
به گزارش مشرق به نقل از اشراف، اين واکنشها موجب شد که اوباما دو روز بعد با حضور در اجلاس سالانه آيپک لابي مشهور صهيونيستها تلاش کند بازتابهاي اظهارنظرش را مديريت کند و در اين زمينه در برخي موارد ناچار به تناقضگويي نيز شد.
در عين حال، به نظر ميرسد امريکا پس از غافلگيري در اثر تحولات خاورميانه و شمال افريقا تلاش زيادي ميکند که اولاً از گسترش دامنه اين قيامها و الگو شدن آنها براي ساير کشورها جلوگيري کند و همچنين به سرعت الگوي ثبات مورد نظر ايالات متحده را که اکنون دچار نوسانهاي شديدي شده است، بهطور فوري بازتوليد و اعمال کند.
اوباما همچنين تلاش ميکند دستاوردهاي ضعيف در حوزه سياست داخلي و اقتصاد را با دستاوردهاي در حوزه سياست خارجي در مواردي مانند عراق، افغانستان و از جمله فيصله دادن موضوع فلسطين پوشش دهد.
رئيسجمهور امريکا در سخنراني روز يکشنبه خود در آيپک بهدليل اينکه تلاش داشته توجيههاي خود در مورد اظهاراتش در سخنراني وزارتخارجه را بيان کند، نکات مهمي در موضوع استراتژي امريکا در قضيه فلسطين و رژيم صهيونيستي بيان کرده است. او در اين سخنراني به صراحت اين موضوع را لو ميدهد که دليل اصرار او بر صلح، تغييرات سريع در دنيا است که اگر تعلل شود، ممکن است اساس موجوديت رژيم صهيونيستي لو برود.
او مشخصا در اين زمينه ميگويد: «اول اينکه تعداد فلسطيني هايي که در کرانه غربي رود اردن زندگي مي کنند به سرعت در حال افزايش است و اين آمار افراد ساکن در مناطق اسرائيلي و مناطق فلسطيني نشين را از اساس تغيير مي دهد و اين وضعيت- بدون برنامه صلح- حفظ اسرائيل را به عنوان يک کشور يهودي نشين و هم يک کشور دموکراتيک سخت و سخت تر مي کند. دوم اينکه در نبود صلح واقعي، فن آوري کار اسرائيل را براي دفاع از خودش سخت تر مي کند.
و سوم اينکه نسل جديدي از اعراب در حال تغيير دادن وضع منطقه هستند. ديگر نمي توان يک صلح عادلانه و پايدار را يا يکي دو رهبر عرب به صورت جعلي درست کرد. در آينده ميليون ها عرب بايد ببيند که اگر از آن صلح حمايت شود و پايدار بماند، برقراري صلح ممکن است.»
انتشار متن کامل اظهارات اوباما اگرچه حاوي ادعاهاي بياساسي عليه کشورمان، جنبشهاي مقاومت و به نفع رژيم صهيونيستي است، ميتواند نشاندهنده عمق سرسپردگي مقامهاي امريکايي به رژيم صهيونيستي باشد و عجيب است که رسانههاي داخلي از کنار اين اظهارات و حتي بازگو کردن آن براي مردم بهسادگي ميگذرند.
بهنظر ميرسد صداوسيما بايد متن کامل اين اظهارات را براي مردم منتشر کند تا عمق اين سرسپردگي و هزينهاي که ايالات متحده براي آن حاضر است، بدهد، روشن شود و اين ذهنيت نادرست در ذهن بخشي از جامعه که چرا ايران عمق استراتژيک خود را غزه و لبنان قرار داده است، تا حدود زيادي رفع شود. بخشهاي مهمتر اين اظهارات پر رنگ شده است:
«صبح به خير. از معرفي بسيار گرمت ممنونم رُزي ولي بيشتر از آن به خاطر دوستي چندين ساله ات متشکرم. وقتي در شيکاگو بودم و تازه وارد سياست شده بودم، سراغ خيلي ها رفتم و با آنها مشورت کردم ولي رزي يکي از اولين آنها بود. پس از اينکه وارد سنا شدم، براي اولين بار به اسرائيل رفتم و رزي، تو در آن سفر مهم در سرزمين مقدس پا به پا کنار من بودي و مي خواهم از تو به خاطر اين دوستي با دوام و محکم، رهبري ات و معرفي گرم امروزت تشکر کنم. از ديويد ويکتور، هاوارد کور و همه اعضاي هيات رئيسه هم متشکرم. و بگذاريد بگويم که ديدن اين همه دوستان بزرگ در اينجا واقعا فوق العاده است که آلن سولو، هاوارد گرين و هيات بزرگي از شيکاگو هم در بين آنها هستند. مي خواهم از اعضاي کنگره که امروز در اينجا حضور دارند تشکر کنم که براي حفظ روابط بين ايالات متحده آمريکا و اسرائيل بسيار تلاش مي کنند- اريک کانتور، استني هوير و دبي واسرمن شولتز ،رهبر خستگي ناپذير گروه که از انتصاب او به عنوان رئيس جديد DNC به خود مي باليدم؛ و آقاي مايکل اورن، سفير و نماينده اسرائيل در ايالات متحده هم در اينجا حضور دارد و همچنين آقاي دن شاپيرو، يکي از برجسته ترين مشاوران من در امور اسرائيل و خاور ميانه در چهار سال اخير که مي دانم قرار است سفير برجسته ما در اسرائيل باشد. دن هميشه مشاور نزديک و مورد اعتمادي بوده و من مي دانم که کار بزرگي را صورت خواهد داد.
و زماني که بسياري از جوانان در سراسر دنيا ايستاده اند و مي خواهند صداي شان را به گوش همه برسانند، مي خواهم از همه دانشجوياني که از سراسر کشور در اينجا گرد آمده اند هم قدرداني کنم. نتيجه حوادثي که در حال روي دادن هستند روي منافع هيچ کس به اندازه نسل شما تاثير نمي گذارد و و اينکه مي بينم شما وقت و انرژي صرف مي کنيد تا در ساختن آينده خود شرکت کنيد اميد بخش است.
بايد بگويم که من اينجا نيامده ام که يک سخنراني سياسي طولاني بکنم. پنج شنبه هم سخنراني داشتم که در آن گفتم ايالات متحده تغيير و تحولات تاريخي اي را که خاور ميانه و شمال آفريقا را در بر گرفته چالش بزرگي مي داند ولي همچنين فرصتي است که صلح و امنيت بيشتري در تمام منطقه برقرار شود که کشور اسرائيل را هم شامل مي شود.
روز جمعه من و نخست وزير نتانياهو در کاخ سفيد ديدار کرديم و روي واقعيت ريشه دار و مهمي که بيش از 60 سال است روساي جمهور و نخست وزيران ما مطابق آن حرکت مي کنند، مجدد تاکيد کرديم- با وجودي که حتي ممکن است بعضي اوقات با هم اختلاف نظر هم داشته باشيم؛ همان طور که دوستان گاهي با هم اختلاف نظر پيدا مي کنند، دوستي بين ايالات متحده آمريکا و اسرائيل ناگسستني است و تعهد ايالات متحده مبني بر تامين امنيت اسرائيل، محکم و غير قابل تغيير است. يک اسرائيل قدرتمند و امن، در منافع امنيتي ملي ايالات متحده تاثير دارد، نه فقط به اين دليل که ما منافع استراتژيک مشترک داريم، گرچه هر دوي ما به دنبال منطقه اي هستيم که خانواده ها و کودکان آنها بتوانند آزاد و دور از هر گونه تهديد و خشونت زندگي کنند.
اين فقط به خاطر اين نيست که هر دو با خطرات مشترکي رو به رو هستيم؛ گرچه نمي توان منکر شد که تروريسم و گسترش سلاح هاي هسته اي خطرات بزرگي هستند که هر دو کشور را تهديد مي کنند. تعهد آمريکا براي تامين امنيت اسرائيل ريشه عميق تري دارد و آن ارزش هاي مشترک ماست.
ما به عنوان دو ملتي که سخت تلاش کرده تا علي رغم برتري دشمن، آزادي اش را به دست بياورد، مي دانيم که حفظ امنيتي که اجداد ما به خاطرش جنگيدند بايد دغدغه همه نسل ها باشد. ما به عنوان دو کشور دموکراتيک که سعي داريم با قدرت و سرعت زياد دموکراسي را در جهان گسترش دهيم، متوجه شده ايم که بايد پيوسته از آن آزادي ها و اختياراتي که ما به آنها احترام مي گذاريم حمايت شود و ما به عنوان کشوري که پس از استقلال کشور اسرائيل، بي درنگ آن را به رسميت شناخت، عميقا متعهد هستيم که بقاي آن را به عنوان يک کشور قدرتمند و يک سرزمين امن براي يهوديان، تامين کنيم.
ما همچنين مي دانيم که جستجو و يافتن امنيت مي تواند چقدر دشوار باشد؛ به خصوص براي کشور کوچکي مثل اسرائيل که در منطقه حساسي واقع شده است. من آنجا را از نزديک ديده ام. وقتي با دستم "ديوار غربي"(ديوار ندبه) را لمس کردم و تسبيحم را بين سنگ هاي باستاني آن گذاشتم، به قرن هايي فکر کردم که کودکان اسرائيلي در آرزوي بازگشت به سرزمين کهن خود بوده اند. وقتي به "سديروت" رفتم، تلاش و تقلاي روزانه براي زنده ماندن را در چشمان پسر 8 ساله اي ديدم که يکي از پاهايش را بر اثر اصابت يک راکت حماس از دست داده بود.
وي در بخش ديگري از ادعاهاي خود گفت: وقتي در سالن يادبود موزه "يادواشم" قدم مي زدم، ترس اسرائيلي ها را وقتي يک ديکتاتور مدرن به دنبال دست يابي به سلاح هسته اي است و تهديد مي کند که اسرائيل را از صحنه دنيا محو مي کند، با تمام وجودم فهميدم.
از آنجايي که ما چالش هايي را که اسرائيل با آن رو به روست درک مي کنيم، من و دولتم امنيت اسرائيل را اولويت اول خود قرار داده ايم. به همين خاطر است که ما همکاري بين ارتش هاي مان را به طور بي سابقه اي افزايش داده ايم. به همين دليل است که ما پيشرفته ترين فن آوري هاي خود را در دسترس متحدان اسرائيلي خود قرار مي دهيم و به همين جهت است که ما علي رغم شرايط نامساعد اقتصادي، بودجه ارتش خارجي خود را به طور بي سابقه اي افزايش داده ايم که شامل حمايت مضاعفي فراتر از کمک هاي نظامي معمول براي سيستم دفاع ضد موشکي "سپر آهنين" است. اين مثال روشني است که همکاري آمريکا و اسرائيل را نشان مي دهد که تا الان جلوي موشک هاي غزه را گرفته و به نجات جان اسرائيلي هاي بي گناه کمک کرده است. پس مطمئن باشيد و شک نکنيد که ما به حفظ برتري نظامي اسرائيل پايبند خواهيم بود و آن را حفظ خواهيم کرد. شما همچنين شاهد آن هستيد که ما در تلاش خود براي عدم دست يابي ايران به سلاح هسته اي براي حفظ امنيت مشترک مان پايبند هستيم.
ما اينجا در آمريکا شديدترين تحريم ها را عليه حکومت ايران اعمال کرده ايم. ما در سازمان ملل، جامع ترين تحريم هاي بين المللي را ضد ايران تصويب کرده ايم که متحدان و شرکاي ما در سراسر جهان به آن پيوسته اند. در حال حاضر، ايران به معناي واقعي از بخش بزرگي از نظام اقتصادي دنيا کنار زده شده و ما قصد داريم فشار را روي ايران بالا ببريم. واضح بگويم -ما همچنان بر سر پيمان خود در جهت عدم دست يابي ايران به جنگ افزارهاي هسته اي باقي هستيم. برنامه هسته اي نامشروع ايران فقط يکي از چالش هايي است که ايران علم کرده است.
وي در ادامه توهينها و ادعاهاي بياساس عليه کشورمان گفت: همان طور که پنج شنبه گفتم، دولت ايران با ادعا به حمايت از حقوق معترضان و در عين حال اعمال خشونت عليه مردم خودش، رفتار متناقض خود را نشان داده است. به علاوه، ايران همچنان به حمايت از تروريسم در سراسر منطقه ادامه مي دهد که تهيه اسلحه و تامين بودجه سازمان هاي تروريستي از جمله آنهاست. بنابراين ما همچنان به جلوگيري از اين اقدامات ادامه مي دهيم و با گروه هايي مثل حزب الله که از ابزار ترور استفاده مي کنند و به دنبال اين هستند که خواسته شان را با موشک و بمب گذاري تحميل کنند، برخورد خواهيم کرد.
شما همچنين شاهد هستيد که ما همچنان از موضع قدرت براي حفظ امنيت اسرائيل و خنثي کردن هرگونه تلاشي براي نامشروع جلوه دادن کشور اسرائيل، عمل مي کنيم و به تعهدات مان پايبند هستيم. همان طور که سال قبل در سازمان ملل گفتم«موجوديت اسرائيل نبايد مورد بحث باشد» و « تلاش ها براي کاستن از مشروعيت اسرائيل با مخالفت سرسختانه ايالات متحده رو به رو مي شود». بنابراين وقتي در اجلاس دوربان احساسات ضد اسرائيلي به وجود آمد، ما جلسه را ترک کرديم. بنا به گزارش قاضي گلدستون ما با قدرت به پشتيباني از حق اسرائيل براي دفاع از خودش برخاستيم. وقتي تلاش کردند که سازمان ملل را وارد مسائلي کنند که بايد از طريق مذاکرات مستقيم بين اسرائيلي ها و فلسطيني ها حل شود، ما آن را وتو کرديم. و ما هم در حرف و هم در عمل، در تامين امنيت اسرائيل ثابت قدم و استوار بوده ايم و دقيقا به خاطر تعهد ما در تامين امنيت اسرائيل است که براي برقراري صلح بين اسرائيل و فلسطين تلاش کرده ايم.
بارها گفته ام که فقط مي توان در گفتگوهاي مستقيم دو طرف مسائل اصلي را مورد مذاکره قرار داد و پنج شنبه هم گفتم که توافق اخير بين حماس و فتح مانع بزرگي بر سر راه صلح قرار مي دهد. از هيچ کشوري انتظار نمي رود با سازماني مذاکره کند که براي نابودي آن قسم خورده است. ما همچنان مي خواهيم که حماس تعهدات اوليه صلح را بپذيرد:به رسميت شناختن حق اسرائيل براي بقا، رد خشونت و وفادار بودن به توافق نامه هاي حاضر. و ما بار ديگر از حماس مي خواهيم که گلعاد شليط را که 5 سال از خانواده اش دور نگه داشته شده، آزاد کند. با اين حال، صرف نظر از اينکه تحت چنين شرايطي آغاز مذاکرات مفيد چقدر مي تواند سخت باشد، بايد تصديق کنم که دست زدن به اقدامي که منجر به شکست شود، مد نظر ما نيست. اين شرايط قابل تحمل نيست.
به همين خاطر من پنج شنبه اصولي را که آمريکا معتقد است مي توان بر اساس آنها پايه هاي مذاکراتي را ريخت که به توافق بيانجامد و همه کشمکش ها و دعوي ها پايان يابد علنا اعلام کردم که سال هاست شناخته شده و حداقل از زمان دولت کلينتون الگوي گفتگوهاي آمريکا، اسرائيلي ها و فلسطيني ها بوده است. من مي دانم که بيان اين اصول- در مورد منطقه و امنيت- باعث بحث و جنجال در چند روز اخير شده است. من اصلا تعجب نکردم و خيلي خوب مي دانم که بهترين کار، به خصوص براي رئيس جمهوري که مي خواهد دوباره انتخاب شود اين است که از هر نوع بحث و جنجال پرهيز کند ولي همان طور که به نخست وزير نتانياهو گقتم، به عقيده من شرايط کنوني در خاورميانه به شکلي نيست که بتوان تعلل کرد.
همچنين من عقيده دارم دوستان واقعي با صداقت و راحت با هم حرف مي زنند و از اين رو مي خواهم بعضي از چيزهايي که به نخست وزير گفتم با شما درميان بگذارم. اينها حقايقي هستند که همه ما بايد با آنها رو به رو شويم. اول اينکه تعداد فلسطيني هايي که در کرانه غربي رود اردن زندگي مي کنند به سرعت در حال افزايش است و اين آمار افراد ساکن در مناطق اسرائيلي و مناطق فلسطيني نشين را از اساس تغيير مي دهد و اين وضعيت- بدون برنامه صلح- حفظ اسرائيل را به عنوان يک کشور يهودي نشين و هم يک کشور دموکراتيک سخت و سخت تر مي کند. دوم اينکه در نبود صلح واقعي، فن آوري کار اسرائيل را براي دفاع از خودش سخت تر مي کند.
و سوم اينکه نسل جديدي از اعراب در حال تغيير دادن وضع منطقه هستند. ديگر نمي توان يک صلح عادلانه و پايدار را يا يکي دو رهبر عرب به صورت جعلي درست کرد. در آينده ميليون ها عرب بايد ببيند که اگر از آن صلح حمايت شود و پايدار بماند، برقراري صلح ممکن است. خب همان طور که شرايط خاور ميانه تغيير کرده، جامعه جهاني هم طي سال هاي اخير دستخوش تغييراتي شده است. اين که فلسطيني ها در حال تامين منافع شان در سازمان ملل هستند دليل دارد. آنها فهميده اند که همه مي خواهند هر چه زودتر روند صلح پيش برود و نزديک است از اين بابت صبرشان تمام شود که اين حالت فقط در جهان عرب نيست، در آمريکاي لاتين، در اروپا و در آسيا نيز همچنان رو به افزايش است و در پارلمان هاي سراسر دنيا آشکار گشته است.
اينها واقعيات هستند. من قويا معتقدم و پنج شنبه هم تکرار کردم که نمي توان صلح را به دو طرف مخاصمه تحميل کرد. هيچ راي اي در سازمان ملل نمي تواند يک کشور مستقل فلسطين خلق کند و آمريکا با هر گونه تلاشي براي جدا کردن اسرائيل در سازمان ملل يا هر مجمع بين المللي ديگري مخالفت خواهد کرد. چرا که مشروعيت اسرائيل مسئله مورد بحث نيست. علاوه بر اين همه مي دانيم که مذاکرات صلح به طرف ديگري هم نياز دارد و به همين خاطر است که من مي گويم نمي توان از اسرائيل انتظار داشت که با فلسطيني هايي مذاکره کند که حق آن براي بقا را به رسميت نمي شناسند و فلسطيني ها بايد به خاطر عملکرد و لفاظي هاي شان پاسخگو باشند.
ولي حرکت در جهت منزوي کردن اسرائيل به طور بين المللي و انگيزه فلسطيني ها براي ترک مذاکرات- در نبود يک روند صلح معتبر و گزينه هاي ديگر، ادامه خواهد يافت تا سرعت بگيرد. براي ما که بايد در مقابل فلسطيني ها، کشورهاي عربي و جامعه جهاني حربه اي داشته باشيم، مبناي مذاکرات بايد موفقيت را تداعي و به ذهن نزديک کند. بنابراين قبل از سفر 5 روزه به اروپا که طي آن خاورميانه مسئله اصلي مورد توجه ماست، مي خواهم بگويم که صلح به چه چيزهايي نياز خواهد داشت. هيچ چيز بديعي در طرح من وجود نداشت؛ اين چار چوب اوليه مذاکرات، مدت بسيار زيادي است که پايه و اساس گفتگوها بين طرفين بوده که شامل حال دولت هاي قبلي آمريکا هم شده است ولي از آنجايي که سوالاتي پيش آمده بگذاريد مطالبي را که در حقيقت در سخنراني پنجشنبه گفتم يک بار ديگر تکرار کنم.
من گفتم که آمريکا معتقد است مذاکرات بايد براي هر دو کشور نتيجه بخش باشد، مرزهاي ثابت و دائمي فلسطين با اسرائيل، اردن و مصر مشخص شود و مرزهاي ثابت و دائمي اسرائيل با فلسطين هم مشخص شود.مرزهاي اسرائيل و فلسطين بايد بر اساس مرزهاي سال 1967 و با توافق دو طرف تعيين شود تا به اين ترتيب مرزهاي امن و به رسميت شناخته شده اي براي هر دو کشور معين گردد. مردم فلسطين حق دارند که خودشان بر خودشان حکومت کنند و در همسايگي کشوري مستقل به پتانسيل هاي شان دست پيدا کنند. از لحاظ امنيتي، هر کشوري حق دارد از خودش دفاع کند و اسرائيل بايد قادر باشد در برابر هر تهديدي خودش از خودش دفاع کند.
همچنين قوانين و مقررات بايد محکم و شديد باشند تا از طغيان مجدد تروريسم پيش گيري شود، از نفوذ تسليحات جلوگيري شود تا امنيت مرزي موثري برقرار گردد. عقب نشيني کامل و تدريجي نيروهاي ارتش اسرائيل بايد تحت شرايطي انجام شود که فلسطيني ها متعهد شوند امنيت را براي آنها در منطقه حاکم کنند و در مورد مدت زمان اين انتقال بايد طرفين توافق حاصل کنند. اينها چيزهايي بود که من گفتم و حرف من درباره تعيين مرزها بر مبناي مرزهاي سال 1967 بر اساس توافق دو جانبه بود که جنجال برانگيز شد و از آنجايي که موضع من چندين بار به غلط تفسير شده بگذاريم راجع به «مرزهاي سال 1967 بر اساس توافق دو جانبه» مجدد توضيح بدهم.
بنا به تعريف، اين عبارت يعني که طرفين خودشان- اسرائيلي ها و فلسطيني ها- راجع به مرزها با هم مذاکره مي کنند که با مرزهايي که در 4 ژوئن 1967 وجود داشت فرق دارند. کساني که به اندازه طول يک نسل روي اين مسئله کار مي کنند اين فرمول را به خوبي مي شناسند. اين به دو طرف اجازه مي دهد که تغييراتي که طي 44 سال اخير روي داده مد نظر بگيرند که واقعيات دموگرافيک جديد در منطقه و نيازهاي طرفين را شامل مي شود.
هدف نهايي ايجاد دو کشور براي دو ملت است. اسرائيل به عنوان يک کشور يهودي و سرزميني براي يهوديان و کشور فلسطين به عنوان سرزميني براي فلسطيني ها. هر دو کشور از خودگرداني، به رسميت شناختن يکديگر و از صلح لذت ببرند. حالا اگر جاي بحثي باشد ديگر مربوط به اصل موضوع نيست. کاري که من روز 5 شنبه کردم اين بود چيزي را که مدت ها طولاني به طور خصوصي تاييد شده بود را علني اعلام کردم. من اين کار را کردم چون ما نمي توانيم يک دهه، دو دهه يا سه دهه ديگر صبر کنيم تا صلح برقرار شود.
دنيا خيلي سريع جلو مي رود و چالش فوق العاده پيش روي اسرائيل همچنان رشد مي کند. تعلل امنيت و صلحي که مردم اسرائيل لايق آن هستند را تحليل مي برد. من مي دانم که بعضي از شما با اين تشخيص مخالفت خواهيد کرد.من به آن احترام مي گذارم و مي دانم که به عنوان هم وطن هاي آمريکايي و دوستان اسرائيل مي توانيم با هم در اين باره گفتگو کنيم. در آخر، اين حق و وظيفه دولت اسرائيل است که تصميمات سختي را که براي محافظت از يک کشور يهودي و دموکرات که نسل هاي بسياري براي آن قرباني شده اند، اتخاذ کند.
ما به عنوان يک دوست اسرائيل، موظفيم تا سعي خودمان را بکنيم تا اين هدف محقق شود؛ در حالي که فقط از اسرائيل نميخواهيم بلکه از فلسطيني ها، ملل عرب و جامعه جهاني خواستاريم که در اين کار به ما ملحق شوند چون نبايد بار سنگين اخذ تصميمات دشوار فقط براي اسرائيل باشد.حتي زماني که ما هر آنچه لازم است براي تامين امنيت اسرائيل انجام مي دهيم، حتي زماني که مي دانيم چه مشکلاتي پيش روي ماست و حتي زماني که پيمان بسته ايم در تمام روزهاي سخت پيش رو از اسرائيل حمايت کنيم، اميدوارم از تحقق روياي صلح ناميد نشويم چرا که اگر تاريخ چيزي به ما ياد دهد-اگر تاريخ اسرائيل چيزي به ما بياموزد- اين است که پيشرفت ممکن است.
تحقق صلح ممکن است. تلمود به ما مياموزد که تا زماني که انسان زنده است نبايد ايمانش را از دست بدهد و اين پند متناسب با شرايط کنوني است.تا زماني که در سراسر خاورميانه و دورتر از آن، کساني هستند که براي رسيدن به حقوق و آزادي هاي مشروعي که توسط دولت هاي شان ناديده گرفته شده، برخاسته اند، آمريکا هرگز دست از حمايت از اين حقوق جهاني برنخواهد داشت. و تا زماني که کساني هستند که آرزوي آينده بهتري را دارند، ما هرگز از تلاش براي ايجاد يک صلح عادلانه و مداوم که به اين مناقشه پايان دهد و دو کشوري تشکيل دهد که در همسايگي يکديگر در آرامش و امنيت زندگي کنند، دست بر نخواهيم داشت. اين ايده ال گرايي يا خوش باوري نيست. بلکه نتيجه منطقي است که با شناخت و تفکر حاصل شده که يک صلح حقيقي، تنها راهي است که به فلسطيني آرام به عنوان سرزميني براي فلسطيني ها و به کشور يهودي اسرائيل به عنوان سرزمين يهوديان مي رسد. متشکرم. خداوند شما را حفظ کند. خدا اسرائيل را حفظ کند و خدا ايالات متحده آمريکا را حفظ کند.