کد خبر 45203
تاریخ انتشار: ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۸:۵۳

سعي کردم با او حرف بزنم اما تنها چشمانش را باز کرد. مي‌توانست حرف بزند اما آن‌قدر ضعيف و لرزان بود که مفهوم حرف‌هايش را فقط خودش متوجه مي‌شد. از او پرسيدم از مسئولان چه انتظاري داري؟ به سختي در پاسخ گفت: هيچ.

به گزارش مشرق به نقل از توانا، شامگاه روز گذشته «سعدي افشار» هنرمند پيشکسوت کشورمان پس از حدود سه روز بي‌هوشي در منزل و پس از حضور آتش‌نشاني و اورژانس در محل، به بيمارستان سينا منتقل شد و سپس به منظور رسيدگي بيشتر به بيمارستان آسيا انتقال يافت.
«سعدي افشار» به دليل شکستگي از ناحيه لگن به صورت بي‌هوش سه روز را در منزل خود سپري کرد و در تمام اين مدت کسي از او خبر نداشت تا اينکه به صورت اتفاقي يکي از دوستانش متوجه غيبت او شد.
وظيفه دانستم تا به عيادت او بروم. بنابراين بدون هماهنگي قبلي به بيمارستان آسيا رفتم. در بيمارستان کسي سعدي افشار را نمي‌شناخت؛ چرا که نام واقعي او «سعد‌الله رحمت‌خواه» است.
پس از پرس‌و‌جو به طبقه سوم بيمارستان و اتاق شماره 301 رسيدم. بدن او در اوج ناتواني بر روي تختي آرام گرفته بود؛ چشمانش به سختي و به ندرت باز و بسته مي‌شد. گويي خواب است اما بر اثر درد زياد و به دليل تزريق مسکن، بي‌اختيار آرام گرفته بود.

 


بر روي ميز او پلاکي بود که روي آن نوشته بود «ناشتا عمل» اما خبري از عمل نبود زيرا علاوه بر مشکل مسائل مالي، رضايت عمل هم هنوز صادر نشده است.
به گفته پرستار وي، او به دليل شکستگي در ناحيه لگن و ضعف جسماني حاصل از اين چند روز بايد هر چه زودتر مورد عمل جراحي قرار گيرد.
پرستار بيمارستان آسيا مي‌گفت که قرار است مسئولاني از خانه تئاتر و ديگر نهادهاي تئاتر مراجعه کنند تا هزينه عمل او را پرداخت کنند.
سعي کردم با او حرف بزنم اما قادر به حرف زدن نبود و چشمانش را به سختي باز کرد. مي‌توانست حرف بزند اما آن‌قدر ضعيف و لرزان بود که مفهوم حرف‌هايش را تنها خودش متوجه مي‌شد.
از تنها بازمانده دوران طلايي سياه‌بازي ايران پرسيدم از مسئولان چه انتظاري داري؟ به سختي در پاسخ گفت: هيچ انتظاري از آن‌ها ندارم؛ چون خدا را دارم.
به او گفتم با مسئولان و دوستداران خود حرفي نداريد؛ گفت جز سلامتي همه، چيزي نمي‌خواهم و خواسته‌اي ندارم.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

این مطالب را از دست ندهید....

فیلم برگزیده

برگزیده ورزشی

برگزیده عکس