کد خبر 491625
تاریخ انتشار: ۶ مهر ۱۳۹۵ - ۱۳:۰۵

جبرئیل شروع کرد به اشاره کردن با دستش، مثل کسی که چیزی را می گیرد ناگهان در دستش یک سیب و به و انار بود. آنها را به امام حسن (ع) داد، همان گونه با دستش اشاره کرد و به حسین (ع) هم داد. هر دو خوشحال و خندان شدند و نزد جدّشان شتافتند.

 به گزارش مشرق، ابن شهر آشوب( از علمای و محدثین بزرگ شیعه) نقل کرده است : ام سلمه گوید: پیامبر (ص) نزد من بود. جبرئیل نازل شد. آن دو با هم گفتگو می کردند که حسن بن علی (ع) در زد. رفتم تا در را باز کنم. دیدم حسین (ع) هم با اوست. هر دو وارد شدند.

چون چشمشان به جدّشان پیامبر خدا افتاد، جبرئیل در نظرشان مانند دحیه کلبی(فردی خوش سیما از اهالی مدینه که از یاران رسول خدا(ص) بود ) آمد. دور دحیه می چرخیدند. جبرئیل (ع) گفت: یا رسول الله ! دو کودک را نمی بینی که چه می کنند؟ فرمود: تو را همچون دحیه کلبی دیده اند. او زیاد سراغ این دو می آید و هرگاه می آید هدیه ای برایشان می آورد.

جبرئیل شروع کرد به اشاره کردن با دستش، مثل کسی که چیزی را می گیرد ناگهان در دستش یک سیب و به و انار بود. آنها را به امام حسن (ع) داد، همان گونه با دستش اشاره کرد و به حسین (ع) هم داد. هر دو خوشحال و خندان شدند و نزد جدّشان شتافتند.

پیامبر (ص) سیب و انار و به را گرفت و بویید، سپس آنها را همان طور به هر یک آن دو داد و فرمود: با آنچه دارید نزد مادرتان بروید و اگر ابتدا پیش پدرتان بروید، بهتر است. آن دو طبق دستور پیامبر خدا رفتند و چیزی از آنها را نخوردند، تا پیامبر نزدشان برود، سیب و میوه های دیگر به همان حال بود. فرمود: یا علی! چرا از میوه نخوردی و به همسر و فرزندانت ندادی و ماجرا را فرمود. پس پیامبر و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) از آن خوردند و به ام سلمه هم دادند. انار و به و سیب به همان حال باقی بود و هر چه از آن خورده می شد باز به حالت اول برمی گشت، تا اینکه رسول خدا (ع) از دنیا رفت.

امام حسین (ع) می فرماید : در دوران حضرت فاطمه (س) هم تغییر و کاهشی در آنها پیش نیامد. چون فاطمه (س) به شهادت رسید ، انار را از دست دادیم و سیب و به در دوران پدرم باقی بود. چون امیرالمؤمنین (ع) شهید شد، بِه هم ناپدید شد و سیب به همان حالت نزد امام حسن (ع) باقی بود؛ تا آنکه مسموم و شهید شد. سیب باقی بود تا وقتی که در محاصره و بی آبی قرار گرفتم. هر گاه تشنه می شدم، آن را که می بوییدم، شدت عطشم فرو می نشست. چون تشنگی ام افزون شد، بر آن دندان زدم و دیگر یقین به مرگ داشتم.

امام سجاد (ع) می فرماید : این سخنان را پدرم ساعتی پیش از شهادت به من گفت. چون به شهادت رسید، بوی آن سیب از قتلگاهش می آمد. در پی آن سیب بودند و اثری از آن دیده نشد، ولی بوی سیب، پس از حسین (ع) هم باقی ماند؛ قبر او را زیارت کردم، دیدم بوی آن سیب از قبر او به مشام می رسد. پس هر کس از شیعیان ما که زائران قبر او باشند بخواهند آن بو را استشمام کنند، هنگام سحر دنبال آن روند. اگر مخلص باشند، آن را خواهند یافت.(1)
البته باید توجه داشت که این حدیث مرسل است و از اعتبار لازم برخوردار نیست.


پی نوشت ها:
1. منتهی الامال، شیخ عباس قمی، ج1 ؛ ر. ک: مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 161؛ روضة الواعظین، ص 159؛ بحارالانوار، ج 43، ص 289 و، ج 45، ص 91.


منبع: مجمع جهانی شیعه شناسی

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • انتشار یافته: 10
  • در انتظار بررسی: 0
  • غیر قابل انتشار: 6
  • علی ۱۳:۰۵ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    1 0
    السلام علیک یا اباعبدالله الحسین ع
  • ناشناس ۱۵:۰۷ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    0 0
    السلام علیک یا حسین الشهید السلام علیکم و رحمه الله و برکاته .
  • ناشناس ۱۵:۰۸ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    1 0
    بوی سیب و حرم حبیب و کرببلا .
  • ۱۵:۴۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    0 1
    صلی الله علیک یا اباعبدالله بعداز شما اهل بیت ما چه یتیم شدیم..
  • ۲۲:۰۰ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    0 0
    یعنی اهل بیت(ع) که یاور و همدل ضعفا و بیچارگان بودن چندین و چند سال توی منزلشون میوه های بهشتی داشتن که هرچی ازش میخوردن کم نمیشد!!!!!!!!!!! در کربلا هم خانواده و اظفال و یاران امام حسین(ع) به شذت تشنه بودن اونوقت امام(ع) یه سیب بهشتی داشتند که بو میکردن و عطششون کم میشد!!!!!!!!!!! تازه به سیب گاز هم زدن در حالیکه فرزند شش ماهه شون از عطش به مرگ نزدیک میشد!!!!!!!!! آخه این احادیث جعلی چیه!!!!!!!!!!!!
  • ۲۳:۱۹ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۵
    0 0
    اینقدر می فهمی ؟
  • منتظر ۰۶:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۶
    0 0
    عجب کم جنبه هستی. شما حتما داستان همراهی حضرت خضر با حضرت موسی رو مطالعه کن. اگر حکمت کاری یا حدیثی از اهل بیت رو درک نکردی حداقل به راحتی کتمان نکن
  • ۱۰:۵۳ - ۱۳۹۴/۰۸/۱۷
    0 0
    ناشناس فهیم 23:19 !! شما به من کم فهم! بگو اگه فرزند دلبند شش ماهه ات از تشنگی به لحظات آخر عمرش نزدیک بشه، بچه های کوچیکت از عطش و تشنگی، خاکهای بیابون رو بکنن و شکمشون رو به خاک مرطوب بچسبونن، برادر از جان عزیزترت، الگوی وفا و اخلاص، آب رو به خاطر وفاداری به تو نخوره و با تشنگی به شهادت برسه، اونوقت شمای فهمیده! حاضری برای رفع عطش خودت به سیب 50 ساله بهشتیت گاز بزنی؟!!!!!!!!!!! . همین یه سوالو اگه منصفانه جواب دادی درجه فهمت معلوم میشه!! درسته این حدیث و احادیث مشابه خیلی توی فرهنگ ما جا افتاده ولی کمی تعقل و تفکر هم خوب چیزیه. علما و حدیث شناسان باید قدم پیش بذارن و احادیث صحیح رو از نادرست جدا کنن.
  • ۱۶:۵۶ - ۱۳۹۵/۰۸/۱۰
    0 0
    منم بانظر دوستان موافقم باعقل جوردرنمیاد،دراون معرکه وحشتناک جنگ که امام نگران خانواده ویارانشون بودن...به فکرخوردن سیب باشن. ولی متاسفانه تواکثر سایتها این مطلب رونقل کردن.... چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • مهدی ۰۸:۲۶ - ۱۳۹۵/۰۹/۱۵
    3 0
    من دوبار به خواست خدا به کربلا مشرف شدم و هر دوبار بویی خاص و دل انگیز از قتلگاه و ضریح ابا عبدالله الحسین (ع)به مشامم رسید که قابل وصف نمیباشد وتوصیه به دوستانی که مشرف به این مکان میشوند میکنم بدون تلقین به خود این تجربه بنده را آزموده و احساس سبکی غیر قابل وصف این استشمام را بکنند

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس