به گزارش وبلاگستان مشرق، محمدباقر قاليباف در مطلب اخير سايت شخصي خود نوشت: چند روز قبل خبري منتشر شد که دلهاي ما را لرزاند و دوباره من و امثال من را به ياد شور و حال جبهه ها و ياران شهيدمان انداخت. خبر ها نويد بازگشت پيکر پاک و مطهر سردار بزرگ سپاه اسلام شهيد عبدالحسين برونسي پس از بيست و هفت سال به وطن را مي داد.هرچند که در مورد تعلق پيکر يافته شده به شهيد بزرگوار بحثهايي مطرح است وبه عنوان کسي که محضرآن عزيزبه وصال رسيده را درک کرده ام پيگيرحل موضوع هستم و اميدواريم که زودتر رفع شود، ولي براي ما که همه شهدا از يک جنس هستند و همه به يک معنا برونسي هستند،اين خبر بهانه اي بود تا دلهايمان را دوباره با ياد همه شهدا و به ويژه همرزم و يار شهيدمان اوستا عبدالحسين برونسي جلا دهيم.
براي من که برونسي را از نزديک مي شناختم، او بزرگترين معلم دوستان و همشهريانش بود. اين درس آموخته مکتب عاشورا، به راستي که استاد مدرسه عشق و جهاد، مريد رهبر و مراد همه ما بود. او که به غمزه مساله آموز صد مدرس بود، براي همه آنهايي که او را مي شناختند اسوه کاملي از مجاهدين حقيقي راه خدا بود. مردي که رهبر معظم انقلاب او را از «عجايب» اين انقلاب ناميد، مردي خودساخته و عصاره فضايل.گويي قسمت اين بود که برونسي عزيزمان که در زمان حياتش الگوي عشق و ارادت به فاطمه (س) و حسين فاطمه (ع) بود، شهادتش نيز رنگ و بوي مدينه و کربلا بگيرد. او که در زمان حياتش اسوه تمسک به اهل بيت در پاکي و خلوص و مظلوميت بود، با بيست و هفت سال دوري از وطن، سيره ائمه(س) را در غريبي و غربت نيز تداوم بخشيد.
شايد هيچ نامي به اندازه نام عبدالحسين برازنده او نبود. او براستي مريد و شاگرد برازنده سرور و سالار شهيدان بود و تمام عمر خويش را نيز وقف يک زندگي عاشورايي کرد.بارها گفته ام که دفاع مقدس عرصه تجاي شور و شعور بود و برونسي مصداق بارزي از آميختگي قابليت هاي نظامي و ايماني استوار به امام(ره) و انقلاب بود.در مورد قابليت او همين بس که به سرعت به سطح فرماندهي رسيد و به واسطه شجاعت هاي خود چنان وحشتي در دلهاي دشمن انداخت که براي سرش جايزه تعيين کرده بودند. در شور و ايمانش نيز همين بس که رفتارش و گفتارش، تجلي عشق و معرفتي شگرف به خداي متعال بود.به واسطه همين ايمان بود که زمان و مکان شهادتش را مي دانست و در آستانه عمليات بدر مي گفت "اگر در اين عمليات شهيد نشدم، در مسلماني ام شک کنيد" .اين شهود حاصل ايماني بود که باعث مي شد او بگويد: « در هر کار اگر انسان خدا را در نظر بگيرد انحراف ايجاد نميشود.»
براي ما که ادعا مي کنيم جبهه جاي مردان بي ادعا و درخشش انسانهاي الهي و پرورده مکتب حسين(ع) بود، برونسي شاهدي است آشکار تا اين پيامي براي همه نسل ها و عصر ها باشد که اين انقلاب چه گوهرهايي را در متن خود پرورد و تقديم خط سرخ شهادت نمود. بزرگ مردي که چنان در پي گمنامي و معامله با خداي خود بود که گفت دوست ندارد بعد از شهادت، جنازه او پيدا شود. در سايه چنين روحيه هاي خدايي بود که آن حماسه و شور آفريده شد، حماسه اي که داستان آن براي تمام تاريخ زنده است.به همين خاطر است که به تعبير مقام معظم رهبري، انقلاب و نظام اسلامي امروز هر چه دارد مرهون شهيد برونسي هاست. آنهايي که بدون هيچ ادعا و چشمداشتي به جبهه رفتند و تا آخرين نفس جنگيدند و در اوج مظلوميت به شهادت رسيدند و حتي پيکر بي جانشان نيز سالها در کنج غربت غريبانه خفته است.
به عنوان يکي از دوستان و همرزمان آن شهيد، معتقدم يکي از اصلي ترين وظايف آگاهان به ميراث دفاع مقدس اين است که امروز نبايد به خود اجازه دهيم که برونسي و برونسي ها در وطن خويش نيز غريب باقي بماند. فرهنگي که يادگار بزرگ و گرانقدر شهيدان بزرگي همچون برونسي است. فرهنگ دفاع مقدس که فرهنگ جهاد در راه آرمانها و ارزشهاست، بزرگترين نياز امروز جامعه در راه رسيدن به آرمانها و اهداف متعالي خويش است. همانگونه که رهبر معظم انقلاب نيز بارها تاکيد کرده اند، حرکت در مسير پيشرفت و عدالت بزرگترين هدف پيش روي ملت ايران است.
در اين ميان هر چند آزمون هاي دشواري در راه رسيدن به اين هدف بزرگ در پيش روي انقلاب و نظام اسلامي وجود دارد، اما بي ترديد ملتي که توانسته است هشت سال با دستان خالي در برابر تمام نيروي استکبار مقابله کند باز هم خواهد توانست با آگاهي و شعور بالاي خود، کشور را از اين دوران سرنوشت ساز به سلامت عبور دهد و جمهوري اسلامي ايران را به عنوان الگوي کارآمدي دين در اداره جامعه بشري به جهانيان معرفي کند.
بي ترديد، تنها با التزام به فرهنگ جهادي و تلاش و مجاهدت در راه سربلندي و اعتلاي انقلاب و نظاممان خواهيم توانست از اين آزمون دشوار سربلند بيرون آمده و از بار غربت و مظلوميت بي پايان برونسي ها بکاهيم. باور قاطع دارم که خواسته ياران شهيدي چون آن مرد پر از ايمان و شور در موقعيت کنوني، جز حرکت در مسير ولايت و جهاد در عرصه هايي چون حوزه اقتصادي نيست.