
به گزارش مشرق، نصرالله شاهآبادي، برادر شهيد مهدي شاهآبادي در مراسم بزرگداشت اين شهيد بزرگوار در گفتوگو با برنا خاطرهاي از دوران کودکي خود با برادر شهيدش بيان کرد.
«8-7 ساله که بوديم فکر ميکرديم هر کسي سيگار بکشد مرد است. گاهي يواشکي سيگار از وسايل مرحوم پدرم برميداشتيم و ميرفتيم ميکشيديم. روزي عيديهايمان را برداشتيم و دو تايي با هم رفتيم و يکي يک پاکت سيگار 10 تايي که 10 شاهي قيمتش بود گرفتيم. يک شاهي هم داديم و 2 تا کبريت خريديم.
نزديک منزلمان خرابهاي بود به نام قهوه خانه. آن جا رفتيم و دوتايي روبروي هم نشستيم و هر کسي با کبريت خودش سيگارها را آتش زد و کشيد. 10 سيگار من و 10 سيگار آقا مهدي کشيد. تمام که شد، آمديم بلند شويم سرمان گيج رفت. افتاديم و به حالت اغما فرو رفتيم.
خانواده از اينطرف و آنطرف گشتند و ما را پيدا کردند. ديدند دور وبر ما ته سيگار ريخته است. دهنمان را بو کردند و ديدند بله، سيگار کشيديم. آبليمو خوراندند و به هوش آمديم.
وقتي به هوش شديم نگفتيم سيگار بد است؛ گفتيم ما بد کشيديم! بايد درست کشيد! خلاصه هر دومان سيگاري شديم تا وقتي که هر دو ازدواج کرديم؛ اما خانم اخوي، مخالف با سيگار بود.
از خود اخوي شنيدم که با خانمش قرار گذاشتند خانم از مهريه صرفنظر کند ايشان هم از سيگار و همين کار را هم کردند و ايشان ديگر سيگار نکشيدند. ولي چون خانم من از اين حرفها نزد، من الان سيگاري هستم!