حسین بن علی(ع) تا آخرین لحظه کوچکترین بیاخلاقی مرتکب نشد و تا آخرین لحظه گروه مقابل را به صلح، اخلاق و اسلام دعوت میکرد. اما برخی قرائتهایی که ارائه میشود، دقیقا خلاف و نقطه مقابل این برداشت است؛ و اگر نه...مظلومیت حسین (ع) ادامه پیدا نمیکرد!
*دست گذاشتن صرف بر دو مسئله صلح و اخلاق! در اشاره به عاشورا، اجحافی است که در حق شعار بنیانی این حادثه عظیم یعنی «هیهات منالذلة» صورت میگیرد.
سیدالشهدا(ع) و یاران ایشان، اگر هم دشمن را در قالب خطابهها، نامهها و یا صحبتهایی به اخلاق و اسلام دعوت کردهاند، این دعوت در کنار تأکید بر عدم تحمل ظالم و عزم آن سروران عالم به کوبش ستم و ستمگر بوده است.
امام حسین (ع) قبل از حرکت به سمت مکه مکرمه و در بخشی از مکالمه خود با والی مدینه پیرامون یزید(لعنةالله) میفرماید: «مثلى لایبایع مثله»(همچون من با کسى مثل او بیعت نخواهد کرد)
سید جوانان اهل بهشت همچنین خطاب به برادر خود محمد حنفیّه نیز میفرمایند: «یا أخى والله لوْ لم یکن فى الدّنیا ملْجأ ولا مأوی لَما بایعتُ یزیدَبن معاویه»؛ برادر، به خدا قسم اگر در تمام دنیا هیچ پناهگاهی برایم نماند، دست بیعت به سوی پسر معاویه دراز نخواهم کرد.
آن امام همام همچنین در دورانی که معاویه خلافت را غصب کرده بود نیز در قالب پاسخی که به نامه او دادند، ضمن اینکه معاویه را از عاقبت کارش در دنیا و آخرت بر حذر میدارند اما در عین حال خطاب به او فرمودند: «گمان نمیکنم که خدا راضى باشد، من از جنگیدن با تو دست بردارم و عذر مرا در مورد ترک مبارزه با تو و این گروه ملحد که حزبى ستمکار و دوستان شیاطین هستند، بپذیرد.»
اباالفضلالعباس(ع) نیز که ائمه (س) برای ایشان مقام بصیرت نافذ را ذکر کردهاند در بخشی از خطبه معروف خود خطاب به دشمنان حسینبنعلی(ع) میفرماید: «لَو لَم تَکُن مَشیَّةُ مَولایَ مَجبُولَةً مِن مَشیَّهِ الرَّحمن، لَوَقَعتُ عَلَیکُم کَالسَّقرِ الغَضبانِ عَلی عَصافِیرِ الطَّیَران»(اگر خواست مولای من، خواست خداوند رحمن نبود هر آینه بر سر شما مانند بازِ شکاری که بر گنجشکان فرود میآید نازل میشدم)
و همچنین است که حتی اگر این سخنان نورانی را از این بزرگان هم نمیدانستیم، شنیدن صدای مبارزه و «هیهات منالذلة» از کربلا و عاشورا کار سختی نبود.
قبل از خرازی، یک مقام دولتی نیز اظهار کرده بود: «درس کربلا، تعامل سازنده و مذاکره است»!
گفتنیست، مقام معظم رهبری در مقاطع مختلف، درباره مسئله صلح بیاناتی دارند که در ادامه به تعدادی از آنها اشاره میکنیم:
_ صلح چیز خیلی خوبی است؛ اما صلح کجا و با چه کسی!؟
_ طبیعی است (که ما) دنبال آرامش و امنیت و صلح و صفا هستیم؛ معلوم است که جنگ طلب نیستیم. اما اینکه ما جنگ طلب نیستیم، معنایش این نیست که دشمن ماهم جنگطلب نیست.
_(در اشاره به مذمت مبارزه به صهیونیستها و تشویق به صلح) این صلح است!؟ آن بابا هم در آنجا برای ما اسلامشناس شده است و میگوید: «قرآن گفته است که صلح کنید» این صلح است؟ این صلح را اسلام و قرآن گفته است انجام دهید!؟ اینکه کسی به دیگری ظلم کند و بعد مظلوم را وادار کنند که ظلم او را بپذیرد - بدون اینکه از طرف ظالم اندک انعطافی به وجود آید و از ظلم خود کم کند - این صلح است یا ننگ است!؟ این تسلیمِ به ظلم است. این همان انظلامی است که در شرع مقدّسِ اسلام حرام و مذموم است.
معظمله اخیراً نیز بیانات مبسوطی را پیرامون مسئله مذاکره و اشارههای عدهای به صحبتهای امیرالمؤمنین و امام حسین(س) با دشمنانشان ایراد فرمودند.
گفتنیست، روزنامه اصلاحطلب اعتماد روز پنجشنبه گذشته در بخشی از یک گزارش، پیرامون حزب ندا نوشته است:
«در مورد "ندا" نکته دیگری نیز وجود دارد که جالب به نظر میرسد و آن بیانیههای این حزب در مواقع مختلف است. آنها تاکنون بیانیههای متعددی صادر کردهاند و نشان دادهاند در برابر هر پدیدهای میخواهند موضعگیری داشته باشند. اما اینکه آیا این موضعگیریها برآمده از یک کمیته تخصصی است یا برداشت غیر کارشناسانه، به دلیل عدم تکمیل ساختار این حزب هنوز روشن نیست»