فلسفه و عرفان است، لکن فقه و اصول را جنبه عرفانشان مستور کرد.
آیت الله شاهآبادی در روز پنجشنبه سوم آذر 1328 ـ سوم صفر 1369 در سن 77 سالگی درگذشت و در حرم عبدالعظیم حسنی دفن شد.