مشرق- در جريان نا آرامي هاي اخير کشور هاي عربي، تحليلگران غربي موج بيداري اسلامي را به "انقلاب هاي توييتري" نسبت دادند و سعي در فروکاست آن داشته اند. اين در حالي است که ضريب نفوذ اينترنت در اين کشورها است.
حتي در اوج اعتراضات مردم مصر که به سقوط حسني مبارک منجر شد؛ کارشناسان در حالي مدعي توييتري بودن انقلاب مصر بودند که رژيم دست نشانده مبارک، براي فروکش کردن آتش اين انقلاب؛ شبکه هاي اجتماعي، اينترنت، پيام کوتاه و... را بر روي انقلابگران مصري بسته بود و سعي در فلج سايبرنتيکي آن داشت؛ اما اين اقدام منجر به جلوگيري از انقلاب نشد و قيام اسلامي مصر، به فرجام نسبي خود رسيد.
پرسش اينجاست که قيام هايي که نه رهبر دارد، نه از رسانه هاي اجتماعي براي هدايت اعتراضات خياباني بهره مي برد چگونه به حيات خود ادامه مي دهد؟
در جوامع مسلماني که اکثريت آن ها از اهل تسنن هستند؛ از جمله ليبي و اردن و تونس و عربستان و به ويژه مصر "نماز جمعه" قويترين رسانه اي است که اگرچه از شيوه اي سنتي برخوردار است اما محوريت و اساس اعتراضات را بر پايه اسلام استوار مي کند و از عمق و نفوذ رسانه اي و تاثير ارتباط مستقيم و ايجاد اتحاد و همبستگي هرچه بيشتر برخوردار است.
اما کشورهايي که اکثريت آنها شيعه هستند؛ در کنار استفاده از نماز جمعه به عنوان رسانه ي قدرتمند و متمرکز؛ از رسانه هاي هسته اي و کوچکتري بهره مي برند که حالت انتشار يافته داشته و در عين حال منسجم هستند. رسانه هاي آنها مساجد و حسينيه است.
عزاداري شيعيان براي امام حسين (ع) و حضرت زهرا (س) که در مساجد و حسينيه صورت مي گيرد؛ دو عاملي است که علاوه بر انجام ماموريت رسانه بودن؛ براي تعميق و انگيزش اجتماعي و تحرک معترضان بسيار موثر بوده و ظرفيت بسيار بالاتري به نسبت رسانه هاي نازلي همچون توييتر و فيس بوک ايجاد مي کند و به زعم برخي کارشناسان علوم ارتباطات، به لحاظ برخورداري از ظرفيت ارتباط مستقيم و به اشتراک گذاشتن يک غم مشترک و هويت مشترک، از عالي ترين حد تاثير رسانه اي برخوردار است و قدرت نرم آنها را بازتوليد مي کند.
آنچه که در بحرين اتفاق مي افتد؛ پديده اي از جنس قيام اسلامي است که مردم ايران در انقلاب سال 1357 آن را تجربه نمود و ساواک در تلاش براي جلوگيري از عملکرد اين رسانه بود. چيزي که جنبش سبز در فتنه 88، ظرفيت آن را خيلي دير کشف کرد و حتي در عاشوراي 88 در کمال ناآگاهي از آن استفاده ي معکوس نموده و سپس اين اقدام به پايان حيات اين جنبش انجاميد. اگر چه بايد گفت که اين "جنبش زوال يافته" که به دليل ماهيت غير ديني، نتوانست از ظرفيت اين رسانه هاي سنتي استفاده کند؛ اما در اصلاح اشتباه استراتژيک خود، اکنون سعي دارد که اين رسانه بي بديل را از مردم ايران بگيرد و آن را به لفظي تهي از معنا بدل کند.
آل سعود و آل خليفه و مستشاران آمريکايي در بحرين، با مطالعه بر روي قدرت نرم ملت ايران به ظرفيت هاي حسينيه ها و مساجد، بخصوص در ايام عزاداري در بحرين پي برده و سعي در تخريب آن دارند که دامنه اين تخريب ها تاکنون به 28 مسجد و 50 حسينيه در شهرهاي کرزاکان، سلامآباد، عالي و بو قووه بحرين رسيده است.
برخلاف نماز جمعه که به دليل تجمع نقطه اي و متمرکز آن، جلوگيري از شکل گرفتن اعتراض به سادگي و با تجهيزات پليسي امکان پذير است؛ حسينيه ها و مساجد شيعي ، به سبب انتشار و تعددي که در سطح شهرها دارند، و اقدام نامتقارن و متفاوتي را که در بر مي گيرند؛ برخورد با آن واجد پيچيدگي خاصي است.
اين امر سبب مي شود که کنترل تظاهرات و سرکوب حرکت هاي اسلامي از جنس شيعي، براي سرويس هاي امنيتي غرب به ويژه آمريکا پديده دشواري باشد و فرمول هاي متفاوتي را از آنچه در زمين بازي غرب اتفاق مي افتد؛ در بر بگيرد.
کد خبر 41483
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۳۹۰ - ۱۰:۲۸
- ۰ نظر
- چاپ
به زعم تحليلگران، حسينيه ها و مساجد شيعيان رسانه هايي هسته اي، کوچک، انتشار يافته و در عين حال منسجم هستند که در عزاداري ايام فاطميه و محرم، قدرت نرم شيعيان را بازتوليد نموده و سرکوب آنها به ويژه در بحرين، بسيار پيچيده است.