گروه فضای مجازی مشرق- امید وطن دوست نویسنده وبلاگ حجاب برتر در مطلبی به تحلیل گوشه ای از فرهنگ برخی پایتخت نشینان پرداخت: چندی پیش مثل همیشه راهی کوه بودم. مردم شهر ما (تهران) عموما به کوه های شرق این شهر نمی روند بلکه کوه ها در شمال شهرمان واقع شده است. پیش از اینها گفته می شد که کشور ایران سرزمینی چهار فصل است اما اکنون دیده می شود که تهران نه تنها چهار فصل است بلکه می تواند چهار فرهنگ نیز باشد.
یک شب حدود ساعت ۱۱ از یکی از کوه های معروف تهران می رفتم بالا که شاهد دو گونه منظره بودم: یک منظره کوه ها و زیبایی درختان حاشیه آن و گاه صدای دلنشین آب جاری در کنار این کوه بود و منظره ای دیگر را احتمالا همه تان در وبلاگ ها و خبرگزاری های حزب اللهی خوانده اید که کذا و…
همین مناظر دوم من را به فکر فرو برد که اگر ما که ادعایمان گوش فلک را کر کرده بخواهیم برای اینان توضیح دهیم که روابط مشروع خوب است (در همین حد سطحی) یا اینکه حجاب بهتری هم وجود دارد چه کاری و چه استدلالی باید به کار ببریم؟ شاید نهی از منکر ما باعث شود آن خانم یا آقا برای مدتی کوتاه وضعیت پوشش خودش را درست کند اما آیا واقعا به این مسئله باور هم پیدا کرده است؟ آیا به سمت باورکردن آن با دل و جان می رود؟
در تفکر برخی (اگر اغلب نباشند) از همین جوانان مسئله ای به نام محرم و نامحرم معنی ندارد. درواقع از همان بچگی معنای خاصی نداشته است. حالا اگر به این افراد بگوییم رابطه مشروع خوب است، اولین پرسش چیست؟ مسلما می گویند رابطه مشروع چیست؟ مگر غیر مشروع هم داریم؟ اصلا مشروع چیه؟! و احتمالا به سوالات مغرضانه تری هم کشیده خواهد شد.
اولین نکته این است که نباید در همان ابتدا این مسئله را به مملکت ارتباط دهیم چه فرد مقابلمان به مملکتش وفادار باشد یا نباشد. هدف ما این است که مفهوم محرم و نامحرم را جا بیندازیم و به تبع آن احتمالا حجاب و…. لذا باید مثال هایی از روابط بزنیم. مثلا اینکه رابطه ای داریم که نهایتا به جدایی (نه لزوما طلاق) منجر خواهد شد و قطعا طرف مقابل ما خواهد پذیرفت چون در جامعه و اطرافیان خودش دیده است این واقعیت را ( باید روی واقعیت های به شدت ملموس تمرکز کنیم) بعدش بگوییم به نظر شما دلیلش چیست؟
دلایلی که او ذکر کرد می تواند راهی باشد که اولا صحبت میان ما شکل بگیرد و از سویی هم دلایل واهی نمی تواند بیاورد چون نه ما احمق هستیم و نه خودش. حالا به او بگوییم که به نظرت این رابطه ای که داری چند درصد می تواند به آن رابطه شکسته شده مثال منجر شود؟ احتمالا درصدهایی را ذکر می کند و اینجا اوج کار ماست که بگوییم چه راه هایی برای جلوگیری از این مسئله توصیه می کنی؟ اینجا هم نباید نام اسلام و انقلاب آورد چون سریع موضع گیری طرف مقابل تغییر می کند. یک سری راه هایی را که اسلام توصیه کرده به زبان خودمان به او بگوییم و تصدیق بگیریم که این راه ها، راه های خوبی برای پیش گیری از این مسئله است؛ مسلما یک راه در اسلام نداریم و راه های مختلفی وجود دارد که متخصصین باید بگویند ( که متاسفانه خوابند!).
و نهایتا پیش از خداحافظی یک کتاب به او معرفی کنیم که اگر خواست به آن مراجعه کند. سعی کنید که اسم کتاب هم در آن ابتدا باعث موضع گیری طرف مقابل نشود.
این کار بسیارسخت است اما درصد تاثیر صحبت ما را در طرف مقابل بیشتر می کند و عمیق تر… اینکه طرف مقابل از روی باور و عقل به سمت حجاب و روابط مشروع برود خیلی بهتر و پایدارتر است از اینکه در ابتدا او را توصیه به ادا درآوردن حجاب و روابط مشروع کنیم (گرچه این دومی هم تاثیر گذاری خاص خودش را داراست)
کد خبر 417297
تاریخ انتشار: ۲۷ اردیبهشت ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۱
- ۰ نظر
- چاپ
در جامعه کنونی کشورمان آن قدر باید استدلال هایت ساده باشد انگار که مخاطبت یک کودک است.